دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
تروتسکی در تبعید
لئون تروتسکی (1879 – 1940) القاب بسیاری دارد: نظریهپرداز مارکسیست، رهبر قیام پتروگراد، اولین کمیسر خارجی شوروی، بنیانگذار ارتش سرخ، فرمانده فاتح جنگهای داخلی، و ... . او اگرچه در 1924 و پس از درگذشت لنین، جانشین طبیعی وی محسوب میشد، اما در برابر جبهة متحد استالین، زینوویف و کامنیف شکست خورد. در 1927 از حزب بلشویک اخراج و سال بعد به آسیای میانه تبعید شد.
تروتسکی: زوال یک انقلابی. برتراند پَتنود. ترجمة حسن گلریز. تهران: نشر نی، 1392. 357 ص. 168000 ریال.
لئون تروتسکی (1879 – 1940) القاب بسیاری دارد: نظریهپرداز مارکسیست، رهبر قیام پتروگراد، اولین کمیسر خارجی شوروی، بنیانگذار ارتش سرخ، فرمانده فاتح جنگهای داخلی، و ... . او اگرچه در 1924 و پس از درگذشت لنین، جانشین طبیعی وی محسوب میشد، اما در برابر جبهة متحد استالین، زینوویف و کامنیف شکست خورد. در 1927 از حزب بلشویک اخراج و سال بعد به آسیای میانه تبعید شد. سپس در 1929 از شوروی اخراج شد. هیچ یک از کشورهای اروپایی حاضر به پذیرفتن او نشدند. هم پناه دادن به یک رهبر شورشیِ معتقد به «انقلاب مداوم» را به صلاح حکومتهای خود نمیدیدند و هم برانگیختن دشمنیِ رهبر مقتدر شوروی را نمیخواستند. تروتسکی پس از چهار سال اقامت در ترکیه، اجازه یافت به فرانسه برود. او دو سال به طور ناشناس در آنجا زندگی کرد. سپس به نروژ پذیرفته شد. اقامت در نروژ دیری نپایید. با آغاز محاکمات مسکو که متهمان آن، گارد قدیمی و رهبران کهنهکار حزب بلشویک بودند، شوروی فشار شدیدی بر دولت سوسیالیست نروژ وارد آورد تا تروتسکی را از آن کشور اخراج کند. در ژانویة 1937، تروتسکی به همراه همسرش، ناتالیا سِدوا، سوار بر کشتیِ نفتکشِ نروژی روانة آخرین تبعیدگاه او، مکزیک شدد.
تروتسکی: زوال یک انقلابی کتابی است دربارة این دوران: سالهای آخر زندگی تروتسکی در دهکدة کویوکائان در حومة مکزیکوسیتی. کتاب با شرح حملة مسلحانة دستهای ملبس به اونیفورم پلیس مکزیک به خانة تروتسکی آغاز میشود. او و همسرش از این حملة با مهارت سازماندهی شده به نحو معجزهآسایی جان به در میبرند. خانه را دیهگو ریورا، نقاش مارکسیست مکزیکی، در اختیار او گذاشته بود. بعدها معلوم شد که دیوید آلوارو سیکئیروس، دیگر نقاش کمونیست و انقلابی مکزیکی، در حمله به «خانة آبی» حضور داشته است.
اقامت تروتسکی در مکزیک با تلاش هواداران امریکایی او و بیش از همه، حمایت بیدریغ دیهگو ریورا میسر شد که برای این کار موافقت کاردناس، رئیس جمهور وقت مکزیک، را جلب کرد. ریورا تا مدتها به تأمین هزینههای این اقامت یاری رساند. شرح زندهای از روابط پرفراز و نشیب تروتسکی با نقاش مشهور و همسرش فریدا کالو در کتاب آمده است. رفتارهای پیشبینیناپذیر هنرمند مکزیکی و یکدندگی تروتسکی سرانجام به جدایی آن دو انجامید. ریورا و فریدا سالها بعد از مرگ تروتسکی، یکی بعد از دیگری، با انتقاد از خودی پرسروصدا، و در مورد ریورا خفتبار، به حزب کمونیست مکزیک و جبهة استالینیستها بازگشتند.
تمرکز بخشی از کتاب بر تروتسکیستهای امریکایی، روابط آنها با تروتسکی و نقشی است که در انتقال نظریات او به محافل و رسانههای جهانی داشتند. آنها تأمین بخشی از هزینههای اقامت تروتسکی و دستیارانش و حفاظت از اقامتگاه آنها را عهدهدار شدند. محافظان هم عمدتاً از امریکا آمده بودند. مردانی انتخاب شده از بین اعضای اتحادیة کامیونداران مینیاپولیس که همه تروتسکیتهای وفاداری بودند که در 1934 اعتصاباتی پر سروصدا و پر از درگیری را به انجام رساندند. روابط تروتسکی با هواداران امریکاییاش، متشکل در حزب کارگران سوسیالیست، بدون تنش نبود. نویسنده ضمن ارائة اطلاعات بسیار دربارة چهرههای شاخص چپ امریکا در دهة 1930 و فعالیتهای سیاسی و فرهنگیشان، به سراغ ریشههای این تنشها رفته است. برخی از روشنفکران چپگرای امریکایی که ترجمه و انتشار انگلیسی اغلب آثار تروتسکی را هم بر عهده داشتند، با پیشزمینههای فکری پراگماتیستی، بهتدریج به تجدید نظر در اصولی از مارکسیسم پرداختند؛ کاری که از دید تروتسکی نوعی «ارتداد» محسوب میشد. آنها به ویژه بر نظریة ماتریالیسم دیالکتیک متمرکز شدند و آن را خیالبافانه و به دور از جهان واقعی نامیدند. طرح این آرای انتقادی به دودستگی میان تروتسکیستها در امریکا انجامید و تروتسکی در دفاع از اصالتِ مارکسیسم ــ لنینیسم، و در ضمن اکثریت حزبیِ طرفدارش، وارد مجادلات قلمیِ سختی با اقلیت تجدیدنظرطلب شد. مقالات تروتسکی یادآور سنّتِ روسی چنین بحث و جدلهایی بود که در آنها اتهام زنی و هتاکی جای خاصی داشت. در واقع در نوشتههای این دوره، تروتسکی بهوفور جناح اقلیت را به القابی چون «خردهبورژوا»، «استالینیستهای نقابدار» و ... مفتخر کرد. این شیوة بحث، برای همة چپگرایان مستقل دهة 30 امریکا قابل پذیرش نبود.
جریان حوادث جهانی، این اختلافات را عمیقتر کرد. تروتسکی وقوع جنگ جهانی دوم را پیشبینی کرده بود، همچنین انعقاد پیمان اتحاد میان هیتلر و استالین را. ولی آن را پیمانی تدافعی فرض میکرد که میتوانست در کوتاهمدّت جنگ را از مرزهای شوروی دور سازد. اما یورش تقریباً همزمان آلمان و شوروی به لهستان، او را به صرافت انداخت که این پیمان یک اتحاد نظامیِ تجاوزکارانه است. تروتسکی به رغم برداشت درست خود در این مورد، تحلیلی غیرواقعی و خیالبافانه از یورشهای پیاپی ارتش سرخ به خاک فنلاند ارائه داد. او ارتش متجاوز شوروی را حامی کارگران و دهقانان آن سرزمین و یاریدهندة انقلاب سرخ فنلاند (که وجود خارجی نداشت) نامید. همین موضعگیری بر التهاب میان دو جناح اقلیت و اکثریت در حزب کارگران سوسیالیست امریکا افزود و آن را به مرحلة حاد انشعاب رساند. تروتسکی نتوانست از انشعاب جلوگیری کند و حتی به خاطر حمایت از اکثریت حزبی و تعمیم راه حلّ روسیِ تقسیم حزب به دو بخش بلشویک و منشویک سرزنش شد. این انشعاب، گروهی از روشنفکران اسم و رسمدار هواخواه تروتسکی را از او دور ساخت.
ماکس ایستمن، مترجم انگلیسی بسیاری از آثار تروتسکی، یکی از این افراد بود. او که به تحلیل شخصیّت تروتسکی پرداخت، در جایی نوشت: «در هنگامة انقلاب، به مفهوم واقعی یک قهرمان بود، ولی در هنگام آرامش نمیتوانست حتی دو نفر دوست برای خود دست و پا کند.» او در توانایی تروتسکی در تشکیل دادن حزب تردید داشت. همچنان که لوناچارسکی پیشتر، ضمن تصدیق موفقیتهای درخشان تروتسکی در انقلاب و جنگ داخلی، بر آن به عنوان نقطة ضعف انگشت گذاشته بود. نویسنده همین ویژگی را در کنار شخصیّت در اصل منزوی تروتسکی، از عوامل اصلی ناکامی او در برابر حریفی چون استالین میداند. تروتسکی بارها استالین را تحقیر کرده بود. او را «آدم متوسط» حزب نامیده بود که با زد و بندهای شبهمافیایی به رأس هرم قدرت رسیده است. بعدها او را «گورکن انقلاب» لقب داد و خشم و کینة استالین را بیشتر کرد. در 1939، پس از سالها تخریب سیاسی، ترور شخصیّت و حذف نام و آثار تروتسکی از تاریخ رسمی شوروی، استالین تصمیم به حذف فیزیکی او گرفت. تا آن زمان بخشی از رهبران مشهور حزب بلشویک و حتی فرماندهان ارتش سرخ در دادگاههای فرمایشی مسکو وادار به اعتراف علیه خود، و به جوخة اعلام سپرده شده بودند.
نویسنده تصویر روشنی از تنگ و تنگتر شدن حلقة محاصرة تروتسکی و دامی ترسیم کرده است که گ. پ. او دورادورش افکنده بود. وضعیت روحی و عصبی تروتسکی که عملاً در خانهای در مکزیک زندانی شده، بهتدریج آزادی عملش را از دست میداد، شکننده بود. جنجال کمونیستهای مکزیکیِ طرفدار مسکو و عوامل استالین علیه او و تهدیدات جدّی نسبت به جانش، بارها چنان شدت یافت که حتی هفتهها از خانهای که دیگر به دژی با حداکثر استحکامات ممکن تبدیل شده بود خارج نمیشد. خبرهای ناگوار مرگ فرزندان (خودکشی، اعدام و مرگ مشکوک...) با اطلاعاتی که از حذف فیزیکی هواداران فعالش در روسیه و اروپا میرسید بر هراس و آشفتگی جمع کوچک پیرامون تروتسکی میافزود. وضعیت گروهها و محافل هوادار در امریکا و اروپا نیز در بحبوحة جنگ جهانی چندان دلگرمکننده نبود. در این میان، لحن تظاهرکنندگان استالینیستِ محل که تا آن روز خواستار اخراج تروتسکی از مکزیک بودند شدیدتر شد و سرانجام به مرگخواهی برای او رسید: گامی دیگر به سوی پایان کار. تروتسکی به این نشانه و مفهوم آن توجه داشت. همزمان هشدارهایی از خارج به دستش رسید. از جمله دو نامه با امضای ساختگی: اولی، یکی از هوادارانِ اروپاییِ فعالِ تروتسکی را مأمور نفوذی شوروی معرفی میکرد (که چنین هم بود) و دومی خبر از نفوذ مأموران استالین به درون خانة او میداد؛ کاری که از طریق عوامل اسپانیاییِ شوروی صورت گرفت. بعدها معلوم شد که این نامهها را الکساندر آرلوف، افسر عالیرتبة گ. پ. او، فرستاده بود. آرلوف که سالها بعد به امریکا پناهنده شد، با این کار با جان خود بازی کرده بود. (خاطرات آرلوف به قلم دکتر عنایتالله رضا به فارسی ترجمه شده است: تاریخ سرّی جنایتهای استالین)
ترور تروتسکی را دقیقاً عوامل اسپانیاییِ استالین سازمان دادند و به انجام رساندند. فروپاشی جمهوری اسپانیا در 1939 و غلبة فرانکو، موجی از مهاجرت مبارزان شکستخورده را به راه انداخت. جمع بزرگی از این مهاجران در مکزیک پذیرفته شدند که در میانشان صدها تن از داوطلبان بریگاد بینالمللی با ملّیتهای آلمانی و اتریشی و لهستانی و... بودند؛ و از جمله بسیاری از سرسپردگان استالین و عوامل گ. پ. او. سرانجام، ترور تروتسکی را مأمور نفوذی، رامون مرکادِر به انجام رساند که در جنگ داخلی، افسر میلیشیای جمهوریخواهان بود و از مدتی پیش به استخدام پلیس مخفی شوروی در اسپانیا در آمده بود. او با هویت جعلی و طرح دوستی ریختن با یکی از هوادارانِ آن زمان منتقدِ تروتسکی، به خانة او راه یافت. مرکادر بیست سال به زندان افتاد، اما تا لحظة آخر نپذیرفت که مأمور گ. پ. او بوده است. با این حال، پس از آزادی، در یک مراسم خصوصی در کاخ کرملین حضور یافت و از لئونید برژنف نشان لنین و ستارة سرخ را به پاس «قهرمانی و تهور» در انجام «وظایف خاص» گرفت. نویسنده شرحی مفصل و دقیق و مبتنی بر بسیاری اسناد و شهادتها، از نقشة پیچیدة دستگاه امنیتی شوروی برای ترور تروتسکی به دست داده است.
*
تروتسکی: زوال یک انقلابی بیشتر کتابی وقایعنگارانه است، اما در بینابین رویدادها، به شرح و تفسیر آرای تروتسکی و نظرگاههای ایدئولوژیک وی هم میپردازد. سبک نوشتار نویسنده ــ شاید به قصد جلب خوانندگان هرچه بیشتر ــ متفاوت با تاریخنگاری متداول است. در این کتاب، توالیِ سنویِ رویدادها با «بازگشت به گذشته»ای مداوم برهم میخورد. خواننده با گونهای «جریان سیّال» روایت تاریخی روبهرو میشود که در جاهایی به داستانپردازی شبیه است. همین شیوه، گسترة بحث را وسعت بخشیده است، وگرچه در مواردی به تکرار مطالب پیش گفته انجامیده، اما آنچه را که «روح زمان» خوانده میشود به روشنی انتقال میدهد.
برتراند پَتنود پژوهشگر مؤسسة هور در دانشگاه استنفورد است و آثاری دربارة انقلاب روسیه (1917)، استالین و استالینیسم، و شوروی دورة گورباچف دارد. تروتسکی: زوال یک انقلابی در سال 2009 منتشر شده و نویسنده در آن از آرشیوهای تروتسکی در دانشگاه هاروارد و مؤسسة هور بهره برده است. این اثر در کنار یادداشتهای روزانه و زندگی من تروتسکی و سهگانة آیزاک دویچر: پیامبر مسلح، پیامبر بیسلاح و پیامبر مطرود (همه به ترجمة هوشنگ وزیری) سرگذشتنامة دیگری از تروتسکی است که به فارسی منتشر شده است.
تروتسکی در تبعید (یک نمایشنامه و پنج نوشتهی دیگر). پیتر وایس، لئُن تروتسکی و آیزاک دُیچر. [ترجمة ناصر وثوقی]. نشر الکا، 1392. 392 ص. 220000 ریال.
تروتسکی در تبعید دومین اثری است که پس از درگذشت دکتر ناصر وثوقی (1301 – 1389)، به یاد او و به همّت خانواده و دوستانش (به ویژه: کامیار عابدی) منتشر میشود. نخستینِ آن، شمارة ویژة اندیشه و هنر بود که در سالمرگ بنیانگذار نشریه به چاپ رسید و مقالاتی دربارة او را در بر داشت.
کتاب حاضر شامل شش نوشته از تروتسکی و دربارة اوست که همه ترجمة دکتر وثوقی، ولی با نامهای مستعار است. آغازگر کتاب، نوشتهای از کامیار عابدی دربارة زندگی و آثار ناصر وثوقی و مجلة اندیشة و هنر است که انتشارش از سال 1333 تا 1388 با وقفههایی کوتاه و بلند ادامه یافت. شش نوشتة این کتاب در سالهای مختلف در اندیشه و هنر چاپ شدهاند.
نخستین نوشته، مقالهای از تروتسکی است با عنوان «دربارة وصیت پایمالشدة لنین». آن چه وصیتنامة لنین خوانده میشود، در حقیقت نامهای به کنگرة حزب بلشویک است که لنین در 23 و 24 دسامبر 1922، پس از حملة مجدد بیماری و وخامت حالش دیکته کرده است. متنی دو پهلوست از رهبری که آیندهای برای خود نمیبیند و میخواهد قطار حزب را به مسیری بیندازد که در آن انسجام و وحدت حزبی تضمین و از سلطة فردی پیشگیری شود. در آن نوش و نیشی متوجه رهبران حزبی برجسته و به ویژه استالین و تروتسکی است. از استالین، دبیرکل حزب (که آن زمان سمتی بیشتر مدیریتی بود تا سیاسی) به مثابه فردی یاد میکند که قدرت بزرگی را در دستان خود جمع کرده، ولی اطمینانی به آن نیست که همواره بداند آن را چگونه با احتیاط کافی به کار بَرَد. تروتسکی هم صاحب تواناییهایی ممتاز معرفی میشود، اما به طعنه از اعتماد به نفس زیاد وی و توجه بیش از حدّش به جوانب اداری امور یاد شده است. از شش نفری که در نامه از آنها اسم برده شده، هیچ کدام چنان برجسته و بیعیب معرفی نمیشود که بتواند جانشین آیندة لنین فرض شود. با این حال، همسنگ هم قرار دادن استالین و تروتسکی ــ که در همان زمان به مثابه جانشین لنین، از پروندههای حساسی در کنگرة حزب دفاع میکرد ــ قابل تأمل است. ده روز بعد، در 4 ژانویة 1933، لنین یادداشت کوتاهی بر نامة خود به کنگره افزود که قاعدتاً میبایست تکلیف استالین را یکسره میکرد. در این یادداشت، استالین فردی سخت تندخو و خشن معرفی شده که در مقام دبیرکلی حزب تحملپذیر نیست. لنین به رفقای حزب پیشنهاد میکند در فکر راهی برای برداشتن وی و جایگزین کردنش با شخصی بردبارتر، وفادارتر و مؤدبتر باشند. این نامه و یادداشت پس از مرگ لنین (ژانویة 1924)، به صلاحدید و تصویب کمیتة مرکزی حزب بلشویک، مخفی نگه داشته شد و در نتیجه بر سرنوشت حزب و آیندة شوروی تأًثیر مستقیمی نگذاشت. «وصیت» لنین نخستین بار در خارج از شوروی و توسط یاران تروتسکی منتشر شد و تنها پس از مرگ استالین و در دوران خروشچف بود که در شوروی مجال انتشار یافت. در این مقاله، تروتسکی در پاسخ به نوشتههای امیل لودویک و روایتهایی تحریف شدهاش از ماجرای وصیتنامه، به آن پرداخته است. در این نوشته، پیشزمینههای نگاشتن نامه، اختلافات رو گسترش لنین و استالین، موقعیت تروتسکی و استالین در کمیتة مرکزی حزب بلشویک، نقش دیگر صحنهگردانان آن دوران، و شرح و تفسیر مطالبِ «وصیتنامة لنین» آمده است. این مقاله تاریخ 1932 را دارد و در تبعیدگاه ترکیه (جزیرة پرینکیپو) نوشته شده است.
«تروتسکی در تبعید» نمایشنامهای است در دو پرده، نوشتة پیتر وایس، نمایشنامهنویس آلمانی، که بیش از 100 صفحه از کتاب را در بر میگیرد. این نمایش، تراژدیای است دربارة زندگی سیاسی تروتسکی. نمایش، یک دورة چهلساله، از نخستین تبعید تروتسکی به سیبری تا به قتل رسیدنش در واپسین تبعیدگاه مکزیک، را در بر میگیرد. نقاط عطف تاریخ روسیه، قیام اکتبر، سرکوب قیام ملوانانِ سرخ در کرونشتات، سیاست عقبنشینی اقتصادی (نپ)، قدرتگیری استالین، مرگ لنین، محاکمات مسکو و... یکایک و پرشتاب بر صحنه نقش میبندند. این نمایشنامه از موضعی همدلانه، کوشیده است از تروتسکی اعادة حیثیت کند و به اتهامات مخالفانش با تصویرکردن رویدادهای تاریخی پاسخ دهد.
«انقلاب پایان نیافته: روسیة 1917 – 1968» ترجمة شش سخنرانی آیزاک دویچر، تاریخنگار و زندگینامهنویس تروتسکی است در شرح نظریة «انقلاب مداوم». دکتر وثوقی بر این مطلب نیز مانند نمایشنامة پیشین، مقدمهای مفصل نوشته است. در این مقدمه، نظرگاههای انتقادی وی به لنینیسم آشکار است. او مارکسیسم لنین را «هم نهاده»ای میخواند از: «آرمانِ مارکس منهایِ جنبههای مردمسالار آن با چاشنیِ اندیشههای باکونین و افزودن سنّتهای خودکامة روسیه بر آن». دربارة استالین مینویسد: «البته استالین، خودکامة سنگدل و دیوانه، دور و بر سه دهه که پس از مرگ لنین زنده بود کاری نکرد جز همان که لنین گفته بود: صنعتی کردن روسیه. استالین اگر برای کمونیستهای کشورهای دیگر جز خودخواهی و خاکپرستی چیزی نداشت، برای روسها، بلشویک خوبی بود. زیرا همة تکاپوها برای راه انداختن انقلاب جهانی و بیرون کشیدن روسیه از انزوا، نمیتوانست جانشین آمیزة ملیِ صنعتی ــ نظامیای باشد که از آزمایش جنگ پیروز به در آید». دربارة شوروی نیز مینویسد: «برای خیلیها، اتحاد شوروی نومیدکنندهترین واقعیت سیاسیست، بیگانه از یک جامعة سوسیالیست. راستایی که پیش گرفته کمتر بدان میماند که به رغم همة شدنیها، به بهشت سوسیالیسم رهبریاش نماید. در سالهای دشوار راهپیمایی و تلاش، انقلاب گویی راه خود را گم کرد و همه چیز را ــ از آن میان جهتیابیِ درست را ــ فدای زنده ماندنش گرداند، فدای صنعتی شدنش». و دربارة سویِ دیگر این جهان: «آروینِ سرمایهداری پیشرفته نشان داد که بالاترین رویههای زندگی ــ بسیاریِ کالاهای مصرفی، جامه، خانه، اثاثه، اتومبیل ــ ”انسان نو“ پدید نمیکند، فردگرایی به بار میآورد. آز و خودخواهی در اقتصادهای کامرواتر و حسد و بیزاری میان آنها که دستشان تهیتر است. تعلیم و تربیت در این جامعهها، به لایة شیرینی میماند پوشانندة داروی تلخ.»
یادداشتهای مفصل دکتر وثوقی در ابتدای این نوشتارها، نمونهای تاریخی از اندیشههای پرسشگرانة چپ مستقل ایران است که در دورهای، بهجدّ بازبینیِ تاریخی و نظریِ تابوهای کمونیسم روسی را آغاز کرد.
مقالة «هنر و انقلاب»، سخنرانی «طبقه و هنر» و یادداشتی کوتاه با عنوان «پاشنة آهنین جک لاندن» آخرین نوشتههای کتاب است.
*
دکتر ناصر وثوقی در اندیشه و هنر به جهان و تاریخ و سیاست و فرهنگ از دیدگاهی سوسیالیستی مینگریست. اما سوسیالیسمی دموکراتیک، غیرجزمگرا، غیروابسته و ملّی. دلبستگی او به تروتسکی و تاریخ انقلاب روسیه و تحولات شوروی نیز بیشتر منتقدانه و جستوجوگرانه به نظر میرسد تا کاری از روی سرسپردگی.
سخن از اندیشه و هنر دکتر وثوقی را نمیشود به پایان رساند و از سلیقة خاص آن نشریه در نوشتن نگفت. دکتر وثوقی در برابر واژههای بیگانه، گاه برابرنهادهایی ساخته است که بسیاریشان نامأنوس است و بدون شرح و توضیح خود وی، نامفهوم. شیوة خطّ خاصِ مجله هم خواندن آن را دشوارتر ساخته است. با این حال، با تأمل و حوصله میشود نوشتهها را خواند و از آنها بهره برد. در جریان مطالعه، خواننده با نگاه به تاریخ انتشار مطالب در اندیشه و هنر، به این نتیجة محتوم میرسد که هرچه نوشتهها از گذشته به امروز نزدیکتر میشوند، بر دشوارخوانیشان هم افزوده میگردد.
این مطلب در چارچوب همکاری رسمی انسان شناسی و فرهنگ و مجله جهان کتاب منتشر می شود.
دوست و همکار گرامی
چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد.
کمک های مالی شما حتی در مبالغ بسیار اندک، می توانند کمک موثری برای ما باشند:
شماره حساب بانک ملی:
0108366716007
شماره شبا:
IR37 0170 0000 0010 8366 7160 07
شماره کارت:
6037991442341222
به نام خانم زهرا غزنویان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست