سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

سرو سهی: یادنامه‌ی استاد زنده‌یاد مرتضی ثاقب‌فر



      سرو سهی: یادنامه‌ی استاد زنده‌یاد مرتضی ثاقب‌فر
كاوه بيات

ماندگاری و پایداری ایران جلوه‌های مختلف و متنوعی دارد؛ در کنار عرصه‌هایی چون فرهنگ و تاریخ، آن را در زندگی بسیاری دلبسته‌های این سرزمین نیز می‌توان جست‌و‌جو کرد و دید. زندگانی شادروان مرتضی ثاقب‌فر که این کتاب به یاد و گرامیداشت او فراهم آمده است نیز یادآور و نمونه‌ای است از آن پایداری و ماندگاری.

 

مرتضی ثاقب‌فر

 (1391 1321)

 

سرو سهی: یادنامه‌ی استاد زنده‌یاد مرتضی ثاقب‌فر.  مسعود لقمان. انجمن پژوهشی ایرانشهر (انتشار الکترونیکی)،  دی‌ماه 1391. 145 ص.

 

ماندگاری و پایداری ایران جلوه‌های مختلف و متنوعی دارد؛ در کنار عرصه‌هایی چون فرهنگ و تاریخ، آن را در زندگی بسیاری دلبسته‌های این سرزمین نیز می‌توان جست‌و‌جو کرد و دید. زندگانی شادروان مرتضی ثاقب‌فر که این کتاب به یاد و گرامیداشت او فراهم آمده است نیز یادآور و نمونه‌ای است از آن پایداری و ماندگاری.

     سرو سهی با دو یادداشت بلند و کوتاه از نویسندة کتاب آغاز می‌شود در مورد آثار و آراء، منش و سلوک مرتضی ثاقب‌فر و به دنبال آن متن گفت‌وگویی با او در مورد زندگانی‌اش. «سرشت تاریخ‌نویسی در گفت‌و‌گو با مرتضی ثاقب‌فر»، بخش بعدی این مجموعه نیز به نقد نوعی دیدگاه یونان‌محور نسبت به تاریخ ایران اختصاص دارد و بررسی جایگاه دین در فرهنگ ایران باستان. این بخش از لحاظ آشنایی مقدماتی با آراء وی مهم است، هر چند که اصل مطلب را در دیگر نوشته‌های او می‌بایست جست‌وجو کرد و راه و روش او برای مقابله با سختی‌های‌ زندگی و تبدیل حتی‌الامکان این تضییقات به فرصتی جهت خدمت به آرمان‌هایش.

     در اشاره به مقولة نخست، از کتاب شاهنامة فردوسی و فلسفة تاریخ ایران (1377) باید یاد کرد و مجموعه گفت‌و‌گوها، سخنرانی‌ها و مقالات او که امید است در دو جلد تجدید چاپ شوند، و در اشاره به مقولة دوم نیز اشارات کوتاه ثاقب‌فر به تضییقات حاکم بر زندگانی او و دیگر کسانی که همانند وی در راه و رسم خود به میزانی از شرافت و اعتقاد پایبند بودند، اما به رغم تمامی این ناملایمات سعی کردند از هدف اصلی زندگی خود نیز منحرف نشوند، خود کافی است؛ بسیاری از حدود شصت کتابِ منتشر شده و حدود سی اثر منتشر نشدة او ــ که مشخصات آن‌ها در کتاب‌شناسی منضم در انتهای سرو سهی آمده است ــ اکثراً ترجمه‌هایی که به جبر روزگار و برای تأمین معاش یومیه بر دوش گرفت ــ به توصیف عظمت و استواری آن صخرة سر به فلک کشیده مربوط می‌شوند و در نتیجه تأکیدی بیش از پیش بر پاسداری از آن در مقام تنها تکیه‌گاه ایرانیان بی‌پناه این روزگار.

     مرتضی ثاقب‌فر نیز مانند بسیاری از فرهیختگان نسلِ خویش از دوران جوانی و در این مورد بخصوص از سال‌های پرتلاطم پایانی دهة 1330، جلب فعالیت‌های سیاسی شد؛ خاستگاهی ملّی که به‌تدریج سمت و سویی مارکسیستی یافت اما با چند تفاوت عمده نسبت به دیگر «مارکسیست»های زمانه؛ نخست آن که به دلیل آشنایی با زبان‌های خارجی امکان بررسی و مطالعة متون کلاسیک این مقوله را داشت و می‌دانست  از چه سخن می‌گوید و دیگر آن که خوشبختانه در این حوزه با آن گروه از چهره‌های چپ در ارتباط بود چون ارسلان پوریا، علی‌رضا میرسپاسی، علی‌اکبر اکبری و مصطفی شعاعیان که بیشتر بر جنبه‌های‌ فکری و نظری مبارزه تأکید داشتند تا صرفاً جوانب عینی و عملی‌اش.

     در سال‌های نخست دهة 1340 در ادامه و در چارچوب فعالیت‌های دانشجویی، پنج شش ماه زندانی شد، ولی به رغم این سابقة محکومیت و حکمی مبنی بر پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی، هم در مؤسساتی دولتی چون سازمان برنامه و مؤسسة تحقیقات اجتماعی امکان کار یافت و هم برای ادامة تحصیل در دانشگاه. در آن دوره تقسیم جامعه به دو بخش خودی و غیرخودی به گونه‌ای که در سال‌های بعد از انقلاب رواج یافت در کار نبود و برای بسیاری از مخالفین، میزان قابل قبولی از حق حیات و زندگی روا داشته می‌شد. در همین سال‌ها هم به دلیل دنبال‌کردن تحولات روز کشور و ملاحظة تحولاتی که از لحاظ پیشرفت اجتماعی در کار بود و به دلیل تداوم مطالعاتش در دو حوزة مارکسیسم و تاریخ و فرهنگ ایران، در مورد درستی برخی از باورهای پیشین خود دچار تردید شد و خود در این زمینه و در اشاره به پیشرفت مطالعاتش در حوزة مارکسیسم ــ لنینیسم در حد کارشناسی می‌گوید: «... منتها هر چه بیشتر مطالعه می‌کردم و آن‌ها را از سویی با تاریخ و فرهنگ ایران و از سوی دیگر با اقدامات اصلاحی سریع شاه مقایسه می‌کردم، تردیدهای من نسبت به درستی این مسلک افزایش می‌یافت... در عوض به سوی مطالعة هر چه بیشتر و دقیق‌تر تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران کشیده شدم که نخستین میوة آن نوشتن مقالاتی دربارة شاهنامه بود ...» (ص 46).

     تکیه بر صخرة سر به فلک کشیدة ایران در آن زمانة پرتلاطم و دورة به‌مراتب آشفته‌تر بعدی، پشتوانة بزرگ و نیرومندی است؛ پشتوانه‌ای که شاید نخست ارسلان پوریا، دوست دیرین و راهنمای شفیق مرتضی ثاقب‌فر، در تلاش پالایش جان و روان از یک دورة فشردة توده‌ای‌گری با نگاهش به گوشه‌هایی از تاریخ و فرهنگ ایران از روزگار قدیم تا دورة معاصر ــ مجموعه نمایشنامه‌های تراژدی افشین، ناهید را بستای، تراژدی کبوجیه، تازیانة بهرام، رستاخیز تبریز، آرش شیواتیر ... و کارنامة مصدق ــ در فاصلة سال‌های میانی دهة 1330 تا آستانة انقلاب، پی به اهمیت آن برد و به دنبال او پاره‌ای از دیگر سرگشتگان این عرصة تیره و تار.

     گزارش مرتضی ثاقب‌فر از منازل مختلف این وادی خوفناک ــ به گونه‌ای که در گفت‌وگوی نسبتاً مختصر ولی پربار او با مسعود لقمان ضبط و ثبت شده ــ از اسناد مهم تاریخِ ایرانِ معاصر است (صص 68 – 33).

این مطلب در چارچوب همکاری انسان شناسی و فرهنگ با مجله «جهان کتاب» تتشر می شود. 

 

پرونده ی «مرتضی ثاقب فر» در انسان شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/16223