پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

تاریخ هم زبان دارد


تاریخ هم زبان دارد

باور پذیری شخصیت ها در سریال های تاریخی به دیالوگ های مناسب وابسته است

دیالوگ‌نویسی در فیلم‌ها و سریال‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین وجوه تشخیص آثار خوب از متوسط یا بد مطرح است. این اهمیت از سوی بعضی کارگردانان و تهیه‌کنندگان به حدی درک شده است که حتی علاوه بر نویسنده فیلمنامه، شخص دیگری را نیز به عنوان نویسنده دیالوگ‌ها انتخاب می‌کنند.

در واقع در میان کسانی که مبادرت به نگارش فیلمنامه می‌کنند برخی در توصیف صحنه و فضا و کنش و واکنش شخصیت‌ها تبحر دارند و برخی دیگر نیز در نوشتن دیالوگ‌ها و به همین ترتیب ترکیب این دو توان نویسندگی که البته گاهی در یک فرد واحد هم جمع می‌شود موفقیت اثر را رقم می‌زند. همچنین در این میان هستند برخی از کارگردانانی که فیلمنامه آثاری را که می‌سازند نیز به نگارش درمی‌آورند و به زبان منحصربه‌فرد خود نیز دست یافته‌اند. حتی بسیاری از مخاطبان به خاطر ویژگی‌های خاصی که دیالوگ‌های موجود در آثار آنها دارد بخوبی می‌توانند حدس بزنند که این اثر متعلق به کیست. به عنوان نمونه علی حاتمی چهره شاخص چنین جریانی است. سریال‌ها و فیلم‌های حاتمی مملو از دیالوگ‌های ماندگاری است که هر علاقه‌مند به سینما تعدادی از دیالوگ‌های او را در حافظه دارد. دیالوگ‌های آثار مسعود کیمیایی نیز به عنوان وجه مشخصه آثار او محسوب می‌شوند و براحتی می‌توان آثار او را به خاطر همین وجه ممیزه از دیگر آثار تشخیص داد. همچنین به نوعی آثار تاریخی و مذهبی داوود میرباقری به واسطه اهمیتی که او برای نگارش دیالوگ‌ها قائل است یک سر و گردن از دیگر آثاری از این دست فراتر قرار می‌گیرند. حسن فتحی نیز که البته به گفته خودش در دیالوگ‌نویسی تحت تاثیر علی حاتمی و مسعود کیمیایی بوده حالا خود به‌تنهایی به عنوان یکی از کسانی که دیالوگ‌های موجود در آثارش می‌تواند الگویی برای فیلمنامه‌نویسان باشد مطرح است.

هر چند دیالوگ شخصیت‌ها در تمام آثار داستانی اهمیت خاصی دارند اما دیالوگ‌نویسی در آثار تاریخی اهمیتی به مراتب بیشتر پیدا می‌کند و در عین حال از دشواری‌های خاصی نیز برخوردار است، به طوری‌که باورپذیری شخصیت‌ها و همچنین دوره تاریخی مورد نظر به میزان زیادی تحت تاثیر این عنصر فیلمنامه‌ای قرار می‌گیرد. از سوی دیگر یکدست‌بودن کلام شخصیت‌ها در سراسر اثر نیز از جمله مواردی است که در سریال‌های تاریخی باید مورد توجه قرار بگیرد. گاهی دیده‌ایم در یک سریال واحد بعضی از شخصیت‌ها از تکیه‌کلام‌های امروزی استفاده می‌کنند و برخی دیگر کلامی به اصطلاح قدیمی و فاخر دارند که تقابل این دو در کنار یکدیگر خاطره چندان خوشایندی برای مخاطب باقی نخواهد گذاشت.

به عنوان نمونه شخصیت‌های مجموعه تلویزیونی سرگشته که اولین سریال ساخته‌شده در شبکه قرآن است، دچار چنین ناهماهنگی هستند.

اگر قسمت‌های اولیه این مجموعه را دیده باشید گفت‌وگوی ۲ شخصیت عکرمه و جابر برادر نوال (همسر عبیدالله ابن‌حر) منطبق با یکدیگر نیست. خصوصا در دیالوگ دوطرفه این دو این نا‌هماهنگی بیشتر به چشم می‌آید. به این نمونه‌ها توجه کنید:

جابر: عبیدالله زنده است و نوال هم به کابین او رفته

عکرمه: دروغ می‌گی، دروغ می‌گی، دروغ می‌گی. می‌گی چی کارکنم

یا چند لحظه بعد

جابر: مرا از خود مران. من به خاطر تو نقشه قتل عبیدالله را ریخته‌ام. به خاطر تو از پدر دشنام شنیده‌ام...

عکرمه: بشین درست برام بگو کی باعث بدبختیه من شده... (نقل به مضمون)

این مجموعه در عین این‌که درمجموع داستان متفاوت و پرتعلیقی را برای مخاطب دارد اما به لحاظ همین عدم یکدستی در دیالوگ‌ها ارتباط برقرارکردن مخاطب با شخصیت‌ها را دچار مشکل می‌کند.

سریال تاریخی سرگشته که به مناسبت ایام محرم هر شب از شبکه قرآن پخش می‌شود، اولین سریال اختصاصی این شبکه محسوب شده و گام اول و مثبتی برای آغاز سریال‌سازی در شبکه قرآن خواهد بود اما ای کاش حالا که دست‌اندرکاران این مجموعه همانقدر که به طراحی صحنه و لباس اهمیت داده‌اند برای دیالوگ‌ها نیز وقت بیشتری صرف می‌کردند.

اما صرف‌نظر از این موضوع می‌توان گفت از جمله نکات قابل توجه این مجموعه تغییر زاویه دید نسبت به واقعه عاشورا است که اتفاقا همین تغییر زاویه دید می‌تواند ابعاد متفاوتی از این رویداد تاریخی را روشن کند. تحقیق و پژوهش درخصوص عبیدالله ابن حر نیز از جمله سختی‌های این سریال بوده که البته در نهایت توانست یکی از شخصیت‌های ناشناخته و حاضر در جریان واقعه عاشورا را به مخاطبان معرفی کند.

این مجموعه روایتگر زندگی عبیدالله ابن حر جعفی است و دوران خلافت امام علی(ع) تا زمان واقعه عاشورا بر محوریت این شخصیت به تصویر کشیده شده که از این لحاظ می‌تواند نشان‌دهنده زندگی یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار در این دوران تاریخی باشد که تاکنون به آن پرداخته نشده است.

تاریخ کشورمان و تاریخ اسلام به سرزمین بکری می‌ماند که جای کار بسیاری دارد. در این عرصه تنها نیاز به چشمان تیزبینی داریم که بتواند وجوه دراماتیک را از میان وقایع تاریخی جستجو کند و بیرون بکشد. همچنین تحقیق و پژوهش‌های هدفمند برای پیداکردن ظرفیت‌‌های موجود از جمله نیازهایی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد. اتفاقی که در سریال سرگشته بخوبی صورت گرفته و از دل یک واقعه تاریخی عظیم، ماجرایی فرعی با محوریت همان واقعه دستمایه قرار گرفته به‌طوری که هم برای مخاطبانی که به‌طور کامل در چند و چون جریان واقعه عاشورا قرار دارند بار دراماتیک دارد و هم جنبه تاریخ‌نگارانه خود را حفظ کرده است.

از سوی دیگر شبکه قرآن با این سریال سعی کرده تا اولین گام سریال‌سازی را با تکیه بر یک واقعه تاریخی ـ مذهبی بردارد و این انتظار از آن هست که خود را ملزم به ساخت سریال با هر کیفیتی نداند. موضوعات دینی ظرافت‌های خاصی را می‌طلبد که هرگونه عجله، سطحی‌نگری و صرفا بالا بردن آمار تولید می‌تواند لطمات جبران‌ناپذیری را بر آن وارد کند.

مبینا بنی‌اسدی