سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

جشن سده



      جشن سده
نگار شیخان

در فرهنگ ایرانی جشن های بسیاری وجود دارد که یادگار دوران کهن و قبل از اسلام می باشد. این جشن ها که ریشه در باورها وآیین های باستانی کهن دارد با وجود تهاجم های ویرانگر اقوام مختلف به خاک ایران نه تنها از بین نرفته بلکه هنوز هم در میان عامه مردم مقبولیت داشته و اجرا می گردد. پژوهش حاضر به بررسی آیین جشن سده و نحوه ی برگزاری آن در دوره معاصر پرداخته است و با بررسی در ادبیات و شعر ایرانی مقبولیت و باور داشت مردم نسبت به این آیین را مورد بررسی قرار داده است.

 

چکیده

در فرهنگ ایرانی جشن های بسیاری وجود دارد که یادگار دوران کهن و قبل از اسلام می باشد. این جشن ها که ریشه در باورها وآیین های باستانی کهن دارد با وجود تهاجم های ویرانگر اقوام مختلف به خاک ایران نه تنها از بین نرفته بلکه هنوز هم در میان عامه مردم مقبولیت داشته و اجرا می گردد. پژوهش حاضر به بررسی آیین جشن سده و نحوه ی برگزاری آن در دوره معاصر پرداخته است و با بررسی در ادبیات و شعر ایرانی مقبولیت و باور داشت مردم نسبت به این آیین را مورد بررسی قرار داده است.

واژگان کلیدی: سده، جشن، آیین، ملی

مقدمه

در دین زردشتی و فرهنگ مردم ایران باستان آیین‌های بسیاری وجود داشته است که البته به دلیل استیلای فرهنگ اسلامی وصله ی اعراب بسیاری از این آیین‌ها را مکروه شمرده و عمل به آن را با توجه به دین اسلام به صورت نامتجانس معنی کرده‌اند، به نظر می‌رسد به همین دلیل باشد که بسیاری از آداب و فرهنگ مردم آریایی که در قبل از اسلام انجام می داده اند با فرهنگ اسلامی تلفیق کرده‌اند و تنها دلیل آن را می‌توان تلاش جهت فراموش نشدن این آیین‌های ملی و اصرار بر انجام آن دانست. با وجود حمله‌ی اعراب، نابودی بسیاری از کتاب‌های مربوط به قبل از اسلام، در نگاه اول عجیب به نظر می‌رسد که هنوز بسیاری ازاین آیین‌ها اجراشده وحتی جنبه‌ی ملی و میهنی پیدا کرده‌اند. در روزگای که زردشتی گبرا خوانده شده و حتی آراستن بازار و جشن گرفتن این اعیاد مکروه شمرده می‌شده، با وجود حملات پی در پی اقوام وحشی مانند اعراب، مغولان و از بین رفتن میراث فرهنگی مکتوب، این اعیاد نه تنها به دست فراموشی سپرده نشده، بلکه هنوز هم مطابق رسوم قدیمی اجرا می‌شود.

در فرهنگ ایران باستان اعیاد ملی مختلف و بی‌شماری وجود دارد از جمله مهرگان، شب یلدا، جشن سده، چهارشنبه سوری، عید نوروز و ... که مشخصه اصلی این‌ها برپایی آتش هست، به‌عنوان عنصری که زایش ایجاد می‌کند. بر طبق تقویم سالنامه‌ی ایران باستان سال به 2 قسمت اصلی تقسیم می‌شده است. تابستان 7 ماهه و زمستان 5 ماهه؛ تابستان از فروردین شروع می‌شده تا اول آبان و زمستان از اول آبان تا آخر اسفند بوده است. ایرانیان صد روز پس ازآغاز زمستان، جش سده را برگزار می‌کردند. این جشن هنوز در ایران نه تنها توسط زردشتیان انجام می‌گیرد، بلکه در سایرنقاط ایران از جمله کرمان نیز به‌صورت عام توسط مردم برگزار می‌گردد.

نگارنده تلاش کرده است که راجع به علت برپایی این جشن، نحوه‌ی برگزاری آن و همچنین انجام آن در بعد از اسلام را در خلال کتب گوناگون ادبی و مقالات متعدد مورد بررسی قرار دهد.

واژه‌ی سده

مرکب از 2جزء است. سد (صد) و ه (که پسوند نسبت است) است. سد در اوستا و سنسکریت Saδa است که از واژه Sand مشتق و به معنی رسیدن است. ه درپارسی باستان aka است که در کلمه‌های مثل bandaka بنده و kanaka کامه وجود دارد. (پورداوود، ۱۳۲۴: 3و4)

واژه­ی sada (اسم مؤنث) که به معنی پیدایی و آشکارشدن است و در ایران باستان sadak - جشن سده و و در فارسی میانه sadag بوده و درعربی سذق و نوسذق هست. معنی لغوی سده منسوب به ستاره‌ی صد می‌باشد که برای رساندن اختصاص اعمال شده و در فرهنگ های آنندرانج، برهان قاطع و انجمن‌آرا به معنی آتش شعله بلند وآتش شعله کشنده معنی شده است. (روح الأمینی، ۱۳۷۴: ۳۰۳)

وجه تسمیه

۱-روزی هوشنگ با یاران خود به کوه رفت، ماری عظیم به سوی او و یارانش آمد. او سنگی به سمت مار پرت کرد. سنگ بر سنگ آمد و از برخورد آن 2 سنگ آتش پدیدار شد و مار سوخت. البته نامی از 100 نبرده است.

فروعی پدید آمدازهر سنگ/ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ

شد مارکشته ولیکن ز راز/ پدید آمد آتش از آن سنگ باز

شب آمد، افروخت آتش چوکوه/ همان شاه درگرد او با گروه) (فردوسی، 1363، جلد 1: 19)

۲-ملانطفه گنابادی در شرح بیست باب دراین مورد نوشته که چون که کیومرث 100 فرزند داشت و وقتی که به رشد و کمال رسیدند، جشن برپا کردند و آن را سده نام گذاشتند. (پورداوود، 1324: 5)

۳- گردیزی مؤلف زین‌الاخبار گفته است که چون جمع مشی و مشیانه و فرزندان آنها به 100 رسیده، آن واقعه را جشن گرفتند و سده نامیدند. (همان: 5)

۴- ارمائیل، وزیر ضحاک، هر روز یکی از دو تنی را که می‌بایست می‌کشت و از مغزشان ماران دوش های ضحاک را غذا داد، از مرگ می‌رهانید. چون فریدون بر ضحاک پیروز شد، تعداد این آزاد شدگان به یک صد تند برآمده بود، ارمائیل فریدون را بیاگاهانید، فریدون باورنکرد و تنی چند را فرستاد تا جویای حقیقت شوند. آن یکصد تن به شب هر یک آتشی جداگانه بر بام خانه‌ها افروختند، یکصد آتش بر آسمان برخاست. بازرسان دیدند و به فریدون گزارش دادند. آزادشدگان این موفقیت را جشن گرفتند و به اعتبار یک صدتن بودن خود، آن جشن را سده نامیدند. این اشاره درکتاب التفهیم ابوریحان بیرونی در اواخر قرن 4 آمده، اما فردوسی نیز در کتابش به این اشاره کرده، اما راجع به آتش زدن چیزی نگفته است. (بیرونی، 1367: 258 و 257)

۵- چون باگذشت یکصد روز از زمستان بزرگ، سرما به اوج خود می‌رسد و از آن پس سستی می‌گیرد. به شادی این سستی و زوال جشن سده را بر پا می‌داشتند. (مطابق تقویم ایران باستان که سال به 2 قسمت تقسیم می‌شده، تابستان 7 ماه و زمستان 5 ماه، بهار و تابستان و ماه اول پاییز تابستان بودند و از آبان تا آخر زمستان ۵ ماه. ) پس از این رو، جشن سده درست 100 روز پس از آغاز این زمستان 5 ماه بوده و نامی آن را به اشاره 100 روز که از آغاز زمستان گذاشته، سده گذاشته‌اند. این وجه تشبیه ظاهراً تا دوره ساسانیان بوده چون بعد از اینکه خمسه مسترقه (دزدیده) از پایان اسفند در ماه‌های دیگر استقبال یافت به مرور زمان فاصله آبان تا بهمن 100 روز نبود، بلکه 105 روز بود و جشن سده به 5 بهمن می‌افتاد که این خمسه را در نظر نگرفته‌اند. (پورداوود، 1324: 13)

۶- از جشن سده تا نوروز پنجاه روز و پنجاه شب در پیش است که مجموعاً صد شب و صد روز می‌شود. به سبب این امر، جشن سده را پنجاه روزه به نوروز مانده جشن می­گرفتند. (التفهیم، 1367: 257)

۷- از این روز تا روز گردآوری غله در نواحی جنوبی ایران یکصد روز فاصله است، و بدین سبب این جشن را سده نامیده‌اند. (بهار، 1374: 630)

سبب آتش افروختن در شب

استاد مهرداد بهار در کتاب جستاری در فرهنگ ایران باستان آتش زدن را ایده و باور مردم آن زمان راجع به خورشید دانسته است و گفته که جشن سده، جشنی کاملاً زردشتی نیست، در متون پهلوی نیز سخنی از آن نیست، جشن سده، در واقع جشن چله خورشید است، یعنی چهل روز از شب یلدا، شب تولد خورشید است، آتش به پا می‌کردند و این جادوی گرم کردن جهان به شمار می‌آمده است و چله که سردترین موقع سال است، در این زمان تمام می‌شود، و پس از آن زمین نفس می‌کشد. آتش روشن کردن به نوعی جادوی بازآوردن گرمای خورشید به‌شمار می‌آمده است. (بهار، 1374: 233)

انسان در عصر باستان گمان می‌کرد که قادر است تا با جادوی خود در نیروهای جهان تغییری حاصل آورد. از جمله‌ی معمول‌ترین این جادوها برای تقویت طبیعت جادوهای آورنده‌ی باد و باران بود. همچنین از جمله جادوهای تقویت کننده و تسریع کننده در امور طبیعت، جادوی تقویت نیروی خورشید و سرعت بخشیدن به گرمادهی آن است. این عمل که معمولاً با آتش‌افروزی توأم است و متکی بر این گمان که ایجاد آتشی همانند آتش خورشید بر زمین سبب گرم‌تر و نیرومندتر شدن خورشید می‌گردد. بر این اساس، ما در ایران اعصارگذشته با آیینی روبه‌رو هستیم که در طی آن بر زمین آتش‌ها می‌افروختند، شهرها را چراغان می‌کردند و پرنده‌ها و تیرهای آتش را به فضا می‌فرستادند تا مگر دوران کودکی خورشید به سر رسد و گرمای آن پدید آید و باروری زمین از نو آغاز شود. افروختن آتش در شب‌ها، یعنی فروکشتن تاریکی در این جشن‌های زمستانی عمومیت داشته، اما جدای از افروختن آتش، انجام این مراسم در شب نیز حائض اهمیت است، شب معرف تاریکی است و این تاریکی معرف آشفتگی نخستین است که به گمان بشر بدوی، قبل ازخلقت بر جهان حاکم بوده است. افروختن آتش در دل شب نوعی بازگشت به آغاز و نوعی خلقت مجدد جهان معنا می‌دهد. (بهار، مقاله: 635).

آداب انجام این جشن

این جشن در شب، روز 10 بهمن برگزار می‌گردد. همگان به صحرا می‌رفتند و کوه‌هایی از بوته‌ها فراهم می‌ساختند و آنها را برمی‌افروختند و شادی و پایکوبی می‌کردند و معتقد بودند که این آتش بازمانده‌ی سرما را نابود می‌کند. گردآوری این بوته‌ها فریضه‌ای عمومی شمرده می‌شد و بزرگان و مادران کسانی را اجیر می‌کردند تا به جای ایشان بوته گردآورند. ملوک و سلاطین مرغان و جانوران صحرایی را گرفته و آنها را به نفت می‌آغشتند و بر پاهای ایشان دسته‌های گیاه خشک می‌بستند و در پرنده یا گیاه آتش می‌افکنند و ایشان را رها می‌ساختند تا در صحرا و آسمان تیره به پرواز درآیند، در شب چراغ می‌افروختند. (بهار: 630)

به دلیل اینکه امروزه درکرمان این جشن و آیین به صورت عام برگزار می‌گردد و بی‌گمان از آیین‌های کهن این منطقه به‌شمار می‌رود. تدارک برگزاری جشن از چند روز قبل برگزار می‌شود و در سال‌هایی که هنوز شیوه‌ی کشاورزی سنتی بود. از اول بهمن ماه باغداران و مالکین زمین‌های کشاورزی که بیشتر زردشتی بودند، به تدریج هر یک به مقدار همت و ثروت چند بار هیزم جمع‌آوری می‌کردند و تا روز نهم بهمن به محل می‌آوردند. سده که خرمن بزرگ از هیزم به قطر 12 تا14 و به بلندای 5 تا 6 متر است به شکل مخروطی از قبل آماده شده، نزدیک غروب 2 موبد، لاله به دست با لباس سفید، (که پوشاک رسمی موبدان در اجرای آیین‌های دینی است) زمزمه‌کنان به سده نزدیک می‌شوند. و از سوی راست 3 بار گرد آن می‌گردند، سپس این خرمن هیزم را با شعله‌ی لاله‌ها که روشنی آن از آتشی است که بامداد از آتشکده آورده‌اند، از 4 سوی آتش می‌زدنند. برخی از کشاورزان می‌کوشیدند مقداری خاکستر سده را برداشته و به نشانه‌ی پایان یافتن سرمای زمستان گرما را به کشتزار خود ببرند. در این شب ستاره‌ی گرما به زمین می‌آیند. (روح الامینی، 1374: 312)

زنان زردشتی برای این مراسم آتش و سیرو[1]ک می‌پزند. کفرش آجیل که شامل (تخمه، پسته، مغز بادام، فندق و...) را هم نیز خانواده‌های زردشتی و مسلمان با خود دارند. (همان: 311)

کشاورزان معتقداند که وقتی ذرات آتش سده به زمین می‌افتد، زمین نفس می‌کشد و برای رویش گیاهان آماده می‌شود. به همین دلیل خاکستر آن را متبرک می‌دانند آن را در کیسه‌های کوچک می‌کنند و بر روی آرد قرار می‌دهند و یا اینکه آن را در محل می‌گذارند و دعا می‌کنند که روی آن باران ببارد تا سال خوبی در پیش داشته باشند. (شریعت زاده، 1371: ص 418 به نقل از پنجره‌هایی چند به جشن سده.)

بازتاب مراسم جشن سده بعد از اسلام در متون ادبی

جشن سده در بعد از اسلام نیز برگزار می‌شده است و سندی که این ادعا را ثابت می‌کند، آثار ادبی و کتب هستند. قبلاً در تاریخ بیهقی در کتاب معروفش تاریخ بیهقی به توصیف این جشن که توسط سلطان مسعود غزنوی برگزار شده، پرداخته است. و در توصیف بلندای هیزم‌ها و فروغ آتش گفته که آتش به هیزم زدند و پس از آن شنودم که قریب ده فرسنگ فروغ آن آتش بدیده بودند و کبوتران نفت‌اندود بگذاشتند. (بیهقی، 1387: 572)

در پایان قرن 4و آغاز قرن پنجم از شعرهای عنصری و فرخی دلایلی به رواج جشن سده می‌توان به دست آورد و این‌طور به‌نظر می‌رسد که نخست محمود غزنوی به این جشن روی آورده است، که در اشاره به آن عنصری این بیت را سروده است:

سده جشن ملوک نامدار است / زافریدون و از جم یادگار است

و نیز فرخی در مدح وزیر و تهنیت جشن سده قصیده‌ی بسیار زیبایی داردکه مطلعش این است:

گرنه آیین جهان از سر همی دیگرشود / چون شب تاری همه از روز روشن‌تر شود

ولی این جشن در آغاز قرن پنجم متروک ماند و دلیلش چنانکه از شعر عنصری برمی‌آید، اینست که پیروی از آیین باستانی با روش محمود و به تعبیر بهتر با سیاست او که برای پایداری پادشاهی خود نظر عامه‌ی مسلمین را از راه ترویج دین و فتوحاتی که رنگ مذهبی داشته است، جلب می‌کرده، موافق نبوده است. (پورداوود، 1324: 26)

عنصری صراحتاً در شعری به این مهم اشاره کرده و می‌گوید:

خدایگانا گفتم که تهنیه گویم / به جشن دهقان آیین زینت بهمن

کر اندرو بفروزند موبدان مجلس / بگوهری که بود سنگ و آهنش بعدن

وتا اینجا ادامه می‌دهد که:

تو مرد دینی و این رسم گبرانسیت / روا نباشد به رسم گبرا رفتن (پورداوود، ۱۳۲۴: 27)

درکامل التواریخ، ابن اشیر نقل کرده است که در زمان سلطان ملک شاه سلجوقی (485-465) در شب 18 ذی الحجه سال 484 در بغداد جشن سده برگزارگردیده است و ابن اثیر چنین توصیف کرده است که :«جشن (میلاد) را در بغداد به پاداشته و در شکوه و نیکوییش بکوشیدند به‌طوری که مردمان بغداد تا بدان هنگام چنان ندیده بودند و بیشتر شاعران آن شب را توصیف کرده‌اند. (ص 30: همان)

حکیم عمر خیام نیشابوری در کتابی به نام نوروزنامه که به او منسوب است صریحاً نوشته که هر سال تا امروز آیین آن پادشاهان نیک عهد را در ایران و توران به جای می‌آرند. (همان: 30 و 31)

نتیجه‌گیری

جشن سده یکی از اعیاد باستانی و ملی ایران است که در پی سال‌های متمادی حتی بعد ایستلای اعراب و مسلمانان بر خاک ایران، نیز از بین نرفته و فراموش نشده است، بررسی ابعاد مختلف این جشن و نحوه‌ی پیدایی آن به ما می‌رساند که آریایی‌ها رویش و تولد تا چه میزان مهم بوده است به‌طوری که در سرزمین ایران و در زمهیر سرد زمستان برای دوباره روییدن و تولد 100 روز پس ازآغاز زمستان با روشن کردن آتش بزرگی در دل شب به سمت خورشید نیرو می‌فرستادند، که برای دوباره گرم‌تر شدن و آمدن فصل تابستان بوده است. در این‌جا اهمیت آتش به‌عنوان نمادی برای زایش نیز مطرح می‌شود که با بررسی علل پیدایی این جشن و آداب آن، یکی دیگر از علت‌های احترام زردشتیان به آتش نیز آشکار گردید. نکته‌ی حائض اهمیت و بارزی که در این بررسی مشخص گردید، اهمیت این جشن به‌عنوان جشن ملی و میهنی است که در خلال قرون و اعصار از بین نرفته است و البته شاید این را باید مدیون موبدان و روحانیون زردشتی دانست که گنجینه‌دار آداب و سنن قدیمی ایران هستند و همان‌طور که در قبل از اسلام سنن و فرهنگ قوم ایرانی و آریایی را با زیستن در کوهستان‌ها و جاهای ناهموار حفظ نمودند، در بعد از اسلام نیز در مقابل هر غیرایرانی این اعیاد را پاسداری نمودند. برگزاری جشن سده، نه تنها نمود بارزی از فرهنگ ایرانی در قبل از اسلام بوده، بلکه نشان دهنده‌ی ایستادگی ایرانیان به‌عنوان پاسدار فرهنگ بومی ایران در مقابل حملات و تأثیرات فرهنگ‌های غیر ایرانی و مهاجم است و این پاسداری نه تنها توسط زردشتیان انجام گرفته، بلکه عموم مردم این سرزمین اعم از زردشتی و غیرزردشتی به‌عنوان یک ایرانی همواره برای این جشن اهمیت قائل شده و در برگزاری آن کوشیده‌اند که نشان بارز این ادعا برگزاری همه ساله‌ی این جشن در کرمان به‌صورت عمومی می‌باشد.

عکس هایی از این مراسم به پیوست است.

منابع:

  1. بیرونی، ابوریحان، التفهیم، تصحیح جلال الدین همایی، تهران، نشر هما، 1367.
  2. فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، تصحیح ژول مول، تهران، نشر امیرکبیر، 1363.
  3. انجمن ایران شناسی، نشریه شماره 2، جشن سده، گردآورده ها، پورداود، محمود دبیرسیاقی و... ، تهران، نشر جی، 1324.
  4. روح الامینی، محمود، جشن سده سوزی درکرمان، مجله چیستا، سال 13، ش 4و5 (دی و بهمن 1374) ص 302 تا 312.
  5. بیهقی، ابوالفضل، تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض، نشر هرمس، 1387.
  6. بهار، مهرداد، جستاری درفرهنگ ایران، چاپ دوم، تهران، نشر فکر روز، 1374.
  7. مقاله¬ی درباره¬ی جشن سده، دکتر مهرداد بهار، به نقل از سایت نورمگز.
  8. فرهنگ مردم شاهرود، علی‌اصغر شریعت‌زاده (مؤلف وناشر)، 1371، به نقل از مقاله پنجره‌هایی چند به جشن سده.)

 

[1]  – سیروک نانی است که دوتابه روغن کنجد پخته می شود دروش شکر وشیرینی دیگر می¬ریزند ومسلمان به آن روغن جوشی می گویند.

 

پیوستاندازه
26353.docx576.02 KB