دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

در جست‌وجوی خوش‌بختی؛ گزارشی از حال و روز نوسازی در محله شهید خوب‌بخت تهران



      در جست‌وجوی خوش‌بختی؛ گزارشی از حال و روز نوسازی در محله شهید خوب‌بخت تهران
مجید جدیدی

«خوب‌بخت»، اسم محله‌ای است در جنوب شرقی پایتخت؛ محله‌ای که اسمش برای بعضی از خوانندگان این گزارش کاملا غریبه و برای بعضی دیگر به طرز غریبی آشناست. طبیعتا اسم این محله برای کسانی که به‌طور مستقیم درگیر کارها و مسائل فنی و تخصصی نیستند، خوب‌بخت، نام شهید مطلومی است که روی تابلوی ورودی یک محله نشانده‌اند، مثل همه محله‌های ریز و درشت دیگر. اما این نام برای آنها که به‌طور حرفه‌ای درگیر کارهای فنی و تخصصی شهرسازی و طراحی شهری‌اند، بیش و پیش از هر چیزی تداعی‌کننده یک تجربه مهم  ـ و به تعبیری شکست‌خورده ـ از یک طرح شهری است؛ طرحی که قرار بود کالبد و جان یک منطقه شهری را بهتر بدل کند، اما نتوانست.

سال 1385، در ادبیات «نوسازی» تهران نقطه عطف است. در این سال از طرح جدیدی پرده برداشته شد که روی پیشانی‌اش نوشته بودند «طرح منظر شهری». این عنوان البته ربطی به مقولاتی از جنس طراحی محیط، چون معماری و طراحی منظر نداشت، بلکه اسم و رسم طرح نوسازی بود که مسئولان وقت با سلام و صلوات آن را به عنوان یک الگوی جدید برای برون‌رفت شهر از ورطه فرسودگی مطرح کردند. محله شهید خوب‌بخت اتابک، در جنوب شرقی تهران، نخستین عرصه مداخله این طرح در نظر گرفته شده بود؛ طرحی که اهداف بلندپروازانه‌ای را نشانه گرفته بود و می‌خواست چهره شهر و مناسبات شهر را به‌گونه‌ای مطلوب تغییر دهد. محله شهید خوب‌بخت قرار بود اولین نمونه موفق خوانده شود، اما تقدیر به گونه‌ای رقم خورد که یک تجربه شکست‌خورده لقب بگیرد. فقط دو سال پس از کلید خوردن آن، روزنامه جام جم در گزارشی نوشت: «[آن‌طور که ساکنان محله می‌گویند] وضعیت امنیت و پاکیزگی محله نسبت به 2 سال پیش به مراتب بدتر و نگران‌کننده‌تر شده است. اما در کنار این شرایط، مشکل عمده‌ای که مدت‌هاست موجب نارضایتی ساکنان محله خوب‌بخت شده گرفتاری و سرگردانی است که بیش از 500  خانوار با فروش و تخلیه منازل مسکونی خود در قبال شرکت در پروژه نوسازی محله خود در قالب طرح خانه به جای خانه به آن دچار شده‌اند».

طرح نوسازی خوب‌بخت اتابک از سال 85-84 آغاز شد. شهرداری تهران طی یک برنامه آزمایشی تصمیم گرفت طرح نوسازی در این محله اجرا کند. پیشتر قرار بود اتوبان صیاد شیرازی از بخشی از این محله عبور کند. شهرداری املاک واقع در مسیر اتوبان را خریداری کرد و با اختصاص بودجه‌ای دویست میلیارد تومانی تصمیم به نوسازی باقی محله گرفت. نقشه محل جدید طراحی شد و شهرداری با دادن وام و ودیعه به ساکنان محل آنها را به جای دیگری منتقل کرد. خانه‌های قدیمی خراب شدند و آپارتمان‌های جدید ساخته شدند؛ آپارتمان‌هایی «استاندارد» که قرار بود خانه‌ جدید ساکنان محله باشد. از آن تاریخ بیش از 8 سال می‌گذرد، اما هنوز کار به انجام نرسیده. هنوز ویرانه ساختمان‌های قدیمی در محل به جا مانده و به چشم می‌آیند. برخی از مردم، هنوز به محله قدیمی‌شان برنگشته‌اند. برخی هنوز مستاجرند و هنوز تعداد قابل توجهی از ساکنان که از اول با طرح مخالف بودند، در خانه‌های قدیمی و «فرسوده‌»شان روز را به شب و شب را به روز می‌رسانند، تا گواهی باشند بر  اینکه طرح منظر، حتی به اولین هدفش که نوسازی نسبی بوده نرسیده است.

 

اطلاعاتی درباره محل

اما پیش از هر چیز باید به این سوال جواب دهیم که محله شهید خوب‌بخت اتابک کجاست و چه شرایطی دارد؟

محله اتابک در منطقه 15 شهرداری تهران، در جنوب شرقی شهر تهران قرار دارد. از شرق با حريم شهر تهران، از جنوب با منطقه ۲۰، از غرب با منطقه ۱۶ و از شمال با مناطق ۱۲ و ۱۴ شهرداری تهران مرز مشترک دارد. حدود منطقه در وضع موجود از شمال خيابان شوش، خيابان ۱۷ شهريور، خيابان خاوران، بزرگراه آهنگ، بزرگراه بسيج و خيابان شهيدرحيمی، از شرق خيابان قصر فيروزه و حريم شهر تهران تا بزرگراه امام رضا (ع)، از غرب خيابان فدائيان اسلام (حدفاصل ميدان شوش تا خيابان شهيد ابراهيمی) و از جنوب خيابان شهيد ابراهيمی، امتداد حد جنوبی طرح تفصيلی تا بزرگراه امام رضا (ع) است.

منطقه ۱۵ طبق تقسيمات شهرداری شامل ۱۸ محله است. جمعيت ساکن منطقه در سال ۱۳۸۵ بالغ بر 640 هزار  نفر بوده است. گرچه سابقه گسترش کالبدی در داخل محدوده منطقه به دهه‌های پيش از دهه ۱۳۵۰ باز می‌گردد، شتاب افزایش جمعیت در دهه‌های ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ به شدت بالا رفت و بخش قابل توجهی از منطقه در اين دو دهه ساخته شد. گسترش کالبدی منطقه در دهه‌های اخير نيز با شتابی کمتر ادامه يافته است و هنوز ادامه دارد.

محله خوب‌بخت اتابک از محله‌های قدیمی تهران است که بر مبنای شاخص‌های موجود اکثر خانه‌های آن بافت فرسوده محسوب می‌شوند. البته ساخت‌وساز در این محله صورت گرفته، اما اکثرا بدون رعایت قواعد خانه‌سازی و در نظر گرفتن استانداردها و قوانین جدید. کوچه‌ها اکثرا باریک و غیراستاندارد هستند. اغلب خانه‌ها با متراژ پایین و در چند طبقه ساخته شده‌اند. بالکن‌ها را با ایرانیت پوشانده‌اند تا فضای بیشتری ایجاد شود. در خیابان‌های اصلی و کوچه‌های فرعی خرابه‌هایی دیده می‌شود که بر اثر تخریب خانه‌ها به وجود آمده‌اند؛ خانه‌هایی که قرار بوده پس از تخریب به اصطلاح نوسازی شوند، اما هنوز اقدامی برای ساخت آنها صورت نگرفته است. علاوه بر این آپارتمان‌های نیمه‌کاره‌ای هم دیده می‌شوند که معلوم است ساخت آنها مدت‌هاست به تعویق افتاده. بعضا برای جلوگیری از ایجاد گرد و خاک، روی آنها ماسه ریخته‌اند. پر از آشغال هستند. به دلیل تخریب خانه‌ها کوچه‌ها به همدیگر راه پیدا کرده‌اند و اکثرا پوشیده از گرد و خاک و سنگریزه‌اند.

چیزی که بیشتر از همه در محل به چشم می‌خورد تقابل بین بافت فرسوده و آپارتمان‌های جدیدی است که شهرداری تاسیس کرده، و عدم هماهنگی که به خاطر این مسأله در محله ایجاد شده است.

به‌طور کلی این محله یکی از مناطق محروم تهران است که از امکانات رفاهی مانند آموزشگاه، باشگاه ورزشی، فضای سبز و غیره برخوردار نیست. در اقدامات نوسازی هم کاری برای جبران این مسأله انجام نشده است. اماکن شاخص محله اتابک محدود به اینها هستند: بوستان مبعث، بوستان زيبا، حسينيه قمر بني‌هاشم (ع)، حسينيه متوسلين به آقا ابوالفضل العباس (ع)، خدمات بهزيستي 12 فروردين و پاساژ وليعصر.

مساحت این محدوده جهت نوسازی 3/14 هکتار است و حدود 650 پلاک از این محله، مورد عنایت طرح قرار گرفته‌اند.

 

اهالی محل چه می‌کنند؟

5 سال بعد از آغاز طرح دو دانشجوی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران  ـ ملیحه درگاهی و مریم آقازاده ـ مقاله‌ای مفصل با عنوان «بررسی پروژه نوسازی بافت‌های فرسوده در محله خوب‌بخت اتابک با تأکید بر اوقات فراغت» نوشتند. برای نوشتن این مقاله، این دو دانشجو دست به تحقیقات میدانی زده و چند باری برای گفت‌وگو به محله رفتند.

آنها اول به آپارتمانی در خیابان وثوق رفتند. این آپارتمان متعلق به شهرداری است و ساکنان آن، خانه اصلی خود را به صورت کلید به کلید به شهرداری تحویل داده‌اند و در زمان تالیف مقاله برای تحویل گرفتن خانه خود مدت دو سال بوده که در آنجا سکونت داشته‌اند. این دو دانشجو در این آپارتمان با یک خانم مسن 75 ساله که به تنهایی زندگی می‌کرده، یک خانم میان‌سال که 2 فرزند دختر و 2 فرزند پسر دارد  که دخترها ازدواج کرده‌اند و پسرها مشغول به تحصیل و کارند، و یک خانم 52 ساله‌ که صاحب 3 فرزند است، صحبت کرده‌اند. آنها پس از آن به محله مشهدی‌های اتابک رفته و با 6 نفر (یک دختر جوان 22 ساله و دانشجو، یک خانم 25 ساله متأهل و صاحب 1 فرزند، 2 پسر نوجوان که اولی محصل بوده و دیگری درس را در مقطع راهنمایی رها کرده بود و در نهایت دختر بچه‌ای 9 ساله) گفت‌وگو کردند. در مرتبه سوم در یکی از کوچه‌های محله با 3 خانم به صحبت پرداختند.

اگرچه مضمون صحبت آنها با ساکنان محله، با توجه به موضوع مقاله بحث اوقات فراغت است، اما می‌توان از خلال نتایج این تحقیق شمایی کلی از حال و هوای زندگی مردم محله و همین‌طور میزان رضایت‌شان از وضعیت موجود، ترسیم کرد.

طبق یافته‌های این تحقیق، یکی از روش‌های غالب گذران اوقات فراغت پیش از آغاز پروژه نوسازی تعامل با همسایه‌ها و اهالی محله بوده است. به دلیل بافت قدیمی اکثر همسایه‌ها آشنایی طولانی با یکدیگر داشتند. این تعامل شامل شرکت در جلسات روضه برای خانم‌های خانه‌دار و دید و بازدید از همسایگان می‌شده که در نهایت نتیجه آن شکل‌گیری گروه‌های دوستی میان اعضای محل بوده است. تعامل آقایان نیز بیشتر به حضور در مسجد و مراسم عزاداری، یا گفت‌وگو در پارک‌ها محدود بوده است. اوقات فراغت فرزندان پسر خانواده‌ها نیز بیشتر به معاشرت با دوستان هم‌محلی و بعضا شرکت در برنامه‌های فرهنگسرا یا مراسم عزاداری می‌گذشته. اما فرزندان دختر، به علت بافت سنتی محله و خانواده‌ها چندان اوقات فراغت خود را خارج از خانه نمی‌گذراندند و بیشتر وقتشان صرف تماشای تلویزیون یا مطالعه، و در موارد محدودی به شرکت در کلاس‌های فرهنگی-هنری مسجد یا فرهنگسرا می‌گذشته است.

اما پس از آغاز پروژه نوسازی به دلیل جابه‌جایی خانواده‌ها و بر هم خوردن ساختار کالبدی محله‌ها، روابط همسایگی مختل شده و نوع گذران اوقات فراغت به‌ویژه برای خانم‌های خانه‌دار تغییر کرده است. آنها اغلب اوقات خود را در خانه سپری می‌کنند و کارهای خانه عمده فعالیت این گروه به شمار می‌آید. یکی از ساکنان که از اهالی قدیمی محله بود می‌گفته در این 2 سال اوقات فراغت او خیلی کمتر شده زیرا در محله قبلی همه همسایه‌ها همدیگر را می‌شناختند و با یکدیگر رفت‌وآمد داشتند و از اوضاع و احوال یکدیگر خبر می‌گرفتند. اما در حال حاضر وی اکثر اوقات را در خانه و به تنهایی سپری می‌کند. در محله قدیم به گفته ساکنان شرکت در جلسات زنانه مثل سفره امامان معصوم، قرض‌الحسنه، مولودی‌خوانی، حسینیه‌ها و مسجد بیشتر بود ولی در حال حاضر خیلی کم شده است. خانم 52 ساله خانه‌داری هم گفته بود اگر هم قصد رفتن به حسینیه یا مسجد را داشته باشد به محله گذشته خود رجوع می‌کند. هیچ یک از خانم‌ها در کلاسی خارج از منزل نام نویسی نکرده بودند و مواقع بسیار اندکی پیش می‌آمد که به پارک رفته یا در حیاط خانه دور یکدیگر جمع شوند. این مسأله اما در طرز گذران اوقات فراغت مردان یا پسران خانواده‌ها تاثیر چندانی نگذاشته. اغلب اعضای این گروه اکثر ساعات روز خود را به کار کردن می‌گذرانند، در حدی که بسیاری از پسران جوان پس از دیپلم یا حتی سیکل، مدرسه را ترک کرده و سرکار می‌روند (اکثراً صحافی) تا از نظر مالی به خانواده خود کمک کنند. برای مثال امید 14 ساله که سال سوم راهنمایی ترک تحصیل کرده و در صحافی مشغول کار است، کارش همان سرگرمی و گذران اوقات فراغت اوست. اوقات فراغت پسران جوان محدود به معاشرت با دوستان در پارک بعثت در آخر هفته‌ها، شرکت در باشگاه‌های ورزشی (باشگاه بعثت و باشگاه‌های بدنسازی)، فوتبال در کوچه‌ها و انجام بازی‌های کامپیوتری و پلی‌استیشن در منزل است. کودکانی که محصل بودند نیز اغلب اوقات خود را به بازی با دوستان و همکلاسی‌ها و انجام تکالیف درسی می‌گذرانند. یکی از یافته‌های این تحقیق، از محدود شدن آزادی دختران و زنان جوان خانواده (در مواردی حتی پسران جوان) به علت کاهش امنیت در محله ناشی از نوسازی و تخریب خانه‌ها و ورود افراد جدید و غریبه به محله، نشان دارد. سمانه، زن جوان 25 ساله‌ای که به رسم خانواده با پسر عمویش ازدواج کرده، عنوان کرده است که افزایش ناامنی در محل روی آزادی‌های وی برای خروج از خانه تاثیر زیادی گذاشته است. او که پیش از این در کلاس‌های گلدوزی و هنری شرکت می‌کرد، به علت تخریب آموزشگاه و فاصله زیاد فرهنگسرا دیگر قادر به ادامه فعالیت‌هایش نیست. لیلا، دختر مجرد 22 ساله و دانشجویی که در دانشگاه پیام‌نور مدیریت بازرگانی می‌خواند، به مشکل افزایش اعتیاد و کاهش امنیت اشاره کرده و گفته است به علت بروز این مشکلات در نتیجه نوسازی، جز برای شرکت در کلاس‌های دانشگاه نمی‌تواند از خانه خارج شود.

در جریان مطالعه تحقیق یادشده متوجه می‌شویم یکی از مشکلات عمده اهالی محل خوب‌بخت اتابک در زمینه اوقات فراغت، نبودِ آموزشگاه یا کلاس‌های ورزشی ـ فرهنگی مناسب برای جوانان ناحیه است که باعث می‌شود آنها وقت خود را در خیابان‌ها یا پارک‌ها بگذرانند. البته ساخت مراکز فرهنگی در پروژه نوسازی برنامه‌ریزی شده بود، اما به علت مشکلاتی که در جریان اجرای پروژه پدید آمد و تأخیرات پیش آمده، نه تنها این برنامه‌ها عملی نشد بلکه بسیاری از مراکز نیز تخریب شده‌اند. مراکز موجود به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای جمعیت رو به افزایش محله نیست. این مسأله جوانان را در معرض اعتیاد و ناهنجاری‌های اجتماعی و سایر خطرات قرار داده، آنها را مستعد انواع انحرافات می‌کند.

 

شواهد و دلایل شکست طرح

با یک جست‌وجوی اینترنتی ساده، مقالات زیادی پیدا می‌شود که به وضعیت محله شهید خوب‌بخت پرداخته‌اند. عنوان یکی از این مقالات «بررسی نوسازی بافت‌های فرسوده شهر تهران ـ محله شهید خوب‌بخت، با تاکید بر مسأله امنیت در محله» نوشته منصور منصوری مقدم و عزیز مصطفایی است که زیر نظر دکتر منیژه مقصودی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به رشته تحریر در آمده. یکی از یافته‌های اصلی این تحقیق که شاید حلقه مفقوده طرح منظر محله شهید خوب‌بخت است، عدم مشارکت مردم منطقه با طرح نوسازی است. نویسندگان پس از مطالعات میدانی و گفت‌وگو با اهالی محل مجموعه‌ای از عوامل را به عنوان دلایل عدم مشارکت اهالی محل در طرح نوسازی معرفی کرده‌اند:

«جا نیفتادن زندگی آپارتمان‌نشینی در محل، رفت‌وآمدهای ایلی و قبیله‌ای، دزدی‌هایی که در آپارتمان‌ها وجود دارد، پایین بودن متراژ آپارتمان‌ها، عدم امنیت و نداشتن قدرت مالی، اختلافاتی که بر سر پارکینگ‌ها وجود دارد، عدم برگزاری مراسم معمول در آپارتمان‌ها (مثل عروسی و عزا)، زندگی چند خانوار در یک ساختمان  و نبودن جا در آپارتمان  برای آنها، عدم رغبت به آپارتمان‌نشینی، شلوغ بودن آپارتمان‌ها، گمنامی و عدم شناخت همدیگر، عدم اطمینان مردم از تحویل خانه‌ها در وقت مناسب و...» اینها مهم‌ترین عواملی هستند که مردم منطقه به عنوان دلایل اصلی نارضایتی‌شان ذکر کرده‌اند؛ دلایلی که بر اساس این تحقیق منجر به عدم امنیت محله و تقویت حس ناامنی در مردم منطقه شده است.

نویسندگان در انتهای مقاله خود موانع و مشکلات اجراي طرح نوسازي محله خوب‌بخت را در این چند مورد خلاصه کرده‌اند:

«- عدم اعتماد مشارکت‌کنندگان به نتیجه کار: تضاد منافع مانع از هر گونه اعتماد سازی میان مسئولان، شهرداری، دولت، مجریان بخش غیردولتی و... می‌شود. برگزاری جلسات برای مشارکت فکری مالکان و ساکنان، یکی از عواملی بوده که سعی شد تا بدین طریق اعتماد مشارکت‌کنندگان را جلب کنند. همچنین روابط چهره به چهره و خانه به خانه با ساکنان و مالکان در بافت، برگزاری جلسات گروهی در مساجد، تکیه‌ها و حسینیه‌ها و... ارسال جزوات آموزشی، هرچند به صورت خیلی محدود، اما برای اعتمادسازی ساکنان به کار گرفته شد. اما به دلیل نهادینه نشدن فرهنگ مشارکت و عدم اجرای صحیح و اطلاع‌رسانی مناسب، با موفقیت چندانی رو‌به‌رو نبوده است.

- عدم وجود نهادهای مشارکتی مناسب: نبود تشکل‌های مردمی، کانونی برای سازمان‌دهی و هدایت مشارکت‌های مردمی، موجب افزایش فرهنگ خردگرایی به جای فعالیت‌های جمعی در زندگی مردم می‌شود. همچنین رویکرد از بالا به پایین در تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها، زمینه مناسب را برای گسترش نهادهای مردمی و مشارکت مردم فراهم نکرده است.

- کمبود امکانات و تسهیلات مناسب: کمبود منابع مالی و انسانی که بتوان آنها را در اختیار رده‌های پایین گذاشت، مانعی در جهت کارایی نهادهای مشارکتی است. در صورتی که مردم اختیارات لازم و امکانات مالی برای اجرای طرح‌های خاص خود نداشته باشند، مشارکت به سرعت جای خود را به بی‌علاقگی خواهد داد. سیر طولانی اداری و هزینه‌بر بودن آن، یکی از دلایلی است که افراد به دنبال برعهده گرفتن مسئولیت ساخت، تعمیر و... نمی‌روند.

- عوامل ترغیب‌کننده در مشارکت اجتماعی: اعتمادسازی، مقدمه لازم توسعه مشارکت است. حضور یک نهاد واسط بی‌طرف در همه مراحل بهسازی و نوسازی، به عنوان پیگیری‌کننده و تسهیل‌گر امر بهسازی و نوسازی، از عمده‌ترین عوامل تامین مشارکت، آگاهی و علاقه مردم و حاکمیت فرهنگ تعلیم و همیاری در جامعه است. تا زمانی که نتوان مردم را به این باور رساند که با مشارکت، تعاون و همیاری می‌توان به جامعه‌ای مرفه‌تر دست یافت، تامین مشارکت مردم امکان‌پذیر نخواهد بود. این همه، نیازمند خدمات، مشاوره، راهنمایی و تحقیقات عالمان علوم اجتماعی است تا با کشف پارادایم‌های عمده و اصلی سبک زندگی مردم، آنها را در جهت تطبیق‌دهی فرهنگ و شرایط زندگی اجتماعی، هدایت کنند».

 

 

منابع:

1- مقاله «بررسی پروژه نوسازی بافت‌های فرسوده در محله خوب‌بخت اتابک با تأکید بر اوقات فراغت» نوشته ملیحه درگاهی و مریم آقازاده؛ دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران؛ برگرفته از سایت انسان‌شناسی و فرهنگ.

2- «بررسی نوسازی بافت‌های فرسوده شهر تهران- محله شهید خوب بخت، با تاکید بر مسأله امنیت در محله» نوشته منصور منصوری مقدم و عزیز مصطفایی، زیر نظر دکتر منیژه مقصودی؛ دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران؛ برگرفته از سایت انسان‌شناسی و فرهنگ.

3- گزارش «بخت بسته بافت‌های فرسوده؛ سرگردانی 500 خانوار محله خوب بخت» نوشته پوران محمدی؛ جام جم آنلاین، 6 آذر 1387.

 

این مطلب در چارچوب همکاری رسمی و مشترک میان انسان شناسی و فرهنگ و نمایه بازنشر می شود.