جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
نگاهی به قابلیت های شهر کتاب برای تبدیل شدن به حوزه عمومی فرهنگی
در این نوشتار با نگاهی به مفاهیم حوزه ی عمومی و توسعه ی انسانی، کارکرد های شهر کتاب به عنوان یک فضای شهری مورد مداقه قرار گرفته است. پرسش اصلی و ابتدایی آن است که شهروندان تهرانی چه استفاده هایی از شهر کتاب ها می کنند و در ادامه با ترسیم فضایی مطلوب، به این امر می پردازیم که شهر کتاب ها چه قابلیت ها و امکان هایی برای تبدیل شدن به حوزه ی عمومی در اختیار دارند و برنامه ریزان شهری چگونه می توانند با بهره برداری اندیشیده شده از این فضاها، حرکت به سوی توسعه ی فرهنگی شهری را بهبود و تسریع بخشند.
توسعه ی انسانی به عنوان محور توسعه
گرچه برای توصیف فرایندی که می توان آن را گذار از وضع موجود به وضع مطلوب یا افزایش قدرت کنترل فرد بر محیط در نظر گرفت، تلاش های زیاد و گاه متضادی صورت گرفته، اما هنوز توافقی نظام مند برای صورت بندی مراحل توسعه وجود ندارد. رشد، "نوگرایی"، "صنعتی شدن"، "اروپایی شدن"، "شهری شدن" و حتی "مسیحی شدن" از جمله جامه هایی هستند که به قامت نه چندان رعنای رویای دو سوم جهانیان پوشانده شده اند. اما با صرف نامگذاری و توصیف مراحل توسعه نمی توان مسیر پیش روی جهان سوم را ترسیم کرد. توسعه علاوه بر مفهوم سازی، نیازمند عملیاتی کردن، شاخص سازی و به دست دادن ابزارهای اندازه گیری است. امری که اندیشمندان این حوزه را به دو رهیافت کلی رساند: نیازهای اساسی و توسعه ی انسانی.
رهیافت توسعه ی انسانی بر آن است که گرچه توسعه را می توان با حاصل جمع های اقتصادی یا معیارهای تکنولوژیک اندازه گرفت، اما تنها وجه ارزشمند ذاتی در توسعه ی ملی، «توسعه ی انسانی» است. آموزش و پرورش، تغذیه و سلامتی، بهبود موقعیت زنان و وقوع انقلاب های فناورانه ی جدید از جمله ی مبانی، و رفاه عمومی، شاخص های غیر مادی برای سنجش موقعیت شغلی، انسجام و ثبات اجتماعی و آزادی سیاسی از جمله شاخص های طرح شده در این رهیافت است (آوا، 1379 : 88-86).
همچنانکه تهرانیان اشاره می کند، آنچه در تاریخ توسعه روی داده، بر نظریه های ارتباطات و توسعه تأثیر گذاشته تا از تأکید بر توسعه ی مادی به توسعه ی انسانی، از مفاهیم پندارگرایانه یا مادی گرایانه-ی توسعه به وابستگی متقابل، از تمرکز داخلی یا خارجی به تاثیر متقابل میان عوامل داخلی و خارجی در روند توسعه، از نیاز برای انتقال فناوری به نیاز برای جهش های فناورانه و بالأخره از مرکزیت رسانه های جمعی به اهمیت شبکه های ارتباطی میان فردی و جایگزین برسد(فرقانی، 1380: 51 ).
از اوایل دهه ی 70 توسعه یافتگی به عنوان فرایندی درونزا دانسته شد که در چارچوب ارزش های نهفته در فرهنگ بومی و شیوه های ارتباطی سنتی هر منطقه ی جغرافیایی یا منطقه ای خاص، تحقق-یافتنی خواهد بود. این رویکرد با اتخاذ نگاهی همه جانبه، مسائل انسانی، فرهنگی و اجتماعی را همسنگ امور اقتصادی و نگاه تک بعدی به توسعه را به عنوان عامل ناپایداری و عدم توازن آن تلقی می کند. بنابراین، علاوه بر رشد فنی و اقتصادی، عدالت در توزیع ثروت و قدرت، افزایش آگاهی، تقویت عقل معاش و افزایش مشارکت های سیاسی و اجتماعی به حوزه ی مفهومی توسعه وارد و توسعه ی انسانی، پیش شرط و پیش نیاز توسعه ی اقتصادی و فنی قلمداد می شود(رضوی زاده، 1379: 56-55).
بنابراین، تأکید بر مفاهیم کیفی را می توان نقطه ی عطفی در ادبیات توسعه و برنامه ریزی های توسعه ای قلمداد کرد. گرچه بیان توسعه به واسطه ی شاخص های کمّی، به دلیل فراهم آوردن قالب مشترک، خصلت مقایسه پذیری را به همراه دارد، بسیاری پدیده ها و ابعاد کیفی، قربانی این رقابت صوری خواهند شد. شاخص های کمّی، انتزاعی و در مقابل، شاخص های کیفی میدانی اند. انتزاعی بودن مفاهیم، خود عاملی برای غیرتاریخی شدن است و مشکل عملیاتی کردن را پیش روی محققان قرار می دهد. اما این چرخش مفهومی، پژوهشگران و عاملان توسعه را به حرکت از کمیّت مقایسه پذیر انتزاعی به کیفیت فراخواند و این، به معنای بومی سازی معیارهای داوری است. پیش-فرض این بومی سازی، دیگر نه قوم مداری، که مشروع و مطلوب تلقی کردن تفاوت هاست.
به علاوه، این چرخش به ما اجازه می دهد دیگر افراد جامعه را نه ابژه، که سوژه های شناسا تلقی کنیم. سوژه ای که خود قادر به داوری است، در ارزیابی های حین برنامه و پس از آن صاحب نظر و مورد سئوال است و حق و قدرت نظارت به او اعطا شده است.
حوزه ی عمومی و کارکرد های آن در تقویت توسعه ی فرهنگی انسانی
با کاربست رویکرد ارتباطاتی، وجه تمایز جامعه ی مدرن از سنتی، در حضور و یا عدم حضور حوزه ی عمومی توسعه یافته تلقی می شود (همچنانکه عبداللهیان و اجاق پیشنهاد کرده اند(1). در این نوشتار نیز یکی از فضاهایی معرفی می شود که قابلیت تبدیل شدن به حوزه ی عمومی فرهنگی در ایران را دارد. پیش از آن، مروری بر مفهوم حوزه ی عمومی، خالی از لطف نخواهد بود.
حوزه ی عمومی، مفهومی است که به فضاها و فرایند های ارتباطات اجتماعی آزاد، به لحاظ سیاسی مناسب، و در عین حال مستقل دلالت می کند(کوهن، 1383 : 45). حوزه ی عمومی را عرصه یا قلمرویی از حیات اجتماعی دانسته اند که در آن می توان مسائل و موضوعات مورد علاقه ی عمومی را به بحث و بررسی گذاشت. عرصه ای که در آن می توان اختلاف نظرات و تضارب آرا و افکار را از طریق بحث منطقی و نه از طریق توسل به جزمیات جاافتاده و یا با توسل به احکام و جزمیات سنتی صادره از سوی عرف و عادات حل نمود. هابرماس ریشه های تاریخی و مکانی ظهور حوزه ی عمومی را درون سالن ها و مجامع عمومی بحث های آزاد و علنی قرن هجدهم جستجو و پیگیری می کند : باشگاه ها، کافه ها، روزنامه ها و مطبوعات که در واقع طلایه دار و پیشگام روشنگری ادبی و سیاسی اروپا به شمار می رفتند. در این مجامع و مراکز مناقشه های متعدد درباره ی نقش سنت صورت می گرفت و در همین مراکز بود که شالوده ی نخستین معارضه و رویارویی با اقتدار فئودالی پایه ریزی شد (نوذری، 1389 : 4-433).
اما حوزه ی عمومی مفهومی خاص و محدود به موضوعی ویژه نیست. بلکه به اعتقاد هابرماس می-توان به انواع متنوعی از حوزه های عمومی اشاره کرد که از جمله ی آنها حوزه ی عمومی سیاسی، حوزه ی عمومی اقتصادی، حوزه ی عمومی اجتماعی، حوزه ی عمومی ادبی یا فرهنگی است (نوذری، 1389 : 467).
در واقع هابرماس معتقد است که افراد نمی توانند از زیست جهانی که با آن اجتماعی شده اند، خارج شده و خارج از آن فکر کنند؛ زیرا زیست جهان، حدود افق عمل و آگاهی اجتماعی را تعیین می کند. تفاوت جامعه مدرن با جامعه ی سنتی در این واقعیت نهفته است که عنصر نقد و ارزیابی انتقادی در جامعه ی مدرن امری فراگیر است و موجب تحول زیست جهان سنتی به مدرن می شود. در واقع نظام معرفتی انسان ها، در طی سالیان دراز و تحت تأثیر تاریخ، فلسفه و شرایط اجتماعی به عنوان عناصر تشکیل دهنده ی زیست جهان، شکل می گیرد و این چنین برمی آید که نظام معرفتی و ذخایر فرهنگی انسان ها در هر جامعه ای، ویژگی های انحصاری همان جامعه را منعکس می کند (هابرماس، 1381: 224).
به اعتقاد هابرماس، جهان زیست عبارت است از عرصه، مکان یا محل شناخت یا دانش اخلاقی-عملی یا همان مناسبات معنایی مشترک میان خانواده و محل کار (حوزه خصوصی) و مناسبات معنایی مشترک میان کنش های سیاسی و افکار (حوزه عمومی). او حوزه ی عمومی را قبل از هر چیز قلمرویی از حیات اجتماعی می داند که در آن چیزی نظیر افکار عمومی بتواند شکل بگیرد. هابرماس انتظار دارد تمامی شهروندان بتوانند از امکان دسترسی به حوزه ی عمومی برخوردار باشند؛ «در جریان هر مکالمه یا گفتگو که آن اشخاص خصوصی در کنار هم جمع می شوند تا یک اجتماع (عموم/public) را تشکیل دهند، در حقیقت بخشی از حوزه ی عمومی تشکیل یا ایجاد می-گردد و این امر زمانی امکان پذیر است که تضمین های لازم برای گرد هم آمدن و اجتماع آنها فراهم باشد و آزادانه بتوانند به یکدیگر بپیوندند و آزادانه افکار خود را بیان و تبلیغ نمایند.»(به نقل از نوذری، 1389 : 343).
معرفی شهر کتاب به عنوان یک فضای شهری
شهر کتاب با مد نظر قرار دادن «اهمیت امر تولید و توزیع اطلاعات به عنوان مهم ترین ابزار توسعه یافتگی در جامعه ی امروز، با هدف افزودن بر دانش جهانی و ایجاد تفاهم میان فرهنگی، بالنده کردن فرهنگ ملی-اسلامی به واسطه ی گزینش بهتر اطلاعات تولید شده، خودی سازی اطلاعات از طریق رشد دانش ترجمه، بزرگداشت فرهنگ ملی از طریق بزرگداشت صاحبان فرهنگ و فرهنگ سازان و نیز ایجاد محیط های پژوهشی و انتقادی با هدف تولید فکر، از ابتدای سال 1374 طراحی و به تدریج اجرایی شد و در سال 75 به ثبت رسید.»
محورهای عمده ی فعالیت این مؤسسه ی عام المنفعه و غیر انتفاعی که زیر نظر هیأت امنا اداره می-شود، در ابتدا بر فعالیت های قرآنی در مناطق مختلف کشور، ایجاد فروشگاه های زنجیره ای برای عرضه ی کتاب و دیگر محصولات فرهنگی و آموزشی، برگزاری نمایشگاه های تخصصی کتاب، کارگاه ها، سخنرانی ها و گردهمایی های فرهنگی و علمی و ترجمه و انتشار کتب ارزنده در زمینه ی فلسفه، ادبیات و علوم انسانی، متمرکز بود.
شهر کتاب به عنوان مؤسسه ای که از طریق تاسیس شرکت های مستقل و ایجاد تشکیلات وابسته، اهداف خود را پیگیری می کند، با راه اندازی فروشگاه های زنجیره ای شهر کتاب، با همکاری شهرداری تهران توانسته است تعدادی فروشگاه استاندارد برای عرضه و فروش کتاب و کالاهای فرهنگی در ایران ایجاد کند. از نظر مؤسسان و مدیران این مؤسسه، فروشگاه استاندارد فضایی مطمئن، آرام و مفرّح است که کلیه نیازهای فرهنگی یک خانواده متشکل از پدربزرگ، مادربزرگ، پدر و مادر، فرزندان دانشجو و دبیرستانی و دبستانی و خردسال ایشان را به طور همزمان تأمین مینماید. این مؤسسه توانسته است 36 فروشگاه در تهران و ۱۵ فروشگاه در دیگر شهرهای ایران تأسیس کند.
چشم اندازی که این سازمان برای خود ترسیم کرده در بردارنده ی تلاش برای افزایش تقاضا برای خرید کتاب و محصولات فرهنگی، بازارسازی و تعریف و تبدیل کتاب به عنوان کالای ضروری برای بهبود زندگی فردی و جمعی شهروندان از طریق گسترش برنامههای نقد کتاب، درسگفتارها، کارگاهها، کلاسها، مسابقات فکری و ادبی و هنری و نظایر آن، دعوت بیشتر و متنوعتر از کارشناسان برای شناخت دقیقتر نیازها به تناسب سن و شغل و اقلیم جغرافیایی و تدوین راهکارهای متناسب برای آنکه مردم جامعه مطالعه و کتابخوانی را در شمار نیازهای اولیه خود بشناسند، و گسترش شبکه فروشگاههای زنجیرهای عمومی و تخصصی و آکادمیک در سراسر ایران با مشارکت افراد حقیقی و حقوقی است. (2)
قابلیت های شهر کتاب برای تبدیل شدن به حوزه ی عمومی
میدان انقلاب و کتابفروشی های روبروی سردر دانشگاه تهران معمولا به عنوان بازار کتاب اصلی تهران شناخته می شود. فضایی که به واسطه ی مرکزیت و شهرت نسبت به کتابفروشی های دیگری که در حوالی پل کریمخان قرار دارند، بازاری پر رونق تر فراهم می آورد. موضوعات کتاب هایی که در این محیط خرید و فروش می شوند، بسیار متنوع است و برای خرید و فروش محصولات فرهنگی مانند انواع لوح فشرده ی فیلم و موسیقی و نرم افزار و اعم از قاچاق، دست دوم و غیر مجاز نیز محیطی نسبتا امن محسوب می شود.
در کنار این فضای متراکم و پرتردد در مرکز شهر تهران، تنها محیط دیگری که دوستداران و بازاریابان کتاب در تهران و ایران در اختیار دارند، فضای 10 روزه ی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران است که به واسطه ی برگزاری در مکانی نامناسب(مصلی تهران)، در سال های اخیر مشکلات متعددی برای ناشران و بازدید کننده گان به دنبال داشته است.
در این میان، راه اندازی تدریجی فروشگاه های زنجیره ای شهر کتاب در تهران و شهرستان ها، به عنوان نمایشگاه و فروشگاه دائمی کتاب و محصولات فرهنگی در محله های مختلف تهران، می تواند نوید بخش حرکتی ساخت مند برای توجه هرچه بیشتر به کتاب و کتابخوانی باشد.
اما شهر کتاب (در اینجا عمدتا شهر کتاب مرکزی تهران مد نظر است) صرفا فروشگاهی برای وارد شدن، درخواست کتاب از فروشنده و خریداری کردن آن نیست. فرایندی که به واسطه ی محدودیت فضا و زمان در فروشگاه های کتاب در میدان انقلاب می باید رخ دهد و خریداران را وادار به همراه داشتن فهرستی از پیش آماده شده می کند. در نمایشگاه بین المللی کتاب نیز شرایط به مراتب دشوار تری پیش روی علاقه مندان کتاب وجود دارد : به دلایل متعدد از جمله علت پیش گفته درباره ی نامناسب بودن مکان برگزاری، بازدید کننده گان نشر های بزرگ تر و مشهور تر ناچار از خرید ماراتنی کتاب هستند و فرصتی برای درنگ و گفتگو دست نمی دهد.
اما کنش خریداری کتاب فرایندی بیش از نام بردن ، پرداختن پول و گرفتن کتاب است. در یک فضای مطلوب فرهنگی، خریدار باید اجازه داشته باشد از تماشای جلد ها، پوستر ها، مجلات و رویه-های لوح های فشرده لذت ببرد، باید فرصت داشته باشد کتاب را در دست بگیرد، برگ های آن را لمس کند، پشت جلد آن را بخواند، از راهنمای فروش درباره ی نویسنده و سایر آثار او پرسش کند و با دیگران درباره آن گفتگو کند، او باید امکان داشته باشد آوای موسیقی که در فضا پخش می شود را بشنود، نسبت بدان علاقه مند و کنجکاو شود، در بخش محصولات فرهنگی درباره ی هنرمندان اثر اطلاعات بیشتری کسب کند، او همچنین باید این موقعیت را داشته باشد که اطلاعات کاملی درباره ی نرم افزار مورد نیاز خود دریافت کند، شیوه ی استفاده از آن را بیاموزد، و پیش تر از همه ی اینها او باید حق این را داشته باشد که با هر سن، جنس، مذهب، تحصیلات، علاقه مندی، رجحان مصرفی، و با هر میزانی از توانمندی و ناتوانی فیزیکی و حتی ذهنی انتخاب های متنوعی پیش روی خود داشته باشد.
به علاوه، خریدار باید این حق را داشته باشد که خریدار نباشد. او می تواند صرفا یک علاقه مند به فضای شهری و به تعبیر مطالعات فرهنگی آن، یک پرسه زن باشد. کسی که نماد نوعی زیستن در سایه ی تجربه ی شهری و هم به مثابه ی ناظر صحنه ی تماشایی شهر و هم منظره ای برای دیده شدن باشد : بیننده ای که دیده می شود (کاظمی، 1388 : 64).
فروشنده ی کتاب و محصولات فرهنگی نیز نیازمند فرصت بازاریابی برای کالای خود از طریق عرضه ی مطلوب آن است. چیدمان مناسب و استاندارد کتاب ها، فراهم کردن فضایی برای دیده شدن محصولات مرتبط و کنار هم قرار دادن آن ها ذیل یک ژانر ، بهره گیری از راهنماهای باتجربه و با-حوصله برای ارائه ی خدمات اطلاع رسانی، ایجاد فرصت انتخاب برای مشتری جهت آشنایی هر چه بیشتر با محصول و یافتن نیازمندی خود، و نهایتا خریدی مطلوب و با رضایت خاطر که نشانه ی آن بازگشت دوباره ی او به همان فضاست، از جمله فرصت هایی هستند که لازمست پیش روی یک سرمایه گذار در عرصه ی فرهنگی وجود داشته باشند تا بتواند ضمن یافتن مخاطبان خود، فرصت رویارویی مستقیم با آنها را نیز داشته باشد.
از سوی دیگر، خریدار ایرانی لزوما خریدار کتاب نیست؛ او را باید به عنوان یک مصرف کننده ی فضای فرهنگی تلقی کرد. کسی که در ازای هزینه (وقت و پول) ی که می پردازد، خواهان مصرف آن فضا (حضور و کنش متقابل در آن) است. او نیاز دارد دیده شود، مورد گفت و گو و توجه قرار گیرد و از عمل او به عنوان کسی که به طور بالقوه حاضر است برای خواندن، دانایی و فرهیختگی پول بپردازد، به عنوان عملی شا سته ی احترام و حتی ستایش، تقدیر به عمل آید.
حضور و کنش داشتن در فضاهای فرهنگی، امری مرتبط با مصرف فرهنگی و کسب سرمایه ی اجتماعی است. یکی از معدود فضاهای شهری موجود و قابل استفاده برای این دست شهروندان، کافه کتاب ها هستند که اولا محدود به کلان شهر ها و به ویژه تهران است و دوما ورود به آنها و پذیرش به عنوان یک مشتری، نیازمند عضویت در حلقه هایی است که اصطلاحا حلقه های روشنفکری نامیده می شوند و قواعد و هنجار های چندان ساده یا دست کم چندان قابل دسترسی برای یک شهروند عادی علاقه مند به فضاهای فرهنگی، ندارند.
با در نظر داشتن تمامی این ملاحظات است که تاسیس و گسترش فضاهای شهری با عنوان "شهر کتاب" همچون یک فرصت تکرارناشدنی برای برنامه ریزان شهری قابل سرمایه گذاری مالی و پژوهشی از اهمیتی قابل توجه برخوردار است.
نتیجه گیری
در این نوشته با نگاهی اجمالی به مفاهیم حوزه ی عمومی و توسعه ی انسانی، شهر کتاب به عنوان بستری برای شکل گیری حوزه ی عمومی فرهنگی در ایران معرفی شد. شهر کتاب فضایی شهری است که می تواند به مصرف کنندگان و خریداران فضاهای فرهنگی، امکان کنشگری و حق و فرصت نقد اعطا کند. برگزاری درس گفتارها، نشست های هفتگی، دوره های آموزشی و گفتگو های میان فردی شهروندان درباره ی علایق متنوع خود در این فضا، می تواند به رشد باور عمومی درباره-ی اهمیت صرف هزینه (وقت و پول) برای محصولات فرهنگی در جامعه ی ایران کمک کند.
غیر انتفاعی بودن این مؤسسه همچنین امتیازی است که ضمن مبرّا ساختن آن از هرگونه دخالت ایدئولوژیک درباره ی برنامه ها و خدمات، فضایی امن برای گفتن و شنیدن فراهم می کند. در چنین فضایی خریدار کتاب و محصول فرهنگی که در هریک از بازارهای کتاب معدود ایران به واسطه ی محدودیت های مکانی، تراکم و سلطه ی ساخت قدرت، به نوعی مورد تحقیر قرار می گیرد و به حقوقش تجاوز می شود، احساس محترم شمرده شدن و اعتماد به خود و کنش خود را می یابد.
از این روست که توسعه ی هرچه بیشتر شهر کتاب ها در محلات تهران، می تواند به گرد هم آمدن علاقه مندان به محصولات فرهنگی، کمک کند. مواجهه ی این علاقه مندان حتی اگر به عنوان "پرسه زن" در فضای شهری شهر کتاب ها نیز باشد، فرصتی بالقوه است که با مدیریت مناسب شهری نظیر ایجاد کافه کتاب ها و ارائه ی خدمات اینترنتی مرتبط، گسترش باشگاه خوانندگان و مشتریان شهر کتاب در هر محله، اختصاص فضایی برای برگزاری حلقه های مطالعاتی و نمایشگاه های مناسبتی، امکان بهره برداری هرچه بهتر از این فضا ها و حرکت به سوی توسعه ی انسانی و فرهنگی شهری را فراهم می کند.
1 : عبداللهیان، حمید و زهرا اجاق (1385). «نقش جریان های هویت ساز روشنفکری در توسعه حوزه عمومی ایرانی : تیپولوژی روشنفکران»، فصلنامه مطالعات ملی، شماره 28.
2 : به نقل از پایگاه اطلاع رسانی موسسه ی شهر کتاب به نشانی http://www.bookcity.org
منابع
آوا، نجوکو (1379) «ارتباطات و توسعه ی ملی». علی اصغر محکی، فصلنامه ی رسانه، سال یازدهم، شماره 4، صص 95-84.
رضوی زاده، نورالدین (1379) «ارتباطات و توسعه (با نگاهی به نقش ارتباطات در توسعه ی روستایی) » فصلنامه رسانه،سال یازدهم، شماره 2، صص 69-54.
فرقانی، محمدمهدی (1380) «ارتباطات و توسعه؛ چهار دهه نظریه پردازی و امروز». فصلنامه رسانه، سال دوازدهم، شماره 2، صص 53-46.
کاظمی، عباس (1388). پرسه زنی و زندگی روزمره ی ایرانی، تهران : آشیان.
کوهن، جین (1383). حوزه عمومی، رسانه ها و جامعه ی مدنی، لیدا کاووسی، فصلنامه رسانه، شماره 59.
نوذری، حسینعلی (1389). بازخوانی هابرماس، تهران : نشر چشمه.
هابرماس، یورگن (1381). بحران مشروعیت، تئوری دولت سرمایه داری مدرن، جهانگیر معینی علمداری، تهران : گام نو.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست