جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ایبسن معاصر ما



      ایبسن معاصر ما
سامی صالحی ثابت

ایبسن در آثارش نشان می دهد نه تنها نسبت به کودکان بی تفاوت نیست؛ که حتی در نگاه اول نسبت به آنها بیرحم نیز بوده است. رفتار و تصمیمهای ایبسن نسبت به کودکان آثارش خیلی جاها بهت آور، عجیب و متناقض به نظر می آید. کودکان در آثار او براحتی و به سادگی نادیده گرفته می شوند، زیر دست و پا له می شوند، مورد سوء استفاده و آزار قرار می گیرند، کشته می شوند، یا به سمت مرگ سوق داده می شوند و عجیب اینکه همه اینها توسط ایبسن با کمترین سعی به ایجاد و القای حس همدردی و دلسوزیی انجام می شود!

اگر در قضاوتمان نسبت به ایبسن و آثارش به اندازه خود او منصف باشیم و همچون بیشتر شخصیتهای اصلی آثار او دچار قضاوتهای احساسی و هیجانی نشویم؛ باید او را نه یک مصلح اجتماعی که بیشتر یک منتقد اجتماعی بدانیم. در این صورت، دلیل این گونه برخورد او با کودکان آثارش، برایمان قابل هضمتر و روشنتر خواهد شد. به خصوص وقتی می بینیم همه و همه این بیرحمی ها و تندرویها در حق کودکان در آثار او، به قصد «قربان دادن» بزرگسالان است. اگر ایبسن در مقام پدر درام مدرن، بسیاری از قواعد نمایشنامه نویسی - به خصوص یونان باستان و دوران کلاسیک- را می شکند اما در عوض درونمایه «قربان دادنِ قهرمانان اساطیری به جهت دستیابی به آگاهی» را در بیشتر آثارش حفظ می کند. شخصیتهای او قربانی می دهند تا به سطحی بالاتر از دانایی و خودآگاهی برسند. اما مرز اشتراک عجیب آثار ایبسن با شاهکارهای تئاتر یونان باستان و کلاسیک «کودکان قربانی» هستند. کافی ست نگاهی به «افسانه های تبای»؛ «الکترا»، «کاهنه های باکوس» و آثاری از این دست بیندازیم. در معروفترین اینها؛ «ادیپ شهریار»؛ آنتیگون و برادرانش قربانیان کسب دانایی پدرشان، ادیپ شهریار هستند.

ادامه مطلب در فایل pdf ضمیمه است.

پیوستاندازه
30668-139.pdf261.46 KB