جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

در سفر به هند هیچ راهی کاملا هموار نیست


در سفر به هند هیچ راهی کاملا هموار نیست

«بهتر از این نمی توان متصور بود که جورج بوش طی پرواز ۱۳ ساعته ی خود از واشنگتن به دهلی نو, یادداشت های جلسات توجیهی خود را کنار گذاشته و با خواندن رمان معروف راهی به سوی هند نوشته ی ادوارد مورگان فورستر به شدت متاثر شود راهی به سوی هند صرفا یک داستان و مهمتر از همه داستان سوء تفاهم هاست, برداشت های غلط از علایم نادرست, انتظارات و توقعات اغراق آمیز, دل آزردگی ها و توهین های ناآگاهانه و ناامیدی که از آن گریزی نیست این کتاب حکایتی تمثیلی است از آشفتگی ها و مشکلاتی که هنگام سفر آنگلوساکسون ها به شبه قاره ی هند پیش می آید »

هفته نامه‌ی اکونومیست در گزارشی با بررسی ابعاد گوناگون سفر جورج بوش، رییس جمهور آمریکا به هند و حساسیت‌ها و نگرانی‌های کشورهای چین و پاکستان نسبت به این سفر آورده است: «میل وافر بوش به هند موضوعی است که نمی‌توان از آن چشم پوشی کرد، به هر حال این کشور نزد وی حکم جایزه‌ای قیمتی و کمیاب را دارد. از هم اینک بسیاری از صاحبان تجارت جهان با مشاهده‌ی خدمات تکنولوژی برتر رو به شکوفای هند و نیز وجود ده‌ها میلیون مصرف کننده‌ی این فن‌آوری‌ها، متقاعد شده‌اند که این کشور در شرف تبدیل شدن به نسخه‌ی دومی از رشد خیره‌کننده‌ی اقتصادی چین قرار دارد، کشوری که با چنین خیزشی ظرف کمتر از دو دهه از فقر به ثروت و قدرت نایل شد. در ضمن این حقیقت اغواکننده را نیز در نظر بگیریم که چین نوین (‌هند) بزرگترین دموکراسی جهان به شمار می‌آید و بحث‌ها پیرامون ایجاد مشارکت نزدیکتر میان هند و آمریکا بلامنازع و خدشه‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

● هند در حال خیزش

طرح چنین مباحثاتی پیش از موعد نیست چرا که آمریکا از دیرباز نسبت به هند غفلت ورزیده است. سفر سال ۲۰۰۰ بیل کلینتون به دهلی نو، نخستین سفر رسمی یک رییس جمهور ‌آمریکا به این کشور پس از ۲۲ سال محسوب می‌شد و به طور حتم صبر طولانی بوش برای انجام اولین سفر رسمی‌اش به دهلی نو امری مثبت تلقی نمی‌شود.

هند قدرتی هسته‌یی و پس از اندونزی دارای بیشترین جمعیت مسلمان است. این کشور با چینی که به اعتقاد اغلب سیاست‌گذاران آمریکایی در بهترین موقعیت، رقیب رو به رشد و در بدترین وضعیت، دشمن آینده‌ی واشنگتن است، مرزهای مشترک دارد. اگرچه هند در دوران جنگ سرد از اتحاد جماهیر شوروی سابق حمایت کرد و اکنون نیز در کنار کارخانه‌های چینی در بخش‌هایی از آمریکا به رقابت شانه به شانه جهت استیلا یافتن بر بازار کالا می‌پردازد، اما به ندرت به گذشته این کشور نگریسته می‌شود.

به رغم آنچه گفته شد دلایلی وجود دارد تا طرفین قبل از تعجیل در ورود به همکاری‌های تکمیلی، راه احتیاط را در پیش گیرند. جورج بوش باید از افتادن در دام دو اشتباه جلوگیری کند، نخست این که دوست جدید خود را با سیل هدایا و وعده‌هایی که استطاعت برآورده ساختن آن‌ها را ندارد، غرق نکند که البته متاسفانه چنین مساله‌ای در حال حاضر به وقوع پیوسته است. در ژوئیه‌ی ۲۰۰۵ زمانی که مانموهان سینگ، نخست وزیر هند به واشنگتن سفر کرد با هدیه‌ای فوق‌العاده به کشورش بازگشت؛ وی از بوش قول مساعد گرفت که از این پس آمریکا فن‌آوری صلح‌آمیز هسته‌یی را با دهلی نو سهیم باشد. این وعده‌ی واشنگتن ظاهرا بسیار سخاوتمندانه بود؛ زیرا طبق قوانین بین‌المللی، مجوز فعالیت‌های هسته‌یی صلح‌آمیز تنها به کشورهایی اعطا می‌شود که تسلیحات هسته‌یی خود را کنار گذاشته و به پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌یی (NPT) ملحق شده باشند، حال آن که هند هیچگاه به این معاهده نپیوسته و در سال ۱۹۹۸، تسلیحات هسته‌یی خود را نیز مورد آزمایش قرار داد.»

اکونومیست افزوده است: «بوش با حرکت در مسیری که طی آن توسط سایر کشورهای علاقمند به برخورداری از دانش هسته‌یی و عضویت در ان.پی.تی به اتخاذ سیاستی ریاکارانه مورد اتهام قرار می‌گیرد، در حقیقت اعتبار این معاهده را به خاطر دستیابی به مقاصد استراتژیک خود زیر سوال می‌برد. ناگفته نماند که هند در ازای برخورداری از فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌یی باید در جهت اقناع خواست‌های آمریکا گام بردارد و در خصوص رفع برخی نگرانی‌های امنیتی این برنامه‌ها از قبیل عدم صادرات فن‌آوری هسته‌یی و تداوم نظارت بر آزمایش‌های هسته‌یی، اقدامات شایان ذکری را صورت دهد. مهمتر از همه از هند خواسته شده تا برنامه‌های هسته‌یی نظامی و غیر نظامی خود را تفکیک کرده و در مورد دوم به اعمال نظارت و بازرسی دقیق بپردازد. تاکنون که پیشنهادهای هند برای عمل به تعهداتش کافی نبوده است.

همچنان که بوش بار سفر را می‌بندد، کوشش‌هایی از فرط استیصال انجام گرفته تا شکاف‌های موجود پر شود. خطر مشهود آن است که بوش باید برای موفقیت‌آمیز جلوه دادن سفر خود به هند به کمترین ضمانت‌های هسته‌یی مقامات دهلی نو تن در دهد که البته این اشتباهی خطرناک خواهد بود.

خوشبختانه هر قراردادی که توسط سینگ و بوش به امضاء رسد باید مورد تایید کنگره‌ی آمریکا که از بذل و بخشش‌های هسته‌یی رییس‌جمهور دل خوشی ندارد، قرار گیرد.

● چین بیمناک

فرستادن پیام‌های منفی در بحث تسلیحات هسته‌یی تنها اشکال یا گره‌ی دوستی عمیق هند و آمریکا نیست. بوش به علاوه باید نسبت به ارسال نشانه‌های منفی پیرامون مقاصد خود در روابطش با چین محتاطانه عمل کند. غالبا هر گاه که مقوله‌ی مناسبات هند و آمریکا در واشنگتن مطرح می‌شود نوعی تصور در ذهن مجسم می‌شود که هند در چنین شرایطی به یک وزنه‌ی بالقوه در برابر چین تبدیل شود. نمی‌توان حدس زد که دهلی نو در عمل چگونه این نقش را بازی کند اما این گفتگوها تنها به تشدید نگرانی‌های چین از برنامه‌های استراتژیک کلان آمریکا منجر خواهد شد، برنامه‌هایی که فی‌الواقع مانع ظهور چین در مقام ابرقدرت اقتصادی و نظامی جهان می‌شود. واهمه‌ی پکن از هم اکنون به خاطر انتقال بخشی از توان نظامی آمریکا از اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام تقویت شده است. آمریکا نباید استراتژی خود در قبال کشورهایی آسیایی را بر مبنای دیپلماسی "‌توازن قدرت"‌ استوار سازد. با وجود چنین رویکردی، هند باهوش‌تر و زیرک‌تر از آن است که به چنین بازی حساسی وارد شود و در این گذار نسبت به روابط خود با پکن حساسیت ویژه‌ای نشان خواهد داد. بوش باید به جای کشیدن حصار دفاعی به دور چین به مناسبات آمریکا با این کشور شکل صحیح‌تری بخشیده و برای تحقق این امر از ابزاری چون درگیری عمیق‌تر و دخیل کردن چین در قواعد بازی استفاده کند.»

هفته نامه‌ی انگلیسی اکونومیست می‌نویسد: «با این همه رویکرد واشنگتن در قبال این ابر قدرت نوظهور گهگاه غیر رسمی جلوه نموده است. هو جین ‌تائو، رییس‌جمهور چین حتی پیش از آن که مجبور شود سفر رسمی خود به واشنگتن را به خاطر وقوع طوفان کاترینا لغو کند، برای انجام این سفر مدت‌ها صبر کرده بود.

از طرف دیگر بوش نتوانسته از تجارت آزاد به عنوان اهرمی برای مقابله با مخالفان حمایت گرا و افراطی چین بهره گیرد.

بوش از سوی دیگر باید کاملا مراقب باشد که روابط دوستانه‌ی آمریکا با هند، مناسبات نزدیک کشورش با پاکستان را (‌متحد آمریکا در جنگ با تروریسم و یکی از مقصدهای سفر بوش پس از هند) متضرر نسازد. بی‌تردید پاکستان در مقطع فعلی از هندبه مراتب بی‌ثبات‌تر است بنابراین نزد آمریکا از اهمیت استراتژیک قابل توجهی برخوردار است. این کشور یکی از محورهای اصلی جنگ آمریکا بر ضد بازماندگان القاعده و طالبان در افغانستان به شمار می‌آید و گذشته از این ، سابقه‌ی طولانی در امر فروش فن‌آوری تسلیحاتی - هسته‌یی در بازار آزاد را به دوش می‌کشد.

پرویز مشرف، رییس‌جمهور پاکستان اخیرا با انعطاف به خرج دادن در بحران کشمیر پیام‌های مثبتی را در رسیدگی به دیرینه‌ترین و خطرناک‌ترین مناقشه‌ی ارضی کشورش با هند ارسال کرده است. در حقیقت هند و پاکستان باید در کنار یکدیگر در این زمینه انعطاف به خرج دهند و بوش نیز می‌بایستی احتیاط کند که در روابطش آن قدر از هند جانبداری نکند که این کشور سرانجام تصور کند با فشار بین‌المللی روبرو نیست چرا که چنین نگرشی تنها به تضعیف مشرف یا به عبارتی یک متحد ارزشمند آمریکا خواهد انجامید.

چنانچه روابط دوستانه‌ی واشنگتن - دهلی نو به بیراهه کشیده شود، هند به نوبه‌ی خود ضرر و زیان هنگفتی خواهد دید. مانموهان سینگ شخصا در وضعیتی بسر می‌برد که اعتبار خود را به شدت در معرض خطر می‌بیند. وی با حمایت از اقدامات ‌آمریکا در پرونده‌ی هسته‌یی ایران به نوعی خشم احزاب چپ گرایی را بر خواهد انگیخت که دولت اقلیت او به حمایت آن‌ها نیاز مبرم دارد .اگر نخست وزیر هند در انعقاد یک قرارداد معقول هسته‌یی با آمریکا ناکام بماند به طور حتم متحمل مصیبت بس بزرگی خواهد شد.»

در پایان این گزارش آمده است: «سینگ اخیرا مطلع شده که آغوش آمریکا آنچنان که وی تصور می‌کرده بروی هند باز نیست. خط لوله گاز ایران به هند از پاکستان می‌گذرد و وقتی مناسبات ایران و آمریکا به وخامت می‌گراید‌، واشنگتن به تحقق این رویا تمایل کمتری نشان می‌دهد. در همین اثنا شاهدیم که نسل جدیدی از منتقدان آسیا در آمریکا از روند رو به رشد تجارت هند با آمریکا چه در بخش نساجی یا در حوزه ی نرم‌افزار انتقاد می‌کنند. بی‌گمان همان طور که فورستر دریافته بود، "در سفر به هند هیچ راهی کاملا صاف و هموار نیست."»