یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
مسائل بانکی و رویکردهای حل آنها
تغییرات شتابنده و ویرانساز واقعیت دنیای کسب و کار امروز است. برای مواجهه با این دنیا سازمانها هر روز درگیر طرح و حل مسالهاند.
حتی برخلاف گذشته که توانمندی انسان در زور بازو یا احیانا در قدرت تفکر او خلاصه میشد، امروزه انسان توانمند را با تواناییاش در حل مسائل بیشتر ارزیابی میکنند؛ اما نحوه مواجهه سازمانها با این مسائل میتواند تا حدودی مشخص کننده جایگاه آنها در عرصه رقابت باشد، اما قبل از هر چیز باید دید این رویکردها کدامند.
● رویکرد اول: نادیده گرفتن (Absoulution)
در این رویکرد به نیت حل مساله سعی در نادیده گرفتن مساله میشود؛ چراکه ممکن است تلاش برای حل آن در شرایط و زمانی خاص منجر به بدتر شدن اوضاع گردد و یا حتی باعث ورود مساله به مراحلی شود که انرژی مضاعفی را برای زدودن ابعاد دیگری از آن طلب کند.
البته توافق داریم که نمیخواهیم صورت مسالهای را پاک کنیم، تنها میخواهیم با این رویکرد در صدد حل آن براییم. مسائلی چون اعتصاب در محیطهای کاری یا بحرانهایی که گریبانگیر سازمان میشود گاهی نیازمند استفاده از این رویکرد است.
● رویکرد دوم راهحل موقت (Resolution)
این رویکرد به عنوان راهحلی مقطعی و تنها به منظور مسکنی برای مسائل کاربرد دارد. بدیهی است نگاه به آن کوتاهمدت است و تنها برای کم کردن فشار یا اثر مسائل از آن بهره میگیرند. این رویکرد هیچگاه نمیتواند جایگزین رویکردهای قطعی و بلندمدت شود.
عادت سازمان و افراد به این روش حل مساله نه تنها آنها را از اندیشیدن به راهحلهای قطعی باز میدارد، حتی ممکن است صدمات بیشتری را در طول زمان متوجه سازمان کند. دریافت تسهیلات نمونهای از این رویکرد برای حل مسائل است.
● رویکرد سوم: راهحل قطعی (Solution)
راهحل قطعی رویکرد مورد علاقه همه برای حل مسائل است. با این رویکرد میتوان به صورت بهینه به حل مسائل پرداخت. راهحلی قطعی، رویکردی بلندمدت است که خیال سازمان را از مساله راحت میکند؛ اما از آنجا که رسیدن به این راهحل تلاش بسیار و صرف هزینه بالایی را طلب میکند و از سوی دیگر رسیدن به آن برای بسیاری از مسائل پیچیده به راحتی امکانپذیر نیست و همزمان مسائل نیز به موازات تلاش برای حل آنها تغییر میکنند، استفاده از این رویکرد با مشکلاتی مواجه است که باعث میشود سازمان در بهرهمندی از آن دچار مشکل شوند. استقرار راهحلهای جامع سازمانی در قالب سیستمها و نرمافزارهای پشتیبان آن تلاشی برای حل اینگونه مسائل است.
● رویکرد چهارم: منحل کردن مساله (Dis- Solution)
در این رویکرد ما اصلا به خود مساله نمیپردازیم، بلکه آن را دور میزنیم. برای روشن شدن این رویکرد مثالی لازم است. امروزه ما در جامعه خود با مسالهای به نام ترافیک مواجه هستیم. تولید و واردات گسترده خودرو در چند سال گذشته بدون ظرفیتسازی لازم این مساله را برای ما به وجود آورده است. حال چه باید کرد؟ یک رویکرد استفاده از راهحل موقت است.
مانند طرح زوج و فرد خودروها یا طرح ترافیک. یک رویکرد حل قطعی این مساله است که به دلیل نبود ظرفیتسازی و زمانبر بودن و هزینهبر بودن آن در صورت توجه به آن سالها برای حل مساله زمان نیاز خواهیم داشت.
اما یک رویکرد دیگر منحل کردن مساله است. در این رویکرد توجه ما به این سوال است که چرا مردم با اتومبیل خود از خانه خارج میشوند؟
یکی از دلایل آن، کارها و فعالیت بانکی است. میتوان کاری کرد که اصلا از خانه خارج نشوند؟ (بدین معنی که شما تصمیم دارید مساله ترافیک را قبل از ایجاد آن دور بزنید.) بلی با بانکداری الکترونیک میتوان به حل بخشی از این مساله رسید. دیدیم که این رویکرد با استقرار یک راهحل جامع و خلاق مساله را دور زد و به نوعی متفاوت به حل آن پرداخت.
ناگفته پیدا است ما از ۲ شیوه تفکر برای پشتیبانی از حل مسائلمان بهره میبریم.
یکی شیوه تفکر استقرایی است و دیگری شیوه تفکر قیاسی. در شیوه استقرایی ما از جز به کل میرسیم. بدین معنی که با تعریف یک مساله به دنبال راهحلها میگردیم.
سه رویکرد اول از این شیوه تفکر بهره میگیرند. اما در شیوه قیاسی ما از کل به جز میرسیم. بدین معنی که با توجه به پارادایمهای موجود به یک راهحل جامع و نیرومند میاندیشیم و سپس به جستوجوی مسائلی میپردازیم که ممکن است قادر باشیم با اتکا به آن مسائل را حل کنیم.
به عنوان مثال تنها چند شرکت موفق مانند...، amazon، yahoo توانستند راهحل جامع اینترنت را برای مسائل جدید به کار گیرند و به موفقیتهایی دست یابند که همه ما از آنها مطلع هستیم.
به نظر میرسد، شیوه تفکر قیاسی به منظور حمایت از رویکرد منحل کردن مساله کاربرد دارد. این شیوه تفکر بیشتر در بین مدیران ارشد رایج و متداول است.
پس میتوان امیدوار بود که مدیران ارشد بتوانند با تکیه بر این شیوه تفکر، رویکرد منحل کردن مسائل را در پیش بگیرند.
هدف از طرح این رویکردها آن بود که بار دیگر به مسائلی که بانکها به آن دست به گریباناند، نظری بیافکنیم و با مرور شیوههای برخورد با مسائل مشخص کنیم که بانکها چگونه به مسائلشان میاندیشند و چگونه برای آنها راهحلهایی را میجویند؟
با کمی تامل و تفکر میتوان مسائل بسیاری یافت که راهحلهای نادیده گرفتن، موقت و احیانا قطعی برای حل آن به کار گرفته شده است. اما کمتر بانکی از رویکرد منحل کردن مساله، بهره برده است. سالها است که جز راهحل جامع بانکداری الکترونیک اتفاق مهم و تاثیرگذار دیگری را در نظام بانکی شاهد نیستیم. البته با این راهحل هم نتوانستهایم مسائل مهمی را شناسایی و حل کنیم.
به نظر میرسد نظام بانکی کشور نیازمند توجه و بهرهگیری از دیگر رویکردهای حل مساله جز ۲ رویکرد اول است. رویکردهای دیگری که بیش از هر چیز نیازمند پشتیبانی مدیران ارشد بانکها است. مدیرانی که به شیوه تفکر قیاسی مجهزند.
احسان باقری
بینا
بینا
منبع : پایگاه اطلاع رسانی بانک و بیمه
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس مجلس شورای اسلامی ایران حجاب شورای نگهبان دولت دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد افغانستان رئیسی رئیس جمهور
تهران هواشناسی شورای شهر شهرداری تهران پلیس دستگیری سیل قتل وزارت بهداشت کنکور سلامت سازمان هواشناسی
قیمت دلار مالیات خودرو دلار قیمت خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا سایپا مسکن ایران خودرو ارز
تئاتر سریال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زنان تلویزیون سریال حشاشین سینمای ایران قرآن کریم سینما فیلم موسیقی مهران مدیری
سازمان سنجش کنکور ۱۴۰۳ خورشید
فلسطین اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس عربستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران تراکتور سپاهان رئال مادرید
اپل فناوری همراه اول ایرانسل آیفون تبلیغات سامسونگ ناسا بنیاد ملی نخبگان دانش بنیان نخبگان
خواب بارداری دندانپزشکی مالاریا هندوانه