یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دشمنان سرسخت


دشمنان سرسخت
● مسابقه تسلیحاتی مراكش و الجزایر در منطقه مغرب عربی
دشمنی سیاسی بین دو كشور بزرگ در منطقه غرب عربی ، در این روزها به اوج خود رسیده است و علت آن ، بازگشت به سناریوی نمایش قدرت و تلاش دو كشور برای رسیدن به سلاح های پیشرفته در ماه های اخیر است . چیزی كه نگرانی های الجزایر را بر انگیخت ، قضیه ای بود كه اكنون در اسپانیا به قضیه تانك ها معروف است . روزنامه لاراسون كه به مقام های نظامی اسپانیا نزدیك است ، در ماه می گذشته فاش ساخت كه حكومت اسپانیا تعدادی تانك پیشرفته ام ۴۰ ساخت آمریكا را به طور سری به مراكش فروخته است . این امر باعث شد كه حزب مخالف حكومت ، یعنی حزب ملی از حوزه لوئیس زاپاترو بخواهد كه در پارلمان حضور یابد و توضیحاتی در مورد این معامله نظامی سری ارائه دهد . این قضیه نشان داد كه نگرانی های امنیتی تا چه حد منطقه غرب عربی به ویژه مراكش و الجزایر را فرا گرفته است . این دو كشور در طول چهار دهه گذشته همواره در نقش دو همسایه نقش آفرین برای یكدیگر ظاهر شده اند .
● بودجه عظیم تسلیحاتی
چند ماه پیش مؤسسه آمریكایی فوری كاست اینترناسیونال گزارشی منتشر كرد كه نشان می دهد تلاش های الجزایر و مراكش برای رسیدن به تسلیحات پیشرفته ، سیر صعودی به خود گرفته و در دو سال آینده این دو كشور ، برنامه های زیادی برای گسترش قدرت نظامی خود و افزایش چشمگیر بودجه تسلیحاتی خواهند داشت . این گزارش می افزاید كه الجزایر سالانه حدود ۳/۲ میلیارد دلار به خرید اسلحه اختصاص خواهد داد ، در حالی كه انتظار می رود مراكش از امسال تا آغاز سال ۲۰۰۸ میلادی سالانه در حدود ۴/۱ میلیارد دلار برای این امر خرج كرد . قابل ذكر است كه در سال ۲۰۰۳ ، الجزایر ۱۴/۲ میلیارد دلار و مراكش ۳/۱ میلیارد دلار به خرید تسلیحات جدید اختصاص دادند . همچنین در سال ۲۰۰۴ میلادی ، ۲۰۲ میلیارد دینار الجزایر یعنی در حدود ۸/۲ میلیارد دلار از بودجه كل كشور به وزارت دفاع الجزایر تعلق گرفت كه در نوع خود بی سابقه بود و برای اولین بار از میزان بودجه اختصاص داده شده به آموزش و پرورش پیشی گرفت . خریدهای تسلیحاتی الجزایر از آمریكا در سال گذشته در حدود ۷۰۰ میلیون دلار بود كه این رقم بیشتر از معامله تسلیحاتی بین دو كشور در سال ۲۰۰۴ به قیمت ۵۰۰ میلیون دلار بود . به این رقم می توان خریدهای الجزایر از كشورهای انگلیس ، فرانسه ، آفریقای جنوبی ، روسیه و چین را اضافه نمود . این در حالی است كه قبل از سقوط اتحاد جماهیر شوروی ، روس ها تنها فروشنده تسلیحات به الجزایر بودند .
● نقش عوامل منطقه ای در مسابقه تسلیحاتی
از زمان اولین و تنها برخورد نظامی بین دو كشور در جنگ الرمال در سال ۱۹۶۳ به دلیل اختلاف مرزی موجود در دوران امدبن بلا و حسن دوم كه الجزایر تازه از یوغ استعمار فرانسه رهایی یافته شكست را در برابر مراكش پذیرا شد ، عقده تفوق و چیرگی به بارز ترین ویژگی در روابط این دو كشور مبدل شد . الجزایر حقارت شكست را هیچ گاه فراموش نكرد و مراكش كه برای رسیدن به یك راه حل برای مشكلات مرزی را تندوف و مناطق دیگر به نفع الجزایر چشم پوشی كرده بود ، به این نتیجه رسید كه بیش از حد لازم به الجزایر امتیاز داده است . اختلافات بین دو كشور همچنان ادامه داشت تا این كه جبهه آزادی بخش پولیساریو در سال ۱۹۷۵در شهر تندوف تأسیس شد . در نتیجه برخوردهای نظامی ، این بار اختلاف به صورت مخفیانه آغاز شد . مراكش همواره ادعا می كرد كه درگیری های نظامی با مسلحان پولیساریو ، به منزله جنگ با حكومت الجزایر است كه این نظامیان را پناه داده و از آن ها حمایت سیاسی و نظامی می كند . در پشت پرده این منازعه رقابتی بین این دو كشور جهت تثبیت سیطره خود بر منطقه و ایفای نقش مؤثر اقلیمی در جریان بود . الجزایر در دوران ژنرال هواری بومدین یعنی از سال ۱۹۶۵ تا پایان دهه هفتاد میلادی ، یك دوران پرتنش با مراكش را پشت سر گذاشت . در این دوران نظامیان و سوسیالیست ها قدرت را در الجزایر در دست داشتند ، اما مراكش كشوری منزوی در منطقه بود كه یك نظام پادشاهی در آن جا حكمرانی می كرد . بعد از مرگ بومدین و به قدرت رسیدن شاذلی بن جدید به دلیل وقوع دگرگونی های نوین بین المللی و منطقه ای در اواسط دهه هشتاد میلادی تنش های سیاسی بین دو كشور كاهش یافت و نزدیكی آن ها برای تأسیس اتحادیه مغرب عربی در سال ۱۹۸۸ مثمر ثمر واقع شد . در این سال شاذلی بن جدید به مراكش سفر كرد و در كنار حسن دوم معاویه ولد الطایع ، معمر قذافی و زین العابدین بن علی عكسی به یادگاری گرفت كه كارشناسان از آن چیزی فراتر از انعقاد معاهده تأسیس اتحادیه مغرب عربی را استنباط كردند و آن ، عادی سازی روابط بین مراكش و الجزایر و پایان دوران رقابت نظامی بین این دو كشور بود . اما ماه عسل چندان طول نكشید . الجزایر در اوایل دهه نود میلادی وارد یك جنگ داخلی شد كه این كشور را به مدت ده سال از تحولات منطقه ای دور نگه داشت . در اواخر دهه ، الجزایر با عبد العزیز بوتفلیقه جهت رسیدن به جایگاه سابق منطقه ای خود ، تلاش بسیاری كرد . در حالی كه در این ده سال از آغاز جنگ داخلی ویرانگر تا ارائه طرح همبستگی مدنی و آشتی ملی تغییرات گسترده ای در صحنه بین الملل صورت گرفته بود .
● نمایش قدرت
بازگشت آرامش به الجزایر و رفع ممنوعیت حمل سلاح كه در طول جنگ داخلی وجود داشت ، بدون توانمندی های داخلی امكان پذیر نبود . در طول مرحله بحران داخلی ، دستگاه نظامی در حالی كه درگیر منازعات داخلی بود ، اوضاع منطقه را زیر نظر داشت و بعد از پایان یافتن جنگ داخلی ، با تمام قدرت برای ابراز وجود و رویارویی با مراكش به صحنه معادلات منطقه ای بازگشت . این امر به عنوان واكنش به اقدامات مراكش به حساب می آید كه از دیدگاه مقامات الجزایری از غیاب ده ساله این كشور در تحولات منطقه ای سوء استفاده كرد و خود را به عنوان قدرت اول منطقه و طرف حساب قدرت های بزرگ به ویژه امریكا و فرانسه مطرح كرده بود . الجزایر همچنین بعد از گذراندن یك دوره ركود اقتصادی با بالا رفتن قیمت نفت و ایجاد نقدینگی و در نتیجه آن افزایش بودجه خرید اسلحه از مدرنیزه كردن ارتش خود و متنوع ساختن منابع خرید تسلیحات سخن به میان آورد . در ورای نگرانی هایی كه مراكش از این رویكرد جدید تسلیحاتی الجزایر ابراز می دارد ، الجزایر تلاش می كند كه همسایه خود را مطمئن می سازد كه هدف از این اقدامات رسیدن به یك جایگاه مناسب برای همكاری با شریكت خود یعنی ناتو ، جهت تأمین امنیت مناطق مركزی و شمالی آفریقا در مقابله به تروریسم بین المللی است . به نظر می رسد كه این اظهارات برای مطمئن ساختن مراكش كه خود نیز در حال مذاكره با ناتو است و همچنین به ائتلاف آمریكایی ضد تروریسم در منطقه پیوسته است ، چندان كافی نباشد . علاوه بر آن مراكش دو سال قبل به عنوان هم پیمان مطمئن واشنگتن در میان كشورهای خارج از ناتو معرفی شد . همین امر باعث شد كه این كشور دست به خرید تسلیحات از فروشندگان همیشگی خود یعنی آمریكا ، فرانسه و اسپانیا بزند . مراكش در سال جاری هواپیماهای میراژاف ۱ موشك های می ۵ و بمب افكن را از فرانسه و هواپیماهای شكاری را از ایالات متحده آمریكا خریداری كرد و یك معاهده تسلیحاتی نیز با روسیه منعقد نمود . سازمان سیا ، خریدهای تسلیحاتی مراكش را سالانه در حدود ۳/۲ میلیارد دلار برآورد كرده كه با ۵ درصد از در آمد ناخالص ملی این كشور برابری می كند ، اما معامله تسلیحاتی كه الجزایر در مارس گذشته در هنگام سفر پوتین به این كشور با روسیه انجام داد ، تمام معادلات را بر هم زد و باعث نگرانی مراكش شد . مخارج این معامله برای الجزایر در حدود ۵/۷ میلیارد دلار بود . بر طبق گفته های مطبوعات الجزایری ، این بزرگ ترین معامله تسلیحاتی تاریخ الجزایر با یك
كشور به حساب آید كه تعداد زیادی از تجهیزات جنگی پیشرفته را شامل می شود . همچنین مقامات روسی اعلام كردند كه می خواهند الجزایر را به عمده ترین مشتری تسلیحات خود مبدل سازند و در آینده نیز ۲۰ درصد از صادرات اسلحه خود را به الجزایر اختصاص دهند .
چند هفته پس از این رویداد به مناسبت پنجاهمین سالگرد استقلال مراكش یك رژه نظامی با شكوه در رباط برگزار شد كه تمام بخش های ارتش در آن شركت داشتند . این نمایش قدرت نظامی در سه دهه گذشته بی سابقه بود . این امر به منزله هشداری به الجزایر محسوب می شود كه در صورت وقوع درگیری احتمالی بین دو كشور ، مراكش در دفاع از خود ناتوان نخواهد بود . مطبوعات الجزایر به ویژه ، روزنامه های نزدیك به مقامات نظامی این امر را به عنوان یك نوع مبارزه طلبی و تهدید از سوی مراكش تلقی كردند .
در همین ماه نیروهای دریایی الجزایر در یك رزمایش نظامی مشترك با نیروی دریایی اسپانیا به نام سوریكس ۲۰۰۵ شركت كردند و باعث افزایش نگرانی ها رباط شدند . این اقدام در واكنش به رزمایش های مشابهی بود كه نیروهای مسلح مراكش با مشاركت نیروهای آمریكایی در سواحل شهر طانطان در نزدیكی صحرای غربی انجام داده بودند . بدون شك انجام این رزمایش ها با انگیزه های خاصی از سوی این كشورها صورت گرفته است .
از یك سو اسپانیا از طریق انجام این رزمایش مشترك با رقیب منطقه ای مراكش ، پس از اعلام این كشور به عنوان هم پیمان مطمئن آمریكا از بین كشورهای خارج از ناتو و از سوی جورج بوش ، می خواست به مراكش پیام هشدار دهنده ای داده باشد . مادرید ، بعد از پیروزی سوسیالیست ها در سال گذشته در اسپانیا و در پیش گرفتن سیاست های ضد آمریكایی از سوی آن ها از جمله خروج سربازان اسپانیایی از عراق انتخاب كشور همجوار خود یعنی مراكش از سوی آمریكا را به عنوان یك تهدید تلقی می كند . از سوی دیگر ، الجزایر هم می خواهد پیامی را به مراكش برساند و آن این است كه این كشور علی رغم پشت سر گذاشتن ده سال جنگ داخلی هنوز صاحب توانایی های نظامی و دفاع قدرتمندی است كه با كمك آن ها می تواند با هر گونه خطر خارجی مبارزه كرد . ایالات متحده آمریكا هم با این اقدامات می خواست به مادرید بفهماند كه واشنگتن می تواند از امكانات نظامی اسپانیا در منطقه به ویژه پایگاه نظامی روتا در اقلیم گادس در جنوب این كشور چشم پوشی كند . آمریكا در واكنش به این امر تأسیس یك پایگاه نظامی جایگزین در اقلیم طانطان در جنوب مراكش را آغاز كرد . در نهایت مراكش با انجام این رزمایش ها می خواست هشدار دو گانه ای داده باشد ، هم به اسپانیا كه نیروهای خود را در مرزهای بین مراكش و دو شهر اشغالی سبته و ملیله متمركز كرده است و هم به الجزایر به خاطر پرونده پیچیده و لاینحل صحرا .
● نگرانی های مستمر امنیتی
نگرانی های امنیتی و كوشش برای كسب اطلاعات از همسایه به عنوان مهم ترین ویژگی روابط الجزایر و مراكش باقی مانده است . گزارش استراتژیك مراكش در سال های ۲۰۰۵ - ۲۰۰۳ كه امسال منتشر شد ، اشاره می كند كه الجزایر همچنان عمده ترین تهدید برای مراكش به حساب می آید ، حتی اگر این امر به صورت یك خطر واقعی متجلی نشود . خریدهای تسلیحاتی مراكش ، برای تأمین امنیت مناطق جنوبی صورت می گیرد و همچنین با رقابت به الجزایر و اسپانیا و تلاش برای رسیدن به یك جایگاه مناسب در منطقه مرتبط است .
مسابقه تسلیحاتی در منطقه كه بعد از خروج لیبی از میدان مسابقه توسط الجزایر و مراكش دنبال می شود ، نقش مهمی در متشنج كردن اوضاع منطقه مرزی و دوری از آرامش ایفا می كند و از سوی دیگر دخالت قدرت های بزرگ در منطقه و تلاش آن ها برای ادامه یافتن بحران وجلوگیری از بهبود روابط دو كشور به منظور سرازیر شدن پول به جیب فروشندگان اسلحه و همچنین دستیابی به منافع اقتصادی و استراتژیك خود را منعكس می كند . این امر ، هنگامی به وضوح نمایان می شود كه كارشناسان این منطقه مشاهده می كنند كه قدرت های تأثیرگذار در منطقه یعنی پاریس ، واشنگتن و مادرید با این دو كشور بر طبق معیارهای تعیین شده و سنجیده خود تعامل می كنند .
منبع : مرکز اطلاع رسانی خانواده شمیم


همچنین مشاهده کنید