شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

مقالات قدیمی: زبانشناسی و تعریف زبان(خرداد 1349)



      مقالات قدیمی: زبانشناسی و تعریف زبان(خرداد 1349)

گرفتاری زبان اینجاست که همه کس بدان علاقه‌مند است و همه‌ کس بررسی و تعریف آن را در صلاحیت خویش می‌داند . از یک نظر این خود نمودار واقعیتی است که پدیدهء زبان را از دیگر پدیده‌هایی که زائیدهء وجود بشر اندیشمند  و زندگی دسته‌جمعی اوست جدا می‌کند زیرا آنچنان گسترده و دسته‌جمعی اوست جدا می‌کند زیرا آنچنان گسترده و همه جانبه است و آنچنان توانایی‌های بس گونه     گون انسان را بکار می    گیرد که هرکس از دیدگاه خود بر آن نظر تواند افکند و در آن چیزی که بکارش آید تواند دید .
فیلسوفان و منطق    دانان از کهن    ترین دوران بدان پرداخته    اند آنچنانکه گاه «حقیقت» یک زبان معین را با حقیقت به معنی مطلق آن ، یکی دانسته    اند . روانشناسان ، جامعه    شناسان و مردم    شناسان هریک به طریقی پابند آن شده    اند . تاریخ    نویسان و باستان کاوان مطمئن    ترین سند را در وجود آن یافته    اند . زیست    شناسان و فزیکدانان یکی بخاطر اعضاء گفتار و دیگری بخاطر امواج صوتی – با آن دمخور بوده    اند و البته هنرآفرینانی که زبان خمیرمایهء کارشان است یعنی شاعران و نویسندگان دلبستگی عمیق    تری بدان یافته    اند و سرانجام آنان که آثار شاعران و نویسندگان و سخنوران را بررسی کرده    اند ، دستورنویسی و سبک    نویسی و نقد متون را بیاد نهاده    اند.(1) جایی نیز که زبان در فرهنگ دارد آنچنان والاست که گاه تمامی مصالح فرهنگی یک ملت بر بنیاد آن نهاده شده است .
شاید هیچ    کس  بهتر از لویی یلمسلو (Louis Hjelmslev) بنیان‌گذار مکتب زبانشناسی دانمارک دلیل این ویژگی زبان را بیان نکرده باشد آنجا که در آغاز کتاب خود «درآمدی بر نظریهء زبان» می‌نویسد :
«زبان – گفتار انسان – گنجینهء سرشار و خشکی    ناپذیر گوهرهای گونه    گون است . زبان از انسان جدایی    پذیر نیست و او را در تمامی کارهایش دنبال میکند . زبان ابزاریست که انسان با آن ، اندیشه و احساس ، عاطفه و آرزو ، اراده و عمل را می    سازد ؛ ابزاری که بیاری آن نفوذ میکند و نفوذ می    پذیرد . اخرین و ژرف    ترین بنیاد اجتماع انسانهاست ولی آخرین و ناگزیرترین نگهدار فردیت انسان ، پناهگاه او در ساعات تنهایی آنزمان که اندیشه درگیر وجود است تا کشاکش در تکسرایی شاعر و اندیشه    گر فرو نشیند ، نیز هست .
پیش از آنکه آگاهی در ما به وجود آید زبان پیرامون ما طنین‌انداز بود و آماده که نخستین تخم لطیف اندیشه را در بطن خود گیرد و ما را در مسیر زندگی بی هیچ جدایی همراهی کند از کارهای سادهء معیشت روزانه گرفته تا صمیمی    ترین و برترین لحظه    ها ، لحظه    هایی که از آن گرمی و نیروی زندگی هرروزه را بیاری سلطهء حافظه که زبان خود به ما می-بخشد ، میگیریم .

 

اطلاعات مقاله:

مجله فرهنگ و زندگی٬ شماره دوم٬ چاپ خرداد ماه1349٬ ٬ ص 9 تا 21

مجموعه: ابراهیم میرهاشم زاده

 

 

ورود به صفحه مقالات قدیمی
anthropology.ir/old_articles
 

 

 

پیوستاندازه
11245.jpg7.61 KB