یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پاشنه آشیل های اصلاح طلبان


پاشنه آشیل های اصلاح طلبان
فعالیت های سیاسی در ایران با نزدیک شدن به هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه سال جاری تدریجاً در حال شکل گیری است و در این میان طبیعی خواهد بود احزاب اصلاح طلب نیز سهم بسزایی از این فعالیت ها را به خود اختصاص دهند.
ظواهر امر نیز نشان دهنده آن است که اصلاح طلبان با تکیه بر برخی سیاست های تندروانه دولت و دل زدگی اقشار متوسط شهری از آن سیاست ها برخوردار از اعتماد به نفس بالایی جهت حضور و پیروزی در انتخاباتند.
به رغم این خوش بینی تجربه سیاسی ۸ سال اصلاحات اثبات کننده آن است که جبهه اصلاح طلبی در صورت حفظ وضعیت موجود و امتناع از تبیین شفاف شاکله و هویت سیاسی خود، در صورت ورود به هر انتخاباتی بازنده آن خواهد بود ولو آنکه این حضور منجر به پیروزی حداکثری ایشان همانند انتخابات دوم خرداد ۷۶ شود،
دلیل چنان شکستی بازگشت به فقدان مرزبندی شفاف بخش موثری از اصلاح طلبان با مبانی و اصول و مواضع حاکم و به رسمیت شناخته شده در انقلاب اسلامی است. طبعاً تا زمانی که اصلاح طلبان به بهای کسب آرای بیشتر نخواهند صراحتاً سرحدات فکری و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی خود را اعلام کرده و وجوه تمایز خود با دیگر جریانات سیاسی و اجتماعی را برجسته کنند در آن صورت شاید بتوانند همچون دوم خرداد ۷۶ موفق به کسب محیر العقول آرای ماکزیممی جامعه شوند اما همین اقبال کثیرالسلیقه چشم اسفندیار هزیمت ایشان را فراهم خواهد کرد.
تجربه تاریخی باید به اصلاح طلبان این واقعیت اجتناب ناپذیر را تفهیم کند که ایشان به دو دلیل ناگزیرند دندان طمع آرای حداکثری را در کام خود ریشه کن کنند؛ نخست آنکه کسب آرای ماکزیممی از طریق برجسته کردن جاذبه ها و استتار دافعه ها منجر به آن خواهد شد تا در فردای پیروزی، ایشان مواجه با سیاهه بلندی از مطالبات متنوع و بعضاً متناقض از شهروندان شوند که اصلاح طلبان نه انگیزه تامین و تحقق آن را دارند و نه توان تحصیل آن مطالبات در توان شان است. گذشته از آنکه چنین اقبال کثیرالسلیقه یی در بطن خود از آن درجه از ظرفیت برخوردار خواهد بود تا حساسیت مضاعف مخالفان اصلاحات در هرم قدرت را علیه خود بسیج کرده تا از هر راه ممکن همانند تجربه دو دوره ریاست جمهوری خاتمی موجبات شکست اصلاح طلبان را فراهم کنند.
شعار متخذه «ایران برای ایرانیان» شعار پرجاذبه و در عین حال قابل مناقشه یی بود که در فاز پیشین اصلاحات بیشترین صدمه را به جنبش اصلاح طلبی زد.
اشتباه اصلاح طلبان در ۸ سال اصلاحات آن بود که با تاسی به این شعار قطاری را تمهید و در مسیر اصلاحات راه اندازی کردند که به صفت ظاهر برخوردار از حداکثر گنجایش مسافر بود اما مشکل این قطار از آنجا ناشی می شد که مسافرانی با مقاصدی متفاوت و بعضاً متناقض و بلکه متنافر را به همراه داشت. اینکه سیدمحمد خاتمی در سخنان خود طی نشست با اعضای ادواری مجلس دانش آموزی با اشاره به اصلاح طلبان صراحتاً اعلام کرد؛ «ابتدا باید مشخص کنید که چه کسی هستید و چه می خواهید انجام دهید... شما باید مشخص کنید که اسلام را قبول دارید و از اسلام دفاع می کنید و به آن پایبند هستید.»
ناظر بر ضرورت تنزه طلبی نهضت اصلاحات از خواست ها و مطالبات نامانوس با ماهیت انقلاب اسلامی است. مناقشه انگیز بودن شعار «ایران برای ایرانیان» از آنجا ناشی می شد که این شعار قبل از آنکه مشخص کند کدام ایران را برای کدام یک از ایرانیان مورد اشاره قرار داده وارد ادبیات سیاسی اصلاح طلبان شد.
اشتباه راهبردی اصلاح طلبان از آنجا ناشی می شد که در پروسه سیاست ورزی آغوش خود را تا حدی برای استقبال از سلایق و مطالبات خرده فرهنگ های متنوع موجود در ایران گشودند که در کسر قابل اعتنایی از آنها اساساً کمترین دلبستگی با مبانی و ارزش های بومی و فرهنگی ملهم از انقلاب اسلامی مشهود نبود.
این به معنای لاحقی دیگر خرده فرهنگ های ولو متنافر با ارزش های انقلاب از حقوق شهروندی شان در ایران نیست بلکه ایشان باید بپذیرند قواعد سیاست حکم می کند بازیگران هر کدام مسوولانه علم کش هویت و موجودیت مستقل خود بوده و مسوولیت عمل و نظر خود را مستقلاً و زیر بیرق خود بپذیرند. علی شکوری راد چهره صریح و ارزشمند جبهه اصلاحات به درستی مشابه همین گلایه را مکرراً از دفتر تحکیم وحدت داشته که چرا دانشجویان فعال در این تجمع که برخوردار از صبغه یی اسلامی و انقلابی است عمق استراتژیک این تجمع را در اختیار گروه و دستجاتی از دانشجویان قرار داد که کمترین دلبستگی را نیز با ارزش ها و آرمان های اسلام و انقلاب نداشتند؟
اکنون نیز بدنه مدیریتی اصلاح طلبان پیشرو موظفند پاسخگوی همین سوال در ابعادی ملی شوند که به رغم صراحت سیدمحمد خاتمی بر حفظ سرحدات و اصول و ارزش های انقلاب اسلامی چرا ایشان عمق استراتژیک جنبش اصلاحات را در اختیار جریان هایی قرار دادند که اساساً خوانشی نامانوس با اهداف جنبش اصلاح طلبی داشته و دارند؟
اصلاح طلبان جهت تضمین موفقیت خود در سامانه سیاسی ایران ناگزیرند در کنار مواضع ایجابی به وضوح مواضع سلبی خود را نیز بیان کنند. ایشان می توانند ضمن بیان شفاف جاذبه ها و دافعه های خود به رغم از دست دادن بخش متنوعی از آرای نامانوس با ارزش های مولود از انقلاب اسلامی، با تن دادن به آرای حداقلی اما همگن از حجم دموکراسی خود کاسته و بر عمق آن بیفزایند در غیر این صورت نمی توانند مدعی واکنش های انقباضی مخالفان خود در جبهه مقابل شوند.
مشکل جنبش اصلاحات نیز آن بود که از ابتدا و به غلط این فرصت را یافتند تا کاشانه خود را در زمینی علم کنند که تعلقی به ایشان نداشت. اصلاح طلبان ناگزیرند برای تضمین بقا و موفقیت سیاسی خود حزم اندیشانه دست به نهضت تسویه در جنبش زده و بلدرچین های خوش نشین در ایوان اصلاحات را به کاشانه خود کوچ دهند.
این واقعیتی تلخ است که کسانی در بدنه جنبش اصلاحات نفوذ کردند که از مبنا نه ماهیت انقلاب را قبول داشتند نه دلبستگی با اسلام داشتند، نه توان فهم جنگ هشت ساله را داشتند، نه چرایی اشغال سفارت امریکا را درک کردند و اکنون نیز زیرکانه با مصادره به مطلوب کردن تئوری ارزشمند تحول مفاهیم دینی دکتر سروش، ماهیت اخلاقی خود را ورای نظریه «قرائت های متفاوت از دین» پنهان کرده تا بدین وسیله استتاری بر شل دینی و بلکه بی دینی خود جعل کنند.
داریوش سجادی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید