شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
معنای پول در زمان
![معنای پول در زمان](/web/imgs/21/151/8y1xu1.jpeg)
این جنبه از ارتباط پول با زمان با مفاهیم فاصلهگیری و بیریشگی گیدنز همراه است. از نظر گیدنز، در جوامع ماقبل مدرن، زمان همیشه در پیوند با مکان بود و اندازهگیری زمان دقیق نبود. با استقرار نوگرایی، زمان معیار پیدا کرد و پیوند نزدیک میان زمان و مکان گسیخته شد. هم زمان و هم مکان از محتوا تهی شدند، دیگر هیچ زمان یا مکان خاصی امتیازی بر زمانها یا مکانهای دیگر ندارد و زمان و مکان به صورتهای صرف تبدیل شدند. از نظر گیدنز نخستین نوع بیریشگی نشانی نمادین دارد که شناختهشده ترین آن پول است. پول فاصلهگیری زمانی- مکانی را امکانپذیر میسازد و میتوانیم با کسانی که در فاصلهی بسیار دو زمانی و مکانی به ما به سر میبرند، معاملاتی انجام دهیم (ریتزر، 1384: 767). از دیدگاه شارون نیز نوگرایی مثال خوبی است برای آنکه فرهنگ را به مثابه راهنمای عمومی شیوهی تفکر مردم به ما بنمایاند. با استقرار نوگرایی، فرهنگ و آگاهی جامعه تغییر میکند. مردم به شیوهی غیرشخصیی دربارهی یکدیگر میاندیشند و فردیت را ارزشمند میشمارند. نگرش مردم نسبت به زمان تغییر میکند. آنها بیشتر به اندیشیدن دربارهی آینده گرایش پیدا میکنند و توجه کمتری به گذشته نشان میدهند. به جای آنکه زمان را دوری تعریف کنند، آن را خطی تعریف میکنند (شارون، 1389: 138).
معنای پول در زمان را مصاحبهشوندگان در دو معنای "دوراندیشی" و "پسانداز " دانستهاند. از نظر مصاحبهشوندگان پول وسیلهای است که امکان استفادهی درست و به موقع از زمان در حال و آینده را فراهم میکند. آنها به این منظور به پسانداز و شیوههای مختلف آن میاندیشند.
پاسخگوی 60 سالهای دربارهی "دوراندیشی" میگوید: «پدر و مادر باید به فکر آیندهی فرزندانشان باشند، مثلا زمانی که ما بچه بودیم، پدر و مادرمون هرچی داشتند فروختند و رفتن کربلا. به فکر بچهها و آیندهی آنها نبودن. من فکر میکنم ما باید به فکر آیندهی بچههامون باشیم.» این مصاحبهشونده دوراندیشی از جزو وظایف والدین میداند.
مصاحبهشوندهی دیگری که 35 سال دارد، دربارهی "پسانداز" میگوید: «از اول زندگی اهل پسانداز بودم. 200 تومن 200 تومن میگذاشتم کنار. مادرم میگفت یک وقت چیزی بخر و بخور ولی میگفتم نه، پولش به درد میخورد. بعضی وقتها که پول کم داشتیم پسانداز را به شوهرم میدادم و کلی خوشحال میشد... اصلا پسانداز کردن توی خون من است. نمیدانم چرا باید پسانداز کنم. مثلا الان که باردارم دلم آبمیوه میخواهد ولی میگویم ولش کن، نخورم چی میشود؟ پولش را میگذارم کنار.» این مصاحبهشونده پسانداز را یک مسئلهی ژنتیکی میداند.
پاسخگوی 48 سالهای، تجربهی خود را به این شکل بیان میکند: «وقتی وارد زندگی شدم به من گفتند که پسانداز کن. گفتم نمیشه پسانداز کرد، حقوق خودم را میدانم، حقوق شوهرم را میدانم، دوتایی میگذاریم روی هم و توی کمد، کرایه خانه، قسط و پول آب، برق و گاز که پرداخت میشود، نرسیده به سر برج پول تمام است، چطوری پسانداز کنم؟ خدابیامرز مادربزرگم گفت: وقتی شوهرت 10 کیلو برنج میخرد، هر روز که نمیاد وزن کند، یک کاسه از این برنجها را بردار و قایم کن. برنج که تموم شد بگو. آن برنج میشود پسانداز تو. اگر پولش را داد که پول یک کیلو را پسانداز کن. هر پولی که به دستم میآمد برای اینکه خرج نشود به مادرم میدادم تا ببرد و در حساب بانکی بگذارد. نمیخواستم شوهرم از پسانداز من چیزی بفهمد، چون مردها وقتی بدانند که پولی هست امید پیدا میکنند و میگویند اگر هست بیاور خرج کنیم بعدا جایش میگذاریم». از این مصاحبه چنین برمیآید که برنج و خوراکی هم میتوانند شکل پسانداز داشته باشند و اینکه شیوهی پسانداز را دیگران به او آموختهاند.
یکی از مصاحبهشوندگان که مدت هفت سال است از روستا به کرج مهاجرت کرده دربارهی "پسانداز" اینطور میگوید: «خانهی پدرشوهرم که بودم، گوسفند داشتند و من یاد گرفتم چون تا قبل از آن گوسفند ندیده بودم. ما توی شهر زندگی میکردیم. بعد به مرور زمان که با آنها زندگی کردم فهمیدم که سود زندگی در چیست. واقعا توی گوسفندهاست. خدا را شکر الان 12 تا گوسفند داریم. خوبیاش این است که چون در دسترس نیست، وقتی جایی گیر میافتیم نمیتوانیم بفروشیم. روز به روز بیشتر هم میشود، وقتی گیر یکی دو میلیون پول باشی سریع پول میشود. گوسفند خیلی قیمت خوبی دارد. الان همین 12 تا گوسفند ما 6، 7 میلیون پولش است. دلم گرم است که اگر گیر بیوفتیم و به پدرشوهرم زنگ بزنم، پول نقد است. هر موقع شبانهروز باشد فرقی نمیکند». پسانداز زاینده و فزاینده، شکلی از پسانداز است که این مصاحبهشونده به آن اشاره کرده است.
زنان این پژوهش با نگاهی به آینده، پدیدهی زمان را در استفادهی درست و به موقع از پول، عامل مهمی دانسته و آن را نه فقط در اندوختن دارایی و پسانداز، بلکه در دوراندیشی و آیندهنگری نیز موثر میدانستند.
توصیف اینکه زنان در چه شرایطی به پسانداز فکر کردهاند علاوه بر سن، تحصیلات، اشتغال و طبقهی اقتصادی، به داشتن فرزند و رفتار مالی همسرانشان نیز بستگی دارد.
«پسانداز چه پولی است؟ از کجا میآید؟ کجا ذخیره میشود؟ به چه مصرفی میرسد؟ شیوهی جمعآوری آن از چه طریق آموخته میشود؟ چرا بعضی مواقع آشکار است و در برخی مواقع پنهان میشود؟» این سوالات برآیند تجربهی زنان از پسانداز است که در این بخش به آنها پاسخ میدهم.
چرایی این مسئله که چرا برای یک زن گوسفند پسانداز محسوب میشود و برای دیگری سهام، طلا و پول نقد، به شرایط زندگی و پایگاه اکتسابی و انتسابیای است که هر کدام داشتهاند.
داشتن گوسفند به عنوان پسانداز در یک روستای دوردست، و یا پساندازی که زاینده و فزاینده باشد، را زنی تجربه کرده بود که چند سالی است به شهر مهاجرت کرده و سالهایی را در روستا سپری کرده است. چنین نگاهی به پسانداز به پایگاه انتسابی و تجربهای باز میگردد که این زن داشته است.
البته زنانی که فرزند دارد و فرزندانشان هنوز به سن ازدواج نرسیدهاند، اصل دوراندیشی و آیندهنگری را سرلوحه برنامههایشان قرار دادهاند. این آیندهنگری به اشکال گوناگونی چون بیمه، پسانداز بانکی، خرید طلا، زمین، سهام و ... دیده میشود. زنی که سهام را برای پسانداز انتخاب میکند از پایگاه فرهنگی و تحصیلات بالاتری برخوردار است. از نظر اکثر زنان پول نقد و طلا بهترین شکل پسانداز هستند.
توصیهی زنانه به دختران نوعروس که همواره نظام پسانداز و اندکاندوزی را سرآغاز و سرلوحهی زندگی خود قرار دهند، به معنی انتقال شیوههای پسانداز در زندگی بود که عموما توسط زبدگان زندگی یا همان سالخوردگان راه بلدی آموزش داده میشد که همهی این تجربهها را پشت سر گذاشتهاند.
چگونگی این شیوهها که از هیچ به همهچیز میرسد تجربهی زیستهی زنانه است که سینه به سینه منتقل میشود. نسلهای قبلی بیش از الان به این شیوهها و اجرای آن متعهد بودهاند. گرچه به نظر میرسد این روشهای نانوشته به طرق مختلف به هر دختری آموزش داده میشود.
در این پژوهش زنانی که شروع به پسانداز کردهاند، این کار را به توصیهی زنان دیگر در زمانهای مختلف زندگی انجام دادهاند. این توصیه از طرف نزدیکان، دوستان و گاهی خانم همسایه بوده است که: «پولت را جمع کن و فکر آینده باش.»
پسانداز کردن یک زن به شکل مخفیانه و یا آشکار، نقطهی عطف زندگی هرکس محسوب میشود که عوامل اقتصادی و اجتماعی در آن دخیل هستند. کسانی که اقدام به پسانداز پنهانی کردهاند، کسانی هستند که ایدهی آیندهنگری و دوراندیشی را در برنامههای اقتصادی همسرانشان ندیده و برای اینکه پولی که پسانداز میشود جایش امن باشد، اقدام به پسانداز مخفیانه کردهاند. البته همیشه ولخرجی و نداشتن برنامهی مالی همسر نیست که باعث پسانداز مخفیانه میشود. گاهی این شیوهای است که زنان با پسانداز مخفیانه و جمع کردن پول و رو کردن آن در مواقع ضروری، نشان میدهند که میتوان از پولهای به ظاهر بیاهمیت به پول قابل توجه دست یافت. بعضی از زنان اشاره کردند که زمانی نیاز به خرید وسیلهای داشتند و همسرشان مخالفت کرده و از آن به بعد آنها تصمیم گرفتهاند پولی را کنار بگذارند که برای خرید وسیلهی دلخواه مستقل باشند.
باید این نکته را در نظر داشت که پولهای کوچک برای زنها مهم هستند. منظور این است که برای زنان عموما «پول علف خرس است» بیمعنی است و کمتر نسبت به آن بیتفاوت هستند. حتی فضای جمعآوری پولهای کوچک هم عموما فضایی زنانه است. مثلا؛ کشوی آشپزخانه، جعبهای در کمد لباس، بین رختخوابها و ...
برخی از زنان عقیده داشتند که پسانداز را نباید هرگز رو کرد تا "روز مبادا" فرا برسد و روز مبادا روزی است که پول بسیار ضروری است که اکثرا این ضرورت را در شرایط بیماری و مراسمهای مهم میدیدند. برخی دیگر پسانداز میکردند تا چالههای مختلف زندگی را با آن پر کنند.
پسانداز پولی است که از راههای گوناگون جمعآوری میشود؛ در مورد زنان شاغل که درآمد ثابت کارمندی دارند، پسانداز پولی است که ربطی به حقوق ثابت آنها ندارد و از پولهایی جمع میشود که جزو حقوق ثابت نیستند؛ مثل کارانه و پاداش و ... در مورد زنان خانهدار پسانداز مبلغی است که از خریدن مایحتاج منزل کنار گذاشته میشود و یا پولی که همسر به زن داده تا برای خودش چیزی بخرد.
زنانی که گفتند هیچوقت پسانداز نمیکنند کسانی هستند که دلشان گرم به داشتن زمین، ارث و ... بوده است. اگر نه، داشتن نظرگاهی به آینده و یا دوراندیشی در همهی زنان دیده شده است.
پسانداز به طور معمول در شرایط اضطراری در خانه مصرف میشود. شرایطی مانند بیماری، هزینه برای خرید منزل و یا وسایل منزل، حفظ اعتبار و آبروی پدر و مادر، بخشیدن به دیگران با خیال راحت که این پول خود زن است، خیرات برای نزدیکان و ...
در بین پاسخگویان، اکثریت با کسانی بود که پسانداز پنهانی داشتند. زنان جوانتر میزان پسانداز خود را همسرانشان میگفتند و پنهانکاری کمتری وجود داشت. البته پنهان بودن و یا آشکار کردن پسانداز ارتباط مستقیمی با عکسالعمل شوهر دارد.
ممکن است به نظر برسد پسانداز زنانه یک کنش فردی و یکنفره است. در اکثر مواقع چنین است. اما زنانی که توانستهاند نظر مثبت دیگر زنان نزدیک را در این مورد به خود جلب کنند در امر پسانداز موفقتر بودهاند. لابیهای زنانه و اجرای سناریو کمک میکند انواع مختلف پول به شکل پسانداز ذخیره شود. هرچقدر شوهر عقل معاش کمتری داشته باشد و بیمهابا خرج کند، زنان بیشتر به صرافت میافتند که با همتایان خود در امر پسانداز مشارکت کنند. گذاشتن پول پسانداز شده نزد یکی از نزدیکان و قرض گرفتن همان پول از شخص مورد نظر یکی از راههایی است که زن را مطمئن میکند پولی که پسانداز کرده دوباره بازمیگردد. در واقع در این شرایط زنان خودشان به خانواده وام میدهند و پس میگیرند.
منابع:
شارون، جوئل (1389)، ده پرسش از دیدگاه جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشرنی
ریتزر، جورج (1384)، نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست