جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


کوچ


کوچ
مـن ایـن‌جـا دلـــــــم تنـگ اســت

هرسازی که می‌بینم بدآهنگ است

اخوان ثالث
امروز در ایران کم‌تر فامیل و خانواده‌ای است که فردی از آن‌ها در آمریکا، کانادا، استرالیا یا اروپا نباشد.
رسانه‌ها پر از آگهی‌های راست و دروغ مربوط به مهاجرت، کاریابی و تحصیل در خارج هستند. این‌طور به نظر می‌رسد که سیل مهاجرت از کشورهای جهان سوم و چهارم به سوی کشورهای پیش‌رفته هر سال بیش‌تر می‌شود و این‌طور که این کشورها از نیروی متخصص، نیروی ارزان کار حتا ورزشکاران خالی می‌شود بالاخره روزی می‌رسد که علی می‌ماند و حوضش! چرا؟
جواب این است که چون مردم با استفاده از رسانه‌های گروهی خصوصا ماهواره و اینترنت از مزایای زندگی در کشورهای پیشرفته اطلاعات بیش‌تری به‌دست می‌آورند، لذا دوست دارند آن‌جا زندگی کنند.
«ویلی‌برانت» صدراعظم فقید آلمان غربی سابق، کشورهای پیشرفته‌ی جهان را شمال و کشورهای عقب مانده یا عقب نگه‌داشته شده را جنوب می‌نامید. بنابراین واضح است که هر چه زندگی در جنوب سخت‌تر می‌شود، سیل مهاجرت به شمال هم شدیدتر می‌گردد. می‌توانیم با اطمینان بگوییم که کشورهای امپریالیستی یا شمال با نقشه‌ی قبلی منابع مادی و انسان‌های کشورهای فقیر را غارت می‌کنند.
«کاسترو» در مقاله‌ای تحت عنوان «فرار مغزها» با آمار و ارقام نشان می‌دهد که شمال چطور نیروی انسانی زبده‌ی جنوب را غارت می‌کند، لذا کشورهای جنوب از دو جنبه ضرر می‌کنند: اول این‌که متخصصانی را که با هزاران هزینه و خون دل تربیت کرده‌اند از دست می‌دهند و دوم این‌که باید به بهای سنگینی جانشین آن‌ها را تهیه نمایند.
نکته‌ی مهم این‌جاست که مهاجرت فقط به متخصصان درجه‌ی اول محدود نمی‌شود. افرادی که می‌توانند آن‌جا سرمایه‌گذاری نموده و رونق اقتصادی ایجاد نمایند هم پذیرفته می‌شوند. بالاخره نیروی کار ارزان برای انجام کارهای پست، معروف به کار سیاه که شدیدا مورد سوء استفاده‌ی سرمایه‌داران قرار می‌گیرند نیز با هزار بدبختی خود را به شمال می‌رسانند. در این مورد می‌توانیم حداقل به مکزیکی‌هایی که با هزار بدبختی به‌طور قاچاقی به آمریکا می‌آیند و کار می‌کنند اشاره کنیم.
مهاجرت یا فرار مغزها گاهی جنبه‌ی سیاسی به خود می‌گیرد. «کاسترو» در این مورد می‌نویسد: دولت آمریکا برای جلوگیری از ورود قاچاقی مکزیکی‌ها به آمریکا دیواری محکم و طولانی که به ده‌ها سیستم‌های ردیابی مجهز است در مرز ایجاد نموده، اما از طرف دیگر کوبایی‌ها را با هزار حیله تشویق به مهاجرت یا فرار به آمریکا می‌نماید.
به‌طور کلی کشورهای پیشرفته‌ی سرمایه‌داری برای ربایش مغزها ابتدا در باغ سبز را به مردم جهان سوم و چهارم نشان می‌دهند. بدین ترتیب که با استفاده از رسانه‌های گروهی و فن‌آوری پیشرفته، سلطه‌ی فرهنگی خود را اعمال می‌کند که زمینه‌ساز فرار مغزهاست.
طبق یک آمار نیمه رسمی تعداد زیادی دانشمند درجه اول ایرانی در سازمان فضایی آمریکا کار می‌کنند و تعداد زیادی پزشکان، مدیران و مهندسان و متخصصان ایرانی هم در کانادا، استرالیا و اروپا زندگی می‌کنند.
جوان‌ها و بزرگ‌ترها برای گرفتن ویزا، اجازه‌ی اقامت، گرین‌کارت و تافل با هزینه‌های گزاف به دور دنیا سفر می‌کنند، جلوی کنسول‌گری‌ها و سفارت‌خانه‌ها دعا و گریه می‌کنند.
مهاجرت جنبه‌های قوی سیاسی هم دارد. مثلا قبلا مردم آلمان شرقی، حتا به بهای جان خود به آلمان غربی فرار می‌کردند تا به بهشت غرب برسند. مردم اتحاد شوروی و بلوک شرق سابق هم تحت تاثیر محدودیت‌های زندگی خود و تبلیغات رسانه‌های غربی، زندگی در کشورهای سرمایه‌داری برای آن‌ها به صورت آرزویی درآمده بود، اما بعد از فروپاشی بلوک شرق که به «آرمان شهر» خود رسیدند، به قول زنده یاد «اخوان ثالث» متوجه شدند که: آن‌چه بود آش دهن سوزی نبود!
بعد از فروپاشی بلوک شرق، بسیاری از دانشمندان، متخصصان، هنرمندان و ورزشکاران درجه‌ی اول حتا نیروی کار آن بلوک هم طعمه‌ی نظام بی‌رحم سرمایه‌داری جهانی شدند.
مهاجرت مالی و اقتصادی، از جنبه‌های مهم مهاجرت یا کوچ است بدین ترتیب که پول‌های بادآورده، معمولا توسط بورژوازی تجاری به خارج منتقل می‌شود و بعد از پول‌شویی به حساب‌های مخصوص منتقل می‌گردد که برای روز مبادا مورد استفاده قرار گیرند!!
توجبح مساله ساده است؛ نظام سرمایه‌داری جهانی با ایجاد ناامنی و جنگ در دنیا موجب رونق مجتمع‌های صنعتی- نظامی خود، لذا فروش اسلحه و غارت منابع مالی و انسانی جهان خصوصا جهان سوم و چهارم می‌شود.
زمانی که آمریکا نیروهای متخصص اروپا را غارت می‌کند، وای به حال جهان سوم و چهارم!.
منوچهر بصیر
منبع : فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید