سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
نشانه شناسی و سینما
تصویر: نمایی از فیلم دشت گریان اثر تئو آنجلوپولوس)؛ امروزه بررسی «سینما» در حوزه ی مطالعات علوم انسانی، فارغ از پرداختن به جنبه های زیبایی شناسی آن، وارد دیگر جنبه ها اعم از جنبه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره شده است. شاید دلیل این امر را بتوان اینگونه توضیح داد که در حال حاضر، سینما در علوم انسانی به عنوان متنی گسترده و فراگیر تلقی می شود که از انبوهی از دلالت های گوناگون تشکیل شده است. بنابراین، بررسی این روابط دال و مدلولی و دلالت ها در آثار سینمایی از نقطه نظر علوم انسانی، از اهمیت بالایی برخوردار است.
فایل نوشته را می توانید از قسمت «پیوست» دریافت کنیدنشانه شناسی
آنچه امروز با عنوان نشانهشناسی[1] معرفی میشود، در ابتدا توسط فردیناند دوسوسور و چارلز سندرز پیرس معرفی شد و امروزه به نحوی در هریک از علوم انسانی مورد استفاده قرار میگیرد. نشانهشناسی برگرفته از واژهی لاتین Semion به معنی نشانه است که به بررسی نشانهها میپردازد. سوسور در کتاب خود در مورد نشانهشناسی مینویسد:
«زبان بیش از هرچیز نظامی از نشانههاست و به همین دلیل باید به دانش نشانهها متوصل شویم. زبان دستگاهی است از نشانهها که بیان کنندهی افکارند و از این رو با خط، الفبای ناشنوایان، آیینهای نمادین، شیوههای ادای ادب و احترام، علایم نظامی و غیره سنجشپذیر است. هرچند زبان فقط مهمترین این دستگاههاست. به این ترتیب میتوان دانشی را در نظر گرفت که به بررسی نقش نشانهها و زندگی جامعه میپردازد.... نشانهشناسی برای مشخص میسازد که نشانهها از چه تشکیل شدهاند و چه قوانینی بر آنها حاکم است.» (دوسوسور، 1378: 4)
بنابراین در تعریف نشانهشناسی میتوان گفت که نشانهشناسی علمی است که چگونگی تولید معنی را در جامعه بررسی میکند. از این رو نشانهشناسی به یک اندازه، به مسئهی فرآیندهای دلالت و ارتباط؛ یعنی به مطالعهی شیوههای تولید و مبادلهی معنی میپردازد. (کالر، 1379: 104)
حال باید به این نکته پرداخته شود که نشانه چیست؟ در تعریف نشانه، صاحبنظران مختلف، تعاریف گوناگونی را ارائه دادهاند. عامترین تعریفی که از نشانه میتوان ارائه داد اینگونه است: نشانه هرگونه دالی است که به مدلولی دلالت کند و یا هر چیزی که بتواند جایگزین چیز دیگر شود و به جای آن بر معنا و مفهومی ذهنی دلالت کند. در علم نشانهشناسی، میان نشانه و علامت تمایز گذارده میشود. علامت عامتر از نشانه میباشد. به این معنی که تمام پدیدههای گوناگون دنیای پیرامون ما که از طریق عامل مادی به ما اطلاعات میدهند همچون ضربان قلب و نبض و غیره که علامت هستند. اما نشانهها گونهای از علامت هستند. فرق نشانه با علامت این است که نشانه حالت قراردادی دارد مثل دودی که از آتش برمیخیزد یک علامت است. این علامت وجود آتش را نوید میدهد اگرچه ما آنرا نمیبینیم. اما اگر با شخصی قرار بگذاریم که دود بر این امر دلالت کند که فرضا «وضعیت جنگی است»، دود نشانه است. نشانه همواره دارای یک فرستندهی پیام و یک مخاطب میباشد. علامت الزاما دارای گیرنده و فرستنده نیست. در یک آتشسوزی، دود علامت آتش است اما در اینجا فرستنده ای وجود ندارد و هیچ کس به قصد انتقال اطلاعات، دود را نفرستاده است. (کونداتف، 1363: 13)
دلالت
نشانه از نظر سوسور دارای دو وجه است. دال[2] و مدلول[3]. دال همان تصویر صوتی است و مدلول، مفهومی است که دال به آن دلالت میکند. از دید سوسور نشانهی زیانی نه یک شیء را به یک نام، بلکه یک مفهوم را به یک تصور صوتی پیوند میزند. در واقع نشانه کلیتی است ناشی از پیوند بین دال و مدلول. رابطهی بین دال و مدلول را «دلالت»[4] مینامند. (سجودی، 1382: 22)
انواع نشانه
در این مبحث نیز بسیاری از اندیشمندان تقسیمبندی های گوناگونی را ارائه کردهاند. اما تقسیم بندیی که در این نوشتار میتواند راهگشا باشد، تقسیمبندی چارلز سندرس پیرس، فیلسوف و نشانهشناس آمریکایی است. پیرس نشانهها را در سه دستهی نشانههای نمادین[5]، شمایلی[6] و نمایهای[7] تقسیمبندی کرده است. نشانههای نمادین نشانههایی هستند که رابطهی دال و مدلول در آن بصورت اختیاری و قراردادی است. نشانههای نمایهای نشانههایی هستند که رابطهی میان دال و مدلول بر اساس علت و معلول است. این رابطه در نشانههای شمایلی برمبنای تشابه است؛ این تشابه از نوع تشابهات ظاهری است مثل شکل ظاهری، صدا، احساس و یا بو. (همان: 33)
نشانه شناسی سینما
امروزه بررسی «سینما» در حوزهی مطالعات علوم انسانی، فارغ از پرداختن به جنبه های زیباییشناسی آن، وارد دیگر جنبهها اعم از جنبههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره شده است. شاید دلیل این امر را بتوان اینگونه توضیح داد که در حال حاضر، سینما در علوم انسانی به عنوان متنی گسترده و فراگیر تلقی میشود که از انبوهی از دلالتهای گوناگون تشکیل شده است. بنابراین، بررسی این روابط دال و مدلولی و دلالتها در آثار سینمایی از نقطه نظر علوم انسانی، از اهمیت بالایی برخوردار است.
یکی از حوزههایی که امروزه به شکل کاربردی به تحلیل متون سینمایی در قالبی فراتر از نگاه صرف زیبایی شناسانه میپردازد، نشانه شناسی است. نشانهشناسی امروزه در نتیجه تلاشهای گستردهی متفکرانی مانند «رولان بارت» ، «کریستین متز» ، «پیر پائولو پازولینی » و «اومبرتواکو» به حوزهی مطالعاتی منسجم و پرباری در مطالعات سینمایی تبدیل شده است. آثار این متفکران ریشه در اندیشههای متفکر زبان شناس سوئیسی «فردینان دو سوسور» دارد. سوسور که پایه گذار این علم است، نشانه شناسی را علم بررسی حیات نشانهها در بافت اجتماعی میداند و آنرا علمی اعم از زبان شناسی تلقی میکند و معتقد است که بخشی از این دانش عام دربارهی نشانهها به زبان شناسی و روشهای آن میپردازد. (ضمیران، 1382: 193- 196)
سوسور ابزارهای مفهومی بسیار کارایی را در اختیار متفکران نشانهشناس قرار میدهد، که می تواند در تمام حوزههای مطالعاتی نشانهها مورد استفاده قرار گیرد. قراردادی بودن نشانهها، نظام دالی و مدلولی موجود در نشانهها و محورهای تحلیلی جانشینی و همنشینی ، در کنار ایجاد امکان تحلیلهای همزمان، بخشی از امکاناتی هستند که سوسور برای تحلیلهای نشانه شناسی فراهم میکند.(سجودی، 1382: 22-27) قابلیت بهکار گیری این عناصر در حوزههای مطالعاتی گستردهتر، سببب شده است که نشانه شناسی از حوزهی محدود مطالعات زبان شناسی فراتر رود و به حوزههایی گستردهتر دست یابد، که نمونهی بارز آن را در آثار «رولان بارت» (مانند تحلیل زبان پوشاک و نظام غذایی) میتوان مشاهده کرد.
با شروع از تقسیمبندی نشانه ها از دیدگاه پیرس، به سوالهای ابتدایی در زمینهی نشانهشناسی سینما پاسخ میدهیم. پیرس میان سه نوع نشانه تمایز قائل میشود: نخست مشابهات و یا شمایلها؛ این نوع نشانهها، تصوراتی از چیزهایی را که مینمایند صرفا از راه تقلید تصویری آنها به دست میدهند. دوم شاخصها و یا نمایهها؛ این نشانهها از طریق ارتباط فیزیکی با چیزها، به آنها دلالت میکنند. سوم، نمادها یا نشانههای عام، که از طریق کاربرد با معناهایشان پیوند یافتهاند. (همان: 33)
با این توضیح، ابتدا این سوال پیش میآید که نشانهها در سینما، در زمرهی کدامیک از نشانههای یاد شده قرار میگیرند. برای پاسخ به این سوال شاید با توجه به خصوصیات سینما، خصوصاً تأویل پذیری و دلالتمند بودن آن، ابتدا اینگونه به نظر برسد که می توان آن را با ویژگیهای دستهی نمادین نشانه منطبق دانست. اما پیتر وولن معتقد است که در واقع، غنای زیبایی شناختی سینما از این امر ریشه میگیرد، که در سینما سه بعد نشانه امکانپذیر است (نمایهای، شمایلی، نمادین). او معتقد است که ضعف بزرگتر همه کسانی که دربارهی سینما نوشتهاند، این است که یکی از این بعدها را در نظر گرفته، آن را ابتدا در زمینهی زیبایی شناسی و سپس بهعنوان ذات نشانهی سینمایی دانسته، آن را مورد تحلیل قرار دادهاند و در عین حال بقیهی موارد را از نظر دور داشتهاند. (وولن، 1969: 5-12)
با توضیحات ارائه شده در مورد انواع نشانههای موجود در سینما، متوجه شدیم که در یک اثر سینمایی همهی سه نوع نشانه از نگاه پیرس را میتوان یافت. با اطلاع از این موضوع، به سراغ این میرویم که نشانههایی که در یک اثر سینمایی میتوان یافت از چه جنسی هستند. نظریه پردازان نشانه شناسی معتقدند، شش نظام نشانه شناسی در سینمای گویا موجود است، که بررسی کارکرد آن در شناخت سینما و دلالتهای سینمایی بسیار راهگشاست:
· دسته اول، نظام نشانههای تصویری است که بیشتر به کارکرد نشانههای شمایلی اشاره دارد.
· دسته دوم، نظام نشانههای حرکتی است که بیشتر به حرکتهای دوربین، تقطیع و تدوین در سینما اشاره دارد.
· دسته سوم، نظام نشانههای زبان شناسانه گفتاری است که بخش جایگاه کلام، زبان گفتار، مکالمه و تفسیرهای خارجی را در سینما دارد.
· دسته چهارم، نظام نشانههای زبان شناسانه نوشتاری است، که بخش وسیعی از کارکرد نوشتار در سینما از عنوان بندی فیلم، زیر نویس تا عنوان فیلم و نشانههای نوشتاری درون ساختار فیلم را در نظر دارد.
· دسته پنجم، نظام نشانههای آوایی غیر زبان شناسانه است، که بیشتر به اشکال گوناگون اصوات و جایگاه صداهای طبیعی در سینما اشاره دارد.
· دسته ششم، نظام نشانههای موسیقایی است، که بخشهای مورد نظر آن موسیقی متن، موسیقی فیلم نامه و هرگونه موسیقی موجود در فیلم است. (استم، 1992: 30-32)
هرکدام از نشانههای فوق در نشانهشناسی یک اثر سینمایی مورد بررسی قرار میگیرد. حال این سوال پیش میآید که چگونه در یک اثر سینمایی میتوان نشانهها را کشف و رمزگشایی کرد. کریستین متز[8] یکی از نظریه پردازان بزرگ سینماست که دغدغه اصلی اش پاسخ به این سوال است: «آیا سینما زبان است؟». پاسخ نهایی متز به این سوال این است که سینما یک لانگاژ بدون لانگ است. به این معنی که سینما از ساختارهای منفردی تشکیل شده که هیچ لانگی (مجموعه قواعد جهان شمول) ندارد و هر نمای فیلم ابداع فیلمساز است. متز برای کشف و بررسی نشانههای یک فیلم مراحلی مطرح میکند. به نظر او برای نشانهشناسی هر اثر سینمایی میبایست موارد زیر دا در نظر گرفت:
· اولین مورد به انواع نشانه از نگاه پیرس مربوط میشود. متز در کتاب خود بیان میکند که برای نشانهشناسی یک فیلم، ابتدا میبایست رمزهای شمایلی، نمایه ای و نمادین در فیلم و داستان یافته شوند.
· در این بخش، متز توصیه میکند که باید به دنبال مثالهایی از مونتاژ همنشینی[9] و جانشینی[10] بود.
· کار بعدی در انجام نشانهشناسی فیلم یافتن مثالهایی از کارکرد شاعرانه تصاویر است.
· پس از آن، نشانهشناس میبایست به دنبال جنبهها و نشانههایی باشد که دارای تکثر معنایی[11] هستند. تکثر معنایی در اینجا به معنی این است که یک نشانه به لحاظ ادبی دارای چند ارجاع یا معنی باشد. درواقع یک نشانه دلالت خود را با دیگر نشانه ها به اشتراک میگذارد و در این موارد ما با یک سیستم ارجاعی چندگانه[12] مواجه هستیم.
· در این بخش میبایست در مورد اهمیت پنج کانال سینمایی بحث شود. منظور از این پنج کانال، پنج مسیر سینمایی ای است که در کتاب خود آنها را مطرح کرده است. این پنج کانال عبارتند از: تصاویر عکاسی شده ی متحرک و ثابت، طرح های گرافیکی، گفتار ضبط شده، موسیقی ضبط شده و صداها و اثرات صوتی ضبط شده.
· چه نوعی از هشت نوع همنشینی را می توان در فیلم پیدا کرد (نمای خودمختار، سینتاگمای موازی، سینتاگمای خوشه ای، سینتاگمای توصیفی، سینتاگمای متناوب، صحنه، سکانس اپیزودیک و سکانس معمولی)
· چه نوعی از چهار نوع نمای میانه (insert) را می توان در فیلم یافت (نمای میانه غیر توضیحی، نمای میانه ذهنی، نمای میانه تبیینی و نمای میانه توضیحی جانشین).
· چه کدهایی بین فیلم و داستان مشترک است و چه کدهایی مشترک نیست؟
· انجام دادن یک تحلیل متنی از فیلم در این قسمت، نقش بسیار مهمی را در نشانهشناسی فیلم ایفا میکند. این تحلیل متنی عبارت است از: جدا کردن تعداد محدودی از کدها و سپس دنبال کردن آنها در فیلم.
· یافتن مثالهایی از نقطهگذاری[13] در فیلم. در اینجا منظور از نقطه گذاری در فیلم آن افکت های نشانه گذاری و تعیین حدود برای فیلم، مانند حل شدن و محو شدن و برشهای مستقیم، است که در یک زمان به منظور اتصال و یا جدا کردن بخش های فیلم از هم، بکار گرفته میشوند.[14]
· بخش بعدی به گفتار فیلم مربوط میشود. در این قسمت میبایست تشخیص داده شود که چه نوع گفتاری (گفتگو) در فیلم یافته میشود. استم بیان میکند که در انجا متز میان چند نوع گفتگو تمایز قائل میشود: گفتگوی مستقیم کامل[15] (که توسط شخصیت های فیلم به شکل صدایی در فیلم بیان میشود)، گفتگوی غیرمستقیم[16] (توسط شخصیت بی نام بیان میشود)، گفتگوی فضاسازی[17] (که توسط یکی از شخصیت ها بیان میشود).
· تشخیص اینکه چه نوعی از موسیقی در فیلم استفاده شده است.
· تشخیص این نکته که چه نوعی از صداها در فیلم استفاده شده است. (استم، 1992: 5-60)
لازم به ذکر است که بکارگیری موارد فوق برای نشانهشناسی یک اثر سینمایی، برحسب هدف و موقعیت، متغیر است. این بدان معنی است که ممکن است برای بخشی از فیلم از تعدادی از این موارد استفاده نشود. بنابراین، این نکات با توجه به تشخیص نشانهشناس، به کمک او میآیند.
رولان بارت و نشانه شناسی
رولان بارت (1915-1980) نشانه شناس و منتقد ادبی فرانسوی، بی شک یکی از مهمترین متفکران معاصر نه فقط در فرانسه، بلکه در کل جهان است. آثار بارت حوزههای متفاوتی را شامل میشود؛ از جمله نشانهشناسی، نقد ادبی، زبانشناسی، عکاسی و نظام مد و پوشاک. مشخص کردن حوزههای آثار بارت در یک عبارت، به دلیل گستردگی دامنهی آثار او، کاری بس دشوار است. اما اگر بخواهیم تلاشی در این زمینه داشته باشیم، شاید بهترین عبارت برای آن، «نشانهشناسی زندگی روزمره» باشد. یوسف اباذری در مقالهی خود با عنوان «رولان بارت و اسطوره و مطالعات فرهنگی» در مورد مقالاتی که از رولان بارت در بین سالهای 1954 تا 1956 در فرانسه منتشر شده، مینویسد:
«این مقالات ابعاد متفاوت زندگی روزمره و فرهنگ مردمی را مورد توجه قرار داده بود. آنچه این مقالات را از دیگر مقالات در زمینهی فرهنگ جدا و منفک میساخت، سوای دید نافذ و نکتهبین و کنایی بارت، روشی بود که او در نگارش این مقالات از آن سود جسته بود. روشی که او را قادر میساخت تا پودر ماشین لباسشویی و صورت گرتاگاربو و محاکمهی دهقان متهم به قتل و نحوهی برخورد جامعهی ادبی با شعر شاعری خردسال و برج ایفل و کشتی کج و اسباب بازیها را توصیف کند.» (اباذری، 1380: 138)
بنابراین، جنبههای زندگی روزمره و کشف معنا و دلالتها از خلال این جنبهها برای بارت بسیار حائز اهمیت بود. لازم به ذکر است که روشی را که بارت در تحلیلهای خود مورد استفاده قرار داد، آنچنان نافذ بود که پس از او نیز، برای تحلیل دیگر پژوهشگران، مورد استفاده قرار گرفت.
بارت با معکوس کردن عبارت سوسور، که زبانشناسی را بخشی از دانش عمومی نشانهها یا همان نشانهشناسی میداند، معتقد است این نشانه شناسی است که بخشی از زبانشناسی به شمار میرود. از نظر بارت، قواعد و اصول نظری مورد استفاده در دانش زبانشناسی را میتوان در مورد نظامهای نشانهشناختی دیگر نیز به کار برد. او معتقد است نظام های نشانهشناختی گوناگون از الگوهایی استفاده می کنند که شبیه به الگوهای نظام زبانی هستند و دانش زبانشناسی نیز این الگوها را مشخص کرده است. (فتوحی، 1390: 4).
این موضوع زمانی مشخص میشود که ما با دقت در مبانی نشانهشناسی رولان بارت عمیق شویم. برای این کار از جملهای از خودش آغاز میکنیم: «هر نظام نشانهشناختی دارای ترکیبات زبانی است» (بارت، 1968: 10). البته باید گفت که نظریات نشانهشناختی بارت، از زبان شناسی تاثیر بسیاری پذیرفته است. اگرچه او دیدگاه معروف سوسور در باب نشانهشناسی را معکوس میکند، دورهی زبانشناسی عمومی سوسور تأثیر انکارناپذیری بر او گذاشته است. برای اینکه این تاثیر نمایان و تشخیص آن راحتتر شود، به ذکر عناصر اصلی نشانهشناسی بارت میپردازیم. از نظر بارت «عناصر نشانهشناسی را می توان در چهار گروه قرض گرفته شده از زبان شناسی ساختارگرا قرار داد:
· زبان و گفتار؛
· دال و مدلول؛
· عنصر هم نشین و نظام؛
· دلالت عینی و دلالت ضمنی.
اگر در این چهار گروه نیک بنگریم، در مییابیم که سه عنصر اول با عباراتی کمابیش مشابه در کار سوسور به چشم می خورند؛ برای مثال سوسور از اصطلاحات روابط همنشینی و روابط جانشینی به جای عنصر «همنشین» و «نظام» استفاده می کند. (فتوحی، 1390: 6).
یکی دیگر از زبان شناسانی که بر رولان بارت تأثیر زیادی داشت، لویی یلمزلف زبان شناس دانمارکی و یکی از بنیان گذاران مکتب زبان شناسی کپنهاگ بود. تأثیرات یلمزلف به ویژه در نظریات بارت درباره ی الگوی تحلیل نشانهشناختی اسطوره دیده می شود. از نظر یلمزلف، آن چیزی که با عنوان دلالت ضمنی مطرح می شود نشانه ای است که ساحت لفظ آن از یک نشانه ی دیگر، یعنی ترکیبی از لفظ و معنا تشکیل شده است. بارت با بهره گیری از این الگو، نظریات بدیع خود را در باب تحلیل اسطوره های جدید مطرح کرده است. کتاب اسطوره شناسیهای بارت آمیزه ای از مطالعات موردی در باب پدیده های فرهنگی معاصر و همچنین الگویی برای تحلیل نشانهشناختی این پدیدههاست. (همان: 8)
حال این سوال پیش میآید که چرا اساسا بارت عناصر فرهنگی را «اسطوره» مینامد. برای پاسخ به این سوال باید گفن که اسطوره نوعی گفتار است و پیامی را منتقل میکند. از نظر بارت همه چیز در زندگی ما میتواند به یک اسطوره تبدیل شود تا پیامی را منتقل سازد. به اعتقاد او، در زمان ما اسطوره نوعی پیام مخدوش و دستکاری شده نیز هست. بارت وقتی از اسطوره سخن میگوید، تمامی این معانی را مد نظر دارد. در واقع بارت اسطوره را پیامی میداند که معنایی برای عامه دارد، او میخواهد این معنا را واژگون کند. به عنوان مثال بارت اعتقاد دارد که کشتی کج، اسطوره ای است که پیامی را میرساند اما این پیام مخدوش است و وظیفهی اسطورهشناس، برملا ساختن تحریف ایجاد شده به دست اسطوره و کشف معنای پیام است. به عقیدهی بارت، اسطوره برای آن وجود داشت که واقعیتهای زندگی روزمره را عادی و طبیعی و بدیهی جلوه دهد. از نظر او جامهی بداهت پوشاندن به امور زندگی روزمره نوعی سوء استفادهی ایدئولوژیک است که بورژوازی به آن دست میزند. (اباذری: 138).
در الگوی بارت، اسطوره یک نظام نشانهشناسانهی مرتبهی دوم است. اسطوره از دو نظام نشانهشناختی تشکیل شده است:
1- نظام مرتبه ی اول که می توان آن را زبان نامید و در واقع نظامی زبان شناختی است.
2- نظام مرتبه ی دوم که همان اسطوره است.
نظام مرتبه ی اول نشانهای (ترکیبی از دال و مدلول) را تشکیل میدهد که در حکم دال نظام مرتبهی دوم است. در ادامه این دال و مدلول آن با یکدیگر ترکیب میشوند و نشانهی نظام مرتبهی دوم را تشکیل می دهند. برای مثال، میتوان به واژهی «سیاه» اشاره کرد. این واژه، نشانهای زبانی است که از یک دال (صورت آوایی واژه ی سیاه) و یک مدلول (مفهوم ذهنی یا انگاره ی ذهنی واژه ی سیاه) تشکیل شده است. این نشانهی زبانی میتواند در جایگاه دال یک نظام نشانه شناسانهی مرتبهی دوم بنشیند و از این راه مدلول جدیدی کسب کند (سیاه میتواند به طور ضمنی به فلاکت و بدبختی و ویژگی های منفی دلالت کند). بر اساس آنچه گفته شد، اسطوره از نظر بارت، نظام نشانه شناختی مرتبهی دوم است که تا اندازهی زیادی با مفهوم دلالت ضمنی در نظریهی نشانهشناسی یلمزلف هماهنگ است.
با توجه به این مباحث می توان گفت نشانهشناسی از نظر بارت، روش و دستگاهی تحلیلی است که میتوان از آن برای مطالعه و تحلیل پدیدههای فرهنگی بهره گرفت. در نظام نشانهشناسی بارت، فرهنگ به طور عام و اسطوره به طور خاص از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ به همین دلیل این نظام نشانهشناسی را میتوان در مجموع نشانهشناسی فرهنگی نامید. (فتوحی، 1390: 8)
بارت و نشانه شناسی سینما
یکی از تحلیلهایی که چند سالی است در نقد و نشانهشناسی سینما بسیار مورد توجه قرار گرفته، تحلیل بارت است. باید توجه داشت که این تحلیل تا حد زیادی از تحلیل بارت از رمان «سارازین» اثر انوره دو بالزاک تاثیر پذیرفته است. بارت این رمان را در کتاب مشهور خود با نام S/Z تحلیل میکند. مازیار اسلامی در مقدمهی ترجمهی خود از سخنان بارت با نام «بارت و سینما» در مورد این اثر و تحلیل بارت از آن اینگونه اظهارنظر میکند:
«نظریهی فیلم در سالهای دههی 1970 بسیار وامدار کتاب مفصل و تحلیلی بارت با نام S/Z است. این کتاب شرحی دقیق است که با رویکردی علمی به رمان «سارازین» نوشتهی انوره دو بالزاک میپردازد. در این کتاب، بارت میکوشد تعریفی دقیق و خدشه ناپذیر از متن رئالیستی ارائه کند. رئالیسم که طبق تعاریف سنتی نظریهی ادبی، همانندی و یکسانی با جهان واقعی و آشنای پیرامون تعریف میشد، در S/Z در مفهومی به مراتب گستردهتر به کار میرود. به زعم بارت بخش عمدهای از ادبیات غرب رئالیستی است. او برای اثبات ادعای خویش، تحلیل جزء به جزء سارازین را برمیگزیند. رمانی که به خاطر تصویر شیطانی و شرارتباری که از اشرافزادههای منحط و عیاش ارائه میدهد و همچنین روایت ملودراماتیکش، تناسب چندانی با تعریف سنتی رئالیسم ندارد.» (بارت، 1387: 8).
رمزگان بارتی
رمز پیامی است که نشانهای را با خود حمل میکند. رمزگان بارتی که در کتاب S/Z به تفصیل در مورد آنها بحث شده و بعدها در نظریهی فیلم مطرح شدهاند، عبارتند از:
· رمزگان هرمنوتیکی[18]: که رمزهای معمایی هستند یعنی در بیننده پرسش و مسئله ای را بر میانگیزند.
· رمزگان نمادین[19]: چیزی بیش از آنچه معنای صریحشان نشان میدهند، ارائه میکنند.
· رمزگان حوادث یا ماجراها[20]: رمزگان کنشها و رفتارها هستند.
· رمزگان معنایی[21]: این نوع رمزگان معنای ضمنی عمیق تری نسبت به آن چیزی ارائه میکنند که ظاهر آنها نشان میدهد.
· رمزهای ارجاعی[22] یا فرهنگی: رمزهای ارجاعی که گاه فرهنگی نیز نامیده میشوند، آنهایی هستند که به یک مصداق عینی دلالت میکنند.
متن رئالیستی برای بارت، حاصل درهم تنیده شدن رمزگان مختلف است، رمزگانی که به تنهایی واجد ارزش و اهمیت خاصی نیستند، اما شیوهی درهم تنیده شدنشان است که به آنها شأن و اهمیتی خاص میبخشد. شرح «اسلوموشن» و گاه آزمایشگاهی بارت از سارازین، چگونگی درهم تنیده شدن این رمزگان و شکلگیری روایت رئالیستی را نشان میدهد. به نظر بارت متن رئالیستی، همان جهان واقعی مستقل و موجود نیست، بلکه متن رئالیستی حاصل همگراییو نزدیکی دو مجموعه مناسبات است. از یک سو، اثر تابع منطق درونی محکم خودش یا به تعبیر بارت «اقتصاد درونی متن» است: «شخصیتها منسجم و بدون تناقض عمل میکنند. روایت از اصل عدم تناقض تبعیت میکند... اعمال شخصیتها دارای پیامدهای قابل پیشبینی هستند، یعنی اگر در جایی از روایت شخصیتی میخوابد، خواننده میتواند انتظار داشته باشد که او به زودی از خواب بیدار خواهد شد. یعنی اینکه هر جزء و عملی نقشی کارکردی در بسط و گسترش روایت دارد». متن رئالیستی خوب به زعم بارت متنی است که این نقش کارکردی در آن آشکار و عیان نباشد. (همان: 10)
علاوه بر این، بارت در S/Z به رها شدن خواننده و یا بیننده از نقش یک مصرفکننده ی منفعل نیز میپردازد. وی معتقد است که این نقش را «صنعت فرهنگ ساز» به خواننده و یا بیننده داده است. به همین دلیل در این اثر تلاش میکند تا نوعی همسانسازی را برای خواندن و نوشتن ایجاد کند. بارت اعتقاد دارد که خواننده نیز باید در فرآیند خلق معنا نقش و مشارکتی فعالانه داشته باشد. البته رابطهی متن و خواننده یک رابطهی دیالکتیکی است.
همانطور که اشاره شد، رولان بارت در این اثر کوشید تا معنای دیگری از رئالیسم ارائه کند. این نظر بارت در مورد رئالیسم، بعدها توسط برخی منتقدان فیلم مورد استفاده قرار گرفت. این منتقدان تلاش کردند که این مفهوم را برای فیلم بازفرمولبندی کنند. از نخستین افرادی که تلاش کردند مفهومی از رئالیسم در سینما را فرمولبندی کنند، بازن و کراکائر بودند . پس از آنها، کالین مککیب مقاله ای در رد مفاهیم ارائه شده توسط بازن و کراکائر نوشت. او در این مقاله تصویری نوین از رئالیسم در نظریهی فیلم ارائه میکند. او در ارائهی این تعریف، تعریف بارت از متن رئالیستی در S/Z را به عنوان مرجع خود قرار میدهد.
مککیب مفهوم «متن رئالیستی کلاسیک» را در دو مشخصه خلاصه میکند.نخست اینکه متن رئالیستی کلاسیک نمیتواند با واقعیت در تضاد باشد و دوم اینکه، در یک رابطهی دو جانبه، متن رئالیستی کلاسیک، جایگاه سوژه را در یک رابطه Specularity غالب تضمین میکند. (همان:16)
این نوشته، بخشی از کار کلاسی درس نشانه شناسی دکتر امیلیا نرسیسیانس می باشد.
منابع
· اباذری، یوسف (1380). رولان بارت و اسطوره و مطالعات فرهنگی. ارغنون. شمارۀ 18. صص 157-137.
· بارت، رولان (1387). بارت وسینما: گزیده ی مقالات و گفتگوهای رولان بارت درباره ی سینما. ترجمه: مازیار اسلامی. تهران: نشر گام نو.
· دوسوسور، فردیناند (1387). دورهی زبانشناسی عمومی. ترجمه: کورش صفوی. تهران: انتشارات هرمس.
· سجودی، فرزان (1382). نشانه شناسی کاربردی. تهران: نشر قصه.
· ضمیران، محمد (1382). درآمدی بر نشانه شناسی هنر. تهران: نشر قصه.
· فتوحی، محمود (1390). نشانه شناسی رولان بارت و تاثیر آن بر مطالعات فرهنگی. نامه ی نقد( مجموعه مقالات نخستین همایش ملی نظریه و نقد ادبی در ایران. تهران: نشر خانه کتاب، چاپ اول.
· کالر، جاناتان (1379). فردینان دوسوسور. ترجمه: کورش صفوی. تهران: انتشارات هرمس.
· کونداتف، الکساندر (1363). زبان و زبان شناسی. ترجمه: علی صلحجو. تهران: انتشارات ایران یان.
· Barthes, Roland. (1968). Elements of Semiology. Trns. Annette Lavers Colin Smith. New York: Hill Wang.
· Stam, Robert; Burgoyne, Robert; Flitterman-Lewis, Sandy (1992). New vocabularies in film semiotics: structuralism, poststructuralism, and beyond. London and New York: Routledge.
· Wollen, Peter (1969). Signs and Meaning in the Cinema. Bloomington, Indiana University Press.
[1] Semiotics
[2] Signifier
[3] Signified
[4] Signification
[5] Symbolic
[6] iconic
[7] indexical
[8]Christian Metz
[9] syntagmatic
[10] paradigmatic
[11] polysemy
[12] multiple significations
[13] punctuation
[14] those demarcating effects—dissolves, fade-ins and fade-outs, direct cuts—used simultaneously to separate and connect filmic segments.
[15] Fully direct-Speech
[16] Indirect Speech
[17] Semidiegetic Speech
[18] hermeneutic
[19] symbolic
[20] proairatic
[21] semic
[22] refference
فایل نوشته را می توانید از قسمت «پیوست» دریافت کنید
صفحه رضا بیات در انسان شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/25407
پیوست | اندازه |
---|---|
26013.docx | 47.38 KB |
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست