سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
گزارشی از نشست بررسی اندیشههای پیر بوردیو از دولت رفاه تا اشرافیت دولتی
روز یکشنبه 211 آبان) در دانشکدهء علوم اجتماعی دانشگاه تهران نشستی توسط انجمن علمی گروه برنامهریزی اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد که عنوان آن «از دولت رفاه تا اشرافیت دولتی: با توجه به اندیشههای پیر بوردیو» بود. در این نشست علیاصغر سعیدی، استاد برنامهریزیدانشگاه تهران; ناصر فکوهی، استاد انسانشناسی دانشگاه تهران و سارا شریعتی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، به بحث و تبادل نظر دربارهء آثار و اندیشههای این جامعهشناس فرانسوی پرداختند. در آغاز این نشست که در تالار ابنخلدون دانشکدهء علوم اجتماعی برگزار شد، یکی از دانشجویان شرحی مختصر از زندگی و آثار پیر بوردیو ارایه کرد که البته شرح او مورد نقد فکوهی قرار گرفت. آن دانشجو، بوردیو را نئومارکسیستی که مخالف دولت رفاه است، معرفی کرد که فکوهی وقتی خواست، سخنان را با عنوان «بازتولید اشرافیت دولتی در دولت ملی» آغاز کند، گفت: «یا نباید اطلاعات داد یا اگر میدهیم، بهتر است اطلاعات درست به مخاطبان بدهیم. بوردیو هرگز نئومارکسیست نبوده و او را به سنت مارکسیستی متعلق دانستن اشتباه و سوء فهم است، کما این که او مخالف دولت رفاه نیز نبوده است و در واقع دولت رفاه را نقد میکند و نه نفی.»
نقد نظام سیاسی
آنچنان که فکوهی تاکید کرد: «از نظر بوردیو دولت رفاه به صورت اتوماتیک در دولت ملی شکل نمیگیرد. او از امتیازاتی که در دولتهای رفاه معاصر به شهروندان داده میشود دفاع میکند. در واقع از این منظر او مخالف دولت رفاه نبوده بلکه مخالف دولت رفاه نئولیبرالی است و همانگونه که گفتم بر این باور است که دولت رفاه از دل دولت ملی بیرون نمیآید، بلکه ناشی از جنبشهای اعتراضی و مدنی شهروندان است.»
در واقع وقتی به شکلگیری دولت رفاه توجه میکنیم اگر از دورهء قرن 19 میلادی و قدرت بیسمارک بگذریم، در شکل معاصر و مدرن آن، دولت رفاه پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد و تا اواخر دههء 70 از شکوفایی خاصی برخوردار بود. از اواسط دههء 70 است که این شیوه از حکومتداری با بحران مواجه میشود.نظریهپردازان دولت رفاه لزوم شکلگیری چنین شیوهای از حکومت را برقراری دو مفهوم ضروری یعنی «شهروندی»و «دولت - ملت» یا به بیان دیگر دولت ملی میدانند. پس وقتی فکوهی میگوید که «بوردیو این موضوع را نفی میکند که دولت رفاه بر آمده از دولت ملی است، معنی آن، این است که بوردیو ضرورت یکی از آن دو مفهوم را برای تشکیل دولت رفاه نقد و نفی میکند.»
استاد انسانشناسی دانشگاه تهران در این باره هم سخن گفت که «بوردیو چندان هم به دموکراسی نپرداخته است. در واقع دموکراسی مسالهء این جامعهشناس فرانسوی نبوده است. به همین دلیل مخالفان و منتقدان بوردیو به این غیردموکراتیکبودن بوردیو خرده گرفتهاند و این مساله را دستاویز نقد بوردیو قرار دادهاند.»
فکوهی در ادامه به اینکه بوردیو از چپ دفاع نمیکرد هم پرداخت. «بوردیو خود را «چپ چپ» میدانست و این با آنچه در فرانسه _«چپ افراطی» شناخته میشود، تفاوت دارد.او بازی احزاب را جدی نمیگرفت و در سال 1981، وقتی جناح چپ در فرانسه مجال مطرح شدن یافت، او از یک دلقک و کمدین، که سیاست را چیزی جز دلقلکبازی نمیدانست، دفاع و در ستاد تبلیغاتی او فعالیت کرد. این کمدین که به تقلید از سیاستمداران میپرداخت «کلوش» نام داشت که با ترور بادیگاردش از صحنهء انتخابات کناره گرفت.»فکوهی به طنز ادامه داد که «گویا کلوش فهمید که سیاسیون شوخی سرشان نمیشود.»«البته نباید فراموش کرد که وقتی جناح چپ در آن دوره پیروز شد و میتران که رییسجمهور شد، عملاً پس از مدت کوتاهی دست به دامن سیاستهای راست شد»، فکوهی این را گفت و ادامه داد: «چنین باب شده که میگویند اگر میخواهید سیاستهای چپ اعمال شود، به راست رای دهید و اگر میخواهید سیاستهای راست اعمال شود، به چپ رای بدهید.»استاد دانشگاه تهران افزود: «دلیل این نحوهء برخورد بوردیو با حوزهء سیاست این بود که حوزهء سیاسی را هم مانند سایر حوزهها با مفاهیمی چون سرمایه، میدان و عادتواره تبیین میکرد. کنشگران در حوزههای مختلف رقابت میکنند تا به امتیازات مطلوب خود دست یابند. انباشت سرمایههای گوناگون از جمله سرمایهء اقتصادی، سرمایهء انسانی، سرمایهء فرهنگی و حتی سرمایهء گاریزماتیک (نمادین) نیازمند رقابت در حوزههای مختلف است.»
فکوهی پیش از پرداختن به مفهوم و ریشههای دولت ملی (دولت - ملت) این موضوع را مورد تاکید قرار داد که «از نظر بوردیو سیستم اجتماعی، سیستم بازتولید قدرت در عرصههای مختلف است.»
«دولت ملی ابداع انقلاب فرانسه بود. طی یک چرخش ساختی، منشأ دولت که تا آن روز طبقهء اشراف یا روحانیون بودند، قدرت مردم قرار گرفت. اصلاً از همین جا بود که مفهوم مردم یا ملت هم شکل گرفت.»
آن چنان که فکوهی میگفت: «دولت ملی ادعای بزرگی داشت و شعارهایی که به صورت موفق به اجرا در نیامد. آزادی، برابری و برادری شعارهایی بود که اگرچه ریشه در انقلاب فرانسه داشت، اما در دولت رفاه پس از جنگ جهانی دوم تا حدودی محقق شد. بوردیو در مقابل این نگاه میگوید که دولت رفاه نتیجهء منطقی و روند سیستماتیک دولت ملی نیست. به زعم وی اصلیترین شعار انقلاب فرانسه و دولت ملی ناشی از آن، این بود که اشرافیت موروثی به شایستهسالاری غیرموروثی تبدیل شود.»
بر اساس سخنان مدیر گروه انسانشناسی دانشگاه تهران نقد بوردیو به این شعارها این است که این شعارها دروغی بیش نبوده و در واقع در حوزهء سیاسی چنین اتفاقی نیفتاده است. حتی اگر بپذیریم که در حوزهء فلسفه سیاسی و از نظر فلسفی شعارهایی مطرح شده اما از نظر تحقق واقعی، چنین نشد. حتی این قضیه که دولت ملی توانسته تحرک اجتماعی بالایی ایجاد کند و به افراد این امکان را بدهد که در هر شرایطی، با فرصتهای برابر در دستیابی به موقعیتها ارتقای سطح دهند نیز توهمی بیش نیست. ناصر فکوهی که حالا پرانتزی باز میکند تا به علی اصغر سعیدی مدیرجلسهای که دیر آمده، خوش آمد بگوید، به بحث «بازتولید اشرافیت دولتی در دولت ملی» میپردازد و این که بوردیو چگونه با تحقیق بر سیستم آموزش دانشگاهی فرانسه، نشان میدهد که در حال حاضر، اشرافیت دولتی در نظام آموزشی بستهء فرانسه بازتولید میشود.فکوهی متذکر شد که «در فرانسه دو سیستم آموزشی وجود دارد. یکی مانند دانشگاههای دولتی ایران است که سیستمی باز و دموکراتیک دارد و افراد میتوانند آزادانه در آن به تحصیل بپردازند. اما دیگرییک سیستم نخبهپرور در نظام آموزشی فرانسه است که یک کنکور سخت و دشوار دارد و شهریههای بسیار سنگینی را نیز دریافت میکنند. برخلاف سیستم اول که تقریباً آیندهء شغلی افراد در آن تضمین شده نیست، در سیستم دوم، افراد فارغالتحصیل جذب بازار کار مطلوبی میشوند.»
به بیان فکوهی «بوردیو روی همه مدرسهء عالی که در سیستم دوم جای میگیرند متمرکز میشود و تاکید میکند که سیستم بازتولید قدرت در این مدارس عالی صورت میگیرد.»
در واقع بوردیو معتقد است که در جامعه، طبقات مختلف اقتصادی و فرهنگی وجود دارند که مدرسه این طبقات را بازتولید میکند. یعنی ساختار جامعه هیچ تغییری نمیکند حتی اگر فرزندان طبقهء محروم نیز بتوانند به تحصیل بپردازند. طبقهء حاکم همچنان به حکومت ادامه میدهد و طبقهء محروم همچنان محروم خواهد بود. مدرسه این امر را با فراهم کردن شرایط مساعد برای طبقهء حاکم و سختگیری و گزینش برای طبقهء محروم و محکوم، به کمک زبان و فرهنگ رایج در خود به عنوان معیار گزینش، انجام میدهد. در نتیجه مدرسه ارزشهای طبقهء بورژوا را مطرح میکند و به این طریق مسیر پیشرفت افراد آن طبقه را هموار میکند. در حالی که دانشآموزان طبقهء محروم را سرکوب کرده و مانع میشود که به رشتههایی که به قدرت ختم میشوند، برسند. مدرسه به صورت نابرابر با دانشآموزان طبقات مختلف اقتصادی و فرهنگی برخورد میکند. در سیستم دوم آموزش عالی بوردیو سه مدرسه را مورد مطالعه قرار میدهد.
«1-مدرسهء عالی مدیریت; 2-مدرسهء عالی تجارت; 3-مدرسهءعالی تربیت مدرس» فکوهی وقتی این سه مدرسهء عالی را معرفی کرد ویژگیهای هر یک را نیز برشمرد و گفت که هریک به بازتولید کدام یک از سرمایهها و قدرتهای حوزههای مختلف میپردازند:
«در مدرسهء عالی مدیریت بیشتر کودکان مدیران عالیرتبهء سیاسی و دولتی درس میخوانند که پس از تحصیل اصولاً به کارهای مدیریتی، حکومتی و دولتی بالا جذب میشوند. در مدرسهء عالی تجارت، بیشتر کودکان مدیران اقتصادی و صاحبان سرمایه تحصیل میکنند که بعد از فراغت از تحصیل به کارهای اقتصادی سودآور روی میآورند. در مدرسهء عالی تربیت مدرس هم بیشتر کودکان اساتید دانشگاه درس میخوانند که پس از تحصیل وارد بازار تدریس میشوند. البته بوردیو تاکید میکند که کودکان سیاستمداران الزاماً سیاستمدار نمیشوند، بلکه در بین این سه گروه (که سه تیپ اشرافی دانشگاهی، اقتصادی و سیاسی را تشکیل میدهند) تحرک بسته وجود دارد و در مجموع ترکیب این سه بخش طبقهء حاکم را شکل میدهد.»
فکوهی در ادامه تاکید کرد که مفهوم مورد نظر بوردیو از طبقهء ربطی به مفهوم طبقه از نظر مارکس ندارد و بیشتر موقعیت شغل اجتماعی را مدنظر دارد:
« که اگر هم دستاوردی به عنوان دولت رفاه مطرح شده نه به واسطهء نتیجهء دولت ملی بلکه حاصل جنبشهای اجتماعی و خواست مردم بوده است.»
پس از سخنان فکوهی، علیاصغر سعیدی، مدیر گروه برنامهریزی دانشگاه تهران که مجری این نشست نیز بود، لزوماً پرداختن به بحث بوردیو و دولت رفاه پرداخت. او سپس توضیح کوتاهی هم داد که با مطرح شدن مباحث جهانی شدن، این موضوعات هم تغییر کرده و امروز میتوان نقدهایی را به این آرا و نظریات وارد دانست.
سعیدی موضوع آموزش را که مورد توجه بوردیو نیز بوده یکی از ارکان اساسی فعالیتهای رفاهی دولت رفاه دانست.
دفاع از جامعهشناسی افشاگر
سارا شریعتی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران هم وقتی خواست سخنان خود را با عنوان «بوردیو علیه وارثان» ایراد کند، قبل از هر چیز، از این مساله سخن گفت که برای شناخت اندیشههای یک اندیشمند بهترین راه خواندن کتابها و تفسیر آرای اوست و اطلاعاتی که فیالمجلس داده میشود و چندان قابل اتکا و استناد نیست.»
شریعتی که فارسی را با لهجهای مشهدی و فرانسوی ادا میکند، از این که «شبح مارکس، لنین، مارکوزه، دریدا، بوردیو و... در فضای آکادمیک ایران در حال پرسه زدن» است انتقاد کرد و متذکر شد که در جامعهشناسی از جایی به بعد باید روی پای خود بلند شویم و یاد بگیریم که طرفدار نباشیم.به زعم سارا شریعتی «باید موقعیت زمانهء خود را تالیف و برای آن نظریهپردازی کنیم. برای این کار نیاز به سنت داریم و نگاه بوردیو در این زمینه نسبتاً کارآمد است.»
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران کار بوردیو را به روایت خود او «جامعهشناسی مخالفخوانی» عنوان و تصریح کرد: «بوردیو میخواست بین نظریهگرایی رادیکال و جزمگرایی پوزیتیویستی راهی جدید بگشاید و بین آرمانگرایی و جامعهگرایی راه سومی معرفی کند. او به تأسی از میشل فوکو [دیگر اندیشمند فرانسوی معاصر با بوردیو] تاکید میکند که برای کار علمی باید خشمگین بود و برای کنترل خشم باید کار علمی کرد.»
شریعتی بوردیو را نوک جزیرهای دانست که «در سنت جامعهشناسی تمامی آن زیر آب رفته است. او از دیکتاتوری واقعیت سربلند بیرون آمد و برای او تفکیک و تمایز بین تقابلهایی چون خیر و شر، فرادستان و فرودستان و... کار علمیاش را مخدوش نمیکرد.»
شریعتی بوردیو را جامعهشناسی معرفی کرد که خود را مورد مطالعهءجامعهشناسی قرار داده است و جامعهشناسی بود که «نه» میگفت. او از خانوادهای فقیر برآمده بود و میخواست وضع خود را در شرایط اجتماعی آن روزگار فرانسه مورد بازشناسی قرار دهد. او از واژگانی استفاده کرد که خاص خودش نبود و مبتنی بر سنت مارکسیستی در جامعهشناسی بود. البته بوردیو مارکسیست نبود. او واژگانی چون هژمونی، مبارزهء طبقاتی در عرصهء فرهنگ، ایدئولوژی، کارکرد پنهان و روششناسی تحقیق را مورد استفاده قرار داد تا به مقصود برسد.» اینکه شریعتی میگفت بوردیو خود را مورد مطالعهءجامعهشناسی قرار میداد، موضوعی است که ژاک دریدا، فیلسوف پستمدرن و دوست بوردیو، یک روز پس از مرگ او در لوموند نوشت: «بوردیو از این جاهطلبی برخوردار بود که تمام میدانهای فعالیت اجتماعی از جمله میدانهای روشنفکرانه و میدان کار خود را مورد مطالعه قرار دهد. این ساخت «فرانقدوار» به گرد یکی از واژگان مورد علاقهء او یعنی «عینی کردن» )Objectiver( (تحلیل عینی و عینی کردن تمام چیزهایی که به ظاهر کاملاً خودانگیخته میآیند) انجام میگرفت و محور اصلی کار او را تشکیل میداد. ما در مورد رویکرد او به حوزهء فلسفی مباحث و اختلافاتی با هم داشتیم، اما در پروژههای مبارزهء اجتماعی اغلب دوش به دوش یکدیگر فعالیت میکردیم به خصوص در دفاع از مهاجران. از جمله این فعالیتهای مشترک میتوانم به تشکیل مجلس (پارلمان) نویسندگان در استراسبورگ در سال 1994 اشاره کنم. از سال 1995 بوردیو به مثابهء یک روشنفکر متعهد، نقشی که همواره بر عهده داشت، در مبارزات اجتماعی مواضع بسیار رادیکالی گرفت که او را تا اندازهای منفرد میکرد. من خود را نسبت به تمام آنچه برای او اهمیت داشت نزدیک احساس میکردم، هر چند رفتارهای ما یکسان نبود و روشهای برخوردمان با مسایل متفاوت بود. اما باید بگویم که با رفتن او من یک دوست و یک شاهد بینظیر را از دست دادم.
شریعتی این موضوع را هم نقل کرد که در یک مراسم بزرگداشت که برای بوردیو ترتیب داده بودند، او با صراحت گفت که بزرگداشت گرفتن شکل آکادمیک تدفین افراد است.
«او مدافع جامعهشناسی انتقادی بود و از جامعهشناسی افشاگرانه دفاع میکرد. بوردیو جامعه را مانند یک خانواده میدید که اسرار خانوادگی پنهانی دارد و دوست ندارد که این اسرار افشا شود. جامعهشناسی پوزیتیویستی تنها به ظاهر توجه میکند، اما جامعهشناسی نقاد به دنبال افشای اسرار این خانواده است. به این صورت جامعهشناس مزاحم است. او با چنین رویکردی به سراغ نهادهای آموزشی و آکادمیک رفت تا ماهیت پنهان سرمایهداری را افشا کند.»
شریعتی اینها را گفت و ادامه داد: «این ایده که استعدادها به ارث میرسد و همیشه وارثانی هستند که براساس مرده ریگی که به آنها رسیده موقعیت اجتماعی مسلط را کسب میکنند، همواره مورد غفلت واقع شده است و در مقابل از اینکه استعداد یک امر اکتسابی است دفاع شده، اما این یک توهم است.»
پس از سارا شریعتی، سعیدی به بحرانهای دولت رفاه و انتقاداتی که وارد شده اشاره کرد و ادامهءجلسه را به پرسش و پاسخ بین سخنران و مخاطبان اختصاص داد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست