یکشنبه, ۱۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 2 March, 2025
شکلهای زن و مرد در گفتمان معمارانه معاصر (1)

مفهوم زندگی خانگی بی هیچ تقلایی با زندگی خانوادگی ای متشکل از مادر، پدر و فرزندان در هم پیچیده است. همانطور که توسط نویسندگان معاصر بحث شده است، فهم ما از زندگی خانگی به این صورت، در هلندِ قرن هفدهم ظهور یافته و در سراسر جهان غرب طی دو قرنِ زیر گسترش پیدا کرده است. زن در مادر و مرد در پدر، اغلب، در این فرمول خانوادگی خفه می شود؛ چه رسد به تمایلا جنسی فرزندان. این اشکال
مفهوم زندگی خانگی[1] به راحتی با زندگی خانوادگی ای متشکل از مادر، پدر و فرزندان تشدید می شود. همانطور که توسط نویسندگان معاصر بحث شده است، فهم ما از زندگی خانگی به این صورت، در هلندِ قرن هفدهم ظهور یافته و در سراسر جهان غرب طی دو قرنِ زیر گسترش پیدا کرده است.[2] زن در مادر و مرد در پدر، اغلب، در این فرمول خانوادگی خفه می شود؛ چه رسد به تمایلا جنسی فرزندان. این اشکال توسط نقش هایِ به لحاظ اجتماعی پسندیده که توسط معماری خانه حمایت شده، تعیین می شود. روابط جنسی، باری تلویحی از زندگی خانگی و معماری آن است. تلویحی است، چرا که اشارات جنسیِ گفتمان معماری به زندگی خانگی، اکثر اوقات بسیار راحت، پذیرفته شده است. یک بار است، زیرا مخاطرات شناختش معمولا بالا است. هنگامی که روابط جنسی به صراحت و قاطعانه هدفگیری می شود، مرزهای نظمدهنده تهدید میشوند، دسته بندی های مرسوم شکسته میشود و شرایط جدیدی ظهور می کند که وضع موجود را به طور موثری از کار می اندازد. سوالات گسترش مییابند. چگونه زنان و مردان فضاهای خانگی را اشغال می کنند؟ نقش زنانگی و مردانگی در گفتمان و عملکرد های خانگی چگونه است؟ چطور مردان و زنان به مردانگی و زنانگی مرتبط می شوند؟
اغلب کارهای موجود بر روی روابط جنسی، فضا و زندگی خانگی، بر زنان و ذهنیت زنانه در معماری خانه ی تک خانواده ای تاکید دارد.[3] گرچه اینگونه مطالعات با قاطعیت به مقاومت علیه سلطه طبیعی شده مرد در اقدامات فضایی ادامه می دهد، کارهای بسیاری باقی مانده که میتواند بر روی طبقهبندی صدای زن و مرد و تولید ذهنیت های زنانه و مردانه در محیط های خانگی انجام شود. در واقع، یکی از انتقادی ترین و حساس ترین موضوعات در هدف گرفتن تمایلات جنسی، ذات انگاری رابطه ی زن با زنانگی و مرد با مردانگی است.
همیشه یادآوری این نکته راحت نیست که گفتمان ها و شیوه های قضیب محور[4] لزوما به وسیله مردان اجرا نشدهاند و زنانگی نیز قلمرو منحصر به فرد زنان نیست. نظریه ی لاکان[5] قدرتمندانه به ما یادآوری می کند که آلت تناسلی مرد یک ساخت انتزاعی است که از قانونی نمادین طرفداری میکند. آن از مرجع بیولوژیک خود جدا شده و از سلطه، کنترل معنی، ادعاهای حقیقی و عینیت دانش طرفداری می کند. در این گزارش، مردانگی و زنانگی به عنوان موقعیت های لفظی ای که می تواند توسط مردان و زنان به جای یکدیگر تصرف گردد، پدیدار می شوند. بهر هر حال، این، انکار اهمیت جایگاه بحث که ریشه در اعمال اجتماعی دارد نیست. همانطور که سوزان بوردو[6] به یادمان می آورد، نماد آلت تناسلی مرد، یک ساخت تاریخی است که «خارج از فرم های احترامی که قطعا به زیست شناسی ارجاع میدهند و این ارجاعات، خودشان شباهت هایی به ریخت شناسی و رفتار دیگر حیوانات مذکر دارند» ظهور می کند.
رابطه ی پیچیده و شکننده میان موقعیت های مورد بحث زن و مرد و موقعیت های بیانی زنانگی و مردانگی، پیامدهایی جدی برای نظریه معمارانه دارد. در یک سطح، کسی ممکن است بحث کند که قانون معماری غربی که بر مبنای استقلال شیِ ساخته شده و خلاقیت معمار به عنوان موضوع اصلی استوار است، به رویکرد قضیب محور از دانش توجه دارد. این قانون، موقعیت مسلط معماری مردانه، ساختمان هایِ طراحی شده توسط معماران و جهان غربی را میپذیرد. به این ترتیب، حتی هنگامی که قانون، دامنهاش را به جغرافیای غیر شهری و غیرغربی گسترش داده و مباحث زنانه را به عنوان معماران، استفاده کنندگان و کاربران دربرمیگیرد، اغلب این کار با هدف شبیهسازی و ادغام صورت میگیرد.
وظیفه تاریخ نگاران/ نظریه پردازان انتقادی، در پرداختن به تمایلات جنسی در زندگی خانگی دو چندان است. به عبارت دیگر، ساختارشکنی مستمر از مکان های مردانه در قواعد معمارانه امری حیاتی است. پرسش های انتقادی باید پرسیده شوند. چطور معماری، زندگی خانگی را تعریف می کند؟ مکان های اساسی این تعریف چه هستند؟ چطور بدن های زنانه/ مردانه و مشخصات زنانگی/ مردانگی در این مکان ها شکل می گیرد؟ پاسخ دادن به این پرسش ها مستلزم افشای مرزهای نظمدهنده و کشف افق های جدید معمارانه است که از این مرزها فراتر میرود.
از سوی دیگر، اهمیت راهبردیِ شناختِ تاکنون به حاشیه رانده شده از موقعیت هایِ موضوعِ این مقاله که خارج از تصویر خانوار تک خانواده ای وجود داشته و بنابراین در گفتمان زندگی خانگی سرکوب شده، مشهود است. ارتباط میان این دو امر همیشه ممکن است واضح نباشد، اما یکی از قویترین نکات کاوش انتقادی را در این رشته فراهم می آورد. با پرداختن به این موضوعات، من بر این موضوع تمرکز میکنم که چگونه تمایلات جنسی، بر حسب عاملیت بدنهایی دارای خاصیت جنسی، سازه های گفتمانی و مادیت فضا، در رویهها و گفتمان های خانگی تصویر میشوند.
این مطلب، بخشی از فصل دوم کتاب Negotiating Domesticity است.
[1] domesticity
[2] یک گزارش تاریخی جامع درباره زندگی خانگی، در کتاب «خانه؛ تاریخ کوتاهی از یک فکر» Home: A Short History of an Idea اثر ویتولد ریبزینسکی Witold Rybczynski, داده شده است.
[3] به عنوان یکی از جدیدترین مثالها از کاری آموزنده، مقالهای درباره همین بحث را با عنوان «معماری، جنسیت و زندگی خانگی» را از هیلد هینن Hilde Heynen در مجله معماری، جلد 7، شماره 2، پاییز 2002 ببینید.
[4] Phallocent ric رویکردی که بر آلت تناسلی مردانه به عنوان نمادی از سلطه این جنس، تمرکز دارد.
[5] Lacanian theory
[6] Susan Bordo
صفحه شخصی الهام نظری در انسانشناسی و فرهنگ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست