سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


جهان در دوزخ، نصف جهان در برزخ


جهان در دوزخ، نصف جهان در برزخ
در نخستین سالیان دهه ۱۹۷۰ بود که زمزمه بحران های زیست محیطی در نشست های جهانی به گوش رسید و چندی از آگاهان و اندیشمندانی که از تبعات روند شتاب آلود توسعه صنعتی اطلاع داشتند، جهان را به رویه موجود هشدار دادند.در آن سال ها کنفرانس استکهلم نقطه آغازی بر پیگیری های مجدانه پیرامون «ایمنی حیات» Biosafety شمرده شد و بعدها دیدار سران جهان در وین و مونترال و سپس «اجلاس زمین» در ریو، مهر تاییدی بر اهمیت روزافزون مسئله زیست محیط در بستر مخرب توسعه صنعتی نهاد.
نه تنها دهه ۱۹۸۰ به گرم ترین دهه سده بیستم اشتهار یافت که شکاف عظیمی نیز در لایه ازن بر همگان مکشوف شد و روزنامه نگاران غربی به کنایه و اشاره سرطان پوست رونالد ریگان را مظهر فاجعه محیط زیست بشری خواندند.در ادامه این چالش ها و کوشش ها، کمیسیون جهانی محیط زیست که به ریاست بروتلند نروژی برگزار شد گزارشی تهیه کرد و نام آن را «آینده مشترک» گذاشت و بدین قرار برای نخستین بار کشورهای صنعتی از عبارت« توسعه پایدار» در توضیح استراتژی توسعه پاک بهره بردند.
هرچند در سالیان پسین،پروتکل کیوتو را همین کشورهای صنعتی ضمیمه کنوانسیون چهارچوب تغییرات جوی ساختند و به امضای قریب ۱۸۰ کشور رساندند اما روایت های آماری همچنان فاجعه بار بود و از نقض عهد قدرت های صنعتی حکایت داشت.در شرایطی که ایالات متحده از تصویب و تایید پروتکل کیوتو پرهیز می کرد،گروهی از افزایش ۴ درجه ای دمای زمین تا سال ۲۰۳۰ خبر دادند که تنها ۱۰ میلیون سال قبل از این تجربه شده بود.بنا به پیمان کیوتو قرار بود کشورهای صنعتی که بیشترین گازهای گلخانه ای را تولید می کردند تولیدات خود را از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ سالانه ۵ درصد کاهش دهند.
پروتکل از اعضا می خواست تولید آلاینده های خود را در موعد مقرر به پایین تر از میزان ۱۹۹۷ برسانند.نتیجه اما خلاف این بود، بطوریکه تولید گازهای گلخانه ای از ناحیه آمریکا به ۱۳ درصد بالاتر از حد انتظار رسید.اختلاف به حدی بالا گرفت که قمر آمریکایی نیمبوس درصدد برآمد جعل فرضیه استحاله لایه ازن را به اثبات رساند و به راه خویش رود و بریتانیا مصمم شد،همان مفروضات را از نو ثابت کند و آمریکا را به راه دیگر براند.به این ترتیب هرچند که اروپا در نسبت به آمریکا پابندی فزونتری به معاهدات بین المللی نشان می داد، اما در مجموع برنامه های کاهش گازهای گلخانه ای موفق از آب درنیامد.
تعلل در اجرای مفاد این معاهدات و تامل در باب مخاطرات زیست محیطی که مرزبندی جهان صنعتی و غیرصنعتی را به هم می زد و جهان را یکپارچه در معرض آسیب های محیطی قرار می داد، به جایی رسید که اجلاس سازمان ملل در سال ۲۰۰۵ از «توسعه پایدار» و «توسعه اقتصادی» به منزله«ستون های دوگانه و به هم پیوسته» یاد کرد.در پی این هشدارها ابتدا احزاب سبز در اروپا و سپس در آمریکا جلوداری نهضت سبزها را بر عهده گرفتند و نه فقط در رقابت های انتخاباتی سعی کردند وارد پارلمان و ساختمان های حکومتی شوند بلکه کوشیدند از شبکه های اجتماعی گرفته تا شبکه های تلویزیونی و از صحن خیابان ها تا صفحات روزنامه ها به تبلیغ سبزها بپردازند.
تکاپوی های سیاسی و مدنی در دو دهه گذشته در هر چه که ناکام مانده باشد در این که جهان را بیدار کرده کامیاب بوده است. امروزه به لطف این اعتراض ها و تعریض ها می دانیم که آلودگی های زیستی مرز نمی شناسد اما این را هم می دانیم که علل و اسباب آلودگی ها میان کشورها و ملت ها یکسان نیستند.اگر غرب صنعتی با عوارض آلودگی های جوی رو به روست دنیای روبه توسعه اضافه بر آن با بحران های رنگارنگ دیگری چون آلودگی آب ها و نابودی جنگل ها مصاف می دهد و این به معنای وحدت هدف جهانی و کثرت ابزارهای محلی است که بدون کمترین تردیدی از کشوری به کشور دیگر و از شهری به شهر دیگر در تناسب با مختصات بوم شناختی تفاوت دارد.در حالی که غرب ترجیح می دهد نسخه های جهان شمول برای رفع معضل تحلیل محیط سالم بپیچد،مسئله اصلی در کشورهای شرقی خاصه جوامع خاورمیانه ای، اما به گونه ای دیگر رخ داده است.
در کشور ما ازآنجا که دغدغه آلودگی، سوای احداث مراکز صنعتی آلوده در حواشی شهر ها، سر در آبشخورهای مختلف دیگر از جمله:
ـ آلودگی های ناشی از بسیاری تردد وسائل حمل ونقل و ترافیک های کور شهری دارد، سخنان تظلم آمیز و گلایه مند شهردار اصفهان دکتر سید مرتضی سقائیان نژاد. در" آئین افتتاحیه شانزدهمین نشست ادواری معاونین حمل و نقل و ترافیک کلانشهرهای کشور" بس حکایت ها داشت از نکات سر بسته: « دولتمردان هیچگاه به شهرداری های کلان شهر ها اعتماد نکردند وهمین باعث شده است تا مردم همواره با مشکلات عدیده مواجه باشند» وی از سه برابر شدن ظرفیت پالایشگاه اصفهان سخن گفت واینکه « عدم هماهنگی و بی اعتمادی دولت به شهرداری ها باعث شده است مدیریت واحد شهری که دربرنامه های سوم وچهارم توسعه بر آن تاکید شده بود، به مرحله اجرا درنیایده وبسیاری از فعالیت ها به صورت پیچیده، مبهم و بدون هیچ پیشرفتی باقی مانده»
تاثر بار تر اینکه:
ـ هنوز پس از گذشت چند سال بخاطر اعمال نظر مدیران مرکز نشین هنوز مصوبه قانونی و لازم الاجرای مدیریت واحد شهری، درلابیرنت های هزارتوی یخ بستۀ، قندیل مدریت های غافل مرکز نشین به رسمیت شناخته نشده تا در شهری که به سبب وجود آلاینده های پایشگاه اصفهان و دیگر مراکز صنعتی، هم اکنون تا مرز حناق مزمن وسل مهلک و مرگ مفاجات فاصله چندانی ندارد، بطور مثال هفته میراث فرهنگی و گردشگری اعلام نکنیم، و میهمانان گردشگر را با خاطره ای دود زده و سینه ای بغض کرده از شرنگ سموم مهلک ناشی از فعالیت مراکز صنعتی، وادار به ترک اصفهان نسازیم.
هر روز میلیارد ها ذرات ریز و معلق آلاینده بر اثر بار سنگین ترافیکی چون خوره بر پیکره کاشی های زرفام هفت رنگ مدرسه چهارباغ و دیگر اماکن فرسوده تاریخی می نشیند و « هم اکنون روزانه ۴۵۰ خودرو در شهر اصفهان شماره گذاری شده و به ناوگان حمل و نقل شهر افزوده می شودو این درحالی است که شهرداری هرچقدر به معابر و بزرگراه ها و زیرگذرها شهر اضافه کند هیچگاه پاسخگوی افزایش این خود رو ها به بار ترافیکی شهر نخواهد بود» متاسفانه:
« عدم اجرای کامل قطار شهری حاصل عدم هماهنگی میان دستگاه های اجرائی کشور و استان اصفهان است، ۱۰ کلیومتر از قطار شهری اصفهان آماده ریل گذاری شده اما واگن های مترو تاکنون به شهرداری تحویل داده نشده و متاسفانه قرارداد های لازم در این زمینه به امضاء نرسیده است.»
● برنده و گناهکار این بار سنگین مظلمه بعهده کیست.؟
آیا ساختارمعماری فکورانه، نظام فضائی اندیشمندانه، وسیمای تاریخی فرهنگی شهری به قدمت هزار ساله اصفهان، و موقعیت اکولوژیکی شهری پشت داده به خنکای دامنه های سرسبز زاگروس کوه، و پا کشیده در تفتگی کویر نمک، صلابت تصمیماتی به سختی و پایداری جلگه زاینده رود، شایسته مدیریت واحدی که زاده همین بوم و خطه باشد نیست.؟ مدیریتی که با اشاره به کلام الهی:( لعلکم تتقون) صحبت ازتقوا کند و اینکه یکی ازبارزترین جلوه های تقوی فضیلت امانت داری است
یادمان باشد درسال ۴۴۴ ه ق ناصرخسرو قبادیانی پس ازدیداری کارشناسانه از بلاد و امصار بزرگ اسلامی در وصف اصفهان نوشت: « ..شهریست برهامون نهاده آب و هوائی خوش دارد. وهرکجا که ده گز چاه فرو برند آبی سرد و خوش برون آید وچون سلطان طغرل سلجوقی بیک ابو طالب... آن شهر گرفته بود مردی جوان آنجا گماشته بود، دبیری نیک با خطی نیکو مردی اهسته سخن نیکو لقا فضل دوست بود و خوش سخن و کریم ...... ومن در همه زمین پارسی گویان شهری نیکوتر و آبادان تراز اصفهان ندیدم وگفتند اگر گندم وجو ودیگر حبوب بیست سال نهند تباه نشود و بعضی گفتند بیش از این که بارو نبود هوای شهرخوش تر از این بود وچون بارو ساختند متغییر شد چنانکه بعضی چیزها به زیان می اید.. اما...»
صد سال از تاریخ بلدیه اصفهان و مدیریت اجرائی آن می گذرد، امروز که مدیریت اجرائی شهر و تصمیمات پارلمان شهر اصفهان و صراحت قوانین داخلی و توصیه های کنوانسیون های بین المللی از سرنوشت تاریخی طبیعی اصفهان حمایت می کند. با کدام توجیه عقلی و نقلی مدیر عامل شرکت پالایشگاه اصفهان پیشتر در گفتگو باخبرگزاری شانا اظهار می دارد:
« با کاهش ۱۵ هزار بشکه ای نفت خام ورودی به پالایشگاه و نیز بهره برداری از طرح های توسعه و بهینه سازی پالایشگاه اصفهان شاهد افزایش سه برابری تولید و ارتقای کیفیت تولیدات بوده ایم» و مدیر کل محیط زیست اصفهان اظهار می دارد« ایران در زمینه حفظ محیط زیست در بین ۱۳۳ کشور جهان رتبه ۱۱۷ را دارد، و ۶ /۱ از تولید ناخالص ملی صرف زیان الودگی می شود»
هیهات.. اگر کنج قناعت پیشه نکرده و پاکی فرهنگ و تاریخ شهری را آز باختۀ درهم و دیناری چند کنیم، شاهد فریاد تظلم آمیز خواجه عمیدمان باشیم و خفگی شهری که برهامون نهاده شده و درمیان شهر پارسی گویان خوش آب و هوا تر از آن نیست ..
باشد تا: پاکی آب و هوا و غنای تاریخ و فرهنگ، شهری را آز باختۀ درهم و دیناری چند نکنیم و یوسف مصری خودرا به کمترین ثمنی نفروشیم .
عباس پورقدیری
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید