جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

یادی از خسرو خسروی و مهیار خلیلی



      یادی از خسرو خسروی و مهیار خلیلی
كاوه بيات

در فروردین امسال دو نفر از دانشی‌مردان این سرزمین درگذشتند؛ یکی دکتر خسرو خسروی، جامعه‌شناس روستایی و دیگری دکتر مهیار خلیلی،  دکتر داروساز و صاحب‌نظر در عرصة تاریخ و ادب ایران.     به رغم تفاوت‌هایی چند ــ از جمله پرکاری یکی و کم‌کاری دیگری از لحاظ آثار منتشر شده ــ آن دو که از یک نسل نیز بودند در پاره‌ای از دیگر خصوصیات چون دوستی و انسانیت، نیز با هم شباهت داشتند.

*

خسرو خسروی (1394 – 1306) از آذربایجانی‌تبارهای رشت بود و از اعضای پابرجای حزب توده از عنفوان جوانی. در خلال سرکوب تشکیلات حزب توده بعد از 28 مرداد، برای مدتی زندانی شد و گویا به دلیل ارتباط با شبکة نظامی از آزار و اذیت‌های زندان زرهی بی‌نصیب نماند.

     از فرانسه دکترای علوم اجتماعی گرفت و در کنار تدریس جامعه‌شناسی در موسسة مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، بخش اصلی آثار و پژوهش‌هایش نیز در آن چارچوب به ثمر نشست؛ آثاری چون تک‌نگاری جزیرة خارک در دورة استیلای نفت (1342) و یا جامعه‌شناسی روستای ایران (1351) که بارها تجدید چاپ شد.

     پاره‌ای از دیگر آثار او چون نظام‌های بهره‌برداری از زمین در ایران (از ساسانیان تا سلجوقیانپژوهش در جامعة روستایی ایران که مجموعه‌ای از چهار مقاله است در سال 1355 منتشر شدند و برخی دیگر که رنگ و رویی انقلابی داشت نیز تا یکی دو سال بعد از انقلاب: مسئلة دهقانی و مسئلة ارضی در ایران (1358)، مزدک (1359)، دهقانان توانگر (1361). آن‌گاه انقلاب دامن او را نیز گرفت و با گرفتارآمدن حزب توده، او نیز دچار حبس و بند شد.

     اگرچه در روش تحقیق پایبند به نگاهی مارکسیستی بود و با تجدید فعالیت حزب توده در پی‌ انقلاب اسلامی از نو وارد کار شد ولی این پیوند حزبی بیشتر پیوندی عاطفی به نظر می‌آمد تا عقیدتی؛ فوق‌العاده ایران‌دوست بود و در همه حال ــ از دوستی و معاشرت گرفته تا مطالعه و تحقیق ــ فارغ از هرگونه تنگ نظری ایدئولوژیک.

     در پی رهایی از قید و بند که طبیعتاً با محروم شدن از حق بازنشستگی هم توام شد، مانند پاره‌ای از دیگر «پاکسازی» شده‌های روزگار، در بنیاد دائره‌المعارف اسلامی (بخش جغرافیا) مشغولِ به کار شد. علاوه بر مجموعه‌ای از مقالات جغرافیایی که حاصل این همکاری بود، پاره‌ای از دیگر آثار تخصصی او نیز در این دوره امکان نشر یافت؛ آثاری چون بررسی آماری وضعیت ارضی ایران در شش استان (1367) و دهقانان خُرده‌پا (1369).

*

از دکتر مهیار خلیلی (1394 – 1310) بیش از یک پژوهش تاریخی ــ جلد اول تاریخ شکنجه، تاریخ کشتار و آزار در ایران، (1359) و یک ترجمة مشترک با محمدعلی نجفی ــ کتاب الجماهر فی معرفه الجواهر (1353) ــ منتشر نشده است، ولی با این حال و به رغم آن که خود دکتر داروساز بود و کار اصلی‌اش نیز در آن حوزه و سازمان تأمین اجتماعی، ولی از چهره‌های صاحب‌نظر ادب و تاریخ این سرزمین به شمار می‌رفت؛ کما این‌که ویرایش مجموعة دوازده جلدی فرهنگ مشتقات مصادر فارسی، کامیاب خلیلی (برادرش) را نیز برعهده گرفت.

     علائق فرهنگی و سیاسی او البته پیش‌زمینه‌ای خانوادگی داشت، چرا که از فرزندان عباس خلیلی (مدیر اقدام) بود. در جوانی ــ لابد چنان که افتد و دانی ــ از هواداران حزب توده بود و در پی ماجرای 28 مرداد برای مدتی کوتاه بازداشت شد؛ در سال‌های بعد از انقلاب نیز مجدداً زندانی شد ولی نه به خاطر حزب توده و نه برای مدتی کوتاه. انسانیت و رسیدگی او به حال درماندگان و بیماران که اصولاً از خصایص همیشگی او بود در آن دوره به اوج رسید و همچنین انگیزه‌ای برای تحقیقات تاریخی.

     با طیف متنوعی از چهره‌های سیاسی و فرهنگی عصر خود حشر و نشر داشت و علاقه‌مند به ثبت و ضبط تجارب تاریخی آن‌ها بود. اندک زمانی پیش در اواخر سال گذشته کتابخانة درخور توجه‌اش را به مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی واگذار کرد و باید امیدوار بود که برای انتشار آثار برجای مانده از وی نیز حتی‌الامکان اقدامی صورت گیرد.

*

 

یاد هر دوی این بزرگواران گرامی باد

 

این مطلب در همکاری رسمی میان انسان شناسی و فرهنگ و مجله «جهان کتاب» منتشر می شود