سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

زندگی و اندیشه ی لوکوربوزیه(3)



      زندگی و اندیشه ی لوکوربوزیه(3)
زینب جوادی نیا

بخش سوم و نهایی
■ معرفی طراحی شهرهای :
_  چندیگره (شاندیگار) 1951 تا 1965
ساخت شهری کاملاً جدید، آرزویی است که هر شخص نوگرایی در سر می پروراند. لوکوربوزیه در 1951 به این آرزو رسید و تا پایان عمر خود (1965) سرگرم آن بود. پس از امضای موافقت نامه ی سال 1947 میان هند و پاکستان ، ایالت پنجاب بین دو کشور تقسیم شد و لاهور پایتخت این ایالت در پاکستان باختری قرار گرفت. دولت پنجاب شرقی با مسئله ی تنظیم امور ایالت و رسیدگی به وضع پناهندگان روبرو شد و انتخاب شهری به عنوان پایتخت پنجاب هند در دستور کار قرار گرفت. در آغاز شهرهای موجود بررسی شد اما هر کدام به دلیلی پذیرفته نشد، سپس بر آن شدند تا شهر جدیدی را بسازند، دولت مرکزی نیز از این تصمیم پشتیبانی کرد و نهرو این شهر را نماد آزادی هند و رهایی از سنت های گذشته و بیانگر سرنوشت آینده ی ملت خواند.
طراحی شهری چندیگره {تلفظ فرانسوی – شاندیگار} با همکاری جین درو، مکسول فرای و پسر عمو و شریک سابق لوکوربوزیه_ پیرژانره_ انجام پذیرفت.
البته هندوستان در سده ی بیستم تجربیات فراوانی در ساخت شهرهای جدید داشت. سبک حاکم بر دهلی کلاسی سیستی بود و لوکوربوزیه کوشید تا از عظمت گرایی طرح ساختمان های دهلی نو استفاده نموده، آن را در قالب فرم های نوگرایانه طراحی نماید. پافشاری دولت هند بر بهره گیری از فرم های بومی، به مذاقش خوش نمی آمد و حتی یک بار به نهرو گفته بود که : «اساساً در دنیای امروز که شما ماشین، شلوار و دموکراسی را پذیرفته اید، سبک بومی چه جایگاهی دارد؟». اما سرانجام ناگزیر شد که برای توجیه طرح هایش، آنها را الهام گرفته از زندگی و معماری هندی قلمداد کند.
نقشه ی شهر به علت شتاب در آغاز کار جاده سازی، در شش هفته طراحی شد. این شهر برای 150000 نفر جمعیت پیش بینی شده بود که تا 500000 نفر امکان گسترش داشت و 3/1 جمعیت آن را می باید کارمندان ادارات تشکیل دهند. دولت متعهد شده بود که ساختمان های عمومی و خانه های کارمندان، یعنی بخش مهمی از شهر را بسازد. طراحان بر پایه ی برنامه ای دقیق قاعدتاً توانایی کنترل روند کار _ از کارهای شهرسازی تا آخرین جزییات معماری _ را داشتند (بنه ولو، ج 2 ، 1384 : 113)
شاندیگار براساس تئوری «هفت راه» لوکوربوزیه_ که گونه ای سلسله مراتب شمرده می شود _ شکل گرفته است. شبکه ای از راه های تندور _ راه های درجه یک، دو و سه _ شهر را در زاویه های قائمه قطع کرد و شطرنجی از بخش های بزرگ مستطیل شکل بوجود آورده اند. هر کدام از این بخش ها که نزدیک به صد هکتار بودند، می باید یکی از کاست های اجتماعی هند را در خود جای می داد، برای این کار، 13 گونه مسکن متفاوت طراحی شده بود. از میان هر بخش نوار سبز وسیعی گذر می کرد که نه تنها مجموعه های مسکونی هر بخش را به دو قسمت تقسیم می نمود، بلکه اتصالی شمالی جنوبی بین بخش ها نیز پدید می آورد.
خدمات تجاری و همگانی شهر به صورت مشترک به گرد راههای 4 (تجاری) شکل گرفته بود. از این محورهای شرقی _ غربی تجاری راه های 5 و 6 جدا شده که تا ورودی خانه ها ادامه می یابد. درراستای نوارهای سبز نیز راههای 7 قرار دارند که دسترسی پیاده به خدمات آموزشی و اوقات فراغت را تأمین می نماید.
محدوده ی دولتی در شمال شهر و در محله ای ویژه پیشنهاد شده است. در این بخش، ساختمان های اداری _ که در آن همه ی وزارتخانه ها تجمع یافته اند _ کاخ استاندارد، مجلس و کاخ دادگستری، در فضایی باز که با تپه ماهور، آب نماها، درختکاری و عناصر نمادین آراسته شده اند، قرار دارد.
با آنکه ادعا می شد که جزئیات در همه ی ابعاد مجموعه و با دقت تمام حل شده است، اما توجه اصلی لوکوربوزیه، به مسائل صوری و کالبدی محیط بود و ترجیح می داد تا بر داده های همبستگی مانند اقلیم تکیه کند و نه بر مسائل متغیری چون روابط اجتماعی. لوکوربوزیه در این طرح دنیایی از فرم های شاید شگفت انگیز را به شهرنشینان این استفاده کنندگان ساده، ارائه می دهد. (بنه ولو، ج 2، 1384 : 120)
اما به رغم کیفیت مناسب تک بناها، کیفیت مجموعه با شکست روبرو شد. لوکوربوزیه در طرح این شهر که به عنوان نماد هندوستان نوین طراحی شد، جهشی به آینده می دید. در کشوری که بیشتر مردمش ناگزیر بودند پیاده راه بروند. شهری مناسب خودرو طراحی نمود. حتی شخصیت قدرتمندی همچون لوکوربوزیه نتوانست انگاره هایش را با واقعیت هندوستان همساز کند.
- برازیلیا (1956 تا 1963)
در سال 1945 برزیل برای مدتی کوتاه به دموکراسی دست یافت و می خواست تا با ساخت یک شهر، به این تحول خود، نمادی کالبدی بخشد.
بر پایه ی قانون اساسی 1946، مقرر شد تا پایتخت از ریودوژانیرو به بامواره مرکزی انتقال یابد. در میانه دهه پنجاه، به اسکار نیمایر به عنوان معمار و لوچیوکوستا به عنوان شهرساز، وظیفه ی برنامه ریزی و طراحی سبک پایتخت جدید به نام برازیلیا داده شد. شهر جدید در درونبوم برزیل و 960 کیلومتری شمال باختری ریودوژانیرو، در سرزمین های کم جمعیت ساخته می شد. این تصمیم، جزئی از یک برنامه ی گسترده برای جابه جایی بخشی از جمعیت و اقتصاد کشور از کرانه  اقیانوس اطلس به سرزمین های داخلی، به شمار می آمد. نقل مکان قدرت سیاسی برای آغاز این روند، گریزناپذیر می نمود و شهرجدید می باید از آغاز، نماد این برنامه باشد.( بنه و لو، 1384 : 104)
این شهر می باید برای500 هزارنفر طراحی می شد، برازیلیا میان سال های 1956 تا 63میلادی طراحی و ساخته شد.
نقشه ی شهر برای القای توسعه و بهنگام بودن، شکل نمادین یک هواپیما را به خود گرفت. در دماغه، بدنه و بال های این هواپیما، عملکردهای مختلف جانمایی شد، در دماغه، ادارات حکومت مرکزی، در بدنه، ادارات و در بال های مناطق مسکونی. (65: 1995 وTietz).
طرح شهر روی نقشه یک صلیب ساده است که از تقاطع دو بزرگراه 4 تا 10 باند پدید آمده است. محور شرقی _ غربی آن 2200 متر طول و 350 متر عرض دارد که همه ی ساختمانهای همگانی برای ادارات، ورزش، ارتش، هتل ها، و تئاتر را در بر دارد و اوج خود را درمیدان «سه قوه» با ساختمانهای 38 طبقه ی اداری، کاسه ساختمان کنگره و گنبد مجلس سنا، دادگاه و وزارت امور خارجه و یک کلیسای جامع نشان داده است.
محور دیگری که عمود بر محور شرقی _ غربی ایجاد شده است، 14 کیلومتر طول دارد که آمد و شد بیرونی _ داد و ستد با مناطق اطراف _ را بر عهده دارد. مناطق مسکونی در قالب «سوپر محله» های بسیار وسیعی که طراحی آن می باید به گونه ای هماهنگی انجام پذیرد، در اطراف محور شمالی _ جنوبی قرار داشت. کوستا اعتقاد داشت که سوپر محله نباید تفکیک پذیر باشد و زمین را نباید بصورت قطعه، بلکه بصورت قطعه هایی متناسب و همراه با پروانه ساختمانی فروخت. بهای این قطعه ها به خدمات و جایگاهشان بستگی دارد. این شیوه قاعدتاً موانع برنامه ریزی را از سر راه بر می دارد. بهتر است پیش از فروش زمین پروژه ی واحدی طراحی شود، اما هیچ مانعی برای مالکان قطعه های مختلف، برای ارائه ی پروژه خود به سازمان برنامه ریزی، وجود ندارد. (بنه و لو، 1384 : 105)
پیشنهاد کوستا و نیمایر برای محله ها، ساخت بلوک های مسکونی 5 تا 6 طبقه با حجم های ساده و فضاهای میانی وسیع سبز بود.
طرح شهر برازیلیا از تقارن خواهی و عظمت گرایی خاص نیمایر سرچشمه گرفته است. هر چند در آغاز از این طرح تجلیل شد، اما در طول زمان نشان داد که طرحی شکست خورده و خلاف واقعیت است. برای نمونه، نیمایر حجم های زیبایی را طراحی کرده است. اما به شرایط آب و هوایی برزیل میانی هیچ گونه توجهی نداشته است. شهر هواپیما شکل برازیلیا، همچون آهن ربایی روستاییان برزیلی را در پیرامون خود گرد آورده و حلقه ای از حلبی آبادهای رسمی و غیر رسمی را با جمعیتی نزدیک به دو میلیون نفر، در پیرامون خودشکل داده است. این موضوع مشکلاتی حل نشدنی در تأمین خدمات و تجهیزات شهری برازیلیا که برای یک چهارم این جمعیت برنامه ریزی شده بود، پدید آورده است. (65 : 1998، Tietz).
در نمونه ی برازیلیا می توان شکست شهرسازی مدرن را به خوبی مشاهده کرد. هرچند این طرح در طراحی مسکن موفق بود، اما حتی نتوانست به ادعای خود که طرح مجموعه خردگرایانه می باشد، وفادار بماند. در نظام ارتباطی خردگرایانه آن می باید مسافت های بیش از 2 کیلومتر را با پای پیاده طی کرد و در صورت عدم تمایل به پیاده رفتن این مسیر، می باید مسافتی ده کیلومتری را رانندگی نمود.
اندیشه ی خردگرایانه حاکم بر طرح و برنامه ریزی این شهر، نه تنها توجهی به شرایط مکان نداشته است، بلکه به سنت های کشور نیز پشت کرده است. در فضاهای پهنه بندی شده ی این شهر، امکان هیچ گونه زندگی شهری وجود ندارد و عملاً بجای ایجاد یک شهر زنده، به مجموعه ای از ساختمان های تندیس گونه با نظمی خاص برخورد می کنیم. افزون بر آن، به رغم وجود فضاهای بسیار باز موجود، فضایی مناسب گردهمایی و تعامل اجتماعی بوجود نیامده است و از آنجا که هر سانتیمتر از زمین این شهر برنامه ریزی شده است، سه چهارم مردم در حلبی آبادهای پیرامون آن زندگی می کنند.
ایجاد شهری کاملاً جدید_ بجای گسترش شهر موجود_ باعث شد تا تداوم زندگی، به خاطر بی گذشته بودن شهر، آینده ی قابل پیش بینی ای نیز برای خود نداشته باشد. ( 67 : 1998 ، Tietz).

بررسی دیدگاه های منتقدان لوکوربوزیه:
در این قسمت دیدگاههای نظریه پردازانی که به خصوص در حوزه ی شهر سازی تفکرات لوکوربوزیه را مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند، بیان می شود.
نقد لوئیس مامفرد بر آراء لوکوربوزیه:
لوئیس مامفرد، منتقد معماری، طراح شهر و تاریخ نگار فرهنگی امریکایی که در جستجوی عوامل تاثیر گذار بر زندگی شهری بود و پدیده های فناورانه ای که در حال رشد و نمو بود را بررسی می کرد، در دیدگاههای خود درباره ی معماری و شهر سازی بر نگرش ها و فعالیت های کسانی چون لوکوربوزیه انتقاد می کرد. وی لوکوربوزیه را به خاطر تحمیل شرایطی که ساکنان شهر ناچار بودند به سختی خود را با آن همساز کنند، محکوم می کرد، تا جایی که پروژه ی مجموعه ی مسکونی مارسی اثر لوکوربوزیه را «حماقت مارسی» می نامید.
مامفرد فضای شهری را فضای اجتماعی تعریف می کرد که هویت آن در همخوانی با هدف های انسانی و اصول زیبا شناختی معنا پیدا می کرد. بر این پایه وی از فضاهایی چون میدان و خیابان که مطابق با اصول زیبا شناختی و نه معیارهای فنی_ عملکردی، و عامل ایجاد روابط اجتماعی باشند به عنوان فضاهای انسانی نام می برد و جاهایی چون اتوبان ها را فضاهای ضد انسانی می دانست. (پاکزاد، 1386: 405)
نقد جین جیکوبز بر آراء لوکوربوزیه:
در رویکرد جیکوبز به عنوان منتقد امریکایی، با نوعی ستایش شهرهای بزرگ و زندگی متنوع و فراوانی درونی آنها رو برو می شویم که به صورتی شگفت انگیز قدرت انتقادی خود را در ارتباط با مشکلات و اشکال بیمار گونه ی این شهرها از دست می دهد.
دیدگاه جیکوبز آنجا که به نقد از زندگی کسل کننده و افسرده ساز حومه های شهرهای بزرگ می پردازد و انفعال و یکنواختی را در حیات شهرهای کوچک به باد حمله می گیرد قابل تامل است، اما این دیدگاه در تمایل یک بعدی به شهرهای بزرگ تا اندازه ای سطحی نگر می نماید. مثال بارز در این مورد تحلیل وی درباره ی فضاهای سبز است. زمانی که او از پارک ها سخن می گوید با در نظر گرفتن آنها به نوعی همچون تداوم طبیعت درون شهر، آنها را مکان های اصلی بزهکاری تعریف می کند و بستر مناسب برای انحرافات اجتماعی جوانان و «تخریب کننده ی» بافت شهری توصیف می کند و با زیر سوال بردن دیدگاههای هووارد و لوکوربوزیه علیه مجتمع های مسکونی چنین می گوید:
«شهرسازان باغ شهر با نفرتی که از خیابان دارند تصور می کردند که برای جبران مراقبتی که در خیابان وجود دارد ساختن محوطه های داخلی در مجموعه های مسکونی برای بچه ها کفایت می کند. این سیاست بعدها بوسیله ی هواداران «شهر درخشان» پی گرفته شد. ناروا بودن این راه حل در همه جا و هر جایی که به اجرا درآمده است این است که بعد از شش سالگی، هیچ کودکی با داشتن اندکی شخصیت با اشتیاق و میل کامل نمی پذیرد که در محوطه ی داخلی این چنین کسل کننده ای باقی بماند.بسیاری برآنند که هر چه زودتر از آن فرار کنند.» (فکوهی،1383: 207)
نقد سرگئی چرمایف بر آراء لوکوربوزیه:
سرگئی چرمایف به نقد پارکشهر لوکوربوزیه پرداخته است. او باور دارد که مردم پس از سرخوردگی از حومه ها، شروع به ساختن فضاهای شبه روستایی در شهرها می کنند، به گونه ای که سبزه زارهای پراکنده پدیدار می شوند. این سبزه زارها نه به آن اندازه گستره دارند که بتوان آنها را پارک شمرد و نه به اندازه ای کوچک هستند که واجد صمیمیت و دنجی یک باغ خصوصی باشند. «همه چیز به همه کس تعلق دارد و نتیجه آن می شود که نه چیزی از آن کسی است و نه کسی می تواند از چیزی بهره و لذت ببرد. زمین ها به بهانه ی ایجاد فضای سبز به هدر می روند و بدتر آنکه به هدف معینی هم اختصاص نمی یابند» چرمایف مخالفت خود را با این روندها ابراز کرده و برای زندگی آدمیان فضای میان ساختمان ها را به اندازه ی خود آنها مهم می دانست. (پاکزاد، 1386: 306)
چرمایف باور داشت که مطالعه ی کالبد شهر نشینی باید در دو لایه سامان یابد :
 1/ باید انواع بیشمار آزموده ها به عرصه هایی با کالبد و ذات آشکار آورده شود که اجزای آنها به دقت معین شده است.
2/ این عرصه های جدا شده باید به نسبت شدت تاثیر شان بر یکدیگر و بر حسب مقدار و کیفیتشان در درجه های متفاوت جای گیرند.
 در این نظریه یعنی جدایی عرصه های امور گوناگون و اختصاص دادن هر کدام به فعالیتی خاص، او به ستایش«شهر درخشان » لوکوربوزیه می پردازد. (پاکزاد، 1386: 310)
نقد اشپرای رگن بر آراء لوکوربوزیه:
اشپرای رگن، معمار، برنامه ریز، نویسنده و منتقدی است که درباره ی مقیاس طراحی می نویسد :« در طراحی افزون بر شیوه های معمول اندازه گیری، روش دیگری نیز وجود دارد که به اندازه اندازه گیری با اینچ، فوت، یارد و متر، صریح و روشن نیست و آن، توجه به مقیاس انسانی در رابطه ی میان عناصر محیط و همچنین رابطه محیط با مردم می باشد. موضوع، حفظ و نگهداری موارد در ارتباط با یکدیگر و نیز با مردم است»
مقیاس در طراحی شهری، کیفیتی است که شهرها را برای انسان قابل درک می سازد و اجزاء را در زمینه ای یکسان نگه می دارد به باور او مقیاس در طراحی شهری را نمی توان با معیارهای خطی ارزیابی نمود اما می توان شاخص هایی را تعریف کرد که « احساس مقیاس » را پدید آورند. او سیستم مدولار لوکوربوزیه را سامانه ای می داند که هم به مقیاس و هم به مدول در معماری و طراحی شهری توجه دارد. از دید اشپرای رگن سیستم مدولار شاخصی است که انسان را درون یک سیستم دارای ریتم، هماهنگی و تناسبی ظریف در نظر می گیرد. او باور دارد که سیستم مدولار لوکوربوزیه می تواند درباره ی یک شهر نیز مانند یک ساختمان بهره برداری شود، لذا او در جستجوی معیار مناسبی برای ایجاد احساس مقیاس در طراحی شهری از معیار «پیاده روی» نام   می برد(پاکزاد، 1386: صص 328-327)
نقد رابرت ونتوری بر آراء لوکوربوزیه:
ونتوری، منتقد و مخالف معماری کاملاً کارکرد گرا و طراحی های معماران نوگرا و متعصب بود. او در کتاب پیچیدگی و تناقص با حمله به ساده انگاری معماران و شهرسازان معاصر خود، نه تنها بر بودن تناقض و پیچیدگی در مسائل شهری و در همه مقیاس ها تاکید دارد بلکه از آن استقبال نیز می کند او به دنبال پدید آوردن تغییری بنیادین در رویکردهای موجود بوده و همین مساله باعث حمله نوگرایان و طرفداران لوکوربوزیه به او شده است. ونتوری رویکرد لوکوربوزیه را ناکافی، ناقص و ساده انگارانه دانسته، لوکوربوزیه به معماری نسبتاً تشریفاتی و مجلل سبک بوزار معترض بود و غیر مردمی بودن آن را ثابت کرد و نتیجه گرفت که برای مردمی کردن شرایط نه تنها نور، هوا و فضای سبز می باید برای همه به شیوه ای عادلانه تامین گردد، بلکه از پرداختن به حشو و زاید در معماری نیز باید پرهیز کرد. ونتوری هنگامی که نظریه های نوگرایانه لوکوربوزیه و هم اندیشان او در عمل پیاده شده با پذیرش جنبه های مثبت نوگرایی به ریشه یابی مشکلات معماری و شهر سازی زمان خود پرداخته، او کمبودها و خطاهای فکری و عملی برخاسته از رویکرد نوگرایان را آشکار می کند. عواملی که باعث شده تا هنر، معماری و شهرسازی، به حرفه هایی «نخبه پسندانه» تبدیل و دستاوردهای آن برای مردم ناخوشایند شود.(پاکزاد، 1386: 359)
او نشان می دهد که کلی گویی های لوکوربوزیه و بی توجهی وی به ظرافت ها، به فراموش شدن تفاوت ها، انکار پیچیدگی و تناقض های موجود در جامعه، شهر و ساختمان و به ساده انگاری ای انجامیده است که هنر و معماری را برای شهروندان به موضوعی انتزاعی و ناملموس تبدیل کرده. وی بر خلاف لوکوربوزیه معمار و شهرساز را قهرمان رهایی بخش انسان نمی پندارد، بلکه به فروتنی بیشتر اندرز می دهد. (پاکزاد، 1386: 360)
نقد ادموندبیکن بر آراء لوکوربوزیه:
بنابر اندیشه های بیکن، طراحی باید بر پایه ی شکل زمین انجام می گیرد نه اینکه مانند (شهر درخشان) لوکوربوزیه ساختمان ها از قید زمین آزاد شوند و بصورت تک بناهای جدا از هم در بستر زمین شکل گیرند. از دید او شهر باید بگونه ای باشد که شهروند در هر دم از زمان احساس درستی از جایگاه مکانی خود داشته باشد. (پاکزاد، 1386: 415)
نقد چارلز جنکس بر آراء لوکوربوزیه:
جنکس از اینکه نمی تواند لوکوربوزیه را در قالب معینی ارزیابی کند شکایت دارد و می نویسد که معلوم نیست باید آثار او را منطق گرایانه به شمار آورد یا شاعرانه. لوکوربوزیه در کتاب خود به نام به جانب معماری چنین می نویسد:
«سنگ را به کار می برید، از چوب و بتن استفاده می کنید و از این مصالح، خانه ها و کاخ ها می سازید؛ صرف به کارگیری این مصالح ساختن و یا ساختمان است. طبیعی است کار شما باید مبتکرانه باشد اما ناگهان کار شما قلب مرا می لرزاند، کار شما نیکوست. من به شعف می آیم و می گویم: این کار زیباست. این است آنچه می تواند معماری به شمار آید. هنر به صحنه وارد می شود. در خانه من همه چیز به خوبی کار می کند....))
با آنکه لوکوربوزیه در بیان خویش تا اندازه ای به اصطلاح سانتیمانتال است اما در همین سطور، نکته ای که باعث شگفتی و پرسش جنکز شده است را به خوبی پاسخ می گوید این نوشته روشن می کند که کار لوکوربوزیه هم منطق گراست و هم شاعرانه. (مزینی، 1386: صص 76 و 75)
نقد پست مدرن ها بر شهرهای لوکوربوزیه:
در دهه ی 50 دو شهر مهم بر اساس عقاید لوکوربوزیه طراحی و احداث شد. لوکوربوزیه برای طراحی شهر چندیگار از جدیدترین ضوابط شهر سازی و معماری مدرن که عمدتاً خود او مسئول تبیین آنها بود استفاده کرد. یک مرکز اداری و وسیع برای استقرار ساختمان ایالتی و تعدادی محلات مسکونی در اطراف آن به علاوه خیابان های عریض، پارک های وسیع و مغازه های بزرگ برای این شهر در نظر گرفته شد. شهر دیگری به نام برازیلیا به عنوان پایتخت جدید کشور برزیل در سال 1957 توسط لوچیوکوستا طراحی شد. معمار معروف دیگر برزیلی به نام اسکار نیمایر بسیاری از ساختمان های مدرن این شهر را طراحی کرد. این شهر نیز با توجه به عقاید مطرح شده توسط لوکوربوزیه طراحی شد. نیمایر خود با لوکوربوزیه برای طراحی ساختمان وزارت آموزش برزیل در سال 1936 همکاری کرده بود. شهر همانند شکل یک هواپیما طراحی شده بود که در محور وسط بخش اداری و در دوبال آن محلات مسکونی قرار داشت. اتوبان های عریض از وسط کل مجموعه عبور کرده و قسمت های مختلف آن را به هم مرتبط می کرد. همانند اشکال کشیده شده ی لوکوربوزیه از شهر آینده، برازیلیا با توجه به حمل و نقل و برای تسهیل حرکت اتومبیل طراحی شد. آنچه که در این شهر دیده نمی شود توجه به عابر پیاده و مقیاس انسانی است که در بین ساختمان های مکعب شکل مدرن این شهر با فواصل بسیار زیاد بین آنها گم می باشد. این دو شهر به عنوان نماد شهر سازی مدرن طی دو دهه 60-70 میلادی توسط نظریه پردازان معماری پست مدرن مانند رابرت و نچوری، چارلز جنکز و برنت برولین مورد انتقاد شدید قرار گرفت. آنها این شهرها را غیر انسانی و فاقد هر گونه هویت تاریخی و فرهنگی معرفی کردند.(قبادیان، 1382: 80-75)
نقد برنت برولین بر آراء لوکوربوزیه:
برنت برولین در کتاب شکست معماری مدرن به روش طراحی معماری و شهرسازی مدرن و خصوصاً آنچه که لوکوربوزیه در طرح شهر چندیگار هند انجام داد انتقاد تند و گزنده ای کرد. به نظر برولین، لوکوربوزیه طراحی این شهر و ساختمان های آن را کاملاً بر طبق الگوهای موسوم در اروپای مرفه اجرا کرد که به کلی متفاوت از آن چیزی است که اهالی فقیر و هندو مذهب هند با آن آشنایی دارند. (قبادیان،  106 :1382)




سخن آخر :
لوکوربوزیه بر این باور بود که معماری باید از مواد و مصالح جدید مانند فولاد، بتن آرمه، و تکنیک های جدید ساخت و ساز استفاده نماید. این معماری می باید عقلانی باشد و نظم ریاضی گونه ای را نشان بدهد. این معماری می باید قوانین کلی و جهانشمول یعنی اصول حاکم بر دنیای ما را آشکار سازد. (پاکزاد، 1386 : 370).
لوکوربوزیه معماری انسان گرا بود. او برای حل مشکلات شهرهای زمان خود به این نتیجه می رسد که: «برای پاسخ دادن به مسائل دشواری که زمان در برابرمان نهاده _ یعنی مسائل مربوط به تأسیسات جامعه_ تنها یک راه پذیرفتنی وجود دارد، راهی که مسائل را به ریشه های حقیقی آن خواهد کشاند؛ این راه انسان نام دارد»
او برای حل ریشه ای معضل نوشت : « بنابراین باید به دنبال ایجاد تعادلی بین انسان و محیط او برویم» (لوکوربوزیه، 1354 : 33)
لوکوربوزیه از انسان و محیط، برداشت افلاطونی داشت؛ او در واقع با انسان های پیرامون خود و نیازهای واقعی شان که در قالب زمان و مکان مطرح می شود کاری نداشت، بلکه برای او شناخت حقیقی و راستین در صورت های مثالی محض، ازلی و مطلق نهفته بود که می توان با کمک قوای ذهنی و مغز خود بدان نایل آمد.
وقتی لوکوربوزیه از انسان سخن می گوید، منظورش یک «صورت مثالی» است. او به دنبال آرمان هایی بود که بتواند در خدمت «صورت مثالی» قرار گیرد. او به دنبال راه حل هایی بود که بتواند پاسخگویی ذات انسان و«انسانیت» باشد. برداشت او از محیط نیز ناخودآگاه محیط طبیعی بود و محیط مصنوع را تصنعی می دانست. او از خود پرسید : «ما از کدام انسان و کدام محیط صحبت می کنیم ؟ از انسانی که عمیقاً به دست مصنوعات قرن ها تمدن، تغییر یافته و بویژه با صد سال تمدن ماشینی، اعصاب خود را به گونه ی وحشتناکی از دست داده است؟ از محیطی که شلوغی وسایل مکانیکی آن را متلاطم ساخته و حتی برخی اوقات صحنه ای پر از وهم و هذیان پدید می آورد؟» و بی درنگ پاسخ داد : « ما نه از آن انسان سخن می گوییم و نه از آن محیط. در این ساعات دگرگونی ها، باید به اصول و قوانین انسانی و محیط برگشت؛ به شهر، به منزله ی یک سازمان زیستی با ارزش های روانی و جسمانی خود، و به محیط به مانند آنچه که اساس آن را تشکیل می دهد، یعنی طبیعت ... باید قانون طبیعت را دریافت، باید انسان و محیط او را مطالعه کرد، یعنی جوهر و سرشت انسان و ژرفای طبیعت را کاوید» (لوکوربوزیه،1382 : 34)
از دیدگاه لوکوربوزیه نیازهای مادی و معنوی انسان در سراسر دنیا یکسان بوده و از این رو ، انسان موجودی جهانی است. به این ترتیب پاسخ های ارائه شده در برابر نیاز وی نیزیکسان هستند، او تنها به جنبه ی بیولوژیک یا زیست شناسانه ی انسان توجه داشت و می کوشید تا نیازهای فیزیولوژیک انسان را برآورده سازد: « انسان به منزله ی جزئی از جهان هستی است و برای اینکه هماهنگی حاکم باشد، باید در فعالیت های معنوی همان قانونی وجود داشته باشد که در آثار طبیعت موجود است. باید آثار انسانی و آثار طبیعی با هم پیوند بخورند. طبیعت آموزش های بی پایان می دهد، تظاهر زندگی در طبیعت است، همان زندگی ای که زیست شناسی، قوانین مربوط به آن را گردآوری می کند. همه ی چیزها در طبیعت دارای زایش، رشد، شکوفایی و افول می باشند» (لوکوربوزیه، 1354 : 34) او سپس ادامه می دهد : « اصطلاح «زیست شناسی» درباره ی معماری و شهرسازی واقعاً مناسب است. در این اصطلاح، ویژگی معماری و شهرسازی زنده خلاصه می گردد. زیست شناسی تعیین کننده ی پلان و مقاطع ساختمان هاست. حجم آنها را تنظیم می کند و به گونه ی مناسبی پاسخگوی وظایف مختلف آنهاست. زیست شناسی تضمین کننده ی انعطاف پذیری و هماهنگی آمد و شد است. زندگی از درون به بیرون رشد می کند، گسترش می یابد و به سوی نور و روشنایی باز می شود، معماری و شهرسازی نیز با همین قانون یگانه به جلو می روند، یعنی از درون به بیرون؛ و این قانون، معیار و ظابطه ی سخت ما در داوری هاست. در نتیجه، ساختمان عبارت از مجموعه ای از اجزای به هم پیوسته، برای رسیدن به هدفهایی سودمند است. این اجزا اعضایی را تشکیل می دهند که همانند اندام یک موجود زنده به هم پیوسته اند. وحدتی که در طبیعت و در انسان موجود است به مانند قانونی است که به آثار انسانی زندگی می بخشد؛ همین که این قانون درک و پذیرفته شود، بقایای انگلی دیگر حق ادامه ی زندگی نخواهند داشت. نوسازی یک قانون ذاتی جریان طبیعت است» (لوکوربوزیه، 1354: 34)
لوکوربوزیه انسان و جامعه را پدیده ای ایستا ندانسته، بلکه آن را دستخوش تغییر و تحول نیز می دانست. او به تأثیر محیط بر انسان و معماری آگاه بود، اما رشد و پیشرفت جامعه را خطی می انگاشت و باور داشت که همه ی جوامع می باید از مرحله ی صنعتی گذر کنند. به همین خاطر محور توجه او، انسان و جامعه ی صنعتی بود. به بیانی دیگر اندیشه ی او بسیار اروپا محور است : «این قوانین زیست شناسی، این عطف دایمی به زندگی که می تواند به اشیای مادی، مانند حجمهای ساختمانی و یا خیابان بندی های شهر روح بدهد، در زندگی اجتماعی نیز پیدا می شود.))
کتابنامه ( فارسی ) :
_ بیکر، جفری هوارد،(1386)، لوکوربوزیه : تجزیه و تحلیل فرم، ترجمه رضا افهمی._تهران : سبحان نور
_ برولین، برنت سی،(1383)، معماری زمینه گرا(سازگاری ساختمان های جدید با قدیم )، ترجمه راضیه رضازاده ._ اصفهان : خاک
_ پاکزاد، جهانشاه،(1386)، سیر اندیشه ها در شهرسازی. _ تهران : شرکت عمران شهرهای جدید
_ پاپلی یزدی و رجبی سناجردی، محمد حسین و حسین،(1382)، نظریه های شهر و پیرامون._ تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها ( سمت )
_ چرمایف، سرگئی ایوان،(1353)، عرصه های زندگی خصوصی و جمعی ، ترجمه منوچهر مزینی ._ تهران : دانشگاه تهران
_ چینگ ، فرانسیس دی .کی،(1379)، معماری ( فرم ، فضا و نظم )، ترجمه محمد احمدی نژاد._ اصفهان : خاک
_ سیف الدینی، فرانک،(1386)، فرهنگ واژگان برنامه ریزی شهری و منطقه ای، انتشارات دانشگاه شیراز
_ ساوینا ، جوزف،(1355)، مفاهیم مجسمه وارد در معماری لوکوربوزیه، مجله هندومعماری، ش 51
_ شاطریان، رضا، (1386)، آشنایی با فرم و فضا در معماری ._ تهران : تورنگ ، چاپ اول
_ فکوهی ، ناصر، (1383)، انسان شناسی شهری . _ تهران : نشر نی
_ قبادیان ، وحید،(1382 )، مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب ._ تهران : دفتر پژوهش های فرهنگی
_ کان ، جان لوئیس،(1386)، لوکوربوزیه، ترجمه زهرا رضوی ._ تهران : انتشارات گنج هنر
_ کهون، لارنس،(1381)، متن هایی برگزیده از مدرنیسم تاپست مدرنیسم، ویراستار فارسی : عبدالکریم رشیدیان، ویراستار متن : رامین کریمیان ._ تهران : نشر نی
_ کالینز، پیتر،(1375)، تاریخ تئوری معماری( دگرگونی آرمانها در معماری مدرن )، ترجمه حسین حسن پور ._ تهران : نشر قطره
_ گروتر، یورگ کورت،(1386)، زیبایی شناسی در معماری، ترجمه جهانشاه پاکزاد وعبدالرضا همایون ._ تهران : دانشگاه شهید بهشتی
_ گیدیون، زیگفرید،(1374)، فضا ، زمان و معماری( رشد یک سنت جدید )، ترجمه منوچهر مزینی ._ تهران : بنگاه ترجمه و نشر کتاب
_ لنگ، جان،(1381)، آفرینش نظریه معماری: نقش علوم رفتاری در طراحی محیط، ترجمه علیرضا عینی فر ._ تهران : دانشگاه تهران
_ لوکوربوزیه، (1386)، معماری نوین( نگرشی نو به معماری )، ترجمه مجتبی دولتخواه، انتشارات ملائک، چاپ اول
_ لوکوربوزیه، (1354)، چگونه به شهرسازی بیندیشیم، ترجمه محمد تقی کارستی ._ تهران : امیرکبیر
_ لوکوربوزیه، (1382)، منشور آتن( چهارمین کنگره بین المللی معماری مدرن )، معرفی و برگردان : محمد منصور فلامکی ._ تهران : نشر فضا
_ محمد زاده تیتانکلو، حمیده (1379)، « منشور آتن و 2000 ، دو نقطه عطف در اندیشه های شهرسازی قرن 20 » فصلنامه مدیریت شهری ، انتشارات سازمان شهرداری های کشور ، س 1 ، ش 1
_ مزینی، منوچهر،( 1386) ، از زمان و معماری ._ تهران : شهیدی
_ نیلوفری، پرویز،(1363)، باغهای ایرانی( پردیس ها و باغ های بزرگ وزیبای ایران زمین )، انتشارات جهاد دانشگاهی



کتابنامه ( انگلیسی ) :

- Andre klapmann (2000 ) , Le Corbusier : L Homme , publisher : slatkine

- Boesiger , willy (1970) , Le corbousier : Last works .- New york : Frederick A. Prager          

- Birklaser boston lnc and Le Corbusier (1923 ) , une petite Maison , Princeton Architectural press

- Brooks , Allen (1999) , Le corbusier s formative , university of Chicago press

- Collectif , Le corbusier ,Moments Biographiques : XIVe Renconters , publisher : villette

- Caroline Maniaque , Le corbusier Etles Maisons Jaoul . piajets ET Fabrique , publisher : PICARD

- Charles edouard jeanneret –Gris (1980) , The Madular 1 and 2 : a Harmoniaus measure to the Human scale universally Applicable to Architecture and Mechanics , Harrvard university press .

- Chiambretto , Bruno , ( 1988) , Le Corbusier a cap – Martin , publisher : parentheses

- Collectif (1991) , Le crobusier : et la nature : IIIe Rencontre de la foundation hecerbusier .- paris : viLLeTTe

- De franclieu , francaise (1982) , Le corbusier sketchbooks vol .2 , 19500
-1954 , edition : Facsimile Reprint , publisher : MIT press , cumber land , R hode Island , USA

- De la Fuente , Gullermo Jullian and Eardley , Anthony , (1975) , Atelier rue de serves 35 : an exhibition of project sketches and notes from Le corbusier to Guillermo jullian de la fuente while working in the Atelier

- Debarah Gans (1999) , Le Corbusier : Daris –chandigarh Princeton Architectural press

- Evenson . Norma (1969) , Le corbusier : The machine and the Grenel design .- New york

- Gans , Deborah (2006) , The lecorbusier Guide , Princeton Architectral press

- Gearge H. Marcus , Lecorbusier (2000) , Le corbosier : Inside the Machine for living , Monacelli press

- Goodman and Le corbusier (2007) , Toward an Architecture, Translated by John and introduction by Jean houis cohen , publisher : J .paul Getty Trust publications
 
- Holm Ivan (2006) Ideas and belifes in Architecture and industrial design : How attitudes , orentions and unde liyng assumption shop the build wnvironment.

- Hashim sarkis (2002) , Le corbusier : Venice haspit(case series) , prestel USA

- Jeannerrt Gris (1981) , Le Corbusier sketbooks volume , publisher : MIT press , Cambridge , Massachuse tts

- Kennth Frampton , (2001) , Lecorbusier ( world of art) , publisher : Thames Hundson

- Le Corbusier between 1959 and 1965, college of Architecture in collaboration with the university of , Dublisher : University of ketucky press

- Le Corbusier,(1986),Towards A new Architecture.- New york: Dover publications,INC

- Le Corbusier (1973),The Athens charter , Translated from the French by Anthony Bardley .- New york : Grossman.

- Le crobusier (1960) ,Creation Is a patient search , Traslated from the French by James palmer .- New york : prager.

- Le vorbusier(1951), Le Modulor ,English Translation by peter de Francia and Anna Bostock , The Nodulor.- Cambridge, Mass : MIT press .

- Le corbosier (1934),haville radieuse,English Translation by Pamela knight and Eleanor Levieux ,The Radiant city.- New york : arion press .

- Le Corbusier (1925) , Urbanism ,English Translation by F.Etchells, The city of Tamorrow and its planning.- Landon :Architectural press.

- Le Corbusier (1923) ,vers une arch : TecTure ,English Translation by F.Etchells ,Towards a new architectur .- New york: preger.
 
- Le Corbusier (1973) ,verlzg fur Architektur Artemis Zurich z.Alflege .

- Le Corbusier (1964) , Feststellungen zu Architectur and stadtebaa.-Berlin

- Le Corbusier (1980), Der Modulor , Stuttgart

- Le Corbusier (2006) , conferences De Rio , Publisher : Flammario  

- Le Corbusier (1969) ,Au sblick auf eine Architectur , Berlin

- Lamarche –vadel , Bernard (1994) , carmelo zagari , publisher : ha Difference

- Le Corbusier , hetters a charles L Eplattenier , edition Etoblie , presentee Et Annotee par Marie –Jeanne Dumont , publisher : LiNTeAu

- Le Corbusier (1928) , une maison , un palais : a ha Recherche Dune unite Architecturale .- paris : cresamlcie

- Le Corbusier , courent De Le Corbusier (un) , publisher : MINUIT

- Le corbusier (1970) , Le corbusier , complete Architectural works , publisher : Thames and Hudson

- Le Corbusier (1981) , Le Corbusier : selected Drawings , publisher : Rizzoli

- Le crobusier (1971) , haoking at city planning .- New york Grossman publishers

- Le Corbusier (2004) , The Modulor and Madulor2 , Princeton Architectural press

- Le Corbusier (2001) , como concebir El urbanismo , publisher : ediciones infinito

- Le Corbusier (1987) , Le Corbusier : architect of the century , publisher : Arts council of Great Britain

- Le Corbusier (1967) , The Radiant city .- New york : The orion press

- Le Corbusier , (1988) , Aorcraft : The new vision , publisher : univers press / st Martins press

- Le Corbusier (1943) , Le Corbusier : Talks with students .- France : Princeton Architectural press

- Le Corbusier (1987) , The city of Tomorrow and its planning , Translator : Frederick Etchells , publisher : Dover publications

- Le Corbusier (1987) , The Decorative Art of Today , Translated by james Dunnett , publisher . MIT press

- Le Corbusier , Le corbusier before Le corbusier : Applied Arts , Architecture , painting and photography , editor : Stanislaus von moos , publisher : yale university press

- Le Corbusier (2002) , Le Corbusier – choix de hetteres , editor : Jan Jenger , publisher : Princeton Architectural press

- Le Corbusier (1987) , Journey toeast , editor : Ivan zaknic , publisher : MIT press

- Le carbusier (1961) . Mensaje a has Estudiantes de Arquitecture , publisher : Ediciones infinito , Buenas Aires

- Le Corbusier (1977) , The Modular ; aharmanious measure to humanscale , universally applicable to arch : tecture and mechnics , publisher : MIT

- Le Corbusier (2007) , une petite maison . Franzo sisch , Deutsch , English

- Le Corbusier (1999) , L At Decararif D Aujourd Hui publisher . Flcmmarion

- Le Corbusier and institute Francais (1987) , corburapar , publisher : P. Mardaga , Bruxelles

- Le Corbusier , sur hes Quatres Routes , publisher : Gonthier

- Le Corbusier (1981 ) carnets .- paris : Herscher / Dessain et Toira

- Le corbusier (1992) , constrction Des villes : genese et devenir sun ouvrage ecritde 1910 -1915 et laisse inacheve par charles edouard janneret – Gris , dit lecorbusier , publisher : L Age d Homme , hausanne , Switzerland
 
- Le Corbusier (1991 ) , precisions : on the present state of Architecture and city planning with an American prologue , a Brazilian corollary fallowd by The Tempreature of paris and Atmosphere of Moscow , publisher : MIT press

- Le Corbusier (2005) , una pequene casa , publisher : edicions infinito

- Le Corbusier (1973) . The Attens charter , Intraduction by jean Giraudoux , Publisher : Grossman

- Le Corbusier , (1987) , The decorative Art of Today .- lanson : The Architectural press

- Le Corbusier (2001) , he carbusier – 3v. ciudad futuro Mensaje , urban , publisher : ediciones infinito

-  Le Corbusier (1994) , Urbanisme , Publisher : editions flammarion

- Le carbusier (2001) , La Ciudad del future , publisher : ediciones infinito
- Le corbusier (1968) , The nusery schools , publisher : The orion press

- Le Corbusier (1987) , Rencontres Arec he Corbusier , edit : Pierre Madaga , publisher : foundation he Corbusier ( Galerie Des princes)

- Le Corbusier , (1960) , My work .- Landon The Architectural press

-Le Corbusier (1982) , The Le Corbusier Archive  .- New york and paris : Garland Publishing in collaboration with the foundation he Corbusier

- Le Corbusier (1960) , precisions sur un Etat present Del L Architecture Et DeLurbanisme , Publisher : Editions Vincent Freal ETcie

- Le Corbusier (2000) , case del Homber , La , publisher : Apostrofe

- Le Corbusier (2000) , cuando Las catedrales Eran Blancas , publisher : Apostrofe

- Le Corbusier (1993) , principiosde urbanismo , publisher : Editorial Planeta – De Agostini
 
- Le Corbusier (1970) , Lecorbusier ; as Artist , as writer , publisher : Editions du Griffon , Neuchatel

- Le Corbusier (1948) , New world of space .- New york : Reynal and Hit chcock

- Le cobusier (1953) , The Marseilles block , Translated by Geuffrey Sainsbury from the French Lunite D Habitation De Marseille .- Landon : The harvill press

- Le Corbusier (1967) , The radianty city : elements of a doctrine of urbanism to be used as the basis of our machine –age civilization , publisher : Faber handon

- Le Corbusier (1957) , The chapel at Ranchamp , Publisher : Prager

- Mardges Bacon (2001) Lecorbusier in America , MIT press

- Pirre jaly (1987) , he Corbusier a paris : essai sur une esthetique de architecture , publisher : La Manu fucture yon

- Ragot –Gilles (1996) , Lecorbusier , in , Encyclopedia universalis , CD –Rom.

- Spreiregen , paal ,(1965), The Architecture of Towns and cities , the American Institute of Architects.
 
- Tzanis , Alexander , Ed(1986) , (Drawings from the Le crobusier orchive : villas , public Buildings , Ranncamp , Architectural design profile Go , publisher : Architectural design

-T zonis , Alexander (2002) , Lecorbusier : The poetics of Machine and Metapher , universe Books

- William HR curtis (1994) , Lecorbusier : Ideas and froms

- Zorz ; Renzo , (1986) , Le Corbusier , pittar E scutore , publisher : Italy , MILANO : MUSEO CORRER , OLIVETTI






منابع :
- بنه و لو، لئونارد، (1384)، تاریخ معماری مدرن 1 و 2، ترجمه علی محمد سادات افسری._ تهران : مرکز انتشارات دانشگاهی
- بیکر، جفری هوارد (1386)، لوکوربوزیه : تجزیه وتحلیل فرم، ترجمه رضا افهمی. _ تهران : سبحان نور
- پاپلی یزدی و رجبی سناجردی، محمد حسین و حسین، (1382)، نظریه های شهر و پیرامون._تهران : سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت)
- پاکزاد، جهانشاه، (1386)، سیراندیشه ها در شهر سازی (1). _تهران : شرکت عمران شهرهای جدید
- سیف الدینی، فرانک (1368)، فرهنگ واژگان برنامه ریزی شهری و منطقه ای، انتشارات دانشگاه شیراز
- فکوهی، ناصر (1383)، انسان شناسی شهری ._ تهران : نشر نی
- قبادیان، وحید (1386)، مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب. _ تهران : دفتر پژوهش های فرهنگی
- کان، جان _ لوئیس، (1386)، لوکوربوزیه، ترجمه زهرا رضوی ._ تهران : انتشارات گنج هنر.
- کالینز، پیتر (1375)، تاریخ تئوری معماری (دگرگونی آرمان ها در معماری مدرن)، ترجمه حسین حسن پور ._ تهران: نشر قطره
- گروتر، یورگ کورت، (1386)، زیباشناسی در معماری، ترجمه جهانشاه پاکزاد و عبدالرضا همایون . _ تهران : دانشگاه شهید بهشتی ، چاپ چهارم
- گیدیون، زیگفرید (1374)، فضا _ زمان و معماری (رشد یک سنت جدید)، ترجمه منوچهر مزینی ._تهران : بنگاه ترجمه و نشر کتاب
- لوکوربوزیه، (1382)، منشور آتن (چهارمین کنگره بین المللی معماری مدرن) معرفی و برگردان : محمد منصور فلامکی . _ تهران : نشر فضا
- لوکوربوزیه، (1381)، به سوی یک معماری جدید، ترجمه ی عبدالکریم رشیدیان، مجموعه مقالات متن های برگزیده از مدرنیسم تا پست مدرنیسم ._ تهران : نشر نی
- لوکوربوزیه، (1354) ، چگونه به مسائل شهرسازی بیندیشیم، ترجمه محمد تقی کابتی . _ تهران : نشر سپهر
- مزینی، منوچهر (1386)، از زمان و معماری . _ تهران : شهیدی
- محمدزاده تیتکانلو، حمیده، (1379)، منشورآتن و 2000 (دونقطه ی عطف در اندیشه های شهرسازی قرن 20، فصلنامه مدیریت شهری، انتشارات سازمان شهرداری های کشور، سال 1، شماره1.
- Tietz, Jugen, (1998) ،Geschichte der – Architektur des 20 jahrhunderts,konemann verlag,Hongkong,koln

ضمائم:

( زندگی و کار لوکوربوزیه ) :
1887 : شارل _ ادوارد ژانره در 6 اکتبر در خیابان در لاسر ، شماره 38 در لاشاودفون سویس به دنیا می آید. پدرش جورج _ ادواردژانره _ گریس (1926- 1885) مینا کار و ساعت ساز و کوهنورد بود. مادرش ماریه شارلوت _آمیلی پره (1960 _ 1860) یک پیانیست تازه کار بود.
1902: او وارد مدرسه ی هنرهای تزئینی در لاشاودفون در کلاس های حکاکی می شود.
1905 : او در رشته های پیشرفته معرفی شده توسط شارل لپلاتنیه (1946- 1874) شرکت می کند.
1906: با رنه چاپلاز (1976- 1881) خانه فالت در لاشاودفون را می سازد. با جکومت، ویلای استرموز در همان شهر را در سال 1908 به پایان می رسانند.
1907 : او بعد از اتمام مطالعات با مجسمه ساز لئون پرین (1978 – 1886) به ایتالیا سفر می کند، بنابراین 6 ماه در وین می ماند.
1908 : در مارس در شرکت معماری آگوست پره (1954 – 1874) در پاریس کار می کند، جایی که به مدت 14 ماه در آنجاست. طی این مدت او از موزه های پاریس، روین وله هارو دیدن می کند.
1910: ژانره روی پروژه های آژلیزدآرت رویز کار می کند. ا.و در مدرسه ی هنر برای مطالعه هنرهای تزئینی، در آلمان از اکتبر 1910 تا مارس 1911 درس می خواند و به عنوان نقشه کش در اتاق کارپیتر بهرنز (1940- 1886) در نیوبا بلبرک کار می کند. او مقاله ای را در مونیخ می نویسد و ویلیام ریتر نویسنده (1955- 1867) را ملاقات می کند.
1911 : در شرکت مورخ هنری آگوست کلپستین (1951- 1885) «سفر به شرق» را شروع می کند. مقالات او در روزنامه چاپ می شوند.
1912 : او در «بخش جدید» مدرسه ی هنری لاشاودفون کار می کند و دکوراتور داخلی و معمار در خیابان ناما روز شماره 54 است. او اثاثیه و ویلای ژانره _ پره در لاشاودفون و ویلای فاور حکومت در لاک در سویس را می سازد و مقاله ای چاپ می کند.
1913 : او مجموعه ای از طراحی هایش به نام «زبان سنگ» را درزوریخ به نمایش می گذارد.
1914 : او به آلاسکا، لورین و ورینهلند سفر می کند و از نمایشگاه ور کبوند در کالجن دیدن می کند. با مکس دوبویس ژانره به ساختمان های بتن مسلح و سیستم «دومینو» علاقه مند می شود. او در داخل و شهر باغ لس کرتز در لاشاودفون کار می کند.
1915: او روی ویلای آلماج کار نمی کند او داخل ساختمان برای هرمان و ارنست آلبرت دتیچیم را طراحی می کند.
1916 : ژانره در لاشاودفون سینما اسکالا و ویلای شوب را می سازد.
1917 : او در پاریس خانه های کشتار در گالوی و خانه کارگران در سینت نیکولاس آلیرمونت را طراحی می کند. او یک برج آب در بوسوناک، گیرودن در جنوب غربی فرانسه می سازد. او به خیابان جاکوب شماره 20 نقل مکان می کند و اولین اتاق کارش در خیابان ریود بلوزنس شماره 13 را افتتاح می کند.
1918 : ژانره با ازن فان نقاش (1966- 1886) مقاله ای می نویسد. اولین نقاشی اش را می کشد. در دسامبر او و ازن فان گالری توماس در پاریس کارهای خود را به نمایش می گذارند.
1919: او وپل درم شاعر (1951-1888)، ازن فان و ژانره اسم مستعار «لوکوربوزیه» را انتخاب می کند و خانه «سیتوهان» را طراحی می کند.
1921 : او با ازن فان به رم می رود.
1922: لوکوربوزیه در سالن آتونم «ویلای معاصر» را به نمایش می گذارد و پروژه ویلاها را طراحی می کند. ویلای بنسوس در واکرسون فرانسه را می سازد. او دفتری در خیابان دآستونگ شماره 29 را با پسر عمویش پیر ژانره (1967- 1896) افتتاح می کنند، آنها تا سال 1940 با هم کار می کنند.
1923: او مقاله ای چاپ می کند. ویلای «للاکم)) در ژنو در سال 1925 را برای والدینش می سازد. در پاریس اتاق کار ازن فان و ویلای لاروچ ژانره را می سازد.
1924 : او دفتری در خیابان ریو در سرو شماره 35 در سنیت جرمن دس پرس واقع در پاریس افتتاح می کند. خانه های لیچیز میتچینوف و تزئین در بلوچ _ سرسین را می سازد. خانه های کارگران در پاساک برای هنری فروگز صنعت گرا (1974 – 1879) را می سازد.
1925: او در نمایشگاه بین المللی پاریس در پاویلون «لسپری نوو» دیامورای «شهر معاصر» و پلان ویژن را به نمایش می گذارد. با ازن فان مقاله هایی چاپ می کند.
1926: جورج _ ادوارد ژانره _ گریس در 11 آوریل فوت می کند. لوکوربوزیه خانه کوک در بلوجن – سر- سین و کلیسایی ویلای سنت دمونیز در گراچز که در سال 1928 کامل شد، کار می کند. مقاله ای چاپ می کند اجازه داچتر برای ساخت دو خانه ونیسهاوف سایدلبرگ دراشتوتگارت را می گیرد. «5 نکته برای معماری جدید» (1927) را می نویسد.
1927: پروژه او برای مسابقه مرکز لیگ ملی در ژنو رد می شود. او مقاله ای در سال 1928 چاپ می کند.
1928: لوکوربوزیه اجازه ساخت ساختمان سنترسیوس در مسکو را که در سال 1936 کامل شد، می گیرد. تأسیس کنگره های بین المللی مدرن (CIAM ) در لاساراز، و دکانتن، سوئیس و یک سکوی جدید برای آن را می گیرد.
1929: او به آفریقای جنوبی سفر می کند. سخنرانی می کند و در سال 1930 مقاله چاپ می کند. خانه های مسکونی فولادی ارزان و سالن آتونم را طراحی شده برای شارلوت پیراند و پیرژانره را به نمایش می گذارد.
1930: لوکوربوزیه در 19 سپتامبر شهروند فرانسوی می شود. در 18 دسامبر در پاریس با یانه گیلس (1957-1892) ازدواج می کند. او پلان و ویلا طراحی می کند. در پاریس روی پاویلون سوئیسی سیتی درفیوج برای ارتش کار می کند. ویلی بوسیچر و اسکار استرونوف اولین کتاب هشت جلدی خود را چاپ می کنند.
1931: او ویلای ساوا در پواسی را برای هان دموندروت، حامی CIAM تمام می کند. یک خانه در لپارتفت نزدیک تولون می سازد. در مارس در الجیرز سخنرانی می کند و شهرهایی برای مزاب طراحی می کند. طراحی های مجله ای را تأسیس می کند.
1932: او پلان ابوس را ارائه می دهد. طرح او برای قصر اتحاد جماهیر شوروی در مسکو رد می شود. او برای ادموند وانر صنعت گرا ژنوی ساختمان کلارک با سازه تمام فولادی را می سازد.
1933: طرح او برای ساختمان هایی در زوریخ و پروژه مسکونی دارای تراس در اوچینا نامشخص می ماند و پلاتهایی برای آندروپ، ژنو و استکلهم می کشد. لوکوربوزیه در آتن در CIAM با موضوع شهر کارکردی شرکت می کند.
1934: لوکوربوزیه آپارتمانی در نانگسرات کولی در پاریس می سازد و آن را با اتاق کارش یکی می کند او FLAT در تورین و شهرهای جدید را ملاقات می کند.
1935: او خانه ای برای آلبین پیرون در لس مترو خانه آخر هفته در لاسل سنیت – کلود می سازد. او مقاله ای منتشر می کند. پروژه طراحی شهری برای زلین ولی در مورویا چکسلواکی را مطرح می کند. برای اولین بار به آمریکا می رود و مقاله ای در سال 1937 چاپ می کند.
1936: او به ریو بر می گردد و با لوسیو گوستاو در گروه وزارت سلامت و آموزش که در سال 1944 کامل شد، کار می کند. او پلانی برای ساخت بلوک 6 در پاریس می کشد. او اتاق کاری در حومه پایتخت فرانسوی می سازد.
1937: و بالئون هانر کار می کند او بعد از کار روی پروژه کرلمن باستین و مرکز «زیبایی شناسی معاصر» در پورت میلوت در پاریس در سال 1937 در نمایشگاه بین المللی پاریس در پاویلون «لس تمپل تواواکس» کار می کند. او در CIAM با موضوع «خانه سازی و آسایش» شرکت می کند.
1938: او روی یک آسمان خراش در الجیرز کار می کند. مقاله هایی چاپ می کند. پروژه او برای «مربع بزرگ» و برای بازسازی پل سنت کلاد در بلوچ سوریسین نامشخص است.
1940: وزیر فرانسوی به او اجازه ساخت یک کارخانه را آپاسون را می دهد. دفتر او در ژوئن بسته می شود. (لوکوربوزیه و پیرژانره) لوکوربوزیه به ازن می رود، در جایی که برای پلان کارخانه و خانه هایی در لینزامن و سیستم مدرسه با جین پرو کار می کند. او به مجسمه سازی علاقمند می شود.
1941: لوکوربوزیه در ژانویه برای زندگی به ویچی می رود، جایی که با دولت مارشال پتن دوستانی پیدا می کند. دومی کمیسیون کمیته ای برای مطالعات خانه سازی را می گیرد. او مقاله ای چاپ می کند.
1942: لوکوربوزیه در جولای پیچی را ترک می کند. او مقاله ای چاپ می کند.
1943: لوکوربوزیه مقاله ای چاپ می کند.
1944: لوکوربوزیه پس از آزادی که در کمیته طراحی شهری معماران ملی فونت شرکت می کند. اداره ریو سروس در آگوست دوباره باز می شود.
1945: او پلان ساخت دوباره برای سینت دای و لرج لاپالیس را طراحی می کند. مقاله ای چاپ می کند و برای دومین بار به آمریکا می رود.
1946: طراحی هایی برای یونت دهبیشن انجام می دهد. با برتون کابینت ساز ژوزف ساونیا اولین مجسمه های خود را درست می کند و مقاله ای چاپ می کند.
1947: ایالات متحده او را به عنوان حرفه ای برای ساختمان کمیته اداره ای در نیویورک انتخاب می کند طراحی های والاس هاریسون از نظرات لوکوربوزیه قرض گرفته شد.
1948: او برای ادوارد تروین یک عمارت در لاسنیت بروم طراحی می کند و پروژه ساختمان در لاپلاتا، آرژانتین را شروع می کند. او کاریکاتور می کشد.
1949: او در پلان توسعه بوگوتا کار می کند. او خانه های تعطیلات راک و روب در روکروبون – کپ مارتین را طراحی می کند.
1950 : لوکوربوزیه اولین جلد کتاب «مدولار» خود را چاپ می کند. دولت هند با طراحی شهر شاندی گار به او اعتماد می کند. او مقاله ای چاپ می کند.
1951: او طرح جامع برای شاندی گار و ساختمان های دولتی را می کشد. او سیستم «مدولار» را در میلان ترینال با موضوع «تقسیم تناسب» برگزار می کند.
1952: یونیت دهبیشن در مارسلیز در 14 اکتبر افتتاح می شد. لوکوربوزیه برای استفاده شخصی خود یک خانه کوچک در راکوبرن – کپ مارتین می سازد. او کارخانه داورل در سینت دای را کامل می کند. پلاهایی برای قصر دولتی در شاندی گار که بعداً ممنوع شد، می سازد.
1954: او ساختمانی برای شرکت صاحب آسیاب در احمد آباد هند طراحی می کند کار روی خانه دبرسیل براساس طرح لوسیوکرستو را در پاریس شروع می کند. او مقاله ای چاپ می کند.
1956: او در احمد آباد خانه شودهان را کامل می کند. مقاله ای در سال 1956- 1922 می نویسد.
1957 : او موزه ملی هنر غربی در توکیو که در سال 1959 کامل شد را طراحی می کند. همسر او یانه در 5 اکتبر در پاریس فوت کرد.
1958 : او ساخت دبیرخانه را در شاندی گار تمام کرد. او در نمایشگان بین المللی در بروسل پاویلون فیلیپس را نمایش داد. او یونیت دهبیشن را می سازد. و درمسابقه ای برای مرکز شهر شرکت می کند.
1959: کمیسیون دانشگاه ملی هاروارد برای طراحی مرکز نجاری هنرهای بصری که در سال 1962 کامل شد، از او خواست که طراحی کند.
1960: ماری – شارلوت – امیلی ژانره در 15 فوریه فوت می کند. عمارت دومینکان در لاتورت طراحی لوکوربوزیه در سال 1953 در اکتبر شروع می شود. او مقاله ای چاپ می کند.
1961: او یونیت دهبیشن بری ان فورت را می سازد. او هتل و مرکز سایت ایستگاه قطار ارسی را در پاریس می سازد.
1962 : میسی د آرت مدرن در پاریس در زندگی لوکوربوزیه برگزار می شود. هیدی وبر از معمار خواست که پاولین در زوریخ که در سال 1967 کامل شد را بسازد.
1964 : او یک مرکز معماری برای اولیوتی در رهوی ایتالیا، مرکز کنفرانس استاسبرگ و سفارت فرانسه در برسیلی را طراحی می کند. آندره مارلوکس وزیر فرهنگ از او خواست که «موزه قرن بیستم» را در ننتره بسازد. لوکوربوزیه طراحی بیمارستانی در ونیز را به عهده داشت.
1965: او مرکز فرهنگی فرمینی و یونیت دهبیشن در سال 1968 را کامل می کند. او روی کلیسای سنت پره را با جو ابرین کامل می کند. لوکوربوزیه در 27 آگوست در راکوروب – کپ مارتین فوت می کند. آندره مارلوکس به معمار با تشییع جنازه در کورت کاره در 1 سپتامبر احترام می گذارد.


برای مشاهده برخی از آثار لوکوربوزیه در زیر کلیک کنید:

 

پیوستاندازه
5363.doc281 KB


همچنین مشاهده کنید