پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جنگل های گلستان در منگنه


جنگل های گلستان در منگنه

تغییر کاربری و آتش سوزی, حیات درختان را تهدید می کنند

بعد از گذشت بیش از ۵۰ روز از شروع آتش‌سوزی در جنگل‌های استان گلستان که منجر به نابودی بخش‌های قابل توجهی از جنگل‌های این استان شد، سازمان جنگل‌ها و مراتع هفته گذشته تیمی از خبرنگاران را عازم گلستان کرد تا از نزدیک ابعاد خسارت وارده به جنگل‌های استان گلستان را ببینند. اما برخلاف انتظار، هیچ یک از مسوولان ستادی سازمان جنگل‌ها به جز فرمانده یگان حفاظت که آن هم فقط یک ساعت و نیم در بین خبرنگاران بود، کس دیگری حضور نیافت تا سوالاتی که از مدت‌ها قبل روی هم انباشته شده بود و جز مسوولان ستادی، کس دیگری نمی‌توانست پاسخگوی آنها باشد، همچنان با علامت سوال‌های بیشتر در جای خود باقی بمانند.

اینکه چرا اطفای حریق اینقدر به طول انجامیده؟ چرا همچنان جنگل‌های استان گلستان در آتش می‌سوزند و چرا مسوولان از بیان علل آتش‌سوزی امتناع می‌کنند و دلایل تشدید آتش‌سوزی را به عنوان علل اصلی آتش معرفی می‌کنند؟ چرا در شرایطی که سازمان جنگل‌ها و مراتع از تشکیلاتی با قدمت بیش از ۸۵ سال برخوردار است، همچنان فاقد امکانات اطفای حریق جنگل است و چرا بودجه‌های سازمان به جای اینکه صرف حفاظت از جنگل‌ها شود، در راه آبخیزداری صرف می‌شود؟ چرا مسوولان این سازمان و وزارت جهاد کشاورزی به فکر تامین اعتبارات لازم برای تجهیز ناوگان اطفای حریق جنگل نیستند و... همه و همه سوالاتی بودند که مدت‌هاست بی‌جواب مانده و مسوولان استانی نیز قادر به ارائه پاسخی درخور به این سوالات نبودند چراکه سیاست، برنامه‌ها و بودجه‌های حفظ منابع طبیعی جملگی از تهران به دیگر نقاط ایران دیکته می‌شود. با این حال نه فقط رئیس سازمان جنگل‌ها بلکه حتی معاونین یا حتی مدیران ستادی این سازمان هم تیم خبرنگاران اعزامی را همراهی نکردند.

جنگل‌های استان گلستان همچنان در آتش می‌سوزند. شاید گستره آتش‌سوزی به اندازه یک ماه قبل نباشد اما روزهای سه‌شنبه، چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته مناطق صعب‌العبور جنگلی در ارتفاعات زیارت، مینودشت و سوس در جنوب شرق گرگان و حتی جنگل‌های هزارجریب بهشهر در استان مازندران نیز همچنان طعمه حریق بودند و دود غلیظ ناشی از این آتش بر فراز این مناطق از ده‌ها کیلومتر آن طرف‌تر هم کاملاً مشخص بود. با این حال وقتی تیم اعزامی خبرنگاران با دو فروند چرخبال هلال احمر به هوا برخاستند تا مناطق جنگلی را از بالا مشاهده کنند، دیگر این آتش نبود که تاسف خبرنگاران را برانگیخت!

● جنگل‌های گلستان قربانی خودکفایی گندم

پرواز دوساعته بر فراز آسمان از علی‌آباد کتول تا منتهی‌الیه پارک ملی گلستان و مرز استان خراسان شمالی نشان داد این آتش نیست که جنگل‌های شمال ایران یا به طور خاص جنگل‌های استان گلستان را تهدید می‌کند. به نظر می‌رسید تهدید بزرگ‌تر از آتش، تغییر کاربری‌های گسترده اراضی جنگلی باشد؛ چیزی که بر روی زمین کمتر می‌توان آن را حس کرد و تنها از فراز آسمان می‌توان این مهم را دریافت. جنگل‌هایی که امروز جملگی به زمین‌های کشاورزی و در ۹۰ درصد موارد به اراضی کشت گندم اختصاص یافته بودند، تقریباً سراسر منطقه را فرا گرفته بود و حال که به دلیل کاهش بارندگی این اراضی، خشک و لم‌یزرع رها شده بودند، گویی استان گلستان را سراسر بیابان فراگرفته است.

هر چند این همه تغییر کاربری محصول همین یکی دو سال اخیر نبود اما تجاوزات گسترده به عمق جنگل و گاه پاکتراشی مناطق جنگلی حتی در ارتفاعات برای ایجاد زمین‌های کشاورزی چنان مشهود بود که به راحتی نمی‌توانستیم از کنار آن بگذریم؛ تجاوزاتی که نشان می‌داد چطور جنگل‌های شمال ایران که محصول دوران سوم زمین‌شناسی هستند، قربانی طرح خودکفایی گندم در کشور شده‌اند. تقریباً اکثر خبرنگاران، مسیر رفت چرخبال از علی‌آباد کتول به سمت پارک ملی گلستان را به جای اینکه به مشاهده جنگل‌های سوخته اختصاص دهند، به بحث پیرامون تغییر کاربری اراضی جنگلی و ساخت جاده‌ای عریض و طویل در پارک ملی گلستان اختصاص داده بودند؛ جاده‌ای که با موافقت سازمان محیط زیست و با هجوم ده‌ها لودر و بولدوزر وزارت راه، پارک ملی گلستان را به ویرانه‌ای تبدیل کرده که از فراز آسمان به خوبی می‌توانستیم ابعاد خسارات وارده را ببینیم.

کل‌ها و بزها در صخره‌های دگرمانلی پارک ملی گلستان به این سو و آن سو می‌دویدند و ماشین‌آلات پیمانکاران وزارت راه در بستر ویران شده رودخانه دوغ همچنان در حال برداشت شن و ماسه بودند. پل‌هایی به عرض حدوداً ۳۰ متر در چندین نقطه از جاده ساخته شده بودند و در برخی نقاط نیز برخلاف ادعاهای مسوولان سازمان محیط زیست عرض جاده تا دو و سه برابر افزایش یافته بود. اما پرسشی که همچنان بعد از سال‌ها به قوت خود باقی مانده، این است که چطور مسوولان وزارت راه و مشاوران ارزیابی زیست‌محیطی این جاده، امنیت مردمی را که قرار است از این جاده همه‌روزه تردد کنند، تضمین می‌کنند؟

جاده گلستان در حد فاصل تنگ‌راه تا روستای دشت در پارک ملی گلستان در قعر دره و در بستر رودخانه ساخته شده و از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ سه بار در اثر سیل به طور کامل ویران شده است. بیش از ۶۰۰ نفر در جریان سیل گلستان در همین جاده و روستاهای اطراف کشته شدند اما در نهایت شگفتی به جای خروج جاده از مسیر قبلی، همچنان مسوولان وزارت راه به ترمیم همین جاده مرگبار در قعر دره گلستان اصرار دارند. در مرز غربی پارک نیز منطقه حفاظت شده لوه قرار دارد که نزدیک به ۴۰ سال است زیر بهره‌برداری‌های سنگین تجاری کمر خم کرده است.

آثار تخریب‌های به وجود آمده در لوه در اثر بهره‌برداری‌های صنعتی از درختان جنگلی بسیار بیشتر از آتش از فراز آسمان خودنمایی می‌کرد. گویی جنگل دو طبقه شده بود و تک و توک درختان کهنسال در جنگل پیدا بود و عمدتاً درختان جوان جایگزین شده بودند. در گوشه دیگری از منطقه نیز درختان سوزنی‌برگ غیربومی بودند که همچون وصله ناجور جایگزین درختان ارزشمند جنگل‌های لوه شده بودند. از سوی دیگر با اینکه مدیر کل منابع طبیعی استان گلستان معتقد است جنگل‌هایی که طرح جنگلداری یا به اصطلاح طرح‌های بهره‌برداری نداشتند عمدتاً دچار حریق شدند اما جنگل‌های منطقه حفاظت‌شده لوه که سال‌هاست تحت پوشش بهره‌برداری شرکت‌های دولتی قرار دارد، یکی از همان مناطقی است که اتفاقاً دچار حریق شده بود، درست مثل محدوده جنگلی طرح تاویر در ماهیان علی‌آباد که حریق سنگینی را تجربه کرد.

● عمدی یا غیرعمدی بودن آتش‌سوزی جنگل‌های شمال

در عین حال فرمانده یگان حفاظت از جنگل‌ها و مدیرکل منابع طبیعی استان گلستان منکر عمدی بودن آتش‌سوزی در این منطقه و دیگر نقاط استان می‌شوند اما محیط‌بانان پارک ملی گلستان نقطه شروع آتش‌سوزی را فردای روزی معرفی می‌کنند که جنگلبانان دو قلاده از سگ‌های چوپانان محلی را در لوه کشتند و آنها نیز در اقدامی تلافی‌جویانه اقدام به آتش زدن جنگل کردند. «علی ط» یکی از ساکنان روستای دشت در حریم پارک ملی گلستان دلایل آتش‌سوزی‌های اخیر را عمدی می‌داند و می‌گوید: این جنگل‌ها متعلق به ما نیست. پس چه بهتر که در آتش بسوزند، مگر در تمام این سال‌ها چه چیزی از این جنگل‌ها عاید ما شده که حالا دل‌مان بسوزد؟

اظهارنظرهایی اینچنینی در بی‌تفاوتی نسبت به آنچه در جنگل‌های شمال اتفاق می‌افتد، در جریان سفر هفته گذشته بارها در گفت‌وگوی خبرنگار «شرق» و مردم محلی در علی‌آباد کتول هم شنیده شد و گاه مردم محلی از مشاهده بطری‌های حاوی بنزین در جنگل توسط عده‌ای آتش‌افروز خبر می‌دادند. در عین حال اغلب مصاحبه‌شوندگان به دلیل اینکه معتقد بودند حقی برای آنها و دام‌هایشان در جنگل قائل نشده‌اند و بعضاً مجبور به خروج اجباری از جنگل شده‌اند و اکنون بعد از سال‌ها با مشکل بیکاری و فقر در شهر مواجه‌اند، عجیب نیست که نظاره‌گر آتش باشند!

علل وقوع آتش‌سوزی، عمدی یا غیرعمدی بودن آتش‌سوزی، به این دلیل مهم است که حریق در جنگل‌های گلستان همچنان ادامه دارد. به محض اینکه آتش در یک نقطه مهار می‌شود، نقطه دیگری دچار حریق می‌شودو در عین حال اکثر کارشناسان منابع طبیعی برخلاف مدیران متولی، دلایل آتش‌سوزی‌ها را عمدی عنوان کرده و از آن به عنوان تقابل بین مردم و منابع طبیعی یاد می‌کنند؛ مردمی که در قبال قطع یک درخت باید مجازات شوند اما پرسش‌شان این است که چرا شرکت‌های بهره‌بردار و جاده‌سازان و ویلاسازان برای قطع هزاران درخت تاکنون مجازات و مواخذه نشدند؟ از سوی دیگر عده‌ای از کارشناسان ادعا می‌کنند دادن وعده پول به مردم برای خاموش کردن آتش و بعد عمل نکردن به این تعهدات، موجب نارضایتی گروهی از افراد محلی شد تا نخواهند این آتش خاموش شود.

با این حال سرهنگ ایروانی فرمانده یگان حفاظت از جنگل‌ها و مراتع کشور و سلامتی مدیرکل منابع طبیعی گلستان این موضوع را تکذیب می‌کنند و می‌افزایند: تا این زمان منابع طبیعی پولی به مردم یا حتی وعده دادن پول برای اطفای حریق نداده است. شاید دستگاه‌های دیگر اما منابع طبیعی نه! علی‌ایحال جنگل‌های گلستان و شرق مازندران همچنان در آتش می‌سوزند و سازمان جنگل‌ها که زیرمجموعه وزارتخانه عریض و طویل جهاد کشاورزی است از حداقل امکانات اطفای حریق هم برخوردار نیست.

با اینکه در چهار پنج سال اخیر جنگل‌های گلستان چهار بار دچار حریق‌های گسترده شده هنوز هم از ناوگان اطفای حریق هوایی خبری نیست و نیروهای امدادی با بیل و گالن و... به جنگ آتش می‌روند و در مواردی هم این هواپیماهای سمپاش و چرخبال‌های هلال ‌احمر هستند که به کمک می‌آیند بی‌آنکه استانداردهای لازم را برای اطفای حریق داشته باشند.

در عین حال فرمانده یگان حفاظت از جنگل‌ها و مراتع، تجهیز ناوگان هوایی اطفای حریق در جنگل‌های شمال ایران نیازمند ۲۵۰ میلیارد تومان اعتبار می‌داند؛ درخواستی که به تازگی به نمایندگان مجلس ارائه شده اما بعید به نظر می‌رسد ترتیب اثر داده شود تا سالی دیگر و حریقی دیگر، بار دیگر حکایت بیل و گالن و التماس دعا برای چرخبال‌های نهاد نظامی و هلال‌احمر آغاز شود.

مژگان جمشیدی