شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

موزه های بزرگ اتنوگرافی و موزه ی اتنوگرافی ایران: (آذر 1317)


این موضوع را می توان به سه قسمت متمایز نمود.
1- بنیان موزه جدید
2- نمونه هایی چند از انواع موزه های مردم شناسی اروپا
3- چگونگی موزه مردم شناسی ایران
موزه ی جدید یکی از بنگاه های علمی است که در قرن نوزدهم میلادی ایجاد گردیده و اهمیتی به سزا یافته است، پایه ی تشکیلات موزه را به طور کلی می توان مبتنی به دو امر دانست.
اول نهضت آمپیریسم(1) در علوم – دوم جنبش افکار عامه برای نیل به درجات عالیه معلومات. آمپیریسم عبارت از روش تجربی است که بسیار ی از دانشمندان در مطالعات علمی به کار می برند و هر گونه استدلالی را که متکی بر حقایق تجربی نیست برانداخته و آنچه که به تجربه در می آید، آن را صحیح می دانند – در این روش علمی باید هر موضوع را با نظر بی طرفی مورد مطالعه قرار داده احساسات شخصی و مذهبی و به طور کلی هر نوع حب و بغض را فراموش نمود – عالمی که با دیده باریک بین امور را به روش تجربی تحت مداقه در می آورد تمام حقایق در نظرش یکسان بوده و با عشق و کنجکاوی یکنواختی به همه ی آنها می پردازد – این روش تجربی را میتوان به منزله یک نوع ریاضت علمی دانست.
آمپیریسم نخست نسبت به علوم طبیعی به سهولت عملی گردید سپس در امور اجتماعی –فکری- اخلاقی- سیاسی و تاریخ اقوام بشری پدید آمد. چنان که علما از آغاز قرن نوزدهم با فکری باز و آزاد از عقاید کهنه پرستی و خرافات به تحقیقات علمی پرداختند- در اروپا پیش از قرن نوزدهم این روش در میان نبود و میدان علوم وسعتی چندان نداشت مثلا ً تا اواخر قرن هجدهم اسمی از تاریخ عمومی برده نمی شد و تاریخ را منحصر به تاریخ اروپا می دانستند- در قرون وسطی اروپاییان مذهب را عبارت از آیین عیسوی دانسته به سایر مذاهب توجهی مبذول نمی شد- در قرن نوزدهم تاریخ عمومی و علم الادیان و علم الاجتماع و غیره به وجود آمده هر کدام علمی مشخص و حائز اهمیت گردید.
در این روش تحقیقی مطالعه موضوعات کوچک و بزرگ در نظر علما یکسان شده و افق تابان دانش توسعه ی شایانی یافت- از این رو می بینیم که در اثر علوم آمپیریسم افق پهناوری از معلومات جدید در برابر ما نمایان گردیده است که مطالب فوق مربوط به علم مردم شناسی است.
تا آغاز قرن نوزدهم علما توجه خاصی نسبت به جنبه های مختلف زندگانی مادی و معنوی بشر نکرده بودند – حتی حس مطالعه ی تمدن فرهنگ مهم ملل شرقی بین علمای اروپایی دیده نمی شد بلکه با نظر شگفتی بدین تمدن می نگرسیتند و اقوام اولیه نیز هیچ گاه مورد توجه نبودند.
امروز به عکس توجه کاملی نسبت به ایشان به عمل آمده، مطالعات و تحقیقات در این زمینه روز افزون است.
نکته ای که قابل ذکر است این که در اواخر قرن هجدهم موضوع تکامل وارد علوم گردید، به این معنی که مثلا در علوم طبیعی سلسله های مختلف تحولات پیاپی یعنی درجات تکامل را در انواع موجودات مورد نظر قرار دادند. این فکر تکامل در رشته های علوم اخلاقی (مانند تاریخ، علم الادیان، فلسفه، علم الاجتماع، روان شناسی و غیره) نیز مورد استفاده قرار گرفت چنان که مجموعه هایی در این باب تهیه نمودند من جمله در مردم شناسی نیز مجموعه های بزرگ ایجاد گردید که در آنها تکامل بشری را به طرزی مرتب و مدرج( یعنی به ترتیب از قبایل اولیه تا قبایل متمدن) نمایش می دهند- از این جا معلوم می شود که موضوع تکامل در علوم مختلف اهمیت فراوان یافته و در اثر آن نظم و ترتیب در معلومات برقرار شده است.
گذشته از روش تجربی که در فوق ذکر گردید علت دیگر ایجاد موزه، نفوذ افکار توده است. چون عامه مردم اکتفا به معلومات مقدماتی (یعنی خواندن و نوشتن) نکرده و می خواستند به درجات عالیه علوم نایل گردند. از این رو تشکیلات فرهنگی و تربیت عمومی توسعه یافت و برای آن که علوم قابل فهم و فراخور قوه ی ادراک عامه باشد ناچار در آن یک نوع دگرگونی ایجاد نمودند. از این لحاظ نخست علوم صورت جامع و مجملی به خود گرفت ( یعنی تنها آن چه لازم و برای فهم توده  مهم بود انتخاب شده و از جزییات بیهوده صرف نظر گردید.) سپس علوم مجسم و نمایان شد( یعنی قسمت های برجسته آنها را که قابل نمایش بود در یک جا به معرض تماشای عامه گذاردند). بدین ترتیب موزه های جدیدی که علوم در آنها به شکل جامع و در عین حال مرئی و مجسم نشان داده می شود احداث گردید.
خلاصه این که در ابتدای قرن نوزدهم اولا ً هر رشته از علوم به واسطه روش تجربی و تأثیر موضوع تکامل دسته بندی شد ثانیا ً به واسطه نهضت افکار عامه به سوی دانش این دستجات یا مجموعه ها به صورت موزه مبدل گردید.
فرق بین موزه و کلکسیون (مجموعه)
کلکسیون علمی باید حتی المقدورکامل باشد زیرا وجود آن برای مطالعات و تحقیقات علمی نهایت لزوم را دارد. در صورتی که منظور از موزه چنین نیست . موزه برای تماشای برای تماشای عامه ساخته شده و در آن کافی است نمونه های برجسته ای که برای نشان دادن یک حقیقت علمی لازم است به معرض نمایش گذارده شود.
قسمت دوم این سخنرانی چنان که به معرض رسیده راجع است به مطالعه ی نمونه هایی چند از موزه های مردم شناسی اروپا. برای این کار اندکی از چگونگی موزه های هر کشور جداگانه شرح می دهیم.
اگر از ایران مسافرتی به سوی اروپا نماییم در مسیر خود نخستین موزه ی مردم شناسی را در باکویه خواهیم دید. در تفلیس نیز موزه ی مردم شناسی دیگری وجود دارد. اهمیتی که در آن جا به مردم شناسی می دهند روی دو اصل است: یکی دانش پروری و دیگر آن که چون در این سرزمین تنوع زیادی از حیث نژاد و درجه معلومات ساکنین حکم فرما است می کوشند تا مگر این عده ی متنوع را تحت یک ملیت و تمدن در آورده وحدتی بین آنها ایجاد کنند. برای این منظور ن‍ژاد شناسان در جزئیات اخلاق و روش زندگانی اهالی موشکافی کرده آثار و نمونه هایی برجسته از آداب و رسوم آنان را در موزه های مردم شناسی گرد می آورند.
چون از آنجا گذشته به لهستان می رسیم موزه ی مردم شناسی بزرگی در ورشو خواهیم دید- این موزه نمایشگاه کاملی از جزئیات زندگانی لهستانی است- در بوداپست نیز یک موزه مردم شناسی دیده می شود که به همین سبک ساخته شده یعنی در آن آثار برجسته ای از اوضاع گوناگون زندگی و اخلاق روستاییان هنگری به معرض نمایش گذارده شده است- در وین یکی از بزرگ ترین موزه های مردم شناسی عمومی را مشاهده خواهیم کرد که نه فقط نماینده آثار زندگانی و فرهنگ اولیه اطریش بوده بلکه جزئیات تمدن های مختلف بشری نیز در آن جا نمایش داده می شود.
در برلن نیز موزه ی مردم شناسی عمومی وجود دارد. در نورامبرگ که یکی از شهرهای باویر است موزه ی ملی بزرگی یافت می شود که در آن آثار نمونه های برجسته ای از زندگانی قوم ژرمن جمع آوری گردیده است. این موزه سیر تکامل زندگانی ژرمن ها را از ازمنه ی ماقبل تاریخ تا امروز به شکل مدرج و مرتبی نشان می دهد.
در پاریس موزه ی مردم شناسی عمومی به نام «تروکادرو» وجود دارد؛ فعلا مدخل موزه  تروکادرو نمایشگاه بین المللی گردیده است و دیری نمی گذرد که موزه نامبرده به طرز باشکوه و زیباتری ساخته خواهد شد و در آن نمونه ها و آثار ظاهری نژادشناسی را نیز جمع آوری خواهند کرد. و می توان گفت پس از انجام این مقصود موزه تروکادرو بزرگ ترین موزه ی نژاد شناسی و مردم شناسی دنیا خواهد گردید.
در انگلیس موزه های بزرگ مردم شناسی در شهرهای اکسفورد و کامبریج دیده می شود. در لندن نیز موزه ی مشهوری است که برای مطالعات مردم شناسی و مقایسه تمدن ملل مورد استفاده می باشد.
در ایتالیا مخصوصا‌ ً موزه های مردم شناسی بیش از موزه های نژاد شناسی وجود دارد.
قسمت سوم: موزه مردم شناسی ایران و چگونگی آن
اولا ً در موزه ی مردم شناسی ایران باید به خصوص آثار برجسته ای از زندگانی ایرانی به معرض نمایش گذارده شود.
امروز به دلایلی ایجاد موزه های مردم شناسی عمومی یعنی موزه هایی که جنبه های مختلف زندگانی کلیه اقوام روی زمین را نمایش دهد امری دشوار به نظر می رسد.
ثانیا ً در موزه ی مردم شناسی ایران باید آثار و نمونه هایی چند از جزئیات زندگانی افغان ها و قفقازی ها که مجاور ایران هستند وارد نمود.
برای مجسم کردن زندگانی گذشته ایرانی ها در موزه ی مردم شناسی دو نوع اشیاء را باید گرد آورد:
1- آنچه مربوط به گذشته بوده و امروزه نیز هنوز میان دسته های مختلف اقوام این سرزمین وجود دارد. از قبیل بعضی البسه ایلات، افسانه ها و آوازهای عامیانه و مانند آن.
2- آنچه مربوط به گذشته بوده و امروز از میان رفته است- برای این منظور باید به اسناد قدیمی و اشخاص سالخورده مراجعه کرد.
در خاتمه امید است که در آتیه ی نزدیکی بتوانیم در موزه ی مردم شناسی شعبه ای از نژادشناسی را نیز دایر نماییم. البته اگر این منظور عملی گردید موزه ی ایران تمام جنبه های مختلف زندگانی و اخلاق و مردم شناسی ایران ارزشی به سزا خواهد یافت و وسیله مهمی برای پیشرفت جوانان این کشور در شاهراه دانش و معرفت خواهد گردید.
پی نوشت ها:
1-    Empirisme

آموزش و پرورش
نامه های فنی و رسمی وزارت فرهنگ
از انتشارات اداره ی کل نگارش
مدیر مسئول: محیط طباطبایی
سال هشتم، شماره 9، مخصوص مردم شناسی، آذرماه 1317، چاپخانه فردین و برادر-تهران، صفحات 24-28
مجموعه: جلال ستاری و لاله تقیان