چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مروری بر پیامدهای اجتماعیِ سکونت نامناسب
اگر بنا باشد که هزینههای تمام شده و واقعی یک خانه برآورد شود میبایست سطوحی مورد بررسی قرار گیرد که فراتر از گفتمان رایج مهندسی است که پیشتر در یادداشتی به آن پرداخته شد. حال قصد یادداشت حاضر، مروری بر این مسئله است که سکونت نامناسب، چه پیامدهای اجتماعیای برجای خواهد گذاشت؟ پیامدهایی که نسبت به موارد فنی (مانند زلرله)، موارد جسمی و پزشکی (مانند کمتحرکی یا کمبود نور آفتاب)، موارد روانشناختی (مانند افسردگی) و... به مراتب پیچیدهتر بوده و کمتر مورد بحث قرار گرفته است. به منظور این بررسی، از چند مدخل میتوان وارد شد که یادداشت حاضر به برخی از آنها میپردازد:
اول- سیالیت افراد در ارتباط با فضاهای خانگی امروز را گذشته از ملاحظات اقتصادی میبایست ناشی از کیفیت سکونتی پایین این فضاها و انعطافپذیری کمشان دانست به طوری که حتی بسیاری از افراد صاحبخانه، سکونت در خانه خودشان را کوتاه مدت و موقت ارزیابی کرده و میگویند که به دنبال فضایی هستند که در برابر طیف گستردهتری از نیازهایشان پاسخگو باشد. این مسئله را در صحبتهای این اطلاعرسان میتوان دید که میگوید: «اینجا برای من جایی موقت است برای رسیدن به فضایی آرمانیتر. اینجا همش 50 متر است و پتانسیل توسعهاش آنقدر کم است که ترجیح میدهم اینجا را بگذارم و بروم... بیش از آنکه این خانه با ما و نیازهایمان راه بیاید ما داریم با او و شرایطش کنار میآییم؛ فضا هیچرقمه با من کنار نمیآید!» و یا این فرد که میگوید: «شوهرم میگوید وقتی پسرمان 5-4 ساله شود باید به فکر تغییر خانه و خرید یک خانه دو اطاقه بیفتیم. شاید پسرم دوست داشته باشد که اطاقی جدا برای خودش داشته باشد. اینجا خیلی کوچک است و نمیشود یک اطاق دیگر به آن اضافه کرد. برای همین ما موقت اینجا هستیم. کار دیگری فکر نمیکنم بشود کرد. من خانهمان را خیلی دوست ندارم. یعنی دوست ندارم داخل آن بمانم.» نامناسب بودن یک خانه در بدو ورود، یا عدم انعطافپذیری آن در قبال رشد و تغیرات خانواده و یا رشد بالای اجارهبهای آن از دلایلی هستند که بسیاری از ساکنان را مجبور به جابهجاییهای مکرر میکنند و همین مسئله، مانعی جدی در برابر شکلگیری هویتهای جمعی وابسته به مکان و نیز سرمایههای اجتماعی محلی است. همچنین احساس تعلق که شرط اصلی مشارکت در حفظ و نگهداری و ارتقاء مکان است شانسی برای شکلگیری ندارد. همه اینها خود باعث کاهش کیفیت سکونتی یک فضا میگردد و در کنار سایر عوامل (از جمله فشارهای اقتصادی) نمیتوان منکر بُعد معمارانه فضا در آن شد و میبایست در محاسبه هزینههای ساختن به این شیوه، به طریقی لحاظ شود.
دوم- بحث حضور دیگری در نزدیکی حریم خودی است که میتواند موجب تشدید احساساتی از جنس دیگریترسی یا دیگریگریزی گردد. در ادبیات علوم اجتماعی از مفهوم «سرمایه اجتماعی» بسیار استفاده میشود و تحقیقات مختلف، از فرسایش مداوم سرمایههای اجتماعی ایران طی سالهای اخیر صحبت میکنند. اینکه افراد، به یکدیگر اعتماد ندارند، هم را نمیشناسند، ارتباط موثر ندارند و... آیا نوع خانهسازیهای معاصر میتواند به جای آنکه معلولی از این وضعیت باشد، خود در جایگاه علت قرار گیرد؟ در پژوهش نگارنده به کرات مطرح شد که حضور افراد مجاور هم برای یکدیگر، نوعی از مزاحمت تلقی میشود بیآنکه واقعا قصد و غرضی از مزاحمت در بین باشد. اینکه حریم بصری خانهها نسبت به یکدیگر حفظ نشده افراد را وادار به واکنش میکند. آویز کردن پردههای ضخیم و چند لایه به پنجرههای خانه و کور کردن دید خارج به داخل، به صورت غیرمستقیم میگوید در بیرون، دیگرانی هستند که برای تماشای اینجا ایستادهاند و باید از مزاحمتهای آنها خود را مصون نگه داشت! محروم شدن از نور و منظره طبیعی نیز ، حاصل حضور همین بیگانههای مزاحم است و ناخودآگاه ما بیآنکه قصد آزار همسایگانمان را داشته باشیم، اینکار را انجام میدهیم. مثال دیگر از همین جنس، صداست. تجربه صوتی زندگی در خانههای امروزی و ناتوانی بنا و ساکنانش در مدیریت صدا باعث شده که حتی اگر با همسایگانمان، چالش و دعوا بر سر این موضوع نداشته باشیم ولی به صورتی ضمنی و نرم و ناخودآگاه، از آنها به خاطر صداهای آزاردهندهشان برای زندگی ما دلگیر و یا حتی بیزار باشیم. این درحالیست که خانههای دیروز، تجربه سکونت کمتر خصمانه طولانیمدتی را برای افراد فراهم میکردند که خود، باعث شکلگیری محلهها میشد که یکی از اشکال بروز سرمایههای اجتماعی است. بنابراین، فضا و ناتوانیهایش و نااندیشیده بودنش، بر ذهنیات، احساسات و حتی روابط ما نسبت به دیگران تاثیرگذار است.
سوم- جدای از نزدیکی دیگری به حریم خودی، بحث حضور او در داخل این فضا نیز مشکل دیگری است که ذیل بحث میهمان و اطاق پذیرایی و... در یادداشت دیگری توسط نگارنده مطرح شده است. خانههای امروز در بهترین حالت، نیازهای شخصی و خصوصی و خانوادگی افراد را تامین میکنند و نسبت به حضور دیگری در داخل خانه، ضرورتها و باید و نبایدهایش عموما بیتوجهند. همین محدودیتهای اعمالشده از ناحیه فضا، باعث حالات روانی و احساسی خاصی میشود که افراد مورد مطالعه این پژوهش، آنرا میهمانگریزی، میهمانترسی یا میهمانزدگی نامیدند. افراد میانسال و مسن، از میهمانیهای کوچک و بزرگ خانوادگی در گذشتهای نه چندان دور یاد میکنند که امروز کمتر هست. حال جای تامل دارد که آیا واقعا این، تغییرات فرهنگی بود که افراد را تا به این حد از میهمان و میهمانی دور کرد و همین تغییرات فرهنگی در فضا، بازنمایی شد و یا برعکس، این فضا بود که امکان داشتن چنین تجربیاتی را محدود ساخت؟ شاید هم حالتهای دیگری بتوان برای ارتباط این دو و تاثیرگذاریشان برشمرد ولی یافتههای این پژوهش گویای آنست که حتی افرادی که اظهار میکنند میهمانی دادن و رفتن را دوست دارند ولی به واسطه تجربیات فضای خانگیشان، احساسات بدی را از این ماجرا تجربه میکنند.
چهارم- از این سطح هم خردتر، در واحد خانواده و همزیستی خودیها در مجاورت هم، چه اتفاقی میافتد؟ آیا فضا نیازهای ارتباطی افراد در سطوح مختلف را در نظر گرفته و برای خلوت با خود، خلوت با همسر و نیز خلوت با خانواده فضاهایی مناسب درنظر گرفته که افراد را در خانه نگه داشته و مانع از پناه بردن آنها به بیرون از خانه شود؟ آیا افراد میتوانند در عین تفاوتهای عقیدتی و شکافهای نسلی موجود در خانواده، همچنان زندگی شخصی و خانوادگی خوبی کنار یکدیگر داشته باشند یا برای داشتن فضای شخصی، ناگزیرند به خارج از خانه پناه ببرند؟ مانند آنچه در زندگی این اطلاعرسان رخ میدهد.
پنجم- آنچه تا اینجا گفته شد مربوط به ارتباطات انسانی بود ولی آیا میتوان گستره این تحلیل را باز هم بسط داد و مثلا معماری خانههای امروز را به جای معلول، علت و یا تشدیدکننده فرهنگ مصرفیای دانست که در جامعه امروز ایران جاری است؟ وقتی که امکان آمادهسازی برخی مواد غذایی و یا پخت آنها، امکان انجام برخی کارهای خانگی مانند شستن فرش، تعمیر کردن و ساختن و... و نیز امکان برخی تفریحات خانگی عملا از افراد سلب میشود و آنها ناگزیر از پناه بردن به بیرون و امکاناتش هستند آیا نقش محیط، برجسته نیست؟ و یا تا به این حد حضور لوازم و فضاهای نیمهثابت در خانههای امروز ما، آیا نمیتواند از تبعات فضاهای ثابت اندیشیده نشده و مکانیزمی برای پاسخگویی به کمبودهای آن باشد؟
آیا این استدلالها میتوانند ما را به آنجا برساند که بگوییم معماری خانههای امروز جامعه ما، علت و یا دست کم، تشدیدکننده خوبی برای بسیاری از مشکلات و معضلات اجتماعیمان بوده و درون را به فضایی تنگ و کور و کسلکننده تبدیل کرده که ساکنان احساس میکنند مدام در معرض حمله دیگرانی در بیرون است؟ و ساکنان احساس میکنند که باید همیشه آماده دفاع از خود و حریمشان باشند؟ این شیوه از ساخت و ساز، گذشته از سلامت جسمی و روانی، چه تاثیری بر روی سلامت اجتماعی خواهد داشت و آیا امکان جابهجا شدنهای متوازن و حسابشده افراد بین حوزههای مختلف زندگی خصوصی و عمومی را به آنها میدهد؟ و پرسش کلیدی این یادداشت که آیا اگر راهی برای محاسبه این هزینهها وجود داشت باز میتوان نتیجه گرفت که ساختوساز به شیوه فعلی، با ملاحظات اقتصادی قابل توجیه است؟ آیا وقتی صحبت از ملاحظات اقتصادی میشود تنها میبایست شاخص قدرت خرید را مدنظر قرار داد یا هزینههای درازمدت اجتماعی نیز قابل لحاظ کردن ذیل این فاکتور هستند؟
دوست و همکار گرامی
چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد.
کمک های مالی شما حتی در مبالغ بسیار اندک، می توانند کمک موثری برای ما باشند:
شماره حساب بانک ملی:
0108366716007
شماره شبا:
IR37 0170 0000 0010 8366 7160 07
شماره کارت:
6037991442341222
به نام خانم زهرا غزنویان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست