جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

گرجستان یتیم در دستان سخاوتمند اروپا


گرجستان یتیم در دستان سخاوتمند اروپا
در هفته‌ای که گذشت، وزیر امور خارجه سابق گرجستان که این روزها رهبری یکی از فراکسیون‌های اصلی مجلس گرجستان را به دست دارد، در مقاله‌ای در روزنامه لوموند فرانسه فهرستی از درخواست‌های گرجستان از اتحادیه اروپا منتشر کرد. در این فهرست که بیش از یک درخواست عاجزانه از همپیمانان اروپایی به دستورالعملی برای هدایت سیاست‌های اروپا شبیه بود از رهبران کشورهای عضو اتحادیه خواسته شده است برای بازگرداندن گرجستان به وضعیت پیش از حمله روسیه اقدامات فوری انجام دهند. درخواست گرجستان از اتحادیه اروپا بی‌دلیل نیست: ساده‌لوحانه است اگر انتظار داشته باشیم روسیه تنها برای یک مانور نظامی تا عمق خاک گرجستان پیشروی کرده است. ارتش روسیه در حمله به گرجستان به صورتی هوشمندانه ضرباتی کشنده بر پیکره گرجستان وارد ساخت که حتی با خروج کامل ارتش روسیه در کوتاه‌مدت ترمیم‌پذیر نیستند. فارغ از وجه سیاسی- روانی حمله روسیه به گرجستان این حمله از نظر اقتصادی و نظامی، گرجستان را به زانو در آورده است: تخریب خط آهن اصلی که دریای خزر را به دریای سیاه وصل می‌کند منبع اصلی درآمد دولت گرجستان را از میان برد. بمباران ترمینال‌های دریایی پوتی و کولوی، نابود کردن لوله‌های صادرات نفت گرجستان و همچنین تخریب جنگل‌های توریستی به وسیله بمب‌های آتشزا اقتصاد گرجستان را تا مدت‌ها فلج خواهد ساخت. در بعد نظامی، تمامی پایگاه‌های اصلی نیروهای گرجستان به صورت کامل تخریب شده‌اند و از مراکز گرانقیمت ارتباطات نظامی که گرجستان برای پیوستن به ناتو احداث کرده بود چیزی جز ویرانه باقی نمانده است. بی‌دلیل نیست که مقامات گرجستان با تلخی می‌گویند «روسیه می‌داند ضربه را به جایی وارد سازد که دردآور باشد». به معادله پیش‌رو می‌توان وضعیت وخیم اقتصادی گرجستان حتی پیش از حمله روسیه را اضافه کرد که نسل انقلاب صورتی را سرخورده و ناامید ساخته بود. گرجستان چاره‌ای جز بازسازی سریع قابلیت‌های اقتصادی خود ندارد، در غیر این صورت علاوه بر ورشکستگی اقتصادی- سیاسی، نارضایتی عمومی نیز بر مشکلات دولت ساکاشویلی اضافه خواهد شد. در این شرایط دولت گرجستان راهی جز استمداد از کشورهای غربی در پیش روی خود ندارد. اما فرانسه به‌عنوان ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا نشان داد که اروپایی‌ها هنوز باید راه طولانی را برای آموختن چگونگی داد و ستد با امپراتوری شوروی سابق طی کنند. هریمن یکی از دیپلمات‌های کارکشته آمریکایی دولت روزولت، جمله‌ای را سرمشق خود ساخته بود: «مذاکره با روسیه مانند دوبار پرداخت پول برای یک اسب است». نیکلا سارکوزی در قرارداد صلحی که با روسیه امضا کرد قصد داشت به سرعت شرایط را به پیش از آغاز درگیری بازگرداند و از پیشروی تانک‌های روسی به سمت پایتخت گرجستان و در نتیجه سقوط دولت جلوگیری کند. اما روس‌ها با نبوغ دیپلماتیک خود نه‌تنها امتیازی به اتحادیه اروپا ندادند، بلکه زمینه را برای حضور قانونی خود در گرجستان آماده ساختند. بند پنجم توافقنامه فرانسه- روسیه متذکر می‌شود که ارتش روسیه می‌تواند در قالب نیروهای پاسدار صلح در مناطق استقلال‌طلب خاک گرجستان باقی بماند. این بند در واقع زمینه‌ای است برای تجزیه گرجستان توسط ارتش روسیه. دولت‌های غربی تلاش فراوانی کردند تا با تصویت قطعنامه‌ای مبنی بر احترام به یکپارچگی خاک گرجستان اشتباه سارکوزی را اصلاح کنند اما روسیه با تهدید به وتوی این قطعنامه نشان داد که اهداف بلندمدتی را برای گرجستان در سر می‌پروراند. ولادیمیر پوتین در یک کنفرانس در ماه فوریه، کمی پس از پذیرش استقلال کوزوو توسط کشورهای غربی که خشم مسکو را برانگیخت، سخنانی مرموز بر زبان آورد: «مانند میمون‌ها رفتار دیگران را تقلید نکنید، ما خودمان غذایی بهتر در خانه داریم.» این سخنان نامفهوم هفت ماه تمام تحلیلگران را به خود مشغول کرد تا اینکه واقعه گرجستان نشان داد که حمایت از جدایی‌طلبان، سیاست خاص کشورهای غربی نیست، بلکه روسیه نیز مدت‌هاست گرجستان را به‌عنوان غذای خود آماده می‌کرده است. همه اینها در حالی است که اروپا مانند قدرت نظامی آمریکا وسیله‌ای برای تامین منافع خود ندارد. تنها چیزی که اتحادیه اروپا برای تامین امنیت حوزه‌های نفوذ خود مورد استفاده قرار می‌دهد اعطای حق عضویت در اتحادیه است. اما اتحادیه‌ای که عضویت در آن روز به روز مشکلات بیشتری را ایجاد می‌کند تا کجا می‌تواند به گسترش خود ادامه دهد؟ اگرچه اروپا چاره‌ای جز کمک‌های مالی عظیم برای بازسازی گرجستان ندارد، اما واقعیت اینجاست که امکان حفظ تمامیت ارضی گرجستان به جز با استمداد از قدرت آمریکا ممکن نیست. در عین حال، گرجستان برای اروپا واجد منافع حیاتی به شمار نمی‌رود و اروپا بار دیگر باید بدون چشمداشت هرگونه منافع استراتژیک، سخاوتمندانه به یاری کشوری خارج از این اتحادیه بپردازد و هزینه خصومت با روسیه را نیز متحمل شود. در مقابل، آمریکا تنها تا جایی با گرجستان همراهی خواهد کرد که تامین‌کننده منافع آن باشد. اگرچه گرجستان از متحدین آمریکا در عراق به شمار می‌رود اما نباید سخن هنری کسینجر، وزیر امور خارجه نیکسون را فراموش کرد: «ابرقدرت‌ها هیچگاه برای متحد خود دست به خودکشی نمی‌زنند.» در طی این بحران آمریکا نشان داد که حداکثر استفاده را از اوضاع متشنج گرجستان می‌برد: حمله روسیه به گرجستان بهانه‌ای شد برای تسریع روند استقرار سپر دفاع ضد موشکی در لهستان. در واقع، روسیه برای آمریکا تبدیل به عروسک ترسناکی شده است تا از ترس آن کشورهای اروپایی به آغوش گرم آمریکا پناه آورند. بعید است، آمریکا به جز چند مانور دیپلماتیک هزینه گزافی برای حمایت از گرجستان بپردازد. بیانیه اخیر وزارت امور خارجه آمریکا که از اقدام اولیه روسیه در پس زدن ارتش گرجستان حمایت کرده بود نشان‌دهنده سطح فداکاری دولت بوش برای حفاظت از گرجستان است. به نظر می‌رسد در انتهای ماجرا گرجستان مانند کودکی یتیم نصیب مادر سخاوتمندی به نام اتحادیه اروپا شود تا بار دیگر سردرگمی اتحادیه اروپا در شناسایی منافع استراتژیک آشکار بماند. به عبارت دیگر، آنچه بیش از همه در افق به چشم می‌آید کمک‌های عظیم مالی اروپا برای بازسازی گرجستان است. همزمان انتظار می‌رود روسیه با استفاده از ناتوانی اروپا در حل مناقشه و بی‌علاقگی آمریکا از درگیری مستقیم، به حضور نظامی خود در گرجستان تداوم داده تا راه را برای تجزیه گرجستان آماده سازد.
رسول نمازی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید