چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

مائده های زمینی


مائده های زمینی
مشهور است كه فرانسوی ها چهار دقیقه غذا درست می كنند و چهار ساعت می خورند و ما - یعنی ایرانی ها- چهار ساعت می پزیم و چهار دقیقه می خوریم. اما در همین چهار دقیقه چنان می خوریم كه حالمان از هر چه غذا است به هم می خورد. البته من با پرخوری مشكل ندارم و فكر می كنم در روزگار افسردگی و بی حالی، پناهنده شدن به لذت پرخوری كاری دور از عقل نیست. اپیكوریسم مادامی كه به آزار و اذیت جهاز هاضمه منتهی نشود، عملیات جذابی است كه نمی شود به آن بی اعتنا بود، خاصه در این زمانه كه شرایط التذاذ روحی و جسمی هموار نیست، خوردن و از پی آن خوردن و دوباره خوردن راهی است برای تاب آوردن این جهان.
زندگی به هر شیوه اش سخت است و راحت تر آنكه هرگز راهی از عدم به دار وجود پیدا نمی كردیم، اما حالا كه به دنیا آمده ایم ناچاریم راه هایی برای دوام آوردن و برای ماندن پیدا كنیم.ماجرای «كلمینی یا حمیرا» را اگر در مثنوی نخوانده اید، بخوانید و ببینید چطور با پناه بردن به مائده های زمینی می شود روزگار سخت را تاب آورد.
برای كشف مائده های زمینی، نیازی به پیمودن راه های سخت و گذشتن از ظلمات و شنا در هفت دریا و جنگ با اژدهای هفت سر نیست. هر كس به فراخور حال خویش در اطرافش مواهبی بس ارجمند دارد كه اگر نیك بنگرد درخواهد یافت كه این مواهب مستقیماً از بهشت آمده اند. بی اعتنایی به این مواهب، بی اعتنایی به بهشت است. حضرت آدم كه هبوط كرد، به همراه خود، انبانی از بهشت داشت. بذر انجیر و زیتون از آن انبان سرریز كرد و در عالم پراكنده شد. بذرهای جهنمی هم البته بی واسطه آدم ابوالبشر - و شاید به وساطت شیطان - كم در زمین پراكنده نشدند.
گیاهان سمی، غذاهای بدطعم، مردمان بداخم، حوصله های تنگ و تصاویر زشت، همه ثمره همان بذرهای جهنمی به حساب می آیند و متاسفانه چنان یك تخم دوزخی، هزار تخم شده است كه مجال مائده های زمینی تنگ است. غذاهای خوشمزه، مردمان خوش رو، مهربانی های بی حد و زنان فرشته سیرت و... آنقدر كم یاب شده اند كه حكم كیمیا دارند.
• دستور طبخ یك مائده زمین، ویژه اپیكورین های اخلاق گرا:
قبل از هر چیز ما به پیاز فراوان نیاز داریم. قبلاً هم خدمتتان عرض كردم كه پیاز از بزرگترین مواهب الهی است و اگر بحث مائده های زمینی پیش بیاید، پیاز و سیر، عین خود جنس هستند. تنها صفت جهنمی كه خود را به این مائده ها تحمیل كرده، بوی بد آنها است كه البته راه خلاصی از آن هم وجود دارد كه بعداً برایتان تعریف می كنم. پیاز را حلقه حلقه می كنیم و توی روغن می ریزیم و تا حدودی كه رنگ طلایی بگیرد داغ می كنیم. طبق روال معمول باید خوش سلیقگی به خرج دهیم و ادویه های بهشتی _ از جمله زردچوبه، اندكی كاری، كمی دارچین و فراوان فلفل _ اضافه می كنیم. تكه های مرغ را نیز بدون استخوان روی پیازها می ریزیم و می گذاریم كه مرغ ها هم نسبتاً در روغن و پیاز چرخی بخورند و داغ شوند. حالا به مقداری كه قرار است خودمان و مهمانمان، حسابی سیر شویم و كمی هم اضافه بیاید، برنج و آب را به مرغ اضافه می كنیم و به سبكی كه كته بار می گذارند، صبر می كنیم تا آب كته تبخیر شود. مادامی كه هنوز برنج و مرغ ها در آب قل قل می زنند، اضافه كردن كره و قدری آب غوره و نمك _ و اگر میل ذوقمان باشد، سبزی پلویی _ به آن اضافه می كنیم. آب كه بخار شد، دم كنی روی قابلمه می گذاریم و شعله را تا حد امكان پایین می آوریم. بیست دقیقه، نیم ساعت بعد غذا كه مستقیماً از بهشت آمده، آماده است.
بهترین آوازی كه همراه این غذا باید زمزمه شود «شب، سكوت، كویر» است: ببار ای بارون ببار. بر كوه و دشت و هامون ببار و...
من این مائده زمینی را با ترشی كلاسیك [یعنی ترشی مركب از كلم و پیاز و هویج و سیب زمینی ترشی و سیر و سبزیجات و...] به حد انفجار می خورم، اما با سالاد شیرازی و ماست هم چیزی است عین زندگی و لذت.
حتماً غذا را با همان قابلمه سر سفره ببرید و بگذارید خیال مهمانتان راحت شود كه غذا تا مرز سیر شدن و پس از سیر شدن وجود دارد. ته دیگ این غذا را حتی در بهشت هم به رایگان نمی دهند.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید