چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
امان از سیاستمداران <متوهم> !
با فرا رسیدن سال پایانی از دوره ریاست جمهوری، بار دیگر گروههای سیاسی و کسانی که امید به تصدی کرسی ریاست قوه مجریه دارند به تکاپو افتادهاند تا ثابت کنند کسی جز آنها نمیتواند کشتی سیاست و اقتصاد ایران را به ساحل برساند. البته اکثر آنها نیز به جای ارائه برنامه، تلاش میکنند از رقیب خود <دیو> بسازند تا مردم از ترس دیوهای مجازی به <فرشتهنما>های نه چندان فرشته، پناه ببرند. در این میان، بسیاری از سیاستمداران دچار توهم بزرگی شدهاند و تصور میکنند که همه مردم از صبح تا شب و شب تا صبح به لحظه شماری مشغول هستند تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ فرا برسد و سکان اجرائی کشور را به دست کسی بدهند که محبوب و مطلوب یک جناح سیاسی خاص – اصلاحطلب یا اصولگرا – میباشد. شاید هم این افراد حق داشته باشند زیرا به جرات میتوان گفت اکثر سیاستمداران سرشناس دو جناح، از دغدغههای اولیه زندگی فارغ هستند و لذا به این توهم رسیدهاند که نگرانی اصلی بسیاری از مردم هم، این است که <کدام جناح، فاتح انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود و چه کسی بر صندلی ریاست جمهوری تکیه میزند؟>
همین توهم، تکاپوی عجیبی در میان سیاستمداران ایجاد کرده است. عدهای که گمان میکنند مردم فقط به <نام> یک جناح نگاه میکنند، تمام انرژی خود را صرف اثبات این نکته مینمایند که <در انتخابات آینده، جناح ما قطعاً به اجماع خواهد رسید.> گروهی دیگر هم که تصور می نمایند مردم شیفته چهره بعضی افراد هستند تلاش می کنند تا به مردم بگویند کاندیدای واحد دارند و این کاندیدا، فلان فرد از یک جناح یا بهمان فرد از جناح دیگر است . به صورت واضح تر، مردم که هر روز شاهد یقه گیری های متعدد محافظه کاران از یکدیگر در خصوص سیاستهای اقتصادیاجتماعی و بین المللی هستند در کنار این خبرها، باید گوش خود را در اختیار کسانی قرار دهند که بر اجماع اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری تاکید دارند . در جناح اصلاح طلب هم، وضعیتی تقریباً مشابه حاکم است. البته در این جناح، بدلیل آنکه ذره ای نقش در حاکمیت فعلی ندارد بیش از آنکه بر سر سیاستهای رایج فعلی بحث و جدل باشد رفتارهای گذشته به عامل چالش <درون جناحی> تبدیل شده است. در کنار تاکید بر <قطعیت اجماع> یا <تکذیب> آن، کاندیدای اجماعی نیز بحث روزمره دو جناح است . در جناح محافظه کار، عده ای که تریبونهای بیشتری در اختیار دارند تلاش می کنند < احمدی نژاد> را کاندیدای واحد معرفی کنند و در میان اصلاح طلبان هم نام خاتمی به عنوان کاندیدای اجماعی برای کسانی مطرح می شود که سر و صدای بیشتری نسبت به گروه های دیگر اصلاح طلب دارند.
این درحالی است که نه آرزوی تداوم حاکمیت اصولگرایان، میتواند نگرانیهای روزافزون مردم نسبت به مشکلات اقتصادی و سیاسی را برطرف کند و نه رویای بازگشت اصلاح طلبان به حاکمیت. البته سیاستمداران متوهم که تصور میکنند خبر پیروزی هر جناح یا فرد در انتخابات، بیش از خبر افزایش چند برابری قیمت مسکن یا عدم اجرای نظام هماهنگ و یا بلاتکلیفی بسیاری از سرمایهگذاریهامردم را تحت تاثیر قرار میدهد میتوانند به میان ملت بروند و نظر آنها را جویا شوند.
برای نگارنده دلایل متعددی وجود دارد که ثابت میکند در دوره حاکمیت اصلاحطلبان، اکثریت مردم با شرایط معیشتی بهتری مواجه بودند. همچنین نشانههای زیادی قابل ارائه است که پایبندی دقیقتر دولت و مجلس اصلاحات، به مشورت و کارشناسی را آشکار میسازد. ممکن است جناح مقابل نیز ادعاهای دیگری داشته باشد. اما هر کدام از دو ادعا که صحیح باشد از هم اکنون میتوان شرایط سال آینده را پیش بینی کرد. آیا کسی تردید دارد که اگر خاتمی به ریاست جمهوری برسد دوباره گروههای کفن پوش فعال خواهند شد و بسیاری از حرکتهای او را، همراهی با استکبار خواهند دانست؟ آیا بعضی از مدعیان اصولگرایی که در سالهای گذشته قیمت تمام شده بنزین را ۲۵ تومان میدانستند و آن را به رخ دولت خاتمی میکشیدند، در صورت بازگشت او به قدرت ساکت خواهند نشست؟ بسیاری از تریبونداران، امروزه خشکسالی را امتحان الهی میدانند و مردم را به تحمل دعوت میکنند، آیا در صورت بازگشت خاتمی به قدرت بعضی از همانها بار دیگر خشکسالی را قهر الهی به خاطر ترویج لاابالیگری در دوره اصلاحات نخواهند نامید و نهایتا نیز آیا خاتمی، با افشاگریهای مبهم، از اینکه هر ۹ روز یک بار، بحرانی برای او درست کردهاند سخن نخواهد گفت؟ اگر اصلاح طلبان با کاندیدای دیگری به میدان بیایند، آیا برخی دردسرآفرینیها یا اقدامات منجر به کاهش نفوذ رئیس دولت، بار دیگر آغاز نخواهد شد؟ مثلاً اگر کروبی سکان ریاست جمهوری را بدست بگیرد آیا حوادثی مانند آنچه در جریان سفر سال ۸۰ او به عربستان به وقوع پیوست– زندانی شدن لقمانیان– تکرار نخواهد شد تا دنیا بداند سیاستمداران اصلاحطلب در ایران، از نفوذ کافی برخوردار نیستند؟
در این سوی ماجرا، تداوم حاکمیت اصولگرایان، چه مشکلی از مردم حل خواهد کرد؟ اگر زمزمههایی که برای عبور از احمدی نژاد مطرح شده است اصولگرایان را به کاندیدای دیگری – مثلاً قالیباف– برساند، چه اتفاقی میافتد؟ آیا جز این است که پس از مدتی، رئیس جمهور جدید برای توجیه ناکامیها نخواهد گفت <حالم از دنیای کثیف سیاست به هم میخورد؟> اگر هم بعضی از اشارات یا مصلحت سنجیها، اصولگرایان را به تداوم ریاست احمدی نژاد قانع کند باز هم میتوان حدس زد که دولت او بر اجرای خواستههای خود اصرار خواهد داشت و بسیاری از اصولگرایان هم رویه فرافکنی را ادامه خواهند داد! مگر در این سه سال جز این بوده است که اصولگرایان مجلس، از یکسو قوانین مورد نظر دولت نهم را تصویب کردهاند و از سوی دیگر، در گوشه و کنار گفتهاند که از ابتدا میدانستیم این قوانین و اقدامات مرتبط با آن، تورمزا و مشکل ساز است!؟ امروز بعضی از اصولگرایان، طرح تحول اقتصادی را مشکلساز مینامند و عدهای از آنها نیز اعلام میکنند که از جزئیات طرح رئیس جمهور بی خبرند. اما دولت با جدیت طرح خود را پیگیری مینماید و تجربه هم نشان میدهد که احمدی نژاد و همکارانش حرف خود را به کرسی خواهند نشاند. آیا هیچ نشانهای وجود دارد که ثابت کند در صورت تداوم ریاست جمهوری احمدی نژاد، نحوه تعامل داخلی اصولگرایان به ویژه مواجهه آنها با دولت، دچار تغییری خواهد شد که نتیجه آن، افزایش سهم مشاوره و کارشناسی در تصمیمگیریهای دولت خواهد بود؟
قاعدتاً برخی از سیاستمداران متوهم، تحلیل موجود در این سرمقاله را قبول ندارند. اما اگر نتایج انتخابات مجلس هشتم را بدقت مورد بررسی دقیق قرار دهند احتمالاً در دیدگاه آنها، تغییراتی حاصل خواهد شد. در انتخابات اسفند ۸۶اصلیترین چهرههای اصولگرا نتوانستند اعتماد بیش از ۱۵-۱۰ درصدی واجدان شرایط را به خود جلب کنند. در حالی که به باور بسیاری از مردم هیچ مانعی برای اعمال اختیارات آنها وجود نداشت. پس آنها باید بپذیرند که بیش از ۸۰ درصد مردم در بسیاری از نقاط کشور، نسبت به کارآمدی اصولگرایان قانع نشدهاند. اردوگاه اصلاح طلبان هم به لحاظ جلب اعتماد مردم، وضعیت بهتری از اصولگرایان نداشته اگر چه ممکن است بخشی از عدم اقبال مردم به اصلاح طلبان، ناشی از تردید نسبت به همکاری سایر قوا و مراکز با نفوذ در صورت بازگشت مجدد اصلاح طلبان به قدرت باشد. اما به هر حال تردید نسبت به کارآمدی یا عدم اعتماد به امکان اجرای وظایف، بسیاری از مردم را به این نتیجه رسانده است که برای تداوم حاکمیت یک گروه یا بازگشت گروه دیگر به قدرت، خودکشی نکنند و حتی متأسفانه نسبت به آن بی تفاوتی نشان دهند. البته این وضعیت، قابل درمان است به شرط آنکه اصولگرایان و اصلاحطلبان، به جای ارائه تحلیل در خلاء و <دیو> سازیهای متقابل، از همین امروز برای شناسایی عوامل ناکارآمدی و ارائه راهکار عملی – بدون در نظر گرفتن رودربایستیهای رایج – دست به کار شوند. دو جناح کشور و افراد مستقل، از هم اکنون ده ماه فرصت دارند تا به جای تعریف و تمجیدهای کلیشهای یا تخریبهای رایج و نیز زدودن برخی توهمات ذهنی خود، مردم را مطمئن سازند که برای آنها حل مشکلات روزافزون کشور، بر تداوم حاکمیت یک یا چند فرد ترجیح دارد. نخستین گام در این جهت، کنار گذاشتن ادعاهای <توهم گونه> نسبت به موفقیتهای مشعشع هر یک از جناحهاست. در غیر این صورت ولولهای که در میان جناحها حاکم است اشتیاق زیادی در میان مردم ایجاد نخواهد کرد.
منبع : روزنامه آفتاب یزد
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا غزه مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس خلیج فارس دولت دولت سیزدهم شورای نگهبان حجاب لایحه بودجه 1403
روز معلم سلامت زنان تهران هواشناسی قوه قضاییه شهرداری تهران سیل فضای مجازی دستگیری شورای شهر تهران آموزش و پرورش
بانک مرکزی دلار خودرو قیمت دلار قیمت خودرو سایپا ایران خودرو قیمت طلا بازار خودرو مالیات تورم ارز
سریال تلویزیون سینمای ایران سینما تئاتر موسیقی کتاب فیلم دفاع مقدس نون خ
اسرائیل جنگ غزه رژیم صهیونیستی فلسطین نوار غزه حماس روسیه عربستان یمن نتانیاهو افغانستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید استقلال سپاهان بایرن مونیخ تراکتور باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا اپل گوگل پهپاد همراه اول آیفون ماه
داروخانه مسمومیت دیابت قهوه کاهش وزن بارداری خواب سلامت روان آلزایمر