چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پشت پرده حملات اخیر هند


پشت پرده حملات اخیر هند
حملات اخیر هند و کشته شدن ده‌ها تن در این کشور پر جمعیت بار دیگر نشان داد که مرز میان استقلال خواهی، دموکراسی و هم‌چنین احترام به حقوق دیگران تا به کجاست. کشور پهناور و پرجمعیت هند که عنوان بزرگ‌ترین دموکراسی جهان را به خود اختصاص داده است، در چند ماه اخیر بار دیگر شاهد چالش‌های عمده امنیتی بود که نشان داد که این کشور علی‌رغم تمام تدابیر اندیشیده شده و همچنین هزینه‌های سرسام‌آور امنیتی به دلیل پاره‌ای از رفتارهای خود همچنان در معرض این‌گونه حملات قرار دارد.
شبه‌قاره هند از زمانی که هنوز استعمار پای خود را از گلیم نکبت و سفره بی‌برکت مردم آن بیرون نکشیده بود و همچنان به غارت ثروت‌های مردم آن مشغول بود، آبستن حوادثی شد که همچنان مردم آن را در خود مشغول داشته است. تقسیم شبه‌قاره به چند کشور متفاوت از جمله هند، پاکستان، بنگلادش، بوتان و نپال؛ همه و همه روزگار تلخی را برای مردم این منطقه نوید می‌داد که در سایه ناآرامی‌های دولتمردان این کشورها درگیری‌های خونینی را هم باعث شده است. بیرون رفتن استعمارگران انگلیسی و به دنبال آن تشکیل این کشورها با مشکلات باقی مانده از دوران استعمار مساله ساده‌ای نبود که به این سادگی‌ها فراموش شود. هند و پاکستان هنوز مرزهای خود را مشخص نکرده بودند که در کشمیر با هم درگیر شدند. کشمیر منطقه‌ای مسلمان نشین در شبه‌قاره بود که در دوران تقسیم، برای مالکیت آن صحبت نشده بود. در حالی که شبه‌نظامیان قبایلی پاکستانی توانستند با حمله‌ای سریع قسمت‌های وسیعی از کشمیر را به تصرف خود در آورند، هندی‌ها نیز همزمان پیشروی خود را به سمت مناطق مسلمان نشین کشمیر آغاز کردند و قسمت‌هایی از آن را اشغال کردند. طرفه آنکه هندی‌ها که توان نظامی چندانی نداشتند در برابر حمله ارتش چین در سال ۱۹۶۵ نتوانست مقاومت کند و نیمی از متصرفات خود در این منطقه را به طرف چینی داد، به گونه‌ای که امروز کشمیر سه قسمت شده است، کشمیر پاکستان که از آن به عنوان کشمیر آزاد یاد می‌شود، کشمیر تحت اشغال هند و کشمیر تحت اشغال چین.
اصولا مناطق دور افتاده و کوهستانی کشمیر منطقه‌ای نبود که در آن هندو‌ها بتوانند زندگی کنند، آیین هندو که بر پایه تقدس آب بنا شده است، همواره در مناطقی رشد داشته که پیروان آن بتوانند با آب خود را طهارت داده و مقدسات خود را به جا آورند، اما در این منطقه مسلمانان که با شرایط مختلف زندگی آشنا بودند، موفق شدند خود را با شرایط وفق داده و صدها سال پیش این منطقه خوش آب و هوا را به محل سکونت خود تبدیل کنند. از کشمیر به عنوان ایران بیرونی یاد می‌کنند. فرهنگ ایرانی بر تمام ابعاد زندگی مردم این منطقه سایه افکنده و آداب و رسوم ایرانی را می‌توان در زندگی روزمره مردمان آرام آنجا مشاهده کرد، اما آنچه به نظر می‌رسد جنگ‌های سه‌گانه هند و پاکستان بر سر این منطقه دولتمردان دهلی‌نو را به این نتیجه رسانده است که باید در این مورد تجدید نظر کرده و هویت سرزمینی این منطقه را تغییر دهند. در این راستا هندی‌ها از دهه هفتاد قرن گذشته سیاست کوچ اجباری مسلمانان را در این منطقه را در پیش گرفته و هندوها را جایگزین آنها می‌کنند.
این سیاست نژادپرستانه دولتمردان بزرگ‌ترین دموکراسی جهان از همان ابتدا با مخالفت گسترده سازمان‌های حقوق بشری و مردم مظلوم و فقیر کشمیر که تحت انواع فشارهای دولت دهلی قرار داشتند، مواجه شد؛ اما تندروهای هندو که در ساختارهای مختلف سیاسی و اقتصادی و همچنین امنیتی این کشور چنبره انداخته‌اند، با ایجاد سانسور خبری خاص در این مورد اقدامات خود را شدت دادند به گونه‌ای که در این میان نیروهای مسلح هند با انتقال مقرهای فرماندهی نیروهای یه گانه خود به سرینگر مرکز کشمیر تحت اشغال هند تلاش کرد از نزدیک روند سرکوب مردم این منطقه و هندیزه کردن آن را ادامه دهد.
مسلمانان کشمیری که از ظلم و اجحافی که دولت مرکزی هند بر آنها روا داشته به شدت در تنگنا قرار گرفته‌اند. در طول شش سال گذشته با کم کردن دامنه فعالیت‌های خود سعی کردند با گونه‌ای با دولت هند کنار آمده و با دریافت استقلالی داخلی، به زندگی روزمره خود ادامه دهند، اما این اندیشه‌ای نبود که دولتمردان هندی بتوانند با آن کنار بیایند و علی‌رغم آتش‌بس اعلام نشده، آنها همچنان به حمله و دستگیری و اقدامات ضد انسانی علیه مردم کشمیر ادامه می‌دادند. در باور بلندپایگان هندی هر کشمیری یک جاسوس و یک عنصر مخرب است که برای پاکستان جاسوسی می‌کند و این اتهام را به راحتی می‌توان از در تک‌تک صحبت‌های مقامات هندی یافت.
اما دور جدید حملات و اجحافات ارتش و نیروهای امنیتی هند به مردم و مبارزان کشمیری با روش و شیوه تازه‌ای شروع شد. هندی‌ها که در مبارزه با مردم این منطقه به شدت با مشکل برخورد کرده بودند، برای این کار به متخصص سرکوب و جنگ شهری روی آورده و از آنها مشاوره‌های خوبی دریافت کردند. هندی‌ها به سراغ نظامیان و افسران اطلاعاتی رژیم اسراییل رفتند که در سرکوب و سختگیری و اشغال و هویت‌زدایی دستی بلند و تجربه‌ای ۶۰ ساله دارد. در دوره همکاری‌های امنیتی اسراییل و هند، افسران اسراییلی بارها با حضور سری در کشمیر تحت اشغال هند و دیدار با نظامیان و همتایان هندی خود راهکارهایی را در اختیار آنها قرار دادند که در شیوه و عمل خیلی سریع چهره خود را باز کرد. یکی از این راهکارها ویران کردن منازل مبارزان کشمیری بود و نقطه دیگر آن ایجاد مرکز ضد تروریستی در دهلی نو بود که وظیفه رصد کردن مبارزان کشمیری را بر عهده داشت.
اعمال خشونت‌های دولت هند که کشمیر را در قرون وسطی نگه داشته و از توسعه اقتصادی و اجتماعی در آنجا جلوگیری کرده و با ایجاد سانسور خبری شدید مانع از انتشار اخبار وضع اسفناک مردم این منطقه شده است، واکنش مبارزان کشمیری را در پی داشت. موج تازه‌ای از حملات که خود را این‌بار نه در کشمیر بلکه در تمام مناطق هند گسترده است تا بلکه بتواند از این طریق صدای خود را به گوش جهانیان برساند. در مورد انگیزه‌های این حمله و اهداف آن و کسانی‌ که آن را انجام داده‌اند تاکنون تحلیل‌های گوناگونی بیان شده است که آوردن که به جرات می‌توان گفت بسیاری از آنها به دور از واقعیت بوده است.
دولتمردان هند که طبق معمول پس از هرگونه عملیات این‌چنیی که این‌بار پایتخت اقتصادی آنها را هدف قرار داده پاکستان و عوامل اطلاعاتی این کشور را متهم به دست داشتن در آن می‌کنند، باز هم نخواستند از این موضع کوتاه بیایند و این کشور را مسول مستقیم این انفجارها کردند. در حالی که اگر هندی‌ها اندکی به رفتارهای خود در مقابل مردم کشمیر و دیگر مسلمانان این کشور توجه می‌کردند، آنگاه متوجه می‌شدند که این مسلمانان تا چه اندازه انگیزه‌های قوی‌ای برای مقابله با دولت هند دارند. اگر دهلی‌نو بخواهد همچنان بر روند سرکوب خود در کشمیر را ادامه دهد، باید انتظار حملات خونین‌تر و بیشتری را داشته باشد، سران هندی باید به این نتیجه برسند که کشور ۷۲ ملت آنها نیاز به آرامش دارد و این آرامش هم در گرو آرامش همه اقلیت‌های این کشور است.
آنچه در پایان باید گفت به حضور روزافزون صهیونیست‌ها در هند باز می‌گردد. آنها که نیازهای امنیتی و اطلاعاتی هند را درک کرده‌اند، به زعم خود به ارائه این کمک‌ها در قبال امتیازات سیاسی روی آورده‌اند و از این رو نقاط حساس و مهمی از بمبئی را خریده و برخی از مراکز مذهبی خود را هم دایر کرده‌اند. اگر در عملیات اخیر مبارزان کشمیری آنها درست هدف‌گیری کرده بودند، بسیاری از افسران اطلاعاتی سازمان موساد را می‌توانستند دستگیر کنند و این ماجرایی است که همچنان ادامه دارد. پس جا دارد تا قبل از آنکه کشمیر شاهد جنگی خونین شود، جامعه جهانی با فشار بر دولت دهلی‌نو این کشور را وادار کند تا حقوق مسلمانان این کشور را به رسمیت شناخته و زمینه‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی را در کشمیر فراهم کرده و با توزیع عادلانه ثروت از اخراج مسلمانان از سرزمین پدری خود، خودداری و از سکنی دادن هندوها در این سرزمین خودداری کند.
نویسنده : کریم جعفری
منبع : دیپلماسی ایرانی


همچنین مشاهده کنید