دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
روشنفكر امروز افغانی و جهان متفاوت
![روشنفكر امروز افغانی و جهان متفاوت](/web/imgs/16/119/zt2271.jpeg)
من طرفدار یك چیزی به نام دموكراسی ملی هستم. دموكراسی ملی مستقیماً از خواستها و نیازهای مردم بیرون میآید، نه از دستورها و فرمانهای توشیحات شاهانه.
● پرسش: جناب داكتر موسوی! با تشكر از این كه فرصت را به ما دادید. بحث خویش را با این پرسش آغاز میكنیم كه شما مؤلفهها یا مشخصههای دنیای امروز را در چه میبینید و ما یعنی مردم افغانستان امروز چه جایگاهی در این جهان داریم؟
▪ پاسخ: جهان امروزی بهطور كلی به دو شاخصهٔ بسیار بسیار برجسته، با جهان دیروز فرق دارد. یكی از این مشخصهها، تكنولوژی است. تكنولوژی جدید مخصوصاً با انقلابهای پشت سر هم كه در كامپیوتر، اینترنت و اینها به وجود آمدهاست، تأثیر بسیار بسیار شگرفی در فكر و فرهنگ، و حتی قطع و وصل جامعهٔ امروزی داشته است. یعنی از یك نگاه تمام جهان یك دهكده است. از نگاه دیگر بخشی از جهان امروز خارج از آن دهكده است، وصل نیست به این تحول امروزی. ویژگی دیگر جهان فعلی یكقطبیشدن آن است. یكقطبیشدن جهان كه بحثهای بسیار خاص خودش را در دنیای غرب دارد، عملاً یك بحث اقتصادی است. اینكه جهان یك دهكده است; پس باید از یك تبادله یا تعامل مشترك، متابعت بكند; نتیجهٔ مستقیم یكقطبی شدن جهان است. به همین خاطر هم هست كه تحولات پس از سقوط رژیم شوروی، مخصوصاً در دورهٔ پیش از به قدرت رسیدن بوش دوم، تحولاتی است بسیار بسیار شگفتآور. به این مفهوم كه یك نوع كلونپالیزم برتر، یك نوع استعمار برتر، كه بعضی استعمار نوین گفتهاند، وجود دارد; بدین مفهوم كه قدرت شگرف اقتصادی و دستآورد تكنولوژی غرب، مخصوصاً امریكاییها، دیكته كنندهٔ درستی و نادرستی امور است و حتی درستی و نادرستی رژیم كشورهاست و برای نخستین بار در تاریخ ما اصلاحاتی از قبیل تغییر رژیمها در همین افغانستان خود ما به وقوع پیوست، چیزی كه در گذشته اصلاً در تخیل ما هم نمیگنجید. اینك مای افغانی در همچین دنیایی ضمیمهٔ نامتجانسی هستیم كه هر سو یا هرجایی كه این موج یا این تحولات برود، ما را نیز با خودش میبرد.
● پرسش: شما پیشتر مشخصههای این جهان را از لحاظ عملی طرح كردید كه ناظر به سیاست جهان است. خوب است اگر با همین ایجاز در رابطه با بنیادهای فكری این جهان صحبت كنید.
▪ پاسخ: ببینید، شاید شاخصهٔ سومی كه بتوانم اضافه كنیم این است كه جهان دیروز، جهان جنگ ایدیولوژیهاست و آخرین آن جدال بین دو ایدولوژی كاپیتالیسم و سوسیالیسم بود. اما ویژگی جهان جدید این است كه دیگر چیزی به نام ایدئولوژی مطرح نیست. حتی ایدئولوگهای بسیار بزرگ به افلاس این نوع پرداختها اعتراف دارند. من فكر میكنم كه ما در آغاز یك تحول بسیار بسیار بزرگ تاریخی قرار گرفتهایم كه هیچ كس نمیداند ما را این انقلابهای پشت سر هم كه گاهی و از نظر بعضیها از كنترل ما خارج است; به كجا خواهد برد. بنأً نمیدانیم كه چیزی كه به نام فكر و ایدئولوژی داریم; سرنوشت این فكر و این ایدئولوژی با تكنولوژی بسیار بسیار پیشرفته چه خواهد شد. در قرن گذشته ما كم از كم میدانستیم در كجا قرار داریم و برای چه؟
● پرسش: چه چیزی جای ایدئولوژی را گرفته و به عبارت دیگر آلترناتیو آن چه میتواند باشد؟
▪ پاسخ: یك بحثی را بیل كلینتون وقتی كه شش هفت ماه پیش۱ در لندن سخنرانی داشت، مطرح كرد. او در برابر ایدئولوژی روش ریالیستی متكی به سند را قرار داد. گفت: بعضیها دیدگاه ایدئولوژیك دارند و بعضیها هم غیرایدئولوژیك. یعنی چه؟ یعنی این كه ما واقعیت را میبینیم و بنابر واقعیت خودمان را عیار میكنیم. اما آنها ضمن این كه دچار دردسر ایدئولوژی هستند، میخواهند كه واقعیت را بر اساس ایدئولوژی خودشان تعریف كنند. در جهان امروز كشورهای بزرگ جهان، خودشان را بر اساس دادههای اخلاقی و ایدئولوژیك عیار نمیكنند. بر اساس پیشامدهای واقعی هر روزه عیار میكنند. این یكی از شگفتیهای این قرن است كه سرعت تحولات به اندازهای است كه شما دیگر به یك چیز ثابت نمیتوانید تكیه كنید. یعنی هر روز شما باید خودتان را مطابق با پیامدها و مطابق با واقعیتها عیار كنید و واقعیت چون چیزی ثابت نیست و متغیر است، در نتیجه شما هر روز خودتان را از نوبازبینی كنید و عیار كنید با تغییرات امروز.
● پرسش: شما روند ورود به دنیای جدید را تحول جبری دانستید، خصوصاً در جامعهٔ مسلمان افغانستان. اگر این را بپذیریم نقش روشنفكران و فرهیختگان افغانی یا فرهیختگان چه میتواند باشد؟ صرف تسلیم و قبول و تن دادن به قضا و قدر، یا نه میتوانند، جامعه را مقداری هدایت دلخواهانه كنند؟
▪ پاسخ: تأثیرگذاری معمولاً بر اساس توانایی است. اگر روشنفكران افغانی این توانایی را در خودشان میبینند كه در روح و روان و دل و دماغ جامعه تأثیر بگذارند، خواهینخواهی این كار شدنی است و تحولات فعلی جامعه ربط چندانی با این كار نخواهد داشت. تا جایی كه این تحولات و این تأثیرات همسویی و همخوانی داشته باشد با كل تحولات جامعهٔ جهانی و من شخصاً شك دارم كه آن چنان چیزی امكان داشته باشد; برای این كه من بارها گفتهام كه ما چیزی به نام قشر روشنفكر در افغانستان نداریم. افراد روشنفكر یا افراد خودساخته داریم. حتی این افرادی هم كه هستند، توانایی اینها بسیار كمتر از این است، یا بخت تأثیرگذاری آن كمتر از آن است كه روی جامعهٔ افغانستان تأثیری بگذارند تا تحولاتی نتیجهٔ آن باشد.
● پرسش: مادر دورهٔ ایدئولوژی، روشنفكران مخصوص آن دوره را داشتیم كه در چهرهٔ چپیها و روشنفكران دینی بروز و ظهور داشت. آیا زمان ما روشنفكران مخصوص به خودش را تولید كرده یا نه؟ كه شما اشاره كردید كه نكرده. آیا همان چهرههای روشنفكر سابق وجود دارد یا ندارد؟
▪ پاسخ: اجازه بدهید بگویم. ما یك بار از ویژگیهای كلان جهانی صحبت كردیم; آن هم بسیار گذرا. بیایید یك بار هم از ویژگیهای كلان محلی یا منطقهای یا دینی خودمان صحبت بكنیم. ویژگیهای ما چی هست؟ از بسیاری نگاهها در شرایط فعلی، افغانستان در موقعیت بهتری قرار دارد; تا افغانستان قبلی. روشنفكرانی كه حالا تعدادشان هر قدر میخواهد باشد، از كیفیت بسیار بالایی برخوردار هستند. این بالایی یا والاییها شاخصههای زیر را میتواند داشته باشد.
یك روشنفكر امروز افغانستان یا آن بقیهٔالسیفی كه میتواند داشته باشد اینها از تجربههای بسیار بسیار درجه یك تاریخی گذشتهاند. آنهایی كه از جمله این تجربه سی سال پیش را داشتهاند. روشنفكرانی كه دیروز ماركسیستی بودند یا به ایدولوژیهای چپ حتی چپ مذهبی معتقد بودند، اینها دیگر صحبت از جامعهٔ بیطبقه، نمیكنند. اینها را تجربه كردهاند. یك، این كه روشنفكران افغانی آنهایی اند به عنوان كسایی پایشان به زمین رسیده و این ویژگی، بسیار تحول مهمی است، تحول بسیار جالبی است; در مجموعه روشنفكران.
دوم این كه روشنفكران افغانی در گذشته ارتباطهای محدودی با جامعهٔ جهانی داشتند، حتی ارتباطهای محدودی با همسایههای افغانستان داشتند; در حالی كه روشنفكران امروز افغانی ارتباطهای گسترده و بسیار پیچیدهای با جهان امروز دارند. شاخصه یا ویژگی سوم این است كه سی سال پیش بسیاری از شعارها آزمایش نشده بود. مثلاً شعارهای ایدئولوژیكی; و این چه در بخش چپ و چه در بخش راست یك دلمشغولی، حتی یك تزلزلی در بین روشنفكران به وجود آورد. و اگر یك روشنفكری خواسته خیلی چپ یا آن طرفی باشد و مثلاً به ادبیات ماركیسستی آشنایی پیدا كند، یا اگر میخواسته بسیار مذهبی باشد و در افكار مذهبی خودش پرورش یابد و در تصورش نمیگنجید كه خودش را از این بارها آزاد بسازد. شاخصهٔ چهارم این است كه در برابر روشنفكر امروز افغانستان یا روشنفكران امروز افغانستان مبانی بسیار اندكی از آن نوع وجود دارد چون این مبانی خود به خود از هم پاشیده است.
گفت و شنود با داکتر سید عسکر موسوی استاد دانشگاه اکسفورد لندن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست