چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

نسل های قربانی شده



      نسل های قربانی شده
خاویر مولنا برگردان گروه مترجمان پیشرو

تصویر: رشد شمار متقاضیان کار در فرانسه در سال 2008 (ماخد: وزارت اقتصاد فرانسه)
آیا نسل های اخیر که در دوران بحران وارد زندگی فعال خود می شوند ، بهای آن را می پردازند؟ بحث بین جامعه شناسان بالا گرفته است.این مبحث در فرانسه شناخته شده است : بیبی-بومرها (baby-boomers ) – نسلی که بلافاصله پس از دوران جنگ متولد شدند-  از وضعیت اجتماعی منحصر به فردی بهره مند بوده اند.  ( ارزشمند بودن مدرک های تحصیلی شان ، فراوانی مشاغل ، سطح بالای زندگی و . . . ) اما در عوض ، نسل های جوان از شرایط زندگی نامناسبی برخوردارند ( درصد بالای بیکاری ، قراردادهای  کاری که به راحتی ممکن است باطل شوند  ، نزول طبقاتی) و در دوران بحران وارد بازار کار شده اند بدون آن که تدابیری مناسب برای کاهش این نابرابری بین نسل ها اتخاذ شود. در نظر لویی شوول (Louis Chauvel) ، جامعه شناس ، این مساله بی عدالتی بزرگی است چرا که تاثیرات منفی به جا خواهند گذاشت : به عبارت دیگر ، کسانی که در آغاز فعالیت کاری خود ناکام هستند هرگز نخواهند توانست شروع بد خود را جبران کنند و مسیرهای شغلی بدتری را طی خواهند کرد.

این نظریه را اغلب به خاطر بدبینانه بودنش مورد انتقاد قرار داده اند اما برای بررسی صحت آن باید صبر کرد و نحوه ی ورود نسل های جدید به زندگی فعال را مورد بررسی قرار داد. دو تحقیق انجام شده هم همین کار را کرده اند و بر خلاف انتظار نتایج بدست آمده از آنها کاملا متضاد است.

در اولین تحقیق، سه پژوهشگر موسسه ی ملی آمار فرانسه (l'INSEE) سرنوشت کسانی را مورد مطالعه قرار داده اند که بین سال های 1982 و 2010 از سیستم آموزشی خارج شده و وارد بازار کار شده اند ، این محققین درصد اشتغال و حقوق این گروه را مورد بررسی قرار داده اند و به طور خاص کسانی را که در زمان پیک بیکاری       ( 1983-1986 و 2003- 2006 و از سال 2008 به بعد) وارد بازار کار شده اند را با دیگران مقایسه کرده اند و به این نتیجه رسیده اند:از یک طرف اگرچه نسل بدشانسان ( les malchanceux) برای ورود به بازار کار با مشکلات بیشتری مواجه هستند تفاوت بین حقوق ها به سختی قابل مشاهده است و از طرفی دیگر آنها عقب افتادگی خود را ظرف 3 یا 4 سال جبران میکنند ( برای زنان مدت بیشتری زمان لازم است).نتیجه گیری این تحقیق آشکار است : در فرانسه تاثیر مخربی وجود ندارد چرا که نسل جدید به سرعت عقب افتادگی خود را جبران می کنند ( حتی سریعتر از سایر کشورها).البته باید این مساله را مد نظر قرار داد که محققان وضعیت بحران اقتصادی سال 2008 به بعد را در تحقیقات خود وارد نکرده اند چرا که مدت زمان خیلی کمی از آن می گذرد.

تاثیر الگوهای اجتماعی

مطالعه ی دوم توسط خود آقای شوول صورت گرفته است.او با کمک اطلاعات جدید و شیوه های جدید تحلیل،تحول سطح زندگی نسل متولد شده بین سال های 1985-2000 را در فرانسه و ایالات متحده در بین سال های 1985-2010 بررسی می کند و در پایان نمودار آماری پیچیده نتیجه گیری خود را اعلام می کند : در فرانسه ، نسل هایی که در حوالی سال 1950 متولد شده اند به طور مساوی از همه چیز بهره می برند اما با این حال میزان حقوقشان ده درصد از سایرین بالاتر است. بر عکس ، نسل متولد شده در دهه ی 1970 در رده ی سنی یکسان حقوقی 18 درصد پایینتر از اولین نسل بیبی بومر ها دارند. با این حال گذشت زمان هیچ تاثیری در این مساله نمی گذارد : گروهی که در 25 سالگی فقیر هستند، تا آخر عمر فقیر خواهند ماند.

قدرت و پایداری این تاثیر مخرب در فرانسه وقتی روشن تر می شود که به وضعیت ایالات متحده نگاهی بیندازیم ، جایی که اثری از آن نیست. حقوق بعضی از نسل های آمریکایی که کار خود را خوب آغاز نکرده بودند ( نسل متولد شده در دهه ی 1950)در اواخر دوران کاریشان به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرده است در حالی که سایرین ( نسل سالهای 1940) شیب معکوس را طی کرده اند. بنابراین در زمینه ی نابرابری بین نسل های مختلف قطعیتی وجود ندارد و باید به دنبال تاثیر عمیق الگوهای اجتماعی بود : « ویژگی جامعه ی فرانسوی میل افراد و خانواده ها برای بدست آوردن جایگاهی قطعی به صورت موقت است ، "جایگاهی تضمین شده".

تداوم نابرابری حقوق ها

 مشخصه ی جامعه ی آمریکایی بیشتر امتحان کردن نیروهای جوانیست که اغلب فقیر هستند اما کمتر با بیکاری گسترده و دائمی در ورود به بازار کار دست و پنجه نرم میکنند و به خصوص دنبال پیدا کردن مسیری والا هستند هرچند که این مسیر در عین حال نامطمئن تر از مشابه فرانسوی خود بوده و شرایط نامناسب تری نسبت به آن دارد.به هر حال نابرابری درآمد ها در آمریکا نسبت به فرانسه – نسل متولد شده در سال های 1950 و بچه های آنها در سال 1970 – اهمیت و بقای کمتری دارد. هرچند که نتیجه گیری دو تحقیق صورت گرفته متفاوت است اما با هم در تضاد نیستند چرا که تاثیرات منفی را با جمعیت و شناسه های یکسان نسنجیده اند. با این حال در این بین نشانه ای از سختی زیاد در تعبیر پویایی نابرابری های بین نسلی در فرانسه وجود دارد ، مساله ای که حائز اهمیت است. در نظر آقای شوول مساله قابل درک است : « دیگر نه میتوان اظهار کرد که نابرابری بین نسلی رو به کاهش است ( نه بیشتر از نابرابری های جنسی یا نابرابری موجود بین مهاجرین و بومیان) نه اینکه این نابرابری با گذشت زمان قابل جبران است ، نه اینکه رشد اقتصادی عمومی شرایط را بهتر خواهد کرد و نه اینکه این نابرابری ها دیگر تنها دامن افراد با سطح زندگی متوسط تر را میگیرد.

آیا به زودی تحقیقات دیگری انجام خواهند شد و این نتایج که با قطعیت بیان شده اند زیر سوال خواهند رفت؟

منبع : مجله ی علوم انسانی فرانسه ، منتشر شده در تاریخ 10/03/2014

کاری از گروه مترجمان پیشرو
( http://pishrotranslation.ir)

مقالات اخیر ما :

به سوی دوران پسادموکراسی :
http://www.anthropology.ir/node/22046

روند کاری مدارس فرانسه ، قسمت اول :
http://www.anthropology.ir/node/21872

روند کاری مدارس فرانسه ، قسمت دوم :
http://www.anthropology.ir/node/22079

 

 

ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ» 
http://www.anthropology.ir/node/21139

ویژه نامه ی نوروز 1393
http://www.anthropology.ir/node/22280