پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
نگاه خیره به میراث معنوی ممنوع! : گفتگوی امیر هاشمی مقدم با خبرگزاری ایسنا
یک انسانشناس تأکید کرد: توسعهی گردشگری بهشکل مدیریتنشده بر میراث مادی و معنوی مردم یک منطقه آسیب میزند، ولی با این همه، این دو میتوانند با برنامهریزی صحیح کنار یکدیگر قرار گیرند و گردشگری نیز با حفظ میراث فرهنگی به فعالیت خود ادامه دهد.
امیر هاشمی مقدم در گفتوگو به خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دربارهی تأثیر گردشگری بر میراث فرهنگی مادی که شامل آثار منقول مانند سفالینهها، اشیای کشفشده از کاوشها و ... است توضیح داد: گردشگران یکی از اصلیترین عوامل تخریب و آسیب رساندن به میراث فرهنگی مادی هستند. این مسأله اگرچه در همه جای دنیا وجود دارد، اما در ایران شدیدتر است. توجه به عکسهای یادگاری که گردشگران ایرانی از بناهای تاریخی میگیرند تأسفآور است؛ یکی روی دیوار یک بنای تاریخی میایستد دیگری یک ستون تاریخی را در آغوش میگیرد دیگری روی شیر سنگی مینشیند.
او ادامه داد: این موضوع دو دلیل عمده دارد؛ ابتدا اینکه تابلوهای هشداردهنده و آموزشی در کنار این آثار و بناها نصب نشدهاند تا گردشگر پی ببرد که تماس بدن او با یک اثر تاریخی چقدر به آن آسیب میرساند. دیگر اینکه اگر هم محدودیتها را بداند در بسیاری موارد برایش اهمیتی ندارد چه بلایی سر این اثر میآید. همین است که خیلی وقتها گردشگران از زنجیرها و طنابهایی که برای محافظت دور یک اثر کشیده شدهاند عبور میکنند و باز هم کار خودشان را انجام میدهند.
این پژوهشگر با بیان اینکه آنچه در این رابطه بیشتر مورد توجه انسانشناسان قرار گرفته میراث معنوی غیرمملوس است اظهار کرد: از جملهی آنها میتوان به آداب، رسوم، باورها و اعتقادات اشاره کرد. گردشگری در این زمینه هم میتواند به میراث فرهنگی آسیبهای جدی وارد کند؛ یکی اینکه گردشگران عمدتا از مناطق توسعهیافتهتر به مناطق کمتر توسعهیافته سفر میکنند مردم بومی و میزبان هم در موارد زیادی احساس میکنند که فرهنگشان در برابر فرهنگ گردشگران از سطح پایینتری برخوردار است به همین دلیل میخواهند خود را به گردشگران شبیه کنند. مردم بومی طی گذر زمان، پوشاک، زبان، معماری و بسیاری از باورهای و اعتقادات خود را تغییر میدهند و شبیه گردشگران میشوند.
او با اشاره به نمونهای در اینباره گفت: در مناطقی مانند مازندران که طبیعتگردی رایج است گاهی احساس میشود که بومیان احساس ضعف فرهنگی میکنند و به همین دلیل، سرعت تغییرات فرهنگی در این استان بیشتر از دیگر استانها است و حتی پلاک خودرو و کد تلفن همراه بسیاری از جوانان مازندرانی متعلق به تهران است. البته این پدیده در مناطقی که اهالی شهر میزبان گردشگران فرهنگی هستند کمتر اتفاق میافتد چون همین آداب و رسوم و پوشاک و زبان، در رشد گردشگری فرهنگی سهم بسزایی دارد و اتفاقا میتواند باعث افتخار بومیان به فرهنگشان شود مانند آنچه در ابیانه و ماسوله و دیگر مناطق مشابه رخ داده است.
هاشمی مقدم دربارهی دومین شیوهی آسیب رساندن گردشگری به میراث معنوی توضیح داد: در انسانشناسی گردشگری، مفهومی به نام «نگاه خیره» یا «Gaze» وجود دارد. «نگاه خیره» به بیان بسیار ساده یعنی میزبانها به علایق گردشگران نگاه و تلاش میکنند خود را به چیزی که گردشگران به آن علاقهمندند نزدیکتر کنند. برای نمونه اگر بدانند گردشگران به نوع خاصی از پوشاک علاقه دارند در حد افراط از آن پوشاک استفاده میکنند حتی بسیاری از مراسمی که باعث جذب گردشگران شده بود با توجه به علاقهی گردشگران به شیوهی خاصی از برگزاری مراسم تغییر کرده است. در اینباره شخصی به نام «دیوید گرینوود» نزدیک به 40 سال پیش تحقیقی دربارهی مراسم «آلارد» در فئونترابیای اسپانیا کرد که بهشدت در حال دگرگونی بود. او اظهار کرد که در این منطقه، پدیدهای به نام «کالایی شدن فرهنگ» شکل گرفته است. کالایی شدن فرهنگ یعنی اینکه فرهنگ را بهخاطر پول گردشگران تغییر دهیم. این پژوهش یکی از آثار شاخص کلاسیک در حوزهی انسانشناسی شده و در ایران هم در بسیاری از مناطق در حال رخ دادن است.
او دربارهی دانش گردشگری نیز گفت: نزدیک به چهار دهه است که این دانش در دنیا بهطور جدی پیگیری میشود. آرامش پس از جنگ جهانی دوم و افزایش دستمزد و اوقات فراغت مردم، آنها را برای دیدن دیگر شهرها و کشورها تحریک کرد و پدیدهی گردشگری رونق گرفت. از همینرو برخی کارشناسان تلاش کردند مزایای این پدیده را یادآوری کنند و خواهان گسترش آن شدند، ولی هنوز چند سالی نگذشته بود که پیامدهای منفی گردشگری در عرصهی محیط زیست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماعی دیده شد. به این ترتیب موج بعدی کارشناسان بهوجود آمدند که مخالف گردشگری بودند. بعدها موج سومی نیز بهوجود آمد که خواهان رواج محتاطانهی گردشگری همراه کنترل پیامدهای منفیاش بود. اکنون هم موج چهارمی وجود دارد که گردشگری دانشبنیان نام دارد و عمدتا توسط پروفسور جعفری که یک استاد ایرانی در دانشگاههای آمریکا و البته مشهور در کل دنیاست ترویج میشود.
وی دربارهی مواضع انسانشناسان در برخورد با گردشگری بیان کرد: بهطور کلی انسانشناسان در مواجهه با پدیدهی فرهنگ، محتاطانه برخورد میکنند. انسانشناسی موضوع اصلی مطالعهاش، همین فرهنگ است. بنابراین طبیعی است که هر عاملی بر فرهنگ تأثیر بگذارد زیر ذرهبین انسانشناسان قرار گیرد. وقتی موج نخست گردشگری به راه افتاد برای انسانشناسان این پدیده در اولویت قرار نداشت، اما وقتی پیامدهای منفی گردشگری بر فرهنگ جوامع میزبان آشکار شد انسانشناسان به میدان وارد شدند و طبیعتا موضع منفی گرفتند و بیشتر آنها همراه موج دوم به حوزهی تخصصی گردشگری وارد شدند. اینگونه بهنظر میآید که انسانشناسان بیشتر مخالف گردشگریاند. در حالی که چنین نیست و آنها موج سوم و البته موج چهارم گردشگری را پیشنهاد میکنند که میتوان بهوسیلهی گردشگری میراث معنوی را برجسته و تقویت کرده و از نابودی و فراموشیاش پیشگیری کرد به شرط آنکه دچار همان «نگاه خیره» و تصنعی نشود.
هاشمی مقدم دربارهی انسانشناسی گردشگری در ایران اظهار کرد: بهنظر میآید که صنعت و دانش گردشگری در ایران هنوز بین موج اول و دوم است. امروزه دیده میشود که هر کسی که متخصص باشد از گردشگری صحبت میکند. گاهی میبینیم کسانی که یک سفر خارجی به کشورهای اطراف داشتهاند مرتب از مزایای گردشگری صحبت میکنند یا هر روستایی که یک چشمه، کوه یا بیشه دارد نام «توریستی» بر خودش میگذارد. چنین رفتارهایی موج نخست را در ایران رقم زدهاند. پیامدهای منفی گردشگری نیز تا کنون خودش را نشان داده است. از جمله پیامدهای منفی میتوان به تخریب جنگلها و منابع طبیعی برای ساختن ویلا برای گردشگران، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به همان دلیل و در نتیجه، کاهش محصولات کشاورزی، از بین رفتن بسیاری از مشاغل سنتی و کشاورزی، تغییر سبک زندگی و آداب و رسوم اشاره کرد.
او ادامه داد: چند سال است که واکنشهای منفی در برابر گردشگری اعلام وجود کرده است و از آنجا که ما چند سال از دانش گردشگری دنیا عقب هستیم فرصت این را داشتهایم که از تجربیات آنها استفاده کنیم. برخی از این مخالفتها بیش از اینکه با خود پدیدهی گردشگری باشد بهخاطر پیامدهای منفی آن است. با این وجود، بسیاری از انسانشناسان ترجیح میدهند آن نوع از گردشگری که باعث از بین رفتن فرهنگ بومی میشود اصلا وجود نداشته باشد.
هاشمی مقدم با بیان اینکه معتقد نیست گردشگری را باید بهخاطر میراث فرهنگی رها کرد گفت: این دو را میتوان با برنامهریزی صحیح در کنار یکدیگر قرار داد. گردشگری در ایران افسارگسیخته است. واقعا چند طرح گردشگری موفق و از پیش برنامهریزیشده در کشور داشتهایم؟ مسوولان به مردم نگاه میکنند که ببینند مردم به کجاها بیشتر سفر کردهاند بعد میروند و یک امکانات حداقلی را در آنجا برپا میکنند. این معنای برنامهریزی نیست. میراث فرهنگی هر منطقه، شناسنامهی هویتی آن منطقه است. اگر میراث فرهنگی از بین برود پیامدهای منفی فرهنگی - اجتماعی و حتی اقتصادی بسیاری برای آن منطقه رخ خواهد داد. میتوانیم بررسی کنیم و جاهایی را که ارزشهای فرهنگی با کارکردهای مثبت دارند پیدا کنیم و با ترویج گردشگری فرهنگی معطوف به همان ارزشها و رسوم، آن را تقویت کنیم. در این حالت مردم منطقه به اهمیت فرهنگشان پی میبرند.
او اضافه کرد: اینکه در ورودی هر روستایی یک تابلو نصب کنیم که «به روستای توریستی ما خوش آمدید» و بعد هم گردشگران به آنجا بروند و کمکم معماری، پوشاک و سبک زندگی مردم بومی آنها را که بهعنوان یک کل بههمپیوسته است تغییر دهند صحیح نیست. گاهی میبینم که این پرسش مطرح میشود که «حالا فرض بگیریم فرهنگشان تغییر پیدا کرد، اما در عوض وضع مالیشان بهوسیلهی گردشگری خوب میشود مگر چه میشود؟» نه من و نه هیچ انسانشناس دیگری با تغییر و دگرگونی فرهنگی مخالف نیستیم. اتفاقا فرهنگی که خودش را با زمانه و شرایط سازگار نکند محکوم به نابودی است؛ اما تغییر باید متناسب با شرایط باشد نه اینکه به حال خود رها شود. سرعت تغییراتی که گردشگری ایجاد میکند بسیار بالاست و این باعث از هم پاشیدن شیرازهی فرهنگ جوامع میزبان است. مسأله این است که اگر گردشگری پیامد منفی برای اقتصاد داشته باشد خودش را خیلی زود و آشکارا نشان میدهد. اگر پیامد منفی بر محیط زیست داشته باشد باز هم خودش را خیلی زود نشان میدهد؛ اما چون پیامدهای منفیاش بر حوزهی فرهنگ به اندازهی دیگر حوزهها آشکار نیست بسیاری افراد آن را جدی نمیگیرند.
منبع: ایسنا
امیر هاشمی مقدم مدیر گروه انسان شناسی توریسم در انسان شناسی و فرهنگ است
دوست و همکار گرامی
چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد.
کمک های مالی شما حتی در مبالغ بسیار اندک، می توانند کمک موثری برای ما باشند:
شماره حساب بانک ملی:
0108366716007
شماره شبا:
IR37 0170 0000 0010 8366 7160 07
شماره کارت:
6037991442341222
به نام خانم زهرا غزنویان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست