یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
مجله ویستا

یک فنجان چای تازه دم


شعرطنزچای تازه دم

چون شوم بیدار، چایی می خورم
در فراق یار، چایی می خورم!
هر که در بیکاری اش کاری کند!
من شوم بیکار، چایی می خورم
عمدتاً او قهوه می نوشد وَ من
لحظه دیدار، چایی می خورم
توی مهمانی است چیز مختلف!
من ولی هر بار، چایی می خورم
چیپس گاهی می خورم همراه فیلم


یک فنجان چای تازه دم

لحظه اخبار، چایی می خورم
گاه پیش آید که با یک عده ای
از سرِ اجبار چایی می خورم
گر به من اسپرسو یا رانی دهند
باز هم انگار چایی می خورم
گر روَم با دوستانم ترکیه!
من فقط در «بار»، چایی می خورم!
در قیامت توی «کافه مولوی»
عصر با عطار چایی می خورم!

یک فنجان چای تازه دم