شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

یونان باستان (9): بخش پایانی



      یونان باستان (9): بخش پایانی
توماس ر. مارتین - ترجمۀ زهره دودانگه

تصویر: ملاقات خیالی ارسطو و افلاطون با فیلسوفان تمام دوره های تاریخ- اثر رافائل، نقاش ایتالیایی
9- پیشرفت های هنری و علمی
اندیشمندان، هنرمندان و نویسندگان یونانی با ایجاد خلاقیت های بسیار در الهاماتی که از مصر و شرق میانه گرفته بودند، آثار درخشانی را پدید آوردند که تا به امروز شناخته شده است. بالاتر از همه این بود که یونانیان، تا زمانی که ابتکار و خلاقیت خدایانشان را تهدید و یا خشمگین نمی کرد و یا سبب ناآرامی اجتماعی نمی شد، نسبت به آن کنجکاو و پذیرا بودند. هنرمندان در نقاشی روی کوزه و مجسمه سازی، و نویسندگان در متون ادبی تغییرات جالبی را در الگوهای سنتی پدید آوردند.
فلسفه و علم توسعه یافت، چرا که بیشتر اندیشمندان مطرح یونان درباره ظواهر امور بی اعتنا بوده، و اصرار داشتند که باید برای کشف دلایل اساسی پدیده ها در طبیعت و انگیزه های مردم سخت تلاش کرد. همچنین آنها می اندیشیدند که در جستجوی حقیقت، چه حقیقت اخلاقی و چه علمی، زیبایی نهفته است. این باور آن ها را تشویق کرد که علیرغم مشکلات ثابت قدم بمانند. برای مثال تفحص علمی به دلیل فقدان تکنولوژی محدود بود. دانشمندان و پزشکان، درباره چیزهایی که با چشم غیر مسلح دیده نمی شد، تنها می توانستند در اندیشه و حیرت باشند، و قادر نبودند آزمایشاتی انجام دهند که مستلزم اندازه گیری مقدار بسیار کوچکی از زمان و یا فاصله بود. بنابراین آنها چاره ای نداشتند جز آن که، بیش از کاربردهای عملی، به خلق ایده ها و نظریات بپردازند.

الف- فلسفه و علم
نخستین فیلسوفان یونان به علوم نظری علاقه داشتند. آنها در منطقه ایونی واقع در غرب آسیای صغیر زندگی می کردند و از متفکران پیشگام شرق میانه، به ویژه بابلی ها، آموزش دیدند. فیلسوفان یونانی، تالس و آناکسیمندر، که در قرن ششم پیش از میلاد می زیستند، به نتیجه ای انقلابی رسیدند مبنی بر اینکه جهان فیزیکی تحت حاکمیت قوانین طبیعت قرار دارد، نه امیال خدایان. فیثاغورس که او نیز در قرن ششم پیش از میلاد می زیست، توصیف جهان توسط اعداد را تدریس کرده و مطالعه ریاضی را در یونان آغاز نمود. این فیلسوفان جهان را cosmos می نامیدند که به معنای شیئ زیباست، زیرا جهان دارای نظمی مبتنی بر قوانین علمی است نه اسطوره ای. بنابراین فیلسوفان به منطق باور داشتند. پافشاری آن ها بر اینکه مردم برای اعتقادات خود شواهدی خلق می کنند، راه را برای علوم جدید و فلسفه گشود.
فیلسوفانی که تحت عنوان سوفسطایی شناخته می شدند، در قرن 5 پ.م با ترویج نسبی گرایی – یعنی اعتقادی مبتنی بر اینکه هیچ حقیقت درست و نادرست جهانی وجود ندارد- مردم بسیاری را مضطرب کردند. مشهورترین سوفسطاییان پروتاگوراس بود که می گفت انسان معیار همه چیز است. سقراط (469 تا 399 پ.م) تاکید داشت که سوفسطاییان اشتباه می کنند و مردم آگاه هرگز عامدانه خطا  نمی کنند. شاگرد او افلاطون (428 تا 347 پ.م) مشهورترین فیلسوف یونان شد. آثار پیچیده افلاطون بحث می کرد که حقایق وجود داشته و روح انسانی جسم او را بی اهمیت کرده است. افلاطون یک آکادمی در آتن تاسیس نمود که تا سال 529 میلادی پابرجا بود. شاگرد او ارسطو (384 تا 322پ.م) از فلسفه نظری به تدریس درباره اخلاق عملی، خویشتنداری، منطق و علم روی گرداند.
فیلسوفان دوره هلنیستی بر اخلاق تمرکز کرده و به مردم کمک می کردند در یک دوره تغییر، که به نظر می رسید امور از کنترل آن ها خارج است، به آرامش دست یابند. در قرن سوم پیش از میلاد اپیکور نشان داد که مردم نباید به خاطر هرچیز از جمله بدن خویش، که شامل اتم های بسیار کوچک است که در زمان مرگ بدون درد تجزیه می شوند، نگران باشند. زنون که در قرن سوم پیش از میلاد می زیست، رواقی گری را بنیان نهاد که می آموخت که زندگی تحت حاکمیت تقدیر است؛ اما مردم باید بر مبنای اخلاق زندگی کنند تا در هماهنگی با طبیعت باشند.
با دستیابی به بالاترین پیشرفت ها در ریاضیات، عصر طلایی علوم یونانی در دوره هلنیستی اتفاق افتاد. نظریات هندسه که توسط اقلیدس در سال 300 پ.م منتشر شده بود، همچنان برقرار بود. ارشمیدس (287 تا 212 پ.م) مقدار عدد پی را محاسبه (نسبت محیط یک دایره به قطر آن) و مکانیک سیالات را ابداع نمود. آریستارخوس در اوایل قرن سوم پ.م استدلال می نمود که زمین به دور خورشید می گردد، همزمان اراتستن (اراتوستنس) محیط زمین را به طرز صحیحی محاسبه نمود. همچنین در قرن 3 پ.م کتسیبیوس ماشین هایی را اختراع کرد که توسط فشار هوا و آب کار می کردند. بعدها هرون یک گوی در حال گردش ساخت که نیروی خود را از بخار دریافت می کرد. این اختراعات به استفاده های کاربردی نیانجامید، زیرا فن آوری برای ساخت لوله، چفت و پیچ، که برای ساخت ماشین های نیرومند لازم بودند، هنوز وجود نداشت. تکنولوژی نظامی با اختراع منجنیق و برج های دارای چرخ، که برای انهدام دیوارهای شهر به کار می رفتند، رو به جلو جهش نمود. در نهایت دانشمندان پزشکی اکتشافات فراوانی کردند، از جمله پی بردن به اهمیت نبض و سیستم عصبی.

ب- مجسمه سازی، سفالگری و معماری
مجسمه سازی و معماری یونانی در اصل از الگوهای مصری و شرق میانه پیروی می کرد. مجسمه های دوره کهن استوار ایستاده و به جلو خیره بودند و معابد اشکال مستطیل شکل ستونداری بودند که بر روی سکوهای مسطحی قرار داشتند. بعدها معماری طرح اولیه خود را حفظ کرد، ضمن این که ساختمان ها بسیار بزرگتر شدند. در عین حال، شیوه مجسمه سازی و سفالگری در طول زمان به طرز چشم گیری تغییر نمود.
مجسمه همیشه با رنگ های روشن رنگ آمیزی می شد، اما در طول زمان حالات آن زنده تر و واقعی تر گشت. یونانیان در دوره کلاسیک مجسمه ها را در حال حرکت و در وضعیت های راحت تری تراشیدند. حرکت سرزنده و سیمای آرام مجسمه ها حاکی از نیروی اعتماد بنفس در این دوره بود. مجسمه خدایان می توانست تا 12 متر ارتفاع داشته باشد و توسط طلا و عاج پوشیده می شد، مانند مجسمه آتنای فیدیاس در معبد پارتنون واقع در َآتن. مجسمه های برهنه زن متداول شد. مجسمه برهنه آفرودیتۀ پراکسیتلس در کنیدوس آن چنان مشهور شد که شاه بیتینیا پیشنهاد کرد اگر بتواند مجسمه را مالک شود، تمام بدهی های عمومی شهر را بپردازد. کنیدوس این پیشنهاد را رد کرد.
هنرمندان هلنیستی آغاز به نشان دادن احساس در مجسمه های خود کردند. یک مجسمه متعلق به قرن سوم پیش از میلاد از پرگاموم، یکی از اهالی شکست خورده سرزمین گل را نشان می داد که برای رهایی جستن از بردگی پس از کشتن همسرش خود را زخم می زد. موضوعات نوین با ارائه میخوارگان، مشت زن های شکست خورده و افراد مسن با چین و چروک از مفاهیم کهن زیبایی فاصله می گرفت.
یونانی ها ظروف سفالین را رنگ می کردند و موضوعات روزمره را به عرصه هنر وارد می ساختند. کوزه های موکنایی طرح های زنده ای از موجودات دریایی و پیچ و خم های گیج کننده را نشان می داد. سفالگران عصر تاریکی از تصویر نمودن حیوانات دست کشیدند و تنها از الگوهای هندسی استفاده می کردند. هنرمندان عصر کهن که از ظروف شرق میانه الهام گرفته بودند، نقش جانوران و مردم بر روی ظروف یونانی را دوباره مرسوم کردند. از آن پس رنگرزان ظروف، مناظر اساطیری و روزمره را با افزایش واقع گرایی به تصویر می کشیدند. در اواخر قرن ششم، زمانی که آنها گزینش خود را از نقاشی رنگ سیاه بر روی رنگ قرمز به نقاشی رنگ قرمز بر روی رنگ سیاه تغییر دادند، قادر شدند جزییات ظریف تری را بدان بیافزایند که سبب شد تصاویر آن زنده تر بنماید.
معماری بزرگ مقیاس یونانی با کاخ های مینوسی و موکنایی آغاز شد. این ساختمان های چند طبقه دارای تعداد زیادی اتاق بودند که پیرامون حیاط تجمع می کردند. تراس ها فضایی برای تماشای جشن ها در نواحی باز پایین فراهم می نمودند. معماران در دولت شهرهای دوره های بعدی بناهای عمومی طراحی کردند، مانند رواق ها، ساختمان های دولتی و معابد. رواق یک گردشگاه سرپوشیده بود که به منظور فراهم کردن سایه برای گفتگو پیرامون آگورا قرار می گرفت. معابد عظیم ترین بناها در دولت شهرها بودند. معبد پارتنون در آتن به خاطر اندازه، ستون های زیاد و تزیینات کنده کاری استادانه اش به مشهورترین ساختمان در یونان بدل شد. پادشاهان هلنیستی با برپا کردن معابد عظیم، آتنی ها را در این زمینه شکست دادند. معبد آرتمیس در افسوس یکی از عجایب هفت گانه جهان به شمار می رود.

ج- ادبیات و نمایش

ادبیات یونانی در دوره موکنایی، یعنی زمانی که داستان ها بلند خوانده می شدند، آغاز شد. موکنایی ها از خط تصویری خود تنها برای حساب کردن استفاده می کردند. جنگ در میان سال های 1200 تا 1000 پ.م علم کتابت یونان را از میان برد، تا زمانی که آنها در قرن 8 پ.م برای ثبت شعرهای موجود هومر از فنیقی ها الفبایی را اخذ کردند. شعر حماسی ایلیاد و ادیسۀ او تبدیل به مشهورترین متن ادبی یونان شد. حماسه ها از جنگ تروجان و درد و رنج ناشی از آن که قهرمانان و قربانیان آن را پدید آورد، می گفتند. مردم داستان های این منظومه را به خاطر شرح افسانه ای و شگفت آور آن ها از نبرد و درس های آن ها درباره تاثیر خشم و محبت دوست داشتند. هزیود، شاعری در قرن 8 پ.م، نیز با داستان های طولانی خود درباره چگونگی آغاز جهان و اینکه چگونه عدالت راهنمای مناسبی برای زندگی در بازرگانی و کشاورزی بود، به نحو ماندگاری محبوب ماند. کمی بعد، شاعران ترانه ها داستان های کوتاهی از عشق و احساس ارائه کردند که مردم دوست داشتند آن ها را به آواز بخوانند.  
در قرن پنجم پ.م، در آتن ابتکارات ادبی بزرگ در نمایش بوجود آمد. اشیل، سوفوکلس و اوریپید مشهورترین نویسندگان تراژدی بودند. آن ها بنیان نمایش نامه های خود را بر مبنای اساطیری گذاشتند که موضوعاتی اخلاقی را مطرح می کرد، به ویژه خطر ناشی از غرور بیش از حد. موضوعات آن ها اغلب شامل کشمکش های سخت میان خانواده ها یا کنش های خطر آفرین میان خدایان و انسان ها بود. داستان ادیپ (Oedipus) که نادانسته پدر خود را کشت و با مادر خود ازدواج کرد یکی از مشهورترین تراژدی هاست.
نمایش هایی که در محوطه بیرون در قالب مسابقه در جشن های ستایش الهه دیونیسوس اجرا می شد، مورد حمایت دولت شهر بود. هزاران نفر از مردم در تناتر جمع می شدند. هر نویسنده سه تراژدی ارائه می کرد، که توسط یک نمایش نیمه کمدی که ستیرها (satyrs) (موجودات نیمه انسان و نیمه حیوان) را به صحنه می کشید دنبال می شد. بازیگران جامه های رنگین و ماسک در بر می کردند.  دسته ای از همسرایان، به عنوان بخشی از هر نمایش، رقص و آواز اجرا می کرد.
کمدی نیز در این رقابت ها اجرا می شد. این نمایش ها در نقد سیاست های عمومی و به تمسخر گرفتن سیاستمداران آزادی قابل توجهی را در گفتار به نمایش می گذاشت. موضوعات آن ها می توانست جالب توجه باشد، برای مثال کاراکتری که  بر روی سرگین سوسک (dung beetle) پرواز می کرد تا از خدایان تقاضای صلح نماید. در کلام آن ها لطیفه، ایهام و ناسزا نمایان بود. مشهورترین کمدی نویس آریستوفان بود که کمدی هایی را نوشت که زنان قدرتمند شخصیت های اصلی آن ها بودند. کمدی یونانی در قرن 4 پ.م از تفسیر سیاسی به طنز اجتماعی تغییر موضع داد. نویسندگانی چون مناندر کمدی هایی را خلق کردند که نگاه عمیق به ضعف بشر و پیچیدگی زندگی روزمره را میسر می کرد.
یونانیان نوشتن درباره تاریخ را در قرن 5 پ.م آغاز کردند. هرودت و توسیدید آثار بلندی نوشتند که بر مدارک شاهدان عینی، علل چندگانه وقایع و قضاوت درباره انگیزه های مردم انگشت تاکید می گذارد. توسیدید که ارسطو از او پیروی کرد، با تحلیل چگونگی عملکرد دولت علم سیاست را توسعه داد. نویسندگان یونانی هلنیستی تاریخ را شخصی تر کرده و به نوشتن بیوگرافی ها دست زدند.

10- میراث یونان باستان
میراث ماندگار یونان باستان ریشه در درخشانی ایده ها و ژرفایی ادبیات و هنر آن دارد. بزرگترین شواهد باستانی از ارزش این تمدن این است که رومی ها - که یونانیان را در جنگ شکست دادند- خود توسط تحسین دستاوردهای فرهنگی یونانیان مغلوب شدند. برای مثال اولین متن ادبی رومی ترجمه اودیسۀ هومر به زبان لاتین بود. هنر، معماری، فلسفه و مذهب یونانی نیز الهام بخش هنرمندان و متفکران رومی شد، کسانی که از این دستاوردها به عنوان نقطه آغازین برای توسعه شیوه کار خود بهره بردند. تمام رومی های تحصیل کرده آموختند که یونانی بنویسند و صحبت کنند و در فن خطابه الگوهای یونانی را مورد مطالعه قرار دادند.  فلسفه رواقیون به متداول ترین فلسفه زندگی رومی تبدیل شد.
فیلسوفان، ریاضی دانان و دانشمندان عرب که به سردمداران متفکران جهان در قرون وسطی بدل شدند آثار ارسطو و سایر منابع یونانی را مشتاقانه مطالعه کردند. در خلال قرن های 14 تا 16 مترادف با رنسانس اروپایی، مردم از طبقات اجتماعی بسیار ادبیات و تاریخ یونان را خواندند. نمایش نامه نویس انگلیسی، ویلیام شکسپیر در نویسندگی خویش در اواخر قرن 16 و اوایل قرن 17 مبنای نمایشنامه های خود را بر زندگی نامه های یونانیان باستان قرار داد. نمایش نامه نویسان مدرن هنوز از نمایش های آتنی برای کارهای نوین خود الهام می پذیرند. بسیاری از بناهای عمومی مدرن مانند دیوان عالی کشور ایالات متحده در واشنگتن دی سی از معماری معبد یونانی تقلید می کنند. با وجود اینکه بنیان گذاران ایالات متحده دموکراسی آتنی را به دلیل مستقیم و رادیکال بودن بیش از حد کنار گذاشتند، برابری دموکراتیک را به عنوان اصلی اساسی محترم داشتند. این یونانیان باستان بودند که ثابت کردند دموکراسی می تواند مبنای یک حکومت با ثبات باشد. زمانی که ملت یونان از دل امپراطوری عثمانی جدا شد، مباهات به دستاوردهای فرهنگی یونان باستان به احساسی از وحدت قومی کمک کرد. این غرور هنوز مشخصه یونان مدرن است و آن را به مدافع سرسخت میراث هلنی تبدیل کرده است.
اتکا به منطق، وفاداری به اصول دموکراتیک، کنجکاوی پایان ناپذیر درباره آنچه ورای ظاهر امور قرار دارد، توجه معقول به خطرات ناشی از  خودرایی مغرورانه و عشق به زیبایی در داستان ها و هنر به طرزی باور نکردنی به عنوان مهم ترین عناصر تمدن غرب باقی مانده است. یونان باستان به همه این امور یاری رسانده است.


منبع:
Contributed By:
Thomas R. Martin
Microsoft ® Encarta ® 2009. © 1993-2008 Microsoft Corporation. All rights reserved.


یونان باستان برای کودکان: http://greece.mrdonn.org/index.html
یونان باستان در موزه بریتانیا:  http://www.ancientgreece.co.uk/
سایت تمدن یونان باستان: http://www.ancientgreece.com
یونان باستان (1): http://www.anthropology.ir/node/12336
یونان باستان (2): http://anthropology.ir/node/12405
یونان باستان (3): http://anthropology.ir/node/12497
یونان باستان (4): http://anthropology.ir/node/12566
یونان باستان (5): http://anthropology.ir/node/12638
یونان باستان (6): http://anthropology.ir/node/12728
یونان باستان (7): http://anthropology.ir/node/12820
یونان باستان (8): http://anthropology.ir/node/12889