جمعه, ۱ فروردین, ۱۴۰۴ / 21 March, 2025
هانریش بل (منادی آزادی بشر)(آذر 1351)

در ادبیات پس از جنگ آلمان، آثار هانریش بل شاید تنها کارهائی باشد که ریشه های آن عمیقاً ریشه در گذشته دارد، تنها کاری که در ماورای زمان به فریاد ناامیدانۀ «ولف گانگ برشت Wolfgang Borchert» پاسخ داده است : «ما نسلی بیرابط و فاقد عمق هستیم، در عمق ما، مغاکی تاریک است»، تنها کاری که سعی در ایجاد پژواکی متفاوت دارد. چرا که کلیت کار او از جنگ مایه میگیرد، از خرابهها میتراود و از عدم ریشهمیگیرد. کاری بس عظیم که نویسنده خود را شایسته جایزه نوبل ادبیات میکند و او را به ریاست انجمن بینالمللی قلم میرساند. کار هانریش بل بگونهای ضد قراری، اقدامی در جهت اعتقاد به بشر است. مفهوم نوعی تعهد اگر هنوز هم کلمه «تعهد» معنائی داشته باشد، هانریش بل نویسندهای متعهد است که از پایان جنگ جهانی دوم – نبرد مشکلی را برای باز پس دادن تصویری از «حقیقت» به انسان، شروع کرده است. در این تصویر، چهره انسان، یگانه، برادر وار، پرمدعا، ظالم به نفس خویش، نشان داده شده است. در این مقام علیرغم افتخارها، جوایز ادبی و موفقیتها، کار هانریش بل، در انزوا و علیه تمام شیوهها، تبعیتها و روشهای همیشگی، ... گرفته است. هانریش بل کاتولیک، انتقادهای خود را به سوی کلیسا، فرمالیسم و نقش نهادهای اجتماعی در زندگی سیاسی کرده است. او با بیرحمی دربارۀ وطن و ملتش قضاوت میکند. مبارزهای که هانریش بل بعنوان فردی از «پیاده نظام» از سال 1939 تا 1945 بخصوص علیه جنگ روسیه کرد، در همۀ کتابهای او بچشم میخورد: از «قطار بموقع رسیده است» اولین رمان او که در 1949 چاپ شد تا آخرین آنها : «تابلوی گروهی با خانم» (1). این مبارزه در قلب تمام موقعیتها، درامها و تمام فرضهائی که بشر با آنها مواجه است جریان دارد. با کشوری اشغال شده، شکست خورده و منهدم شده چگونه میتوان بعنوان یک نویسنده روبرو شد، جز آنکه تعریفی از جنگ و ویرانیها داده شود؟ «آندره» و «اولینا»، در «قطار بموقع رسیده است» چند ساعت قبل از مرگی که انتظار آنها را میکشد، در خود یک منبع خستگی ناپذیر عاطفه و حقیقت کشف میکنند که با آن – مثل تمام شخصیتهای اصلی رمانهای هانریش بل – تا هنگام شکست حمایت میشود و جراحت ناپذیر باقی میماند. به پرسش «کجا بودهای آدم؟»، هانریش بل جواب میدهد: «در جنگ». انسان جنگ زده که مفهوم مبارزۀ خود را نمیتواند بفهمد، که خرد شده، که تا مرز حیوان شدن پائین کشیده، که از نزدیکان خود بریده است، تم اصلی رمان هانریش بل است. شرایط یک سرباز، در هر جنگی که باشد، سیری قهقرائی دارد. هنگامیکه جنگ تمام میشود و سرباز به خانه بازمیگردد، چیزی جز خرابی و فقر نمییابد. در «بگنر (Bogmer) به خانه بازمیگردد»، مرد حس میکند، زن و بچههایش برای او بیگانه شدهاند. او دیگر حاضر به پذیرفتن دوبارۀ زندگی مدنی نمیشود. بین آنها و او چیزی خونخواری چون جنگ وجود دارد که مردان را تا پای دیوانگی مریض میکند. از رئالیسم تا مضحکه در «بعد از جنگ» نیز زندگی برای سربازی که از جبهۀ شکست خورده باز میگردد، یا برای بیوهزنان و کودکانی که کسانشان باز نمیگردد، قابل تحمل نیست. این «فرزندان مرگ» و مادرانشان که نتوانستهاند در برابر تنهائی مقاومت کنند، برای گروهی از مردم چون مبتلایان به طاعون به نظر میآیند. جنگ پس از پایان نیز زخمهائی باز میکند که قابل علاج نیست، نگر آنکه مانند «هدوید» Hedwid و «والتر» قهرمانان کتاب «نان سالهای جوانی» جرئت مقابله، با فساد «عادتی شدهها» را داشته باشند، چنانکه هانریش بل مینویسد: «زفافهای تحمیلی وجود دارد»، آنچنانکه تعمیدهای مصلحتی فراوان است. انسانها بوسیله «دو آئین مذهبی» مشخص میشوند: 1- آئین مذهبی «گاومیشی» که جلادها را مشخص می کند. 2- آئین مذهبی «برهوار» که نشاندهندهء قربانیها است. نمایندگان سه نسل یک حانوادهء بورژازی متفکر از اهالی «راین» به نوبت تضاد بین خوب و بد را نرخ بندی میکنند. تجدید گذشتهها، در فردای جنگی گمشده و غیر عادلانه، یکی دیگر از تمهای اصلی آثار هانریش بل است. «هانس شینسر» دلقک کتاب «شکلک»(2) بخوبی میتواند کنفورمیسم و ماتریالیسم یک جامعه فریبنده را فاش کند، او باید قبول کند که شکست خورده است، که زنش «ماری» او را ترک کرده است. زیرا او دلقک به فطا رفته ایست که شکلکهای او دیگر نمیخنداند و تیرهبختی او ترحمی را برنمیانگیزد . «گرولها» Gruhis – پدر و پسر ، در «پایان ماموریت» با اتش زدن یک جیپ دولتی ، عملی «پاک کننده» انجام دادهاندف ولی شورش آنها جنبهای آمیخته به شوخی و دور از حقیقت مییابد. «لنی فایفر» Leni Pheiffer- در «تابلوی گروه باخانم» که بدون شک کاملترین رمان هانریش بل است، تصویر متعلق به جنگ، بعد از جنگ و دوره تجدید حیات است. بخاطر صداقت ، درستکاری و احتیاج به حقیقت «لنی»، سیستمی آلوده به تبهکاری و فسادی را برملا میکند که مشخص کنندهء جامعهای مادی و بی روح است. با اعمال واقع گرائی در روش نوشتن و دیدن آنچه در دور و اطراف در جریان است ، هانریش بل برتری خود را میان گزندگی و مضحکه حفظ میکند: با دیدن ژرف ولی امیخته با تلخی و گاهی نیز خشمگین ، انسانها و تشکیلات آنها را به باد حمله میگیرد. میتوان گفت که انتقادات او زا جامعه، آمیزهای از رئالیسم دیکنز و مضحکه سوبفت است . و در عمل، کار او انتقادی سازنده است؛ هنگامیکه بشر را به رهائی از هرگونه جبر و به بازیابی تمامیت خویش دعوت میکند. .............................. 1- بزودی بوسیله نشر Seuil منتشر میشود. 2- این کتاب با عنوان «عقاید یک دلقک» به فارسی ترجمه شده است.
اطلاعات مقاله: ماهنامه فرهنگی- هنری رودکی، سال دوم، آذرماه 1351، شماره چهارده، صفحه 23
مجموعه: جلال ستاری و لاله تقیان
ورود به صفحه مقالات قدیمی
anthropology.ir/old_articles
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست