دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

یونان باستان (3)



      یونان باستان (3)
توماس ر. مارتین - ترجمۀ زهره دودانگه

تصویر: نقاشی متعلق به هنر دوران کهن یونان (1)
4- عصر کهن و عصر کلاسیک
زوال پادشاهی موکنای خلائی سیاسی در یونان پدید آورد. فقر و تنزل جمعیتی در عصر تاریکی مردم را مجبور کرد که برای دفاع از خود تشریک مشاعی ورزند، بدین ترتیب یونانیان به تدریج ایده ای را شکل دادند که بر اساس آن نیروی سیاسی نیز باید به اشتراک گذارده شود. در حدود سال 750 پ.م یونانیان جوامع خود را در قالب دولت شهرهایی مستقل شکل دادند (پولیس). قرن ها بعد ارسطو، فیلسوف یونانی (384-322 پ.م) بر این امر تاکید نمود که نیروهای طبیعی دولت شهر را به وجود آورده اند و هر کس خارج از جامعۀ یک دولت شهر قرار دارد یا حیوان است یا خدا. برخی مورخان مدرن بر این باورند که شهرهای قدیمیِ جزایر قبرس و فنیقیه، که تحت حاکمیت پادشاهان قرار داشتند، بر دولت شهرهای یونانی اثرگذار بوده اند. اما یونانیان، فارغ از توجه به این امر که شهرهای قدیمی تحت حاکمیت پادشاهان بودند، خود یک نظام منحصر بفرد را بنیان گذاشته و توسعه بخشیدند.


1-4عصر کهن (750-480 پ.م)
دورۀ بین سال های 480 تا750 پیش از میلاد به طور سنتی عصر کهن (2) خوانده می شود، زیرا در مقام مقایسه با عصر کلاسیک  کهنه یا تاریخی است. هر چند یونانیان در این عصر دست به ابتکارات شگفت انگیزی نیز زدند: دولت شهرهای مستقل و خودگردان، انواع مبتکرانه هنر و معماری و چامه سرایی هومر. یونانیان با گذر از سنت حکومت سلطنتی در مدیترانه، سازمان سیاسی نوینی را برای اجتماعاتِ در حال رشد خود آفریدند. هدف اصلی چنین اقدامی احتراز از نیروی سیاسی مرکزی قدرتمند بود، اگرچه در برخی دوره ها جبّارها به طور موقت عنان قدرت مطلق دولت شهرها را به دست می گرفتند. تلاش یونانیان بر این بود که قانون را به اشتراک بگذارند، گاهی در درون یک گروه محدود (الیگارشی ها) و گاهی میان تمام جمعیت مذکر (گونه ای از دموکراسی). در نواحی معدودی نیز آن ها یک اتحادیه (ethnos) تشکیل دادند، این اتحادیه به عنوان شکلی نوین از سازمان سیاسی، یک پیمان سست میان گروه های کوچکی بود که از لحاظ جغرافیایی از یکدیگر جدا بودند؛ بر اساس این پیمان آن ها می پذیرفتند که در قوانین و نیز دفاع با یکدیگر سهیم باشند.
دولت شهر عموما شکلی از سازمان سیاسی و اجتماعی اشتراکی بود که بر پایه مفهوم شهروندی قرار داشت، و هویت، حقوق و مسئولیت های مشترکی را برای زنان و مردان دولت شهر تضمین می نمود. اصل شهروندی به طور قاطع زنان و مردان را از برده ها و بیگانگان متمایز می کرد. شهروندی از مردان آزاد، فارغ از توجه به مرتبۀ اجتماعی و ثروت آن ها، شرکایی سیاسی  می ساخت که تحت حاکمیت قانون دارای امتیازات و وظایف برابر بودند. در برخی دولت شهرها تمامی شهروندان بزرگسال مذکر و آزاد، که شامل فقرا نیز بودند، در یک مجمع سیاسی که قوانین و سیاست های جامعه تصمیم گیری می شد، توسط رای در دولت مشارکت می نمودند. زنان نیز دارای امتیازات و حمایت هایی از سوی قانون بودند، اما برابری (مساوات) شامل حال آن ها نمی شد، به گونه ای که آن ها نمی توانستند رای دهند و رفتار جنسی و کنترل اموالشان، نسبت به مردان، تحت نظارت مقرراتی سختگیرانه تر بود.  
دولت شهرها معمولا دارای یک مرکز شهری همراه با خانه ها و بناهای عمومی بودند که توسط زمین های کشاورزی و مراتع احاطه شده بود. شهروندان روستاها و یا مزارعِ واقع در حومه ها نیز زندگی می کردند. ثروتمند ترین دولت شهرها اسکله های خوبی را تحت کنترل خویش داشتند که از محل تجارت و تعامل فرهنگی با دیگران برایشان عوایدی داشت. هر یک از دولت شهرها در مرکز خود دارای معابدی همراه با جایگاهی مقدس واقع در بلند ترین نقطه بودند(آکروپلیس) ، تا خدایان مخصوصی را که از آن حمایت می کنند ستایش نمایند. مرکز شهر یک محل تجمعِ باز به منظور خرید روزانه و گفتمان را به نمایش می گذارد(آگورا)، و یک دیوار دفاعی از جنس سنگ و خاک نیز از شهر محافظت می کرد. وقتی دشمنان حمله می کردند، ساکنان حومه ها در داخل دیوارهای شهر پناه می گرفتند.    
همگام با پیشرفت اقتصاد در دوران کهن، جمعیت به سرعت رشد کرد و این امر به کمبود زمین های مرغوب و منابع طبیعی انجامید. جستجو برای زمین های کشاورزی و معادن فلز جدید، یونانیان را به سکونت در مکانی دور از سرزمین اصلی شان سوق داد، به طوری که گاهی در سکونتگاه های دیگر زندگی می کردند، گاهی پایگاه های تجاری (trading posts) بنیان می نهادند، و گاهی مهاجر نشین هایی (colonies) را به عنوان دولت شهرهای جدید تاسیس می کردند. در سال 500 پ.م یونانیان کوچ نشین های متعددی در جنوب فرانسه امروزی، اسپانیا، ایتالیای جنوبی، افریقای شمالی و در امتداد ساحل دریای سیاه تاسیس کردند. دولت شهرهای جدید توسط سه گروه سنتی متمایز از یونانیان بنیان نهاده  شد، این سه گروه توسط تکلّم به لهجه های متفاوتی از زبان یونانی بازشناخته می شدند: دوری ها، ایونی ها و آیولیایی ها.  

پانوشت:
1- یک باور عمومی در دوره باستان وجود داشت که هنر نقاشی در سیکوئون به وجود آمده است و خط رسم در آنجا به انجام رسیده است. تابلو های پیستا (Pitsa panel) که به تاریخ 540 پ.م باز می گردند این عقیده را تایید می کنند. این انسان های مینیاتوری منحصربفرد در نقاشی ها در غاری نزدیک به دهکده پیستا در حوزۀ سیکوئون یافت شد. با وجود اینکه گذر زمان بسیاری از آن ها را از میان برده، ولی آن ها نمونه نقاشی هایی عالی هستند که به شیوه ای دلپسند بر روی تابلوهای چوبی و توسط طیفی از رنگ ها کشیده شده اند (موزه ملی باستان شناسی، آتن). تصویر ارائه شده یکی از 4 نقاشی مشابهی است که یافت شده و در آن مراسم قربانی و صفوفی از زاهدان را به تصویر کشیده شده است. http://www.sikyon.com/sicyon/painting/spainting_eg.html
2- این دوره با عنوان دوران ایجاد مهاجرنشین های یونانی (کلنی ها) نیز خوانده می شود.

منبع:
Contributed By:
Thomas R. Martin
Microsoft ® Encarta ® 2009. © 1993-2008 Microsoft Corporation. All rights reserved.
سایت تمدن یونان باستان: http://www.ancientgreece.com

یونان باستان (1):
http://www.anthropology.ir/node/12336
 

یونان باستان (2):
http://anthropology.ir/node/12405