جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
جامعه، همه درد نیست
در لابه لای فیلم های مستند شاهد و آگاهی بخش و مؤثری که از مصائب و ممانعت ها و گرفت و گیرهای فردی و اجتماعی مان می گویند و خبر می دهند، تماشای مستندی مثل "بانوی گل سرخ" مجتبی میرطهماسب جور خاصی نفس مان را تازه و حال مان را خوش می کند؛ شور امید وتلاش در آدم برمی انگیزد و روزنی دل گشا بر حس و فکر خسته و تاریک مان باز می کند. تماشای این که زن و شوهری از پس دوران طولانی موفقیت های جوراجور در جوانی و میان سالی، در برهه ای حساس و سخت از زندگی شان، انرژی امید و تلاش در خود باقی نگه دارند و کاری کنند که هم خودشان را فعال و راضی نگه دارند و هم موجب تغییری این حد پردامنه و اساسی در ساز و کار زندگی مردم منطقه ای از مملکت مان شوند، جای حیرت و خوش حالی هم دارد.
بانوی گل سرخ اشاره به شهین دخت صنعتی دارد که چند سال پیش در حادثه ای جان باخت و از زبان همایون صنعتی ( بانی انتشارات فرانکلین، چاپخانه افست و چند طرح فرهنگی و اقتصادی مهم دیگر و ) همسر و همراه شهین دخت و مردم درگیر با دوران حضور و تلاش این زن نقل و تصویر می شود. شهین دخت دو دهه پیش، در سال های غیبت و زندانی بودن شوهرش کار تغییر کشت منطقه زندگی اش (لاله زار کرمان) از خشخاش به گل سرخ را به تنهایی پی گرفت. ویژگی این گل سرخ این است که آب کم می خواهد، با خشکی و خشک سالی های منطقه زبان سازگاری و گفت و گو دارد و در سال های خشک تنها محصول بارآور منطقه است. از همان روزهای دور، روستاییان در در آمدهای این محصول سهیم بودند و امروز، کار به فروش عصاره های گران قیمت و تهیه مواد بهداشتی از این گیاه (با همکاری طرف های معتبر خارجی) انجامیده و در تمام فعالیت ها، کارکنان و مهندسان کارخانه صنعتی، از اهالی منطقه، از جمله از بچه های سابق پرورشگاه صنعتی اند. در مسیر تماشای فیلم در می یابیم که تمامی مراحل شکل گیری و پیشرفت این طرح عظیم، از دل روحیات و نیازهای آن اقلیم برآمده و همسو با روح و جان زندگی مردم آن جا دیده و طراحی شده است؛ و هر محصول تازه بیش از آن که به حساب سفارشی بار آید، ویژگی ای دارد که سفارش آفرین اش می کند. این شور و بداعت و سرزندگی که در جای جای فعالیت های مردم و صحبت های همایون صنعتی نشانه هایش پیداست، مدام ما را به خاطره و یاد حضور بانو شهین دخت صنعتی پیوند می دهد که اگر باور و پایداری اش در آن سال ها نبود، این شور زندگی کنونی حاصل نمی شد. بغض ها و اشک های همایون صنعتی چنگ به جان مان می زند، چون در بستر حضور سرزنده و پر تکاپوی این پیر 84 ساله سرد و گرم چشیده داغ دیده رخ می نماید.
سینمای مستند ما از اجتماعی بودن درک ودریافت آسیب شناسی و معضل نمایی دارد. به سراغ جامعه که می رویم، به کمبودها و آلامش می پردازیم و از داشته ها و قابلیت هایش غافلیم. شاید هم گزیری نیست : وقتی ارباب جامعه مشغول کار خود اند و جامعه به مصائب روزافزون اش رها می-شود، کار دردشناسی و دردنمایی بر دوش سینمای مستند و نهادهای مردمی می افتد که خود هزار جور درد فرسایشی دارند و حالا باید نقش صالح و مصلح را هم بازی کنند. فیلم میرطهماسب تذکر به جا و لازمی بر این عارضه سینمای مستند ماست و دعوت مان می کند تا در کنار دیدن و به تماشا در آوردن حسرت چه بسیار فرصت های از دست داده، به شورهای جاری در دل و جان آدم های سرزنده و باورمند هم بپردازیم. باز هم می گویم : تماشای "بانوی گل سرخ" نفس مان را تازه و حال-مان را خوش می کند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
غزه روسیه جنگ مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
ایران هواشناسی تهران بارش باران آتش سوزی قوه قضاییه پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت خودرو سهام عدالت بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار قیمت سکه خودرو دلار حقوق بازنشستگان سایپا بانک مرکزی ایران خودرو
سریال کتاب نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی فضای مجازی تلویزیون سینمای ایران سینما دفاع مقدس
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه چین ترکیه اوکراین انگلیس نتانیاهو ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
خواب فشار خون دیابت کبد چرب کاهش وزن بیمه