جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

درآمدی بر مردم شناسی و انسان شناسی



      درآمدی بر مردم شناسی و انسان شناسی
حسین میرزائی

درآمدی بر مردم شناسی و انسان شناسی، ژان کُپانس، ترجمه حسین میرزائی، تهران: نشر ثالث، 1390.
مقدمه و فهرست مطالب
مردم شناسی و انسان شناسی چرا ؟ برای مطالعه و توضیح زندگی زنان و مردان در جامعه، چرا چندین رشتۀ ظاهراً متمایز از هم وجود دارد ؟ ما به سادگی در می یابیم که حیات نسل های گذشته دارای روش ها و حالت روحی خاصی است که به آن تاریخ می گویند. همچنین ما  می دانیم که روابط با فضاها و با محیط های عین حال طبیعی و انسانی، موضوع دغدغه ای علمی هستند که جغرافیا نام دارد  و نیز می دانیم که زبان و گفتار ، زبان شناسی را و پدیده های زیستی و اجتماعی فضای انسانی، رشته مستقلی را به نام جمعیت شناسی ایجاد کرده باشند. سرانجام از این که روان شناسی و رشته های وابسته آن مانند روانکاوی بوجود آمده باشند، نباید تعجب کرد.
اما چرا مردم شناسی و جامعه شناسی باید به صورت اغراق آمیزی از هم جدا باشند تا آنجا که هر کدام از این دو، در عین وام گیری بی واهمه بسیاری از فنون، روش ها یا پنداره ها از دیگری، به راحتی آن را به سخره بگیرد ؟  امروزه، خودِ موضوع های پژوهشی هستند که در نگاه نخست، مشابه یا معادل به نظر می رسند. با وجود این، قرینگی میان دو مجموعه رشته ای می تواند مورد تردید قرار بگیرد زیرا تاریخ آن ها تفاوت هایی را نشان داده اند که مدت ها طبیعی جلوه داده شده اند، حتی اگر این تفاوت ها امروزه بسیار نا چیز به نظر بیایند. با این حال، تاریخ علوم که سنتی را ایجاد یا توجیه می کند، می تواند بازنگری و اصلاح شود. کسانی که در سال های 1970-1960 رشته انسان شناسی را به مثابه فرزند خلف استعمار گری و یا امپریالیسم مورد سرزنش قرار  می دادند، این معنا را القا  می¬کردند که شباهت بسیاری میان طرح تمدن ساز غرب و ابزارهای بکار رفته از جمله مردم شناسی برای راحتی کار وجود دارد. اما آیا ممکن نبود به صورت اجمالی، ریشه های «سرمایه داری» جامعه شناسی را مثلاً هنگام مطالعه سازمان کار صنعتی یا منطق های پنهانی برنامه های تحصیلی، روشن ساخت ؟
تفاوت اجتماعی، دگربودگی فرهنگی در واقعیت وجود دارند و می توانند شیوه های متناسب و خاص خود را بطلبند. اما مسئله این جا نیست، بیشتر این جاست که بدانیم آیا تفاوتی که مردم شناسی را پدید آورده، همان چیزی بوده است که باید باشد ؟ و این موضوع از چند سال پیش، کاملاً مورد توجه قرار داشته است. به معنای دیگر، چشم اندازی که کلاً  تحول گرایانه نامیده می شود، دیگری (Autre)را به مثابه ابتدایی دسته بندی می کرده است. از این رو، امروزه می فهمیم که ابتدایی نه در قرن 18 و نه در قرن 19 و  خیلی بیشتر در قرن 20، هرگز وجود خارجی نداشته است. ابتدایی ابداعی بیش  نیست، و به قول اَدام کوپر (Adam Kuper) ابداعی کهن که برخی نظریه ها و مثال ها آن را جا انداخته اند. به قول اوژه (Augé) امروز بیگانه جویی  (Exotisme) به گور سپرده شده است. دیگری خود من هستم، از یک سو برای این که دیگری ها به نوبه خود حق بیان دارند و از سوی دیگر، از این بابت که جهان اجتماعی معاصر در ژرف ترین لایه های وجودی ما ارجاعات هویتی را که تفاوت های بزرگ تمدنی، فرهنگی، جنسی و شخصی را نظام می بخشند، فرو پاشیده است. با وجود این، باید دانست آیا این شیوه نوین نگرش به تفاوت، به شرایط زمانی بستگی دارد و یا  به یقین، اساس معرفت شناختی درستی دارد ؟ و آیا این شیوه از تحول جهانی که علوم اجتماعی با آن دست و پنجه نرم می کنند، ناشی شده است یا از نقدی درونی و آزادی یی سوداگرانه از سوی خود مردم شناسان ؟ این نکته را هم نباید فراموش کرد که مردم شناسی و انسان شناسی دیگر آنچه نزدیک به یک قرن پیش بودند، نیستند و تعمیق اندیشه در مورد تاریخ و عملکرد آن ها نشان می دهد که شاید این دو رشته هرگز آنچه ادعای آن را داشته اند، نبوده اند. زیبا ترینِ اساطیر در پژوهش های مردم شناختی، همانا اسطوره خود مردم شناسی است.  
از این رو این کتاب به طور ضمنی شامل دو بخش است : بخش اول ( فصل های 1 و 2) با یاد آوری منطق های تاریخی و فکری یی که به بنیان گذاری و تحول رشته ها نظارت داشته اند، در پی تعریف مسیر فکری آن ها بر می آید. بخش دوم    ( فصل 3،4 و 5 ) معرف یک ویژگی بیشترگسترده نگر است و زمینه های بزرگ دیروز و امروز را به تصویر می کشد. این بخش گاهی کنایه آمیز، گاهی نظام مندتر است. هر چند که ما سعی بر ارائه حداکثریِ مباحث جدید داشته ایم، خلاء هایی مشاهده می شود. مناسب نیست یک کتاب پایه مقدماتی به تفسیر کتاب شناختی محدود بماند اما بدیهی است که نیت ما تناقض گونه است :  از یک سو باید بدیهیات سنت علمی را متذکر شد و از سوی دیگر بر گُسست ها و پیامد های بازاندیشی ها انگشت گذاشت. از جا که مردم شناسی و انسان شناسی در طی یک قرن تغییر و تحول بسیار یافته اند، شاید  نو آوران امروز، بنیان گذاران (جدید) فردا به حساب آیند.
خلاصه بگوییم، تعریف این دو رشته به دلیل گوناگونی تاریخی و جغرافیایی تجربه ها و سنت های ملی بسیار پیچیده است.

فهرست مطالب  

دیباچه : طرحی بدیع
1.    حرفة انسان شناس
1.    آثار
2.    موضوعات علمی
3.    کاوش ها
4.     انسان شناس : انسانی همه کاره
5.    پنداره ها و نظریه ها
6.    تخصصی کردن های موضوعی و سنت های ملی
2.    نخستین گام ها و ایجاد میدان مردم شناختی
1.     مراحل نگاه غربی
1.1    الهیات و فلسفه
1.2    مسئله پردازی نظری و تجربی
2.    الگو(ها)ی کلاسیک
3.    دوراهه های سازنده و تضاد های تاریخی
3.1 ریشۀ نوع انسانی و رابطه با طبیعت
3.2 امر اجتماعی و امر نمادین
   3 . پیوندهای امر اجتماعی
1.    مردان و زنان : جنسیت و خویشاوندی
1.1    بنیان های زیستی و اجتماعی
1.2    خویشاوندی
1.3    از کِلان ها تا رده های سنی
2.    از نظم اجتماعی تا نظام های سیاسی
2.1    اندیشه به امر سیاسی چرا ؟
2.2    گوناگونی نظام های دولت
2.3    ازکشمکش ها تا تغییر
3.    معاش، مبادله، تجارت
3.1    انسان شناسی اقتصادی
3.2    شکارچی-گردآورنده ها، دامپروران
3.3    مجتمع های روستایی و دگرسانی اقتصادی
           4.فرهنگ ها ، مذاهب و نمادها، مناسک و زبان حال ها
1.    نظم و عقلانیت باورها
1.1    از امر وراء طبیعی تا امر مناسکی : دین
1.2    توتم گرایی، افسون، جادوگری
1.3    از امر مناسکی تا اسطوره شناسی
2.    زبان ها، زبان حال ها و اندیشۀ وحشی
2.1    نقش زبان شناسی
2.2    اسطوره شناسی ساختارگرای لوی -استروس
3.    فرهنگ پذیری ها، کلی گرایی ها: مذاهب نو، فرهنگ های نو؟
5. بازنگری ها و/ یا جهش ها ؟
1.    از تجدد سازی دیگری ها تا تجدد خود
1.1    فرهنگ پذیری استعماری
1.2    تغییر اجتماعی تجدد
1.3    از تجدد تا تجدد سازی
1.4    از فُلکلور تا مردم شناسی جدید فرانسه
2.    انسان شناسی، علمی مانند سایر علوم اجتماعی؟
2.1     کاربرد و تقاضای اجتماعی
2.2    جریان پُست مدرن گرا
نتیجه : از نگاهی دور تا نگاهی مشترک
کتاب شناسی
پیوست ها :
1.    کاوش های بزرگ
2.    انسان شناسی تصویری
3.    انجمن ها