دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
اعتیاد به پورنوگرافی چیست؟
اعتیاد به پورنوگرافی پدیدهای است که
افکار فرد بیمار را کاملا تحت تسلط قرار میدهد و او را وادار به استفاده از
تصاویر یا مطالب محرک کرده و با وجود داشتن آگاهی نسبت به عواقب منفی، به مرور
زمان بیشتر و شدیدتر میشود. جامعه روانشناسان آمریکا اعتیاد به پورنوگرافی را به
عنوان یک اختلال و ناهنجاری میشناسند، با این وجود تحقیقات علمی و تجربیات شخصی افراد بیانگر این حقیقت است که وجود منابع بیپایان
پورنوگرافی در اینترنت، این مشکل غیرقابل انکار را تشدید کرده و باعث تخریب روح و
جسم فرد و در نتیجه اجتماع خواهد شد.
نشانهها و مراحل اعتیاد به پورنوگرافی
در صورت وجود یک یا چند مورد از موارد زیر میتوان گفت فرد دچار اعتیاد به پورنوگرافی شده است.
افزایش استفاده از پورنوگرافی در طول زمان: فردی که به پورنوگرافی اعتیاد پیدا کرده به مرور، زمان بیشتری را صرف این کار میکند.
افزایش در شدت و میزان استفاده از پورنوگرافی: مثل هر اعتیاد دیگری، اعتیاد به پورنوگرافی نیز ممکن است تا جایی پیش برود که دیگر دیدن فیلم و تصاویر مستهجن، تاثیر روزهای اول را بر فرد نگذارد و نیاز به چیز بیشتری برای رسیدن به حس رضایت داشته باشد. درست مثل یک معتاد به الکل که ابتدا با نوشیدنیهای سبک شروع میکند و بعد به جایی میرسد که سیستم بدن با مقدار کم الکل قانع نشده و مصرف بیش از حد آن، عملکرد مغز او را کاملا تحت تاثیر قرار میدهد.
ناتوانی در متوقفکردن این عادت، علیرغم آگاهی از عواقب بد آن: فرد بیمار به مرحله ای میرسد که کاملا از تاثیر این کار بر روابط اجتماعی، خانوادگی و کاری خود مطلع است اما نمیتواند عادت و اعتیاد خود را ترک کند.
علائم اعتیاد به پورنوگرافی
طبق تحقیقات انجام شده توسط متخصصان مشخص شد که پورنوگرافی تاثیرات مخربی هم بر سلامت جسمانی و هم روح فرد بیمار باقی می گذارد. از جمله این عوارض میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عوارض جسمی
- کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس
- احساس شرم
- خلقوخوی آشفته
- نداشتن انگیزه
- کاهش میل جنسی
- بیعلاقگی به برقراری رابطه جنسی
- کاهش سطح آگاهی و هوشیاری مغز
اعتیاد به پورنوگرافی چگونه است؟
گفتیم که اعتیاد به پورنوگرافی هم جسم و هم روح فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. این تاثیر به علت اختلال در سیستم پاداش مغز صورت میگیرد. سیستم پاداش مغز به گروهی از سازههای عصبی گفته میشود که به کمک آنها به محرکهای خاص محیطی پاسخ می دهیم. این سازهها شامل مدارهای عصبی هستند که در دورهای طولانی، توسعه و تکامل یافته و زمانی که چیزی برای ما سود داشته باشد فعال میشوند. زمانی که ما با محرکی مفید روبرومیشویم، سیستم پاداش با آزادسازی مواد شیمیایی از طریق انتقال دهندههای عصبی در مغز، به ما احساس لذت و رضایت میدهد و چون این احساس رضایت و لذت را دوست داریم بیشتر برای رسیدن به آن تلاش میکنیم و هر چه بیشتر تلاش کنیم احساس رضایت بیشتری خواهیم داشت. در واقع با این توضیح کوتاه خواهید فهمید که فرد به چه دلیل با محیط پیرامون خود به تعامل میپردازد و به همین علت است که انسان به دنبال راههایی برای حفظ بقا از جمله غذاخوردن، داشتن روابط اجتماعی و روابط جنسی میگردد.
اعتیاد، اختلالی در سیستم پاداش مغز است و از آنجا که سیستم پاداش مغز با یادگیری و آموختن سروکار دارد، میتوان گفت اعتیاد نیز نوعی اختلال در یادگیری است. ما به کنکاش برای یافتن چیزهای مفید و سودمند میپردازیم و با یافتن آنها احساس رضایتمندی خواهیم داشت پس میتوان گفت اعتیاد به پورنوگرافی که یک اختلال در سیستم پاداش مغز محسوب میشود که در ابتدا احساس رضایت را در پی دارد و بعد به یک ناهنجاری تبدیل شده و فرد را وادار به کنکاش بیشتر در دنیای پورنوگرافی برای رسیدن به حس رضایت بیشتر میکند.
اما چرا مغز به پورنوگرافی به عنوان یک پدیده سودمند توجه میکند و فرد را به کنکاش آن وادار می کند؟ جالب است بدانید که؛ پورنوگرافی به خودی خود سودمند نیست چرا که از آغاز خلقت بشر چنین پدیدهای وجود نداشته است، پس چیزی که برای مغز به عنوان یک عامل سودمند تعریف میشود سکس و نیاز به حفظ و ادامه بقاست و نکته اینجاست که برخی ساختارهای کلیدی در سیستم پاداش مغز ما قادر نیستند تفاوت بین سکس واقعی و پورنوگرافی را تشخیص دهند.
سیستم پاداش مغز شامل دو قسمت است؛ بخش بالایی که مسئول تمیزدادن مسائل و اتخاذ تصمیمات مهم و پیچیده است و بخش پایینی که مسئول سنجش میزان لذت و ذخیره اطلاعات است. بخش پایینی مغز، انتخابکننده نیست. این بخش میلیونها سال قبل از اینکه انسانها شروع به فکرکردن کنند، توسعه یافته و هیچ چیز برای آن قابل تشخیص نیست و حتی تفاوت یک میوه را با یک جعبه شکلات درک نمیکند و در واقع بخش بالایی مغز است که این تفاوتها را درک کرده و به ما کمک میکند تصمیمات مختلف بگیریم.
مشکل اول: پورنوگرافی بسیار بیشتر از سکس بدوی در دسترس است.
سیستم پاداش مغز به گونهای ساخته نشده که بتواند از پس این حجم عظیم منابع پورنوگرافی بر بیاید و البته این مورد، نقصی در مغز بشر محسوب نمیشود بلکه نقص در جامعه مدرن امروزی است. سیستم پاداش ما را تشویق به یافتن چیزهایی میکند که احساس لذت و رضایت در ما ایجاد میکنند اما زمانی که بیش از حد به دنبال آن حس خوب میگردیم جلوی ما را نمیگیرد. در واقع این سیستم کنترلی بر اعمال ما نداشته و ما را در یافتن احساسات خوب و لذتبخش محدود نمیکند.
مشکل دوم: پورنوگرافی جدیدتر و متنوعتر از سکس بدوی است.
سیستم پاداش مغز، بیش از تحریک جنسی و ایجاد رابطه با یک نفر به دنبال محرکهای جنسی جدید و متنوع است. این سیستم در مغز یک انسان در حال تکامل، صرفا به دنبال برقراری رابطه جنسی به دفعات زیاد نیست بلکه به دنبال تجربه محرکهای جدید و روابط مختلف است. متخصصان این پدیده را اثر کولیج مینامند که تقریبا در تمامی گونههای پستانداران باعث میشود هم جنس نر و هم جنس ماده نسبت به شریک جنسی جدید و برقراری روابط جدید اشتیاق بیشتری از خود نشان دهند.
به همین دلیل است که فردی که یکبار با دیدن یک تصویر مستهجن تحریک شده، بعد از مدتی از آن تصویر خسته میشود و با دیدن آن احساس اولیه را تجربه نمیکند پس؛ به تصاویر، مجلات، فیلمها و سایتهای اینترنتی روی آورده و شروع به جمع آوری کلکسیونی از تصاویر و فیلمها میکند تا همیشه محرک جدید و قویتری در دسترس داشته باشد.
مشکل سوم: پورنوگرافی تحریککنندهتر از سکس بدوی و واقعی است.
تقریبا در تمام موجودات زنده عارضهای مشترک وجود دارد که باعث میشود پاسخ به محرکهای غیر طبیعی و اغراقآمیز به نسبت شدیدتر از پاسخ به محرکهای طبیعی و نرمال باشد که به این پدیده در اصطلاح محرکهای فوقطبیعی گفته میشود و انسانها نیز از این پدیده مصون نیستند.
همین عارضه باعث میشود انسان از دنیای واقعی به
تخیل و رویا پناه ببرد و از آنجا که خیال، هیچ مرز و محدودیتی ندارد، فرد با دیدن
فیلمهای غیرواقعی و انیمیشنهای ماورایی به احساسی میرسد که در دنیای واقعی امکان
تجربه آن برایش فراهم نیست.
رسیدن به مرز تلورانس یا تحمل:
این مرحله زمانی است که تجربیات جدید، متنوع و فوقطبیعی نیز برای فرد حالت نرمال پیدا میکنند و جذابیت خود را از دست میدهند.
مرحله تلورانس در هر گونه اعتیادی ممکن است اتفاق بیافتد؛ برای مثال فردی را در نظر بگیرید که با یک نوشیدنی الکلی سبک به احساس رضایت میرسد و شروع به امتحان نوشیدنیهای جدید و مختلف میکند و پس از مدتی دیگر با سنگینترین مشروبات الکلی نیز احساس رضایت نخواهد داشت پس برای رسیدن به لذت اولیه آنقدر الکل وارد بدن خود میکند که مغز خود را از کار میاندازد و به احتمال زیاد (اور دوز) میکند.
یا یک فرد معتاد به مواد مخدر را در نظر بگیرید که ابتدا به صورت تفریحی به مصرف مواد روی آورده و سپس به مرحلهای میرسد که با قویترین مخدرها هم راضی نمیشود و ممکن است برای رسیدن به احساس رضایت اولیه و در اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر، جان خود را از دست بدهد.
در مورد اعتیاد به پورنوگرافی نیر دقیقا به همین صورت است یعنی فرد ابتدا به تصاویر، کتابها، فیلمها و بعد به روابط جدید و پرخطر روی می آورد و بعد از مدتی همه این تجربیات جدید و متنوع برای او حالت عادی پیدا کرده و به جایی میرسد که برای رسیدن به احساس رضایت جسمی و روحی، تمام وقت خود را صرف گشتن به دنبال یک محرک قویتر در سایتهای مستهجن میکند و کمکم از خانواده و کار و اجتماع دور میشود.
چه کسانی در معرض اعتیاد به پورنوگرافی قرار دارند و چرا؟
امروزه هر کسی میتواند به راحتی و با استفاده از اینترنت پر سرعت، به دنیایی از فیلمها و تصاویر مستهجن وارد شود، با این وجود همه افراد به پورنوگرافی اعتیاد پیدا نمی کنند. توضیح اینکه چرا فقط برخی از افراد به این مشکل دچار میشوند کمی مشکل است اما شاید بتوان به زبان ساده این طور توضیح داد که؛ هنگامی که یک نفر به صورت ناخودآگاه از یک محرک برای توسعه سیستم پاداش مغز خود استفاده کرده و نتیجه گرفته، کمکم به دنبال محرکهای قویتر میگردد. برای مثال افرادی که تنها، خسته و یا نا امید هستند اگر یک بار به پورنوگرافی پناه ببرند و به احساس رضایت دست یابند، از این پس برای رهایی از حس تنهایی و خستگی به کنکاش بیشتر در دنیای پورنوگرافی میپردازند تا به احساس رضایت اولیه دست یابند و وقتی به خود میآیند که دیگر دیر شده و معتاد شدهاند.
همیشه امید هست: دوباره خود را بسازید.
سیستم عصبی مغز مانند یک شمشیر دولبه عمل میکند و همانقدر که قادر به شکلدادن مسیرهای عصبی برای ایجاد رفتارهای ناسالم است، قادر به تغیر شکل مغز و بازگشت به عملکرد طبیعی نیز هست بنابراین، پرهیز از رجوع به منابع پورنوگرافی راهی ساده و کار آمد محسوب میشود. در واقع معتاد به پورنوگرافی باید خود را از دنیای تصاویر، مطالب و فیلمهای مستهجن دور کند تا درصد زیادی از آسیب وارد شده به مغز او جبران شود و مغز مانند ریست (Reset) شدن کامپیوتر، به تنظیم اولیه بازگردد و خود را بازیابی کند.
گروه سلامت وب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست