یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
پیک شادی؛ گوشهای جدا نشدنی از خاطرات کودکی
پیک شادیها بوی نفت میداد. اما رنگ داشتند و عکس یک مداد بزرگ رویش... اولین کاری که مادر انجام میداد کیف چمدانی قفلیمان را باز میکرد و برای اینکه مبادا پیک شادی به قول خودش سیاه چوله نشود، با پلاستیک جلدش میکرد.
۵ تومن، نه ۷ تومن بود مشماهایی که مشت حسن بقال سر کوچه حمومی میفروخت. یک دانهاش کافی بود برای جلد کردن ۲ تا کتاب اما پیک شادیها بزرگ بودند و تو مجبور بودی اگر میخواهی پیک شادیات سیاه چوله نشود، یک دانهاش را خرجش کنی.
وقتی جلد کردنش به پایان میرسید، خواهر بزرگه که فکر میکرد دستخطش شاهکار خوشنویسی است با خودکار دو رنگها صفحه اول پیک را خوشنویسی میکرد که: مژدهای دل که دگر باد بهار باز آمد...، خواهر بزرگه معتقد بود که معلمها به این چیزها خیلی اهمیت میدهند که پیک شادی دانشآموزان صفحه اولش چطور باشد. بعد از این تفاسیر تازه نوبت پدر بود که پیک را وراندازی کند و از محتویاتش ایراد بگیرد.
"سنگ سفید کهربا نه در زمین نه در هوا... یعنی چه؟ من که بابای این بچه هستم نمیدونم چی میشه نوشته ضربالمثلها را یکی یکی خودتان حل کنید" و پیک را به گوشهای میانداخت و ما هم که ذل زده بودیم به گوریل انگوری و پلنگ صورتی عیدانه ۲ شبکه تلویزیون آن زمان، حتی ککمان هم نمیگزید که پیک شادی میان زمین و زمان معلق گوشه اتاقی افتاده است که هر آن ممکن است زیر لیوانی چای برادر بزرگتر شود و حتی دفترچه نقاشی برادر کوچکتر.
اما ماجرای پیک شادی تنها دو روز مانده به نوروز داغ بود. با حسرت حرفهای نو و خواندنیاش چمباتمه میزدی گوشه اتاق تا پیک شادیات را حل کنی و نمیدانستی که ذهنت میان گندم برشتههایی است که بویش اتاق را پرکرده است و حتی آجیلهایی که مادر از ترس زود خورده شدن زیر رخت خوابها پنهان کرده بود.
روزهای نوروز میگذشت و سیزدهمین روز فروردین که میرسید با تلنگر خواهر که راستی پیک شادی را حل کردهای یا نه غوغایی به پا میشد. سیزدهمین روز فروردین روز استغفار بود تا از همه گناهان کرده و نکردهات توبه بپذیری که پیک شادی ات سرانجام تمام شود.
پدر دست به دامان امثال و الحکم دهخدا میشد و مادر پاک کن به دست غلطهای دیکتهای را پاک میکرد تا مبادا آقای معلم نمره کمتری به پیک شادی فرزندش بدهد. فردای آن روز که میرسید وقتی لباسهای نو در مدرسه ردیف میشدند، برای تحویل پیک شادیشان هیچ کدام از دانشآموزان تصور نمیکردند که قرار است پیک شادیهایی که جلد شده یا نشده تحویل معلم بدهند تا در اتاقک انباری مدرسه آن روزها روی هم تلنبار شوند.
باور کنیم یا نکنیم پیک شادی گوشهای جدا نشدنی از خاطرات کودکی ما ایرانیهاست...
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست