پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

شیرین‌ترین و پرکاربردترین ضرب المثل‌های فارسی و ایرانی (ت)


  • تا بوده چنین بوده

       از گذشته تا حال وضع به همین منوال بوده.


  • تا تنور داغ است

      تا فرصت هست و موقعیت مناسب وجود دارد باید از آن استفاده کرد.


	شیرین‌ترین و پرکاربردترین ضرب المثل‌های فارسی و ایرانی (ت) | وب

  • تا چشم بر هم زنی

       در مدت زمان خیلی کوتاه، فوری و زود.


  • تا ریشه در آب است امید ثمری هست

      هیچ‌گاه نباید ناامید شد همیشه روزنه امیدی وجود دارد.


  • تا کور شود هر آنکه نتواند دید

      خطاب به آدم حسود یا پیغام برنده به حسود.


  • تا گوساله گاو شود، دل صاحبش آب شود

      اشاره به انتظاری سخت و طولانی جهت رسیدن به نتیجه مطلوب.


  • تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

      با اینکه خبر از دهانی به دهان دیگر بزرگ می‌شود، اما به هر حال در ابتدا نکته‌ای هر چند کوچک وجود داشته است.


  • تا یار که را خواهد و میلش به که باشد

      باید دید قسمت چیت و طالع و شانس در چه حد است.


  • تب تند زود عرق می‌کنه

      علاقه شدید در مورد کاری یا نسبت به چیزی و کسی که که معمولاً به همان اندازه هم زود از بین ‌می‌رود.


  • تحفه نطنز

      اصطلاحاً به چیز و حتی به شخص بی‌مقدار کم‌ارزش می‌گویند.


  • تخم دو زرده کردن

      کنایه از کسی که کار کوچکی را بزرگ جلوه داده است.


  • تخم مرغ به چانه بستن

      پر حرفی، ورّاجی.


  • تخم مرغ دزد شتر دزد می‌شود

      دزدی کوچک و بی‌اهمیت آخرش به دزدی بزرگ و رسوا کننده منجر می‌شود.


  • تخم نابسم‌الله

      اشاره به یچه یا آدم شرور و شیطان و پرآزار.


  • تدبیر دگر باشد و تقدیر دگر

      تدبیر و چاره‌جویی انسان در برابر تقدیر و سرنوشتی که از سوی خداوند رقم خورده هیچ است و قدرت مقابله با آن ندارد و همان خواهد شد که خدا خواهد.


  • ترحم بر پلنگ تیز دندان- ستم‌کری بود بر گوسفندان

      رحم وشفقت نسبت به ظالم، ستم بر مظلوم است.


  • ترس برادر مرگ است

      مساوی دانسات ترس و مرگ؛ و چه بسا که ترس به دلیل تکرار و استمرار بدتر از مرگ باشد.


  • ترش کردن

      ناراحت شدن.


  • ترشی نخوری یک چیزی می‌شی

      به طعنه مسخره به کسی می‌گویند که تا حدی چیزی را بلد است و از آن سر در می‌آورد.


  • ترک عادت موجب مرض است

      کنار گذاشتن عادت‌ها کار بسیار مشکلی است و موجب ناراحتی و آزار شخص و یا حتی بیماری روحی یا جسمی او می‌شود.


  • ترمز بریدن

      دور برداشتن و عدم خودداری در امری.


  • تر و خشک با هم سوختن

      هنگامی که مقصر و بی‌تقصیر، گناهکار و بی‌گناه همه با هم مجازات شوند.


  • تره به تخمش می‌ره حسنی به باباش

      نسبت دادن بچه به پدر که غالباً در مورد کارهای زشتِ بچه گفته می‌شود.


  • تره خرد نکردن

      اعتنا نکردن و ارزش و اهمیت ندادن به کسی.


  • تعارف آمد نیامد دارد

      تعارف باید سنجیده و حساب شده باشد؛ زیرا ممکن است طرف مقابل آن را بپذیرد و شخص گرفتار و پشیمان شود.


  • تعارف شاه عبدالعظیمی

      تعارف زبانی و ظاهری نه از ته دل.


  • تف سر بالا

      عیب‌گویی و بد گفتن از متعلقان و منتسبان خود که به خود شخص بر می‌گردد.


  • تکه بزرگش گوشش است

      تهدید و ضرب و جرح یا دچار ساانحه شدن طوری که بزرگ‌ترین عضو گوشش باشد.


  • تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

      بی‌حساب و بدون رنج و زحمت نمی‌توان به بزرگی رسید.


	شیرین‌ترین و پرکاربردترین ضرب المثل‌های فارسی و ایرانی (ت) | وب


  • تند رفتن

       مبالغه و زیاده‌روی کردن.


  • تنبل نرو به سایه سایه خودش می‌آیه

       در تمسخر آدم سست و بی‌حالی که منتظر است همه چیز برایش حاضر و آماده شود.


  • تن را چرب کردن

      خود را برای دعوا و کتک خوردن آماده کردن.


  • تنش می‌خارد

       اشاره به کسی که هوس کتک خوردن کرده باشد.


  • تو آن ور جوی، من این ور جوی

      جدایی از یکدیگر و قطع رابطه، از هم سوا شدن و کاری به کار یکدیگر نداشتن.


  • تا بگی «ف» می‌گم فرحزاد

      کسی که بخواهد از هوش و فراست خود تعریف کند.


  • توبه گرگ مرگ است

     کسی که پیوسته توبه کند اما آن را بشکند و نتواند دست از عادت زشت خود بردارد.


  • توپش پُره

       خیلی شاکی و عصبانی است.


  • تو حرف دویدن

      داخل حرف دیگران شدن و قطع کردن سخن گوینده به خاطر حرف خود.


  • تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

      نمود و اشاره مختصری به موضوع که از آن بتوان به مطالب و معانی فراوانی پی‌برد.


  • تو دعوا نان و حلوا خیرات نمی‌کنند

      در بین دعوا و شلوغی کسی به فکر رعایت چیزی نسیت.


  • تو را چه کار با این و آن، نونت را بخور خرت را بران

      سرت به کار خودت باشد و به کار دیگران دخالت نکن.


  • توزرد در آمد

       طرف مورد نظر بی‌لیاقت و ناجور و بدرد نخور از آب در آمد.


  • تو شیشه‌اش هم بکنی نم خودش را پس می‌دهد

       بیشتر منظور زن بی‌عفت است که محدودیت و سخت‌گیری در موردش فایده‌ای ندارد.


  • تو قوطی هیچ عطاری پیدا نمی‌شه

      مطلب و سخن ناشنیده و غیر قابل قبول.


  • تو کوک کسی رفتن

       در بحر کسی رفتن و حواس خود را معطوف او کردن.


  • تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی‌ره

       خطاب به نصیحت‌گو و صاحب نظری که خودش به می‌گوید عمل نمی‌کند.


  • تو مو می‌بینی و من پیچش مو

       خطاب به آدم بی‌تجربه و ناپخته که سطحی و ظاهری با چیزی یا موضوعی برخورد کرده و عمیق و موشکافانه آن را بررسی نمی‌کند.


  • تو هفت آسمان یک وب نداشتن

       کنایه از بد شانس و بی‌چاره و بی‌پول.


  • توی پایه کسی کردن

       گول زدن و مغبون ساختن کسی در معامله.


  • توی پول غلت می‌خوره

      اشاره به آدم بسیار ثروتمند و پول‌دار.


  • توی دل ریختن

      مشکل یا غصه و ناراحتی را درون خود نگه داشت و تحمل کردن و به رو نیاوردن.


  • توی ذوق کسی زدن

      ایراد گرفتن و حقیر کردن کار یا رفتار کسی به طوری که از شور و شوق بیفتد.


  • تیر به سنگ خوردن

      بی‌نتیجه ماندن کار و به مقصود و منظور نرسیدن.


  • تیری در تاریکی انداختن

      شانسی و با حدس و گمان کاری انجام دادن.


  • تیشه به ریشه زدن

      از هستی ساقط کردن، چیزی را از بیخ و بُن از بین بردن.


  • تیغ زدن

      پول یا چیز مفت از کسی گرفتن، گوش بُری.


	شیرین‌ترین و پرکاربردترین ضرب المثل‌های فارسی و ایرانی (ت) | وب


  • تیمم باطل است آنجا که آب است

      فرع در مقابل اصل، نامرغوب در مقابل مرغوب و هر چیز پست و بی‌ارزشی در برابر نوع عالی و آن به حساب نیامده و بی‌رونق و بی‌قدار خواهد بود.



گردآوری: مجله اینترنتی وب




سایر ضرب المثل‌های فارسی و ایرانی به ترتیب حروف الفبا:

الف ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ
 ر ز س ش ص ض ط ظ ع غ ف
 ق ک گ ل م ن و ه ی