سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا
معرفی کتاب؛ صد سال تنهایی شش نسل از زبان گابو
کتاب صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز یکی از ۱۰۰۱ کتابی است که باید قبل از مرگ بخوانید. مارکز صد سال تنهایی را در سال ۱۹۶۷ نوشت و انتشار این رمان باعث شد در سال ۱۹۸۲ میلادی برنده جایزه ادبی نوبل شود. در متن حاضر اندکی درباره سرگذشت مارکز، نکات ضروری درباره صد سال تنهایی، قسمتهای جالب از کتاب و معرفی بهترین ترجمه را خواهید خواند.
درباره نویسنده کتاب صد سال تنهایی
گابریل خوزه گارسیا مارکز ۶ مارس ۱۹۲۷ در دهکده آرکاتاکا درمنطقه سانتامارا در کلمبیا به دنیا آمد. او تحت سرپرستی پدربزرگش که فردی آزادیخواه بود و در هر دو جنگ داخلی کلمبیا شرکت کرده بود قرار گرفت و آگاهی سیاسی پیدا کرد. مارکز در سال ۱۹۴۱ اولین نوشتههایش را در روزنامهای که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشته حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه الاسپکتادور به همکاری پرداخت. بعدها از رشته حقوق کناره گرفت و به عنوان رماننویس، نویسنده، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی به فعالیت پرداخت. در سال ۱۹۵۴ به عنوان خبرنگار الاسپکتادور به رم و در سال ۱۹۵۵ پس از بسته شدن روزنامهاش به پاریس رفت. در سفری کوتاه به کلمبیا در سال ۱۹۵۸ از نامزدش مرسدس بارکاپاردو در سیزده سالگی تقاضای ازدواج کرد و بیش از نیم قرن با یکدیگر زندگی کردند. در سالهای بین ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۱ به چند کشور بلوک شرق و اروپایی سفر کرد و در سال ۱۹۶۱ برای زندگی به مکزیک رفت. در اوایل دهه ۸۰ به کلمبیا برگشت ولی با تهدید ارتش کلمبیا دوباره به همراه همسر و دو فرزندش برای زندگی به مکزیک رفت. مارکز که بین مردم کشورهای امریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (نام صمیمی برای تحبیب) مشهور بود؛ در سالهای انتهایی زندگی از لحاظ روحی آشفته شد و پزشکان در سال ۲۰۱۲ اعلام کردند که به بیماری آلزایمر مبتلا شدهاست. مارکز ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ در مکزیکوسیتی پایتخت کشور مکزیک از دنیا رفت. جسد گابو فردای آن روز در مکزیکوسیتی سوزانده شد، بخشی از خاکستر جسد وی به کلمبیا زادگاهش منتقل شد.
آنچه باید قبل از خواندن صد سال تنهایی بدانید
کتاب صد سال تنهایی حاصل ۱۸ ماه تلاش بیوقفه مارکز است که در این مدت تقریبا خود را در خانه حبس کرده بود. مارکز جایی گفته بود: «تنها کتابی که من به فوریت نوشتهام صد سال تنهایی است. آنقدر فوری که هجده ماه طول کشید». یک سال و شش ماه حبس برای نشان دادن ۱۰۰ سال تنهایی ۶ نسل کافی به نظر میرسد؟! تنها در صورتی که فوریتی در کار باشد و گابو نگفته که دلیل این فوریت چه بوده است.
شیوه مورد علاقه مارکز در داستانپردازی که در این کتاب هم دیده میشود، رئالیسم جادویی است. یعنی داستان با اتفاقاتی بین واقعیت شناخته شده و تخیلات فانتزی نوشته شده است. شاید این شیوه نگارش به دلیل محل رشد و نمو مارکز است. خوب است بدانید مارکز مقالهای دارد به نام «فانتزی و خلاقیت هنری در امریکای لاتین» که آن را در ۴ اوت ۱۹۸۴ در ضمیمه ادبی روزنامه اونوماسونو منتشر کرده است.
گابو در این مقاله میگوید در امریکای لاتین یعنی محلی که او بیشتر زندگیاش را گذرانده فانتزی وجود ندارد! یعنی آنچه به نظر مردمان دیگر مناطق تخیلی به نظر میرسد، در امریکای لاتین واقعاً اتفاق میافتد. جمله انتهایی مقاله شاید طعنه رندانه مارکز در دفاع از سبک نوشتاری خود باشد:«کوتاه سخن اینکه ما نویسندگان امریکای لاتین و منطقه کارائیب باید دست بر سینه و خاضعانه اعتراف کنیم که واقعیت، خود نویسندهای بسیار بهتر و لایقتر از ماست. سهم و سرنوشت ما و شاید افتخار ما در این میان است که بکوشیم با فروتنی هرچه بیشتر و تا آنجا که در توانمان است، از واقعیت تقلید کنیم».(این نقل قول از مقدمه کتاب شب مینا از موسسه انتشارات نگاه آورده شده است.)
از نظر اخلاقی منتظر باشید که با مبارزه همیشگی مارکز با قوانین اخلاقی مواجه شوید؛ همانند ازدواج با خانواده و غیرشرعی بودن تولد بسیاری از افراد، رفتار عجیب و غریب و احمقانه یک کشیش و زنی فاسد که از ابتدا تا انتهای تاریخ این خانواده حضور دارد.
پیش از خواندن کتاب بهتر است با یک کاغذ و قلم در کنار دستتان در طول داستان شجرهنامه را هم بنویسید. چون با شش نسل سر و کار دارید که عادت آنها در نامگذاری فرزندانشان این است که اسم پدر و پدربزرگ را بر آنها میگذارند و ممکن است در اواسط داستان شخصیتها شما را گیج کنند.شیوه مورد علاقه مارکز در داستانپردازی که در این کتاب هم دیده میشود، رئالیسم جادویی است. یعنی داستان با اتفاقاتی بین واقعیت شناخته شده و تخیلات فانتزی نوشته شده است. شاید این شیوه نگارش به دلیل محل رشد و نمو مارکز است. خوب است بدانید مارکز مقالهای دارد به نام «فانتزی و خلاقیت هنری در امریکای لاتین» که آن را در ۴ اوت ۱۹۸۴ در ضمیمه ادبی روزنامه اونوماسونو منتشر کرده است.
گابو در این مقاله میگوید در امریکای لاتین یعنی محلی که او بیشتر زندگیاش را گذرانده فانتزی وجود ندارد! یعنی آنچه به نظر مردمان دیگر مناطق تخیلی به نظر میرسد، در امریکای لاتین واقعاً اتفاق میافتد. جمله انتهایی مقاله شاید طعنه رندانه مارکز در دفاع از سبک نوشتاری خود باشد:«کوتاه سخن اینکه ما نویسندگان امریکای لاتین و منطقه کارائیب باید دست بر سینه و خاضعانه اعتراف کنیم که واقعیت، خود نویسندهای بسیار بهتر و لایقتر از ماست. سهم و سرنوشت ما و شاید افتخار ما در این میان است که بکوشیم با فروتنی هرچه بیشتر و تا آنجا که در توانمان است، از واقعیت تقلید کنیم».(این نقل قول از مقدمه کتاب شب مینا از موسسه انتشارات نگاه آورده شده است.)
از نظر اخلاقی منتظر باشید که با مبارزه همیشگی مارکز با قوانین اخلاقی مواجه شوید؛ همانند ازدواج با خانواده و غیرشرعی بودن تولد بسیاری از افراد، رفتار عجیب و غریب و احمقانه یک کشیش و زنی فاسد که از ابتدا تا انتهای تاریخ این خانواده حضور دارد.
قبل از خواندن داستان بدانید که این کتاب از سختترین کتابهای دنیا است! و اگر در اوایل یا اواسط مطالعه رمان احساس گیجی و سردرگمی کردید، کتاب را نبندید، در آخر رمان مارکز همهچیز را برای شما روشن میکند.
خلاصه رمان صد سال تنهایی
رمان روایت زندگی شش نسل از یک خانواده است و تم اصلی رمان «انزوا و تنهایی» است که گریبانگیر اکثر قریب به اتفاق شخصیتهای داستان میشود تا در آخر رمان نتیجهگیری کند که مردم امریکای لاتین تنها هستند؛ آن هم به این دلیل که نمیتوانند عشق بورزند، عشقهای آنها آتشین است اما زود خاموش و سرد میشود. مارکز تاریخ کلمبیا را نمادین و آنطور که میخواهد، روایت میکند. داستان از زبان دانای کل و سوم شخص نوشته شده است. رمان از صحنه اعدام یک سرهنگ به نام آئورلیانو بوئندیا آغاز میشود که در برابر جوخه اعدام ایستاده و خاطرات خانوادگی خود را مرور میکند. او اولین ساکن دهکدهای خیالی به نام ماکوندا واقع در امریکای جنوبی است که قرار است شش نسل بعدی در آنجا زندگی کنند. آئورلیانو بوئندیا پدر هفده حرامزاده است که در سفرهای او از شهری به شهر دیگر متولد شدهاند و بالاخره تمامشان در جنگ کشته میشوند. در ابتدا داستان رئال است و بعد از یکی دو صفحه جادوگریهای گابو آغاز میشود. کولیها با مسافرتهای فصلی به دهکده به کارهای عجیب و جادویی دست میزنند. مرگ بعضی از شخصیتهای رمان جادویی است. بعضی شخصیتها نمیمیرند اما ناپدید میشوند. نوزادی تازه به دنیا آمده طعمه مورچهها میشود، یک نفر در مقابل چشم همه به آسمان میرود و... نوشتن خلاصه رمان صد سال تنهایی واقعاً دشوار است چون علاوه بر اینکه پیرنگ خطی ندارد، اوج خلاقیت مارکز در سبک نوشتاری خاص خودش است. در این رمان از سیاست همچون مبارزه بین حزب آزادیخواه و حزب محافظه کار و همچنین مبارزه کارگران با نظام سرمایهداری نیز صحبت به میان میآید.
قسمتهایی جالب از کتاب صد سال تنهایی
نسلهای محکوم به صد سال تنهایی، فرصتی برای زندگی دوباره در روی کره زمین نخواهند داشت.
***
اورسولا گفت: ما از اینجا نمیرویم، همینجا میمانیم، چون در اینجا صاحب فرزند شدهایم.
خوزه گفت: اما هنوز مُردهای در اینجا نداریم، وقتی کسی مُردهای زیرخاک ندارد، به آن خاک تعلق ندارد.
اورسولا با لحنی آرام و مصمم گفت: اگر قرار باشد من بمیرم تا بقیه در اینجا بمانند، خواهم مُرد.
***
زن گذاشت تا اشک او تمام شود. با نوک انگشتان سر او را نوازش میکرد و بدون اینکه او را وادار به اعتراف کند که به خاطر عشق اشک میریزد، فوراً قدیمیترین گریه تاریخ بشر را شناخت.
***
ادبیات بهترین بازیچهای است که بشر اختراع کرده است تا مردم را مسخره کند.
***
وقتی که نجار برای ساختن تابوت قدش را اندازه میگرفت از میان پنجره متوجه شدند که از آسمان گلهای کوچک زردرنگی فرو میبارد. باران گل تمام شب به صورت طوفانی آرام بر سر شهر بارید. بام خانهها را پوشاند و جلوی درها را مسدود کرد. جانورانی که در هوای آزاد میخوابیدند در گل غرق شدند. آن قدر از آسمان گل فرو ریخت که وقتی صبح شد تمام خیابانها مفروش از گل بود و مجبور شدند با پارو و شن کش گلها را عقب بزنند تا مراسم تشییع جنازه در خیابان برگزار شود.
***
اورسولا گفت: ما از اینجا نمیرویم، همینجا میمانیم، چون در اینجا صاحب فرزند شدهایم.
خوزه گفت: اما هنوز مُردهای در اینجا نداریم، وقتی کسی مُردهای زیرخاک ندارد، به آن خاک تعلق ندارد.
اورسولا با لحنی آرام و مصمم گفت: اگر قرار باشد من بمیرم تا بقیه در اینجا بمانند، خواهم مُرد.
***
زن گذاشت تا اشک او تمام شود. با نوک انگشتان سر او را نوازش میکرد و بدون اینکه او را وادار به اعتراف کند که به خاطر عشق اشک میریزد، فوراً قدیمیترین گریه تاریخ بشر را شناخت.
***
ادبیات بهترین بازیچهای است که بشر اختراع کرده است تا مردم را مسخره کند.
***
وقتی که نجار برای ساختن تابوت قدش را اندازه میگرفت از میان پنجره متوجه شدند که از آسمان گلهای کوچک زردرنگی فرو میبارد. باران گل تمام شب به صورت طوفانی آرام بر سر شهر بارید. بام خانهها را پوشاند و جلوی درها را مسدود کرد. جانورانی که در هوای آزاد میخوابیدند در گل غرق شدند. آن قدر از آسمان گل فرو ریخت که وقتی صبح شد تمام خیابانها مفروش از گل بود و مجبور شدند با پارو و شن کش گلها را عقب بزنند تا مراسم تشییع جنازه در خیابان برگزار شود.
بهترین ترجمه صد سال تنهایی در ایران کدام است؟
صد سال تنهایی از جمله کتابهای پرترجمه در بازار کتاب ایران است. اولین بار هفت سال پس از انتشار صد سال تنهایی، انتشارات امیر کبیر در سال ۱۳۵۳ این کتاب را با ترجمه بهمن فرزانه منتشر کرد. در سال ۱۳۹۰ فرزانه دست به بازنگری ترجمه خود زد که چاپ سیزدهم آن با قیمت پشت جلد ۲۵ هزار تومان روانه بازار شده است.
ترجمه دیگر ترجمه کیومرث پارسای است که در انتشارات آریابان به چاپ رسیده و بر جلد آن عبارت برگردان از آخرین نسخه اسپانیایی درج شده است. این ترجمه اگرچه جزو بیشترین تجدید چاپ شدهها است اما به گفته اهل فن ایرادات بسیاری دارد، قسمتی از متن کتاب در ترجمه نیست و مترجم به قلم نویسنده وفادار نبوده است.به طور کلی یکی از جملاتی که به عنوان تبلیغ بر جلد کتابهای ترجمه شده از صد سال تنهایی درج میشود «برگردان از نسخه اسپانیایی» یعنی زبان اصلی کتاب است اما اینکه نویسنده تا چه حد بر زبان اسپانیایی اشراف داشته، مسئله دیگریست.
محسن محیط انتشارات محیط؛ مریم فیروزبخت انتشارات حکایتی دگر؛ محمدرضا راهور انتشارات آبگون؛ زهره روشنفکر انتشارات مجید؛ حبیب گوهری راد نشر رادمهر؛ بیتا حکمی انتشارات پارسه؛ آوینا ترنم نشر ماهابه؛ محمدرضا سحابی انتشارات مصدق و جامی؛ فرشته میلاد و ر. اکبری انتشارات شبگون؛ محمدصادق سبطالشیخ کتاب نغمه؛ سمیه موحدیفرد و جواد شاهدی انتشارات نظاره؛ مرضیه صادقیزاده آوای مهدیس؛ میرشاد امرایی و جهانپور ملکیالموتی انتشارات نیکفرجام؛ عبدالله جمنی انتشارات آوای مکتوب؛ بهاره خدادادی نسل آفتاب؛ ملیحه وفایی نشر ژکان و بسیاری دیگر از جمله مترجمان و ناشران صد سال تنهایی هستند.
با اذعان به اینکه هر شخص با قلم یک مترجم رابطه برقرار میکند و هر ترجمهای محاسن خود را دارد، ترجمه بهمن فرزانه از صد سال تنهایی و در مرتبه بعدی ترجمه کاوه میرعباسی را پیشنهاد میدهیم.
چنانچه صد سال تنهایی را خواندهاید، تجربه خود را با ما و مخاطبان وب درمیان بگذارید؛ با ارسال نظر بنویسید کدام ترجمه را خواندهاید و نقاط قوت آن چه بوده است.
گروه فرهنگ و هنر وب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست