چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نقش دانش و شناخت در زندگی روزمره, مقایسه موردی : (خانواده های تحصیلکرده و کم سواد تهرانی)



      نقش دانش و شناخت در زندگی روزمره, مقایسه موردی : (خانواده های تحصیلکرده و کم سواد تهرانی)
مرتضی منادی

مقدمه :
آیا دانش (Science) با شناخت (Connaissance) یا معرفت (Epistém) متفاوت است؟ آیا الزاما دانش به شناخت ختم می شود؟ دانش یا علم مجموعۀ گزاره های علمی اثبات شده, واقعی و منطقی قابل قبول حوزه ها و مراکز علمی است که ما آنها را می آموزیم. به زبان دیگر , دانش مجموعۀ اطلاعات منسجم, سازمان یافته و سیستماتیکی است که در مورد یک موضوع خاص می باشد, مانند دانشِ ریاضی, دانشِ فلسفه, دانشِ پزشکی و غیره. در حالی که, منظور از شناخت یا "معرفت یعنی اینکه اولا, فرد به دانش خود باور داشته باشد. ثانیا, این باور امری صادق باشد یعنی, حقیقت داشته باشد, ثالثا, بتواند آن را توجیه کند." (شمس, 1384 : 53). در واقع, افراد به دانشی که می رسند, بتوانند در ارتباط با آن هم پردازشگر دانش کسب شده بشوند, هم کاربرد آن را در واقعیتِ زندگی روزمره بدانند. یعنی, دانش وقتی به شناخت تبدیل شد, فرد فقط با آن موضوع آشنا نبوده, بلکه بر آن مسلط است, آن را باور داشته و از آن در زندگی روزمره استفاده می کند, در نتیجه, دارای بینش می شود, لذا, زندگی نسبتا موفقی خواهد داشت. در نتیجه, زمانی که دانش به شناخت تبدیل شد, یعنی دانش با عادت واره (Habitus) اش (بوردیو, 1989) عجین می شود, یا به ناخودآگاه (Inconscient) ش (فروید, 1989) که هدایت کنندۀ رفتارهای او خواهد بود, راه خواهد یافت. به عبارتی, تفاوت دانش و شناخت مانند تفاوت بین فلسفه دان و فیلسوف است که اولی صاحب دانشِ فلسفه است, ولی دومی صاحب شناختِ فلسفی می باشد. یقینا فیلسوف که زمان فلسفیدن دارد تفکر فلسفی در روحیات و نوع رفتار او و در زندگیش تاثیر دارد. در حالی که فلسفه دان فقط اطلاعات فلسفی داشته و امکان اینکه رفتار فلسفی نداشته باشد, وجود دارد. به زبان دیگر, فردی که دارای هوش ادراکی (پیاژه, 1981) خوبی است از هوش هیجانی (گلمن, 1380) خوبی نیز برخوردار باشد.

برای خواندن مقاله در زیر کلیک کنید:



همچنین مشاهده کنید