سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
تعریف در نظامهای فلسفی افلاطون، کانت و فلاسفه اسلامی (1)
یکی از موضوعات اصلی منطق ـ که در عین حال مبنای پژوهش فلسفی نیز محسوب میشود ـ مبحث «تعریف» (definition) است. معرفتشناسی (epistemology) و امکان آن به شناخت موجودات و پدیدههای خارجی نیاز دارد و اساساً تعریف، مدخلی است به مبحث معرفتشناسی. اما آیا همه موجودات قابل شناسایی هستند؟ آیا میتوان برای همه پدیدهها تعریف به دست داد؟ آیا تعریف امور مابعدالطبیعی نیز ممکن است یا صرفاً پدیدههای علوم تجربی قابل تعریفند؟ اساساً هدف از تعریف چیست؟ آیا صرفِ تمایز یک امر از سایر امور برای رسیدن به تعریف آن کفایت میکند؟ به عبارت دیگر، آیا نباید تمام ذاتیات شیئ را در تعریف ذکر کرد؟ شیوه دستیابی به تعریف چیست؟ آیا اصلاً تعریف مطابق با شیئ امکان دارد یا ما در تعریف صرفاً ادراک خویش را از شیئ ذکر میکنیم؟ پاسخ تمامی این پرسشها، میان فلاسفه گوناگون، مورد اختلاف است. ایشان برحسب دیدگاههای متفاوتی که نسبت به امکانات و محدوده شناسایی انسان اتّخاذ میکنند، به پرسشهای فوق پاسخهایی متفاوت میدهند. مسلماً اگر فیلسوفی رویکردی واقعگرایانه در پیش گیرد، میان ذهن و عالم خارج فاصلهای نمیبیند و باالطبع تعریف امور خارجی را قابل دستیابی خواهد دانست. اما اگر وی معتقد باشد که ذهن انسان قادر به کسب یقین در مورد پدیدارها نیست و صرفاً در محدوده خویش میتواند به شناخت و قضاوت پردازد، رسیدن به تعریفِ مطابق با واقع را نیز ناممکن میداند.
با توجه به آنچه گفته شد، هر یک از مکاتب و نگرشهای فلسفی، در مورد امکان یا امتناع تعریف و جایگاه آن در پژوهش و... با هم در تعارض قرار دارند. ارسطو، به عنوان یکی از فلاسفهای که مستقیماً به مبحث تعریف پرداختهاند، رویکردی واقعگرایانه نسبت به این موضوع دارد و بر همین اساس، در فلسفه نیز ـ همچون ریاضیات ـ ممکن و مقدمه پژوهش میداند. بنابراین از نظر وی، برای ورود به مباحثه فلسفی، باید ماهیات و موضوعات مورد بحث را تعریف کنیم. فلاسفه اسلامی، تا حدود بسیاری همانند ارسطو، به تعریف میاندیشند. اما کانت، نماینده و پیشرو فلاسفهای به شمار میرود که تعریف را صرفاً در حوزه علوم ریاضی ـ یعنی امور قراردادی و اختیاری ـ دستیافتنی میدانند و به تعریفناپذیری امور مابعدالطبیعی قائلند. براین اساس، نه تنها ذوات شناختناپذیر، بلکه پدیدههای سایر علوم نیز از دسترسِ تعریف به دورند. علّت تعریفناپذیری متعلّقات علوم آنست که این امور، صرفاً اختیاری نیستند و ذهن به طور ناخودآگاه آنها را درمییابد. تعریف امور واقعی ناممکن است. بدینسان، کانت تقریباً در موضعی مخالف با فلاسفه اسلامی قرار دارد. اما افلاطون فیلسوفی است که ظاهراً موضعی دوگانه نسبت به تعریف دارد. از سویی، او نیز در محاورات اولیه خویش، همانند ارسطو، پیجوی تعریف اشیاء و حقایق، از طریق تجربه و سنجیدن تعریفات گوناگون است. اما از سوی دیگر در برخی از رسالههای خویش، شناخت و بنابراین تعریف مطلق حقایق را ورای توان انسانها برمیشمرد: این حقایق در عالمی کاملتر از جهان ما قرار دارند و بنابراین ذهن ما نمیتواند کاملاً آنها را بشناسد و تعریف کند، زیرا محدود به حدود عالم محسوسات است. در این نوشتار سعی ما برآنست که این نگرشهای سهگانه ـ یعنی مواضع افلاطون، کانت و فلاسفه اسلامی ـ را نسبت به تعریف بررسی کنیم و شایستگی هر یک را بسنجیم، اگرچه این مواضع گوناگون قطعاً در دیدگاههایی فلسفی ریشه دارد که ایشان اتخاذ کردهاند.
تعریف در فلسفه اسلامی
در فلسفه اسلامی، شناخت ماهیت امور و به عبارت دیگر، تعریف آنها به طرق مختلف حاصل میشود. گاهی این تعریف از راه مفاهیم ذاتی و گاهی نیز به واسطه مفاهیم عَرَضی و در مواقعی با ترکیب ایندو به دست میآید.1 مفاهیم ذاتی یا همان ذاتیات، مقدمات شیئ را تشکیل میدهند. به دیگر سخن، ممکن نیست که این مفاهیم از شیئ حذف شوند. همچنین لازمه تصور شیئ، تصور مفاهیم ذاتی است. اما مفاهیم عَرَضی، جزئی لاینفک از مفهوم شیئ نیستند. ذاتیات در واقع ارکان وجودی شیئ هستند و عرضیات برعکس، چنین خصلتی ندارند. ذاتیات علل ذهنی یا داخلی شیئ نیز به شمار میروند، اما عرضیات چنین نیستند.
اما اجزای ذاتی شیئ، جنس و فصل هستند. جنس، مبین مشترکات شیئ با اموری دیگر است و فصل، ممیّزه شیئ از آن امور به شمار میرود. عرضیات نیز، به عرضیات عام و خاص تقسیم میپذیرند. عرضیات خاص، این وجه مشترک را با ذاتیات دارند که مختص شیئ هستند. برای مثال "خندیدن" عرض خاص انسان است. اما عرض عام، میان نوع مورد نظر و انواع دیگر مشترک است. براین اساس، چهار نوع تعریف امکان دارد: 1- حدّ تام ترکیبی است از جنس و فصل قریب. شاید بتوان تعریف اسب را به عنوان «حیوان صیحه زننده» حدّ تام دانست. 2- حد ناقص ترکیبی است از جنس بعید و فصل قریب. برای مثال تعریف اسب به صورت «جسم صیحه زننده» حدّ ناقص است. 3- رسم تام از ترکیب جنس قریب و عرض خاص حاصل میشود. تعریف انسان در قالب «حیوان ضاحک» مثالی از رسم تام به شمار میرود. 4- رسم ناقص متشکل از جنس بعید و عرض خاص است، برای مثال «جسم ضاحک» رسم ناقص در تعریف انسان به شمار میرود.2
آنچه تمامی این تعریفات در آن اشتراک دارند، برقراری تمایز میان شیئ و سایر امور است. براین اساس، تعریف، شیئ را متمایز از سایر امور قرار میدهد و مرز میان شیئ و اشیای دیگر را تعیین میکند. زیرا هم فصل و هم عرض خاص، به خود شیئ اختصاص دارند. برای مثال میتوان گفت که انسان، تنها جسمی است که از خصلت نطق بهره میبرد. همچنین خندیدن نیز تنها به انسان اختصاص دارد و سایر اجسام ـ یا حیوانات ـ این ویژگی را ندارند.
اما در اینصورت آیا هدف از تعریف، تنها تمایز شیئ است؟ فلاسفه اسلامی به این پرسش، پاسخ منفی میگویند. این پاسخ را میتوان از زبان شیخالرئیس، ابنسینا، شنید:
«هدف از تحدید (= تعریف) تنها حصول تمایز به وسیله ذاتیات نیست. در جمله "انسان جسم ناطق فانی است" انسان با اموری ذاتی از سایرین متمایز شده. اما این امور، "حد تام" نیستند. زیرا در آن، برخی از فصول اجناس متوسّط حضور ندارند. همچنین تعریفی که فصول اجناس متوسط را تماماً دارد، اما خود شیئ معرف بدون شرکت غیر، حاوی فصول بسیاری است و برای تمایز آن تنها یکی از این فصول کفایت میکند، نمیتواند "حدّ تام" باشد. این تعریف باید برای آنکه حدّ حقیقی به شمار رود، حاوی تمامی این فصول باشد. پس، تعریف حدّ به صورت ذیل درست نیست: "قولی موجز که به واسطه ممیّز ذاتی، مطلوب را از غیر جدا میکند." تعریف درست حدّ را میتوان در جدل معلّم اول یافت: "حدّ، قولی است که بر ماهیت دلالت میکند". ماهیت در اینجا، به معنای کمال حقیقت شیئی است که شیئ به واسطه آن "شیئی خاص" میشود و ذاتش در آن تحصّل مییابد.»3
از این بند، میتوان دریافت که هدف از تعریف، شناخت تام و تمام ذات شیئ است و نه صرفاً تمایز آن از سایر امور. بنابراین تعریف مطلوب همانا تعریف برحسب «حدّ تام» است.
ابنسینا در این سخن، به ارسطو اقتدا میکند و تعریف دقیق را بیان تمامی اجناس، به علاوه فصل میداند. اگر در تعریف شیئ، تمامی اجناس آن لحاظ شوند، صورت ذهنی آن شیئ با حقیقت خارجیش کاملاً مطابق خواهد بود. براین اساس، همانگونه که پیشتر نیز بیان کردیم، رویکرد فلسفه اسلامی نسبت به تعریف، واقعگرایانه است، یعنی بر مبنای پذیرش هماهنگی میان ذهن و خارج و امکان شناخت پدیدارها قرار دارد.
بنابراین مناسبترین شکل تعریف در میان اشکال چهارگانه، «حدّ تام» است که از جنس و فصل حاصل میشود. ترکیب این دو، تشکیل دهنده نوع است. فلاسفه اسلامی، نسبت میان جنس و فصل و نوع را نیز مورد بررسی قرار دادهاند؛ به نظر ایشان، جنس همان نوع مبهم است. ولی فصل، همان نوع محصَّل به شمار میرود. برای مثال در تعریف انسان، «حیوان» جنس است. در این مفهوم، همچنان ابهام وجود دارد و ماهیّت انسان حاصل نشده است، اما وقتی لفظ «ناطق» را بر آن میافزاییم، ماهیت انسان تحقّق مییابد. به علاوه، جنس و فصل هر دو به حمل اوّلی بر نوع حمل میشوند. اما حمل جنس بر فصل از نوع شایع صناعی است. برای مثال، «اسب، حیوان صیحه زننده است» را در نظر بگیرید؛ اگر ما دو قضیه را از عبارت فوق به صورت ذیل اخذ کنیم: «اسب حیوان است»، «اسب صیحه زننده است.» در هر دوی این قضایا حمل اوّلی وجود دارد. به عبارت دیگر، چیزی بر مفهوم اسب افزوده نشده است و این دو جزئی از ماهیت اسب هستند. اما در عبارت «صیحه زننده اسب است»، از نظر فلاسفه اسلامی، حمل شایع صناعی صورت گرفته است. زیرا مفهوم اسب در صیحه زننده وجود ندارد.
مسأله دیگر آنست که آیا میتوان به فصل حقیقی امور دست یافت. فلاسفه اسلامی، برای جلوگیری از جزمیگرایی، میان فصل حقیقی و فصل منطقی تفاوت قایل شدهاند. به اعتقاد ایشان ممکن است آنچه ما فصل میپنداریم، حقیقتاً نه فصل حقیقی و ممیّز شیئ، بلکه عرض خاص آن باشد.4 اما هر چه هست، تعریف با شیئ مطلوب، از حیث مصداق وحدت دارد. اگر فصل حقیقی در تعریف حاصل شود، ایندو ـ یعنی تعریف و شیئ ـ تساوی مفهومی نیز خواهند داشت، در غیر اینصورت دستکم، شیئ از سایرین متمایز میگردد، اگر چه هدف اصلی تعریف ـ یعنی حصول تمام ذاتیات ـ مسیّر نشده است.
به اعتقاد ابنسینا میان نوع و مصادیق آن، علیّتی دوسویه وجود دارد؛5 از طرفی حمل فصل بر افراد مصادیق، به واسطه نوع است. برای مثال اگر حسن را ناطق بخوانیم، این عنوان به واسطه آن صورت میگیرد که حسن انسان است و ما انسان را «حیوان ناطق» تعریف کردهایم. بنابراین نوع، واسطه میان افراد خویش و فصل محسوب میشود. از طرف دیگر نوع چگونه در خارج تحقق مییابد؟ تنها و تنها به واسطه تحقق افرادش. برای مثال ما وجود انسان را در حسن، حسین، تقی و... متجلّی میبینیم و صرفنظر از این مصادیق، ماهیت انسان در خارج تحققی نخواهد داشت.
آیا تعریف، مقدمه استدلال میتواند بود؟ نکته شایان توجه آنست که تعاریف، در واقع به «تصورات» راجع هستند و نه به تصدیقات. بر همین اساس ـ و نیز به این دلیل که مقدمات استدلال باید از جنس تصدیقات باشند ـ تعاریف نمیتوانند مقدمه استدلال قرار گیرند.6 از نظر ابنسینا اساساً در تعریف، سلب و ایجابی در کار نیست.
اما محدوده تعاریف تا کجاست؟ آیا همه امور تعریفپذیرند؟ فلاسفه اسلامی برآنند که مثلاً مقولات، قابل تعریف نیستند، زیرا از جنس و فصل تشکیل نیافتهاند. همچنین ـ به واسطه همین بساطت ـ در آغاز مباحث وجودی، از تعریفناپذیری «وجود» سخن به میان میآید. بنابراین هرگاه که نتوان اجزائی در مفاهیم تشخیص داد، تعریف امکانپذیر نخواهد بود. علّامه طباطبایی این باور را در مورد مقولات به صورت ذیل بیان میدارد:
«مقولات بسائطی هستند که از جنس و فصل ترکیب نشدهاند، زیرا در غیر اینصورت جنسی بالاتر از آنها وجود میداشت و این محال است.»7
وجه دیگر تعریفناپذیری این امور آنست که بدیهی و اساساً بینیاز از تعریف هستند. نکته شایان توجه آنکه فلاسفه اسلامی میان تصورات نظری و تصوّرات بدیهی تفکیک قایل میشوند؛ تصوّرات بدیهی مانند «وجود» و تصورات نظری مانند «وحدت»8 (البته در علم حساب).
بدینسان میتوان مبحث تعریف از نگاه فلاسفه اسلامی را چنین جمعبندی نمود:
اولاً مناسبترین نوع تعریف، از ترکیب جنس قریب و فصل (= حدّ تام) حاصل میآید.
ثانیاً هدف از تعریف، شناخت تام و تمام ذاتیات شیئ است و نه صرفاً تمایز بخشیدن به آن.
ثالثاً تعریف هدف پژوهش فلسفی است و نه مقدمه آن.
رابعاً اموری بسیط، همچون وجود و مقولات تعریف نمیپذیرند.
خامساً تعریف مطابق با واقع سایرِ امور امکانپذیر است.
پینوشتها:
1- ترجمه و شرح برهان شفا. مقالة اولی. سلسله درسهای محمدتقی مصباح یزدی. جلد اول. انتشارات امیرکبیر، تهران، 1373، ص. 17
2- همان مأخذ. ص. 18
3- مأخذ پیشین. ص. 19
4- العلّامه السیدمحمدحسین طباطبایی. نهایه الحکمه. تحقیق و تعلیق الشیخ عبّاس علیالزراعی السبزواری. قم. مؤسسه النشر الإسلامی. 1417هـ . صص. 3-102
5- ترجمه و شرح برهان شفا. ص. 296
6- همان. ص. 328
7- نهایهالحکمه. ص. 111
8- همان مأخذ. ص. 179
محمدجواد محسنی عراقی: mjmohseni85@yahoo.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست