سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
قدسیان اندوهگین (2) مساله رنج در تشیع
اديان و مسأله رنج: همانطور كه قبلاً هم ذكر شد، مهمترين منبع برای حل مسأله رنج (ناآگاهي، دردها و تناقضهاي اخلاقي)، اديان و نظام نمادهاي مقدس است. به تعبير ديگر گفتمانهاي ديني با توجه به ويژگيهاي درونيشان عمدهترين و كهن ترين پاسخها را به مسأله رنج دادهاند. این پاسخ ها در یک طیف قرار دارند، از یکسو، زندگی امری رنج آور تلقی شده و دستور به طرد و نفی آن داده می شود، و از سوی دیگر زندگی امری رنج آور است، لذا باید سعی کرد به حداکثر خوشی و تفریح و شادمانی دست یافت. البته عموما پاسخ های ادیان به سمت وجه اول این طیف متایل بوده اند. در طي تاريخ و با توجه به ويژگيهاي ساختار اجتماعي و فرهنگي جوامع مختلف، اين پاسخ تنوع و تحول خاص خود را داشتهاند. از نظر مردم ابتدائي، رنج و آزردگي علل گوناگوني دارد، ممكن است علتش جادويي باشد كه دشمن به كار بسته است، يا بر اثر شكستن يكي از محرمات يا به علت ورود به حريمي ممنوع و خطرناك يا بر اثر خشم يكي از خدايان و يا گاهي ناشي از اراده خدايان بديها و يا هنگامي كه هر احتمال ديگري باطل مينمايد، از مشيت يا غضب ايزد برين ناشي شده باشد. انسانهاي ابتدائي و ساير گروههاي انساني نميتوانند تصور كنند كه مصيبتي بيسبب و به خودي خود حاصل شده باشد. از نظرشان رنج شان رنج يا از خطاي خود شخص حتي در حين يك عمل عبادي ناشي شده است يا از بدخواهي ديگران، به هر حال هميشه در پس هر محنت و رنجي، خطايي نهفته است و يا حداقل علتي (الياده، 1378: 8-107).
در مجموع اديان ابتدائي با توسل به جادو، خشم خدايان طبيعت و يا ارواح اجداد مورد پرستش و يا اراده خدايان بديها، مسأله شر را حل ميكردهاند. اما نكته اصلي در تاريخ رنج در اديان بالاخص در حوزه شرقي و منطقه سواحل مديترانه و بين النهرين، وجود يك كهن الگوي نخستين بوده كه ميتوانسته به آلام و رنجهاي انسانها مفهوم و واقعيت بخشد و در عين حال آنها را بصورت امري طبيعي و به هنجار درآورد. اين نمونه نخستين در اسطور تموز ديده ميشود. رنجهاي تموز و قيام او از ميان مردگان از يكسو نمونهاي بوده براي مصايبي كه بعدها به ايزدان ديگر نيز نسبت داده شد و از سوي ديگر بيانگر اين واقعيت است كه همه ساله اين ماجراي دردناك توسط شاه مملكت تقليد و تكرار ميِشده است.
سوگواريها و شادمانيهاي دسته جمعي كه هر سال به ياد بود مصايب، مرگ و احياي مجدد تموز بر پا ميشد، تأثير عميقی در ذهن انسانهاي مشرق زمين داشته و دارد، و اهميت آن بيش از همه به اين خاطر بوده كه مصايب تموز براي هر يك از افراد، خاصيت تسلي بخشي داشته و براي آنها، هر رنجي را با يادآوري اسطوره تموز و رنج او ميشد تحمل كرد. نكته بسيار مهم اين اسطوره براي مقاله حاضر در اينست كه ماجراي تموز رنج هاي مردان صالح و پارسايان را توجيه ميكرد. مطابق افسانه تموز، اين ايزد كه اغلب خدا و با عناوين صالح و معصوم ياد شده، بيگناه دچار رنج شد. در حقش اهانت روا داشته، خوارش كردند و... . خاطره اين اسطوره تسلي بخش كه مصايب خدا و اهل خدا را بازگو ميكرد، مدت درازي در ذهن مردم مشرق بجاي مانده است (ناس 1388: 121-8).
در ادیان غیر ابراهیمی، دو مذهب جین و بودیسم، بیش از همه به مقوله رنج پرداخته اند. این دو مذهب، زندگی را امری رنج آو دانسته اند، بودیسم مهمترین و اولین مساله خودش ار رنج و واقعیت آن در زندگی می داند. این دو مذهب، با همه تفاوت هایی که دارند، سعی کرده اند که پاسخی برای زندگی و رنج پیدا کنند. مذهب جین، گاه در حالت افراطی به نفی زندگی می پردازد، و بودیسم، سعی می کند مواجهه ای متعادل تر با رنج داشته باشد. بودا رنج را با نفی زندگی حل نمی کند، بلکه با نفی تعلقات زندگی حل می کند. به همین سبب در بودیسم اولیه و در آموزه های بودا، باید از هرآنچه که تعلق به زندگی و امور آن را برای انسان ایجاد می کند، پرهیز کرد. به دلیل همین تعلقات است که از دست دادن آنها موجب اصلی رنج می شود. در نهایت رهایی از زندگی به مثابه امری رنج آور را، رسیدن به نیروانا یا فنای در حقیقت می داند (در این زمینه ر.ک. هاردی، 1385 و دورانت، 1385).
تلاشهاي اديان باستانی براي حل مسأله رنج در اديان الهي نيز ادامه پيدا ميكند. در اين اديان، وجود خداي واحد و برين مهمترين مبناي توجيه رنج و تحمل پذير ساختن آن بوده است. قوم بني اسرائيل، نخستين قومي بودند كه مفهوم تاريخ به عنوان تجلي الهي را به كار بردند. از نظر اين قوم هر فاجعه تاريخي و مصيبت و بلائي كه دچارش ميشدند، مشيت الهي بود كه به علت معصيت و گناهي كه اين قوم انجام داده بودند، خداي بر سر خشم آمده كيفرشان ميداد. لذا مصيبتهاي تاريخي تنها راه بازگشت قوم به راه يهوه بود. براي اين قوم وقايع رنج آور تاريخي، آياتي از خشم الهي بوده است (الياده، 1378: 3-112). در سنت مسيحي اين موضوع بسط بيشتري پيدا كرد و تلاش متالهان براي حل مسأله شر و وجود آن، با وجود خداي يكتاي مطلق تحولات بسياري به خود ديده است. بنابر دين مسيحيت، شر كاملاً واقعي است و به هيچ وجه وهم و خيال نيست. ميتوان به سه نوع پاسخ عمده مسيحي به مسأله شر اشاره كرد، پاسخ اوگوستيني كه حول مفهوم هبوط انسان از پاكي و خلوص نخستين ميگردد، پاسخ ايرنائوسي (Irenean) كه حول مفهوم خلق تدريجي انسانيت متكامل در طي حيات در جهاني فوق العاده ناقص ميگردد و پاسخ الهيات پويشي جديد كه بر پايه مفهوم خدائي استوار است كه قادر مطلق نيست و در واقع قادر نيست از شرور كه يا از دست انسان يا رخدادهاي طبيعي صادر ميگردد، جلوگيري كند (هيك، 1376: 7-96).
در تمام تحليلها و راه حلهای مساله رنج، دو نكته اصلي وجود دارد: بحث اختيار انساني و بحث وجود يا عدمي بودن شر. هر كدام از اين رويكردهاي سه گانه فوق، نظر خاصي در اينباره دارند كه از حوزه اين مقاله خارج است.
در اسلام و بالاخص در تشيع، اين مسأله صورت بندي ديگري متفاوتي پيدا ميكند. در تشيع و بالاخص در مباحث كلامي متأخر مسأله شرور تحت عنوان ظلم مطرح شده و در حوزه مباحث عدل الهي و حكمت الهي مورد بحث قرار ميگيرند. اهميت طرح مسأله شرور در حوزه عدل الهي از اينجا آشكار ميشود كه عدل الهي از اصول مبنايي مذهب تشيع به شمار ميرود (مطهري، 1377: 7-86). از نگاه شيعي، شر، امري وجودي نيست، شر امري نسبي است و همه مصاديق شر، از نوع عدميات و فقدانات هستند، زيرا بدي عين نيستي است. وجود شرور، از نوع وجود كمبودها و خلاءها است و از اين جهت شر هستند كه خود، نابودي، نيستي و يا كمبود و خلاء هستند و يا منشا نابودي و نيستي و کمبود و خلا هستند (قبلی، 150). نکته مهم و ظريفي كه در الهیات شيعي براي حل مسأله رنج وجود دارد نوعي نگاه دوگانه به آنست. در سطح خرد و روزمره، مصاديق شرور، مفهوم شر را براي انسان ميرسانند، اما تشيع با طرح سطح ديگري از نگاه به مسأله شرور، يعني يك سطح متعالي و استعلالي، اين مسأله در نگاهي كلانتر و عام تر به تصویر کشیده می شود. انسان دست پرورده اسلام [تشيع]، اينگونه درك ميكند بلاها و رنجها و مصيبت ها كه در يك ديد، زشت و نامطلوب هستند، در نظري بالاتر و ديدي عميقتر، همه لطف و زيبائي است (قبلي، 91). لذا اين ايده مطرح ميشود كه بلايا نشانه قرب الهي هستند و در احاديث نيز آمده كه به تعبير امام صادق، خدا زماني كه بندهاي را دوست بدارد، او را در درياي شدائد غوطه ور ميسازد (بحارالانوار، ج15، جزء اول، ص 55) و يا نوعي تناسب ميان سلسله مراتب معنوي انسانها و ميزان بلايا مطرح ميشود، هر چه مرتبه انساني در دستگاه الهي بالاتر باشد، ميزان رنج و بالاي او نيز بيشتر است (قبلي، 9-178). بلا براي دوستان خدا، لطفي است كه سيماي قهر دارد، لذا هميشه بلا اثري تربيتي و اخلاقي براي بهبود اوضاع معنوي انسانها و تعالي ايماني آنها دارد و از سوي ديگر نشانهاي نيز ميباشد از منزلت آنها در دستگاه الهي (قبلي، 180). اين نوع نگاه به مسأله شرور، در كنار ساير ديدگاهها در تشيع رواج بيشتر دارد.
به نظر ميرسد در تشيع اين نوع نگاه به مسأله شرور تحولات خاصي داشته است كه از يكسو در امتداد سنتهاي ديني قبلي در اين زمینه بوده و از سوي ديگر پاسخ خاص خودش را نيز شكل داده است. مسأله شرور و رنج و مصيبت به دلايلي در تشيع محوريت خاصي پيدا كرده است. هر چند با تحولات تاريخ كانون توجه انساني از بلاياي طبيعي، به سمت بلايا و رنجهاي اجتماعي بوده است. به نظر ميرسد موقعيت تاريخي اجتماعي گروههاي ديني تأثير عميق و مهمي بر نوع نگاه آنها به مسأله رنج و جايگاه اين مسأله در ذهنيت ديني آنها دارد. بر این اساس اجتماعات دينياي كه در موقعيت تاريخي رنج و بلا و فشارهاي گوناگون قرار دارند، بيشتر بر اين مسأله تأكيد خواهند كرد و تشيع يكي ازاين مذاهب است كه بیشتر تاریخ جامعه مذهبياش، بالاخص در دوران تكوين اين مذهب، در رنج و سركوب بوده است.
تشيع و مسأله رنج
موضوع خاص اين مقاله پرداختن به مسأله رنج در تشيع با تأكيد بر ذهنيت عامه مردم در اين موضوع است. تشيع به عنوان يكي از دو شاخه اصلي اسلام است كه شرايط تاريخي آن، بالاخص در چهار قرن اول بعد از اسلام، علي رغم تلاشهاي متعدد براي كسب قدرت، همه ائمه و بزرگان شيعه، در نهايت فرجام خشونت باري داشتند و به نحوي به شهادت رسيدند و در اين دوران تشيع هميشه نگاهي تراژيك و اعتراض گونه به نظم مستقر داشته است (توال، 1382: 2-31). شيعيان هميشه حضور خود را با نگراني و زحمت و در ترس دائمي از اينكه توسط دشمنان خود نابود شوند، حفظ كرده بودند (شوایتزر، 1380: 356). اين ويژگيها، يعني همين به اصطلاح شكستها و سركوبها در تكوين تاريخ تشيع نقطه تحول خاصي بوده كه مبناي بسط تمايلات فرقهاي شيعه را فراهم ساخته است (جعفري، 1382: 114). در نگاه علماي دين نيز شيعه طايفهاي است از مسلمين... كه در طول تاريخ و قرنهاي متمادي هر بلا و مصيبت و هر آزار و شكنجه قابل تصور را از دست مخالفين خود كشيده است (طباطبائي، 1380: 17). تشيع هميشه در نوعي حاشيه بودن و طرد و سركوب شدن قرار داشته است، يعني نوعي موقعيت تاريخي رنج بردن دائمي. به همين سبب هم در تشيع مسأله رنج اهميت خاصي دارد كه البته فهم اين مسأله با توجه به دو نكته مقدور خواهد بود: 1- ادعاي حقيقت برين و اوج حقيقت اديان الهي در اين مذهب، 2- آغاز تاريخي تراژيك كه شهادت امام علي، امام حسن و بالاخص شهادت امام حسين در كربلا مبنا و زمينه اصلي نگاه تراژيك اين مذهب به جهان و زندگي است.
براي فهم رويكرد تشيع در حل مسأله رنج، با توجه به رويكردهاي انسانشناختي، ميبايست به مناسك ديني جمعي كه در آنها ايمان مذهبي مومنان و اعتقادات آنها توليد و بازتوليد ميشود رجوع كرد. لذا بايد به مهمترين مناسك جمعي و نظام باورهاي درون آن پرداخت. البته نكته اصلي در اينست كه از منظر انسانشناختي اين باورها و ايماني كه مسأله رنج را حل ميكند، در نظام اسطورهشناختي تشيع نمود پيدا ميكند. اعتقادات شيعي در حل مسأله رنج، در اساطير اين مذهب تجلي پيدا خواهد كرد و با توجه به رويكرد گيرتز، ميبايست به دنبال اين بود كه حل مسأله رنج را از اساطير كيهان شناختي و آفرينش تا اساطير اجتماعي و فرهنگي دنبال كرد و در نهايت با توجه به درك اين نظام اسطوره شناختي شيعي به دنبال درك نظام اخلاقي برخاسته از آن نيز بود كه بتوانيم هم درك مؤمنان از مسأله رنج و هم نوع مواجهه عملي آنها با اين مسأله را تحليل كنيم.
با توجه به ابيات پژوهشي موجود در باب تشيع بايد گفت كه مناسك عزاداري محرم، و واقعه كربلا مهمترين عنصر در تكوين ذهنيت مذهبي مومنان بوده و هست. لذا واقعه كربلا نقطه عطف كليدي را در تاريخ و حيات تشيع ميباشد (جعفري، 1382: 250، الشيبي، 1380: 16، فيشر 1980، الحيدري 2002، سروش 1381، شريعتي 1379). با توجه به كليدي بودن واقعه كربلا، دادههاي تاريخي نيز بيانگر اينست كه مناسك عزاداري محرم، مهمترين و عموميترين مناسك جمعي جامعه مذهبي شيعي است كه از منظر انسانشناختي و جامعهشناختي بيشتر كاركردهاي نهاد دين در جامعه شيعي از خلال اين مناسك انجام ميپذيرد و به عبارت ديگر از منظر علوم اجتماعي و براي بررسي دين در مفهوم روزمره و جاري آن در زندگي مردم شيعي، بيش از همه مناسك محرم مطرح ميشود كه به نوعي تجلي بسياري از اعتقادات شيعي و بازتوليد آنها در ذهنيت عبادي مؤمنان است (رحماني، 1385).
تاريخ مناسك عزاداري از دوره صفويه به اينسو بيشترين تأثيرات را از شرايط تاريخي تشيع داشته است، در اين دوره باروي كارآمدن حکومت شيعي در ايران دوران صفويه قرن دهم به بعد، تلاشهاي رسمي و غيررسمي زيادي در گسترش مناسك عزاداري صورت گرفته است. نكته اصلي در اين دوران، مركزيت يكي از منابع كتبي در بسط و گسترش اين گفتمان ديني كربلا در ميان مردم بوده است و اين اثر، همان كتاب روضه الشهداء، اثر ملا حسين كاشفي تبريزي كه در اواخر قرن 9 هجري است. اهميت اين كتاب براي شناخت گفتمان كربلا در مردم به چند دليل است اول اينكه اين كتاب از زمان تأليفش به عنوان منبع و مأخذ اهل ذكر و ذاكرين و روضه خوانان امام حسين قرار گرفته و دوم اينكه مشهورترين و نامي ترين اثر تأليفي فارسي پيرامون شهيد و شهادت انبيا و اولياي الهي است و سوم اينكه استفاده از زبان ادبي اين كتاب، در بستر فرهنگ ادبي زبان فارسي، سبب شده نثر شيوا و قلم رسا و ادب فاخر اين كتاب تأثير آن را در ذهنيت مردم بيشتر كند (مقدمه مصحح بر كتاب روضه الشهدا، كاشفي 1382). اين كتاب بطور گسترده ای در جهان تشیع رواج یافت. از سرزمین های شیعه نشین هند تا ترکیه، در کتابخانه های اسلامی نسخه هایی از این کتاب وجود داشته و به زبان های عربی، ترکی، اردو نیز ترجمه شده است.
علاوه بر اين عوامل سه گانه در اهميت اين كتاب، بايد عوامل چندي را نيز بر شمرد كه از منظر انسانشناسي دين اهميت خاصي دارند. اين كتاب به نظر ميرسد داستان تاريخ قدسي رنج و فلسفه وجودي آنست كه از ساختارهاي اساطيري ديني بيشترين استفاده را ميبرد. در این کتاب تاريخ قدسي رنج و به تعبير ديگر تاريخ رنج مقدس، از داستان خلقت شروع شده و به طور ضمني به اسطوره فرجام تاريخ، يعني مهدوديت شيعي ختم ميشود. گستره معناشناختي تاريخ رنج مقدس در اين كتاب، تمام مسائل موجود در مسأله رنج و شرور را در بر ميگيرد. اين جامعيت معناشناختي گفتمان كربلا در اين كتاب از عوامل اصلي نفوذ آن در مردم است. از سوي ديگر علي رغم نقدهاي نجبگان ديني به اين كتاب كه بعضاً موارد متعددي را در نقلهاي تاريخي اين كتاب غير معتبر ميدانند (براي مثال ر.ك: مطهري 1379)، زبان ادبي اين كتاب و تناسب گفتماني آن با ساختارهاي ذهنيت فرهنگي شيعيان ايراني، زمينه نفوذ آن بوده و نفوذ اين كتاب در مردم گوياي تمايل مردم به آنست كه حتي مجالس عزاداري محرم كه بخش مهمي از آنها تحت عنوان نام هایی مانند روضه و روضه خواني و... بيان ميشود، برگرفته از عنوان اين كتاب است. به هر حال با وجود متون ديگري به زبانهاي فارسي و عربي، قبل و بعد اين كتاب، نفوذ تاريخي آن در ذهنيت مردم بيانگر اهميت آن در ذهنيت ديني مومنان شيعي است و به نظر ميرسد با شناخت آن ميتوان بخش مهمي از نمادهاي مقدس و مخزن نمادين و معناشناختي ذهنيت ديني تشيع در سطح عموم مردم را شناخت. البته مسائل بسياري در اين كتاب قابل پيگيري هستند، از جمله مفهوم شهادت، نظام اساطيري تشيع، مفهوم حقيقت و ساير موضوعات فرهنگي، ديني، كه با توجه به محدوده مفهوم حقيقت و ساير موضوعات فرهنگي ـ ديني، در محدوده اين مقاله، ما به بررسي مسأله رنج در تشيع از خلال گفتمان كربلا و بر مبناي كتاب روضه الشهدا خواهيم پرداخت. اين موضوع را در دو سطح كلي درك تشيع از نظم جهان و جايگاه رنج در آن و نوع نظام اخلاقي مربوطه به اين درك مورد بررسی قرار خواهيم داد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست