جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آیا تحریم های اقتصادی علیه ایران تاثیرگذارند


آیا تحریم های اقتصادی علیه ایران تاثیرگذارند

در این مقاله پس از تعریف و طبقه بندی انواع تحریم اقتصادی و ارزیابی تاثیر هرکدام از آنها بر کشور تحریم کننده و تحریم شونده, مکانیزم تاثیر گذاری سیاست های تحریم بیان می شود و سپس تحریم های علیه ایران را از جهت شدت اثرگذاری بر وضعیت ایران ارزیابی می کنیم

در این مقاله پس از تعریف و طبقه‌بندی انواع تحریم اقتصادی و ارزیابی تاثیر هرکدام از آنها بر کشور تحریم‌کننده و تحریم شونده، مکانیزم تاثیر‌گذاری سیاست‌های تحریم بیان می‌شود و سپس تحریم‌های علیه ایران را از جهت شدت اثرگذاری بر وضعیت ایران ارزیابی می‌کنیم.

سپس به کمک «نظریه بازی‌ها» (Game Theory) توضیح داده خواهد شد که چگونه تحریم یک‌جانبه ایران توسط آمریکا، یک «تعادل نش» (Nash Equilibrium) برای بازیگران بین‌المللی محسوب می‌شود. در پایان مقاله نیز به بررسی اجمالی برخی از جنبه‌های تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران پرداخته خواهد شد.

در مجموع به نظر می‌رسد که اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، در وضعیت فعلی و با توجه به بهره‌مندی ایران از ذخایر قابل توجه نفتی، تاثیر چندانی بر وضعیت اقتصادی نسل فعلی یا وضعیت سیاسی دولت فعلی نداشته و مهم‌ترین تاثیر آن عبارت است از استفاده بیش از حد از منابع نفتی توسط نسل فعلی (مثلا فروش نفت بیشتر برای خرید بنزین با قیمتی بالاتر به منظور مقابله با تحریم بنزین) و در نتیجه اعمال فشار اقتصادی بر نسل‌های آینده.

● انواع تحریم اقتصادی

تحریم ابزاری تنبیهی است که در سیاست خارجی مورد استفاده قرار می‌گیرد. هدف از تحریم فشار بر کشور هدف برای تغییر رفتار است. این تغییر رفتار می‌تواند تغییر رفتار سیاسی یا تغییر سیاست‌های اقتصادی باشد. کشور تحریم‌کننده برای دستیابی به هدفش، گزینه‌های مختلفی را پیش رو دارد، اما آنچه که باعث می‌شود کشوری به سمت گزینه تحریم برود معمولا جلوگیری از فاجعه جنگ، ممانعت از کشته شدن انسان‌ها و کاهش هزینه بودجه‌های دفاعی است.

از میان انواع تحریم‌ها، تحریم اقتصادی بیشترین مورد استفاده را در سطح جهان در میان کشورها دارد. تحریم اقتصادی نیز انواع مختلفی دارد، از جمله تحمیل تعرفه صادراتی (مالیات بستن بر صادرات کشور تحریم‌شونده)، سهمیه وارداتی (اعمال محدودیت در زمینه مقدار واردات از کشور تحریم‌شونده)، ممنوعیت روابط تجاری و ایجاد موانع غیر تعرفه‌ای بر روی واردات.

به روش‌های مختلفی می‌توان تحریم را طبقه‌بندی کرد. یک روش تعداد کشورهای درگیر در تحریم است. «تحریم یک‌جانبه» به تحریمی گفته می‌شود که فقط یک کشور مبادرت به تحریم کشور موردنظر می‌کند. در «تحریم چندجانبه» گروهی از کشورها دست به تحریم می‌زنند. تحریم یک‌جانبه زمانی کارآیی دارد که توسط یک کشور قدرتمند اقتصادی صورت گیرد. تحریم‌های چندجانبه ریسک کمتری دارند، زیرا مدیریت ریسک‌های مربوطه به عهده تمام کشورهای درگیر در تحریم قرار دارد. ضمنا زمانی که کشورهای حامی کشور تحریم‌شونده علیه کشور تحریم کننده اقدام می‌کنند، اجرای تحریم تاثیر کمتری خواهد داشت، زیرا کشور مورد تحریم می‌تواند نیازهایش را از کشورهای جانشین برآورده کند.

روش دیگر طبقه‌بندی تحریم اقتصادی بر اساس نوع ممنوعیت بر ورود و خروج کالاست. تحریم اقتصادی می‌تواند بر روی صادرات انجام شود که در این حالت مانع صادر شدن کالا به داخل کشور هدف می‌شود و به آن «تحریم صادراتی» گفته می‌شود

(export sanction). نوع دیگر تحریم که به آن «تحریم وارداتی» گفته می‌شود (import sanction)، مانع ورود کالا از کشور تحریم‌شونده می‌شود. هر کدام از این نوع تحریم‌ها تاثیر و نتایج متفاوتی دارند. به طور کلی تحریم صادراتی تاثیر خفیف‌تری نسبت به تحریم وارداتی دارد، زیرا در تحریم صادراتی، کشور هدف می‌تواند نیازش را یا از کشورهای جانشین تامین کند یا از کالاهای جانشین در داخل استفاده کند. تحریم صادراتی فقط در مورد کالاهای با فناوری بالا کارآیی دارد؛ زیرا احتمالا تکنولوژی تولید این کالاها فقط در دست تعداد معدودی از کشورها قرار دارد. یک مثال از تحریم صادراتی موثر، ممانعت از صدور کالاهای تسلیحاتی پیشرفته به کشور تحریم‌شونده است.

ممانعت از صدور کالاهای کشور هدف به بیرون از مرزها از طریق تحریم وارداتی موجب وارد آمدن فشار زیادی به کشور هدف می‌شود؛ زیرا با کاهش حجم صادرات موجب ورشکستگی بنگاه‌ها و بیکاری می‌شود. با این وجود تاثیر این نوع تحریم برای کشورهای منزوی و کشورهایی که دارای روابط تجاری و بین‌المللی کمی با دنیای خارج هستند به مراتب کمتر است.

«تحریم تجاری» یکی از انواع تحریم‌های اقتصادی است و همانند دیگر تحریم‌ها، اهدافی سیاسی یا اقتصادی را پیگیری می‌کند. این اهداف می‌تواند فقط در راستای رقابت اقتصادی باشد، برای مثال اگر کشوری مشاهده کند که کشور مقابل برای برخی از کالاهای صادراتی یارانه تعیین کرده یا سیاست‌های حمایت‌گرایانه‌ای طراحی کرده که مانع بروز رقابت سالم اقتصادی در عرصه بین‌المللی می‌شود، با تعیین تعرفه وارداتی بر کالاهای کشور مقابل می‌تواند دست به تحریم بزند. نمونه‌ای از این نوع تحریم، به تعرفه‌های وارداتی پنبه توسط برزیل علیه آمریکا مربوط می‌شود که در مارس ۲۰۱۰ بسته شد و در واکنش به سیاست آمریکا در زمینه اعطای یارانه به کشاورزان پنبه آمریکایی اتخاذ شد. همچنین تحریم می‌تواند اهداف سیاسی را دنبال کند. برای مثال تحریم میانمار توسط اتحادیه اروپا که به دلیل ضعف دموکراسی و حقوق بشر در این کشور تحمیل شد.

طبیعت تحریم به گونه‌ای است که منجر به جنگ تحریمی می‌شود برای مثال، در تحریم‌های تجاری اگر یک کشور، تحریمی را علیه کشوری به کار گیرد، کشور دوم متقابلا چنین رفتاری را از خود نشان می‌دهد. یک مثال تعرفه واردات در سال ۲۰۰۲ است که آمریکا برای حمایت از صنعت داخلی در برابر صنایع کشور‌های چین و روسیه بر واردات فولاد برقرار کرد. سپس سازمان تجارت جهانی اعلام کرد که این تعرفه‌ها غیرقانونی است و اتحادیه اروپا برای رفع این تعرفه‌ها، آمریکا را تهدید کرد که برای کالاهای آمریکایی تعرفه برقرار می‌کند.

● مکانیزم تاثیرگذاری تحریم

اصولا مکانیزم تاثیر‌گذاری سیاست تحریم علیه هر کشور، از طریق تحمیل هزینه‌های اقتصادی بر شهروندان کشور مذکور عمل می‌کند تا از این طریق بر دولت فشار آورده شود، زیرا که انتظار می‌رود دولتمردان برای حفظ موقعیت خود متمایل به ترجیحات و خواسته‌های شهروندان شده و تغییر رویه دهند. البته نباید فراموش کرد که چنین مکانیزمی در صورتی موثر می‌افتد که هم امکان تحمیل هزینه اقتصادی بر شهروندان کشور تحریم‌شونده وجود داشته باشد و هم شهروندان بتوانند دولتمردان را تحت فشار سیاسی قرار دهند؛ فرآیندی که معمولا از طریق انجمن‌ها و نهادهای اجتماعی در کشور مذکور صورت می‌گیرد.

همچنین میزان تاثیرگذاری تحریم به طور شدیدی به پارامترهای تعیین‌کننده ویژگی‌های اقتصادی کشور تحریم‌شده بستگی دارد؛ پارامترهایی همچون روابط تجاری و اقتصادی، ساختار اقتصادی (تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه، نرخ رشد، درصد صادرات به تولید ناخالص داخلی، درصد واردات به تولید ناخالص داخلی، جریان ورود و خروج سرمایه، عضویت در سازمان‌ها و موافقت نامه‌های های منطقه‌ای)، شدت نیاز به کالاهای استراتژیک مانند نفت و نظایر آن.

اگرچه تحریم با هدف ایجاد هزینه برای دولت و شهروندان کشور تحریم‌شونده اجرا می‌شود، اما برای کشور یا کشورهای تحریم‌کننده نیز هزینه‌هایی را در بردارد. حتی ممکن است این هزینه‌ها به همان اندازه‌ای باشد که به کشور تحریم‌شونده تحمیل می‌شود. مقدار این هزینه‌ها به قدرت اقتصادی کشور تحریم‌کننده و نیز کشور تحت تحریم بستگی دارد. برای مثال، ممانعت از صدور کالا به کشور تحت تحریم، موجب کاهش صادرات شرکت‌های مستقر در کشور تحریم‌کننده می‌شود و نیز ممانعت از ورود کالا از آن کشور، ممکن است مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان کشور تحریم‌کننده را دچار تنگنا کند.

در تحریم‌های تجاری، شدت هزینه‌های تحمیلی به کشور تحریم‌کننده و نیز کشور تحریم‌شونده، به حجم مبادلات تجاری بین دو کشور بستگی دارد. به عنوان نمونه در سال ۲۰۰۹ حدود ۵۱ درصد از کل واردات کانادا از ایالات متحده بوده است و به این ترتیب تحریم کانادا از سوی آمریکا، ضربه جبران‌ناپذیری را بر کانادا وارد خواهد کرد و آمریکا می‌تواند از این طریق رفتار کانادا را جهت دهد. در مقابل اگر کانادا واکنش یکسانی را در برابر ایالات متحده انجام دهد، ایالت متحده با زیان قابل توجهی مواجه خواهد شد زیرا که ارزش واردات آمریکا از کانادا ۲۲۷ میلیارد دلار می‌باشد که حدود ۵/۱ برابر ارزش کالاها و خدماتی است که کانادا از آمریکا وارد می‌کند. پس اگر بین دو کشور کانادا و آمریکا جنگ تحریمی شکل بگیرد زیان سنگین حاصل از این سیاست گریبانگیر هر دو کشور خواهد شد.

● ارزیابی تحریم‌های موجود علیه ایران در چارچوب «تعادل نش»

(Nash Equilibrium)

در طول ۳ دهه اخیر، آمریکا تحریم‌های اقتصادی مختلفی را علیه ایران وضع کرده است. اما در مورد تاثیرگذاری این فشارهای اقتصادی دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. برای اندازه‌گیری شدت تاثیرگذاری این سیاست‌ها نیاز به مطالعات دقیق آماری وجود دارد، اما در اینجا تلاش می‌کنیم با توجه به مقدماتی که در بخش قبل گفته شد، به بررسی این مساله بپردازیم:

اکثر تحریم‌های علیه ایران تا سال ۲۰۰۶، به طور یک‌جانبه از طرف آمریکا انجام شده است. اما همان‌طور که گفته شد اولا هزینه تحریم یک جانبه بالا است و ثانیا تاثیر تحریم یک‌جانبه کمتر است، زیرا کشور هدف می‌تواند نیازهای اقتصادی خود را از طریق کشورهای جایگزین برطرف کند.

برای مثال دنیایی را تصور کنید که ۳ کشور ایران، ایالت متحده آمریکا و چین در آن وجود دارند. در صورتی که آمریکا ایران را تحریم کند، ایران می‌تواند نیازهایش را از طریق کشور چین برطرف کند و ایالات متحده برای تاثیرگذاری بیشتر باید چین را قانع کند که در تحریم ایران با او همکاری کند. در این حالت تحریم برای کشور تحریم‌کننده هزینه دارد، زیرا صادرات شرکت‌های مستقر در کشور تحریم‌کننده کاهش می‌یابد.

اکنون تلاش می‌کنیم تا با استفاده از مفهوم «تعادل نش» (Nash Equilibrium) که مفهومی کلیدی در «نظریه بازی‌ها» (Game Teory) محسوب می‌شود، به بررسی تعادل در اعمال تحریم علیه ایران بپردازیم: فرض کنید میزان صادرات هر کدام از کشورهای چین و ایالات متحده به ایران ۲ میلیارد دلار باشد، به علاوه فرض کنید که هر یک از دو کشور آمریکا و چین، می‌توانند یکی از استراتژی‌های «تحریم ایران» یا «عدم تحریم ایران» را انتخاب کنند. در جدول‌های شماره ۱ و ۲، اعداد سمت راست در هر مستطیل نشان‌دهنده میزان منافعی است که کشور چین از انتخاب خود کسب می‌کند و اعداد سمت چپ دریافتی آمریکا از استراتژی مورد انتخابش را نشان می‌دهد (هر دو عدد برحسب دلار).

فرض کنیم اگر آمریکا استراتژی «عدم تحریم» را انتخاب کند، صرف‌نظر از استراتژی انتخابی توسط چین، خود آمریکا به خاطر نرسیدن به اهداف سیاسی خود، با زیانی مواجه می‌شود که می‌توان آن را با زیان اقتصادی ۷ میلیارد دلاری مدل‌سازی کرد (این عدد ۷ میلیارد دلاری به گونه‌ای انتخاب شده تا غالب بودن استراتژی تحریم توسط آمریکا را نشان دهد). همچنین طبیعتا چین در صورت انتخاب استراتژی «تحریم» به میزان ۲ میلیارد دلار از صادراتش به ایران کاهش می‌یابد و با زیان اقتصادی ۲ میلیارد دلاری مواجه می‌شود.

به همین ترتیب اگر هم ایالات متحده و هم چین به طور همزمان استراتژی «تحریم» را انتخاب کنند، هر دو به میزان ۲ میلیارد دلار از صادراتشان کاهش می‌یابد. اما اگر آمریکا استراتژی «تحریم» و چین استراتژی «عدم تحریم» را انتخاب کنند، آمریکا ۲ میلیارد دلار زیان و چین ۲ میلیارد دلار منفعت خواهد برد، زیرا ایران برای رفع نیازش مجبور است کالاهایی که اکنون از آن محروم شده است را، از چین خریداری کند.

تعادل نش در این حالت، «تحریم» توسط آمریکا و «عدم تحریم» توسط چین خواهد بود (جدول شماره ۱).

برای بررسی یک حالت دیگر، فرض کنید ایالات متحده از اهرم فشار برای اقناع چین به منظور همکاری در تحریم استفاده کند، به این معنی که اگر چین استراتژی «عدم تحریم» ایران را انتخاب کند، وارداتش از آمریکا ممنوع می‌شود. همچنین فرض کنید واردات چین از آمریکا ۳ میلیارد دلار و واردات آمریکا از چین

۴ میلیارد دلار باشد. در این حالت اگر چین استراتژی «عدم‌تحریم» را انتخاب کند، با زیان خالص ۱ میلیارد دلاری مواجه خواهد شد. اما در یک بازی پویا (dynamic)، تصمیم آمریکا در زمینه ممنوعیت صادرات به چین، منجر به یک جنگ تحریمی می‌شود و چین برای مقابله با ایالات متحده تصمیم مشابهی می‌گیرد. نتیجه این بازی در جدول شماره ۲ مشاهده می‌شود. مجددا «تعادل نش» مشابه جدول پیشین است و آمریکا استراتژی «تحریم» و چین هم استراتژی «عدم تحریم» را انتخاب می‌کنند. در این حالت چین ۱ میلیارد دلار زیان می‌کند در حالی که آمریکا ۶ میلیارد دلار، که نشان دهنده یک تعادل نش می‌باشد. (جدول شماره ۲) به شکل مشابهی، می‌توان با فرضیات واقع‌بینانه دیگر به بررسی حالت‌های دیگر تعادل در زمینه تحریم ایران، در چارچوب نظریه بازی‌ها پرداخت.

● انوع تحریم‌های اقتصادی ایران و نحوه تاثیرگذاری آنها

نکته دیگر در مورد تحریم علیه ایران، نوع تحریم و نوع کالاهایی است که کشور ایران از واردات آنها منع شده است.

آمریکا به طور یک جانبه از ابزار تحریم صادراتی استفاده می‌کند و مانع صدور کالاهایی به کشور ایران می‌شود. همان طور که گفته شد این نوع تحریم تاثیر کمتری می‌تواند داشته باشد، زیرا اولا ایران می‌تواند از کشور‌های جایگزین و هم پیمان، کالاهای مورد نیازش را تهیه کند و ثانیا می‌تواند آن کالاها را در داخل تولید کند یا از کالاهای جانشین استفاده کند. برای مثال تحریم اخیر ایران در مورد بنزین نمی‌تواند تاثیر قابل توجهی بر ایران وارد کند، زیرا اولا ایران توانایی تولید بنزین را دارد و می‌تواند ظرفیت تولید را بالا ببرد یا از کالای جانشین (مثلا گاز) استفاده کرده و تولید خودرو‌های گاز سوز را افزایش دهد، یا در نهایت بنزین را با قیمت بیشتری از کشور ثالثی خریداری کند. ضمن این که تاثیرگذاری چنین تحریم‌هایی مستلزم انتقال فشار از شهروندان به دولتمردان است که نیاز به نهادهای اجتماعی قوی و توسعه یافته دارد. نکته بسیار مهم دیگر، این است که تحریم‌های اقتصادی موجود علیه ایران فقط منجر به تنگنا گذاشتن نسل‌های آینده کشور می‌شود، نه تحت فشار قرار دادن دولت یا نسل حاضر. ایالت متحده با چنین سیاست‌هایی صرفا نسل‌های آینده را تحریم می‌کند و نمی‌تواند بر روی رفتار دولت کنونی تاثیر بگذارد، زیرا در شرایط دسترسی ایران به ثروت خدادادی نفت، تنها نتیجه این تحریم‌ها به صورت مصرف بیش از حد و غیربهینه ثروت نفت برای کاستن از تبعات تحریم بروز خواهد کرد (مانند فروش نفت بیشتر برای خرید بنزین به قیمتی بالاتر و در نتیجه خنثی نمودن تاثیر تحریم بنزین). به این ترتیب تنها نتیجه ملموس آن است که ثروتی که حق نسل‌های آینده نیز هست، به طور غیربهینه صرف رفع نیاز نسل حاضر می‌شود.

همچنین برخی کارشناسان درباره منافع تحریم ایران بیان می‌کنند که موجب خلاقیت و نوآوری و خودکفایی در تولید کالاهایی می‌شود که ایران در آنها تحریم شده است.

نمونه عینی آن نیز ممنوعیت کمک به توسعه منابع نفتی و سرمایه گذاری در میادین نفت در سال ۱۹۹۵ است که موجب توسعه شرکت‌های نفتی ایرانی شد تا جایی که این شرکت‌ها در کشف و استخراج نفت خودکفا شدند. اما آنچه که یک اقتصاددان می‌تواند در ارتباط با این گزاره بگوید، اشاره به «نظریه مزیت نسبی» است. مطابق با نظریه مزیت نسبی هر کشوری باید کالاها و خدماتی را تولید کند که در آن مزیت دارد و بهتر است سایر کالاها را از کشورهایی تامین کند که دارای مزیت نسبی در آن کالاها هستند. بعید نیست که هر کشوری با سرمایه‌گذاری‌های کلان، اما فاقد توجیه اقتصادی، بتواند به توانایی تولید کلیه کالاها دست یابد، اما چنین مساله‌ای به بهای فاصله گرفتن از فضای تقسیم کار و تخصصی شدن تولید بوده و به کاهش شدید بهره‌وری اقتصادی در کشور مورد نظر منجر خواهد شد.

ناصر یارمحمدیان

دانشجوی دکترای اقتصاد _ دانشگاه اصفهان (n.yarmohammadian@ase.ui.ac.ir)

منابع:

۱- عادلی، سید محمد حسین، «تحریم اقتصادی چیست؟ چرا؟ چگونه؟» سایت رستاک

http://www.rastak.com/article/print/id/۲۳۲

۲- Carter, Barry E., International Economic Sanctions: Improving the Haphazard U.S. Legal Regime. Cambridge: Cambridge University Press, ۱۹۸۸. P. ۴.

۳- Economic sanctions: http://en.wikipedia.org/wiki/Economic_sanctions

۴- Hufbauer, Gary Clyde and Kimberly Ann Elliott, Tess Cyrus, and Elizabeth Winston. U.S. Economic Sanctions: Their Impact on Trade, Jobs. and Wages. Washington, DC: Institute for International Economics, ۱۹۹۷. ۱۷ p. and tables.

۵- Kaempfer, William H., and Anton D. Lowenberg. “The Theory of International

Economic Sanctions: A Public Choice Approach,” American Economic Review,September ۱۹۸۸, ۷۸(۴), pp. ۷۸۶-۹۳.

۶- U.S. sanctions against Iran: http://en.wikipedia.org/wiki/U.S._sanctions_against_Iran