شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

رویای ونزوئلای بزرگ


رویای ونزوئلای بزرگ
پرز كه توانست ۷/۴۸‌درصد آرا را كسب كند با میزان آرای بتانكورت در حركت تاریخی در انتخابات ۱۹۵۸ برابری می‌كرد و افول تاریخی AD را برگرداند. قلمرو پیروزیAD غیر منتظره بود: قوه‌مقننه را در نوردید، ۲۸ كرسی از ۴۹ كرسی در سنا و ۱۰۲ كرسی از ۲۰۳ كرسی در مجلس نمایندگان را به‌دست آورد. همچنین كنترل همه دولت‌های ایالتی به استثنای زولیا را در دست گرفت.
پیروزی انتخاباتی خیره‌كننده پرز به الگوهای گذشته تعامل بین قوه ‌مجریه و مقننه پایان داد چون ضرورت تشكیل اتحادهای بین حزبی یا درون حزبی برای كسب اكثریت موثر برداشته شد. قبل از ۱۹۷۳، هر رییس‌جمهوری مجبور به مصالحه كردن با مجلس بود. با اینكه مجلس از حیث تاریخی ضعیف بود، قدرت نسبی آن در هر دولتی با ائتلاف‌سازی تعیین می‌شد و اینكه آیا حزب اكثریت نیز حزب رییس‌جمهور بود یا خیر. این یك قوه‌مقننه فعال ایجاد می‌كرد، زمینه را برای نظارت بر قوه‌مجریه فراهم می‌ساخت و به توافق نهایی بین COPEI و AD برای حداقل ساختن تنش بین رییس‌جمهور و مجلس منجر می‌شد. اما تفاوت فاحش پیروزی پرز نتیجه می‌داد كه نه محدودیت‌های ائتلاف و نه جایگاه اقلیت در مجلس قادر به مهار قدرت ریاست‌جمهوری نبود، بنابراین اصولا تمام محدودیت‌های سیاسی بر دفتر ریاست‌جمهوری برداشته شد. از آنجا كه AD اكثریت را در هر دو مجلس حفظ می‌كرد، احزاب مخالف توان تاثیرگذاری بر پرز با حمایت یا خودداری از حمایت سیاست‌های خاص نداشتند. به علاوه چون همه اعضایAD طبق انضباط حزبی عمل می‌كردند هریك از مخالفان موظف به رأی‌دادن در خط رسمی بودند. باتوجه به ساختار دولت و قواعد رژیم، فقط برگزاری منظم انتخابات، شرط عدم انتخاب مجدد در قانون اساسی، نفوذی كه حزب دولتی بر رهبر جدید خود داشت و شخصیت پرز می‌توانست به عنوان كنترل‌هایی بر سلطه قوه‌مجریه عمل كند. به استثنای محدودیت‌ قانون اساسی در انتخاب مجدد، كه بعد از پنج سال لازم‌الاجرا می‌شدند، سایر كنترل‌ها هرگز عملی نشدند.
شخصیت پر شر و شور مردی كه در انتخابات ۱۹۷۳ برنده شد قطعا ترمزی بر ریاست‌جمهوری‌گرایی نبود. در نگاه نخست، رییس‌جمهور جدید با چهره یك محافظ قدیمی همخوانی داشت كسی كه حزب خود را بالاتر از هر دغدغه دیگر قرار می‌داد. اما حرفه ‌سیاسی پرز استثنایی بود. او كه یك نسل جوان‌تر از سایر محافظان قدیمی حزب بود هرگز عضو باشگاه درونی آنها نبود. او كه دست‌پرورده و منشی شخصی بتانكورت بود رابطه‌اش با سایر اعضای حزب پیچیده بود، بخت و اقبال شخصی وی با درجه نفوذ بتانكورت دچار فراز و نشیب می‌شد كه علنا پرز را «پسری كه هرگز نداشتم» می‌خواند. عجیب آنكه آینده سیاسی پرز با شكست AD توسط COPEI در انتخابات ۱۹۶۸ تضمین گردید. او كه بی‌وقفه كار می‌كرد تا سازمان بی‌روحیه و منشعب شده را بازسازی كند دبیر كل حزب شد و به محض اینكه رییس حزب هر گونه قصدی برای به قدرت رسیدن را انكار كرد نامزد حزب برای پست ریاست‌جمهوری شد. او این پست را پذیرفت در عین حال كه احتیاط‌كاری در برابر بسیاری از اعضای قدیمی حزب را حفظ می‌كرد.
شخصیت قوی پرز، جناح‌بندی حزب را تقویت كرد. با اینكه از جماعت حرفه‌ای حزبی فاصله می‌گرفت و تعهداتش به آنها را ضعیف می‌كرد، این امكان را می‌داد تا شبكه وفاداران خاص خود را به‌وجود آورد. چون او آرای بسیار بیشتری از آنچه نظرسنجی‌ها پیش‌بینی می‌كردند به‌دست آورد، اعتماد به نفسی بالایی داشت و حالا خودش را یك دست‌پرورده تلقی نمی‌كرد. جذبه وی افسانه‌ای بود. او از رویای ونزوئلای بزرگ سخن می‌گفت و رونق‌دلارهای نفتی را نشانه‌ای خدایی می‌دید. نشانه‌ای كه به او ماموریت می‌داد تا كشورش را به سمت توسعه‌یافتگی و قرن بیستم هدایت كند. استفاده گاه و بیگاه از نمادهای بولیوار، دیدگاهی را مطرح می‌كرد كه وی رهبری شایسته در استفاده از فرصت‌های پیش‌روی كشور است. در عرض چند ماه او موفق به اتصال موفقیت انتخاباتی آتی خود به دستاورد نهایی استقلال اقتصادی، توسعه، عدالت اجتماعی و دموكراسی شد.
اشتیاق رییس‌جمهور در محدود كردن نفوذ یك جناح در مدیریت امور كشور به سرعت در بعد از انتخابات ظاهر شد. تیم پرز با این اعتقاد كه پیروزی AD بیش از هر چیز به خاطر جذبه نامزد حزب بوده است، معتقد بود رییس‌جمهور می‌تواند قانونا اعضای كابینه خود را از خارج حزب منصوب كند. پس از مشورت حداقلی با اعضای قدیمی، پرز فقط ده تا از هجده پست كابینه را با اعضای حزب تكمیل كرد، هشت‌تای دیگر به مستقل‌هایی داده شد كه شخصا وفادار به رییس‌جمهور بودند شامل گومرسیندو رودریگوئز وزیر جدید جنجالی برنامه‌ریزی. گزینش كابینه به یكی از چندین عدم توافق تند بین دولت پرز و اعضای حزب كه پنج سال بعد را ترسیم و مشخص می‌كردند شتاب بخشید.
تركیب كابینه نخستین نشانه‌ای بود كه پرز مسیر حكومت كاملا شخصی را بر دولت حزبی ترجیح خواهد كرد و این انتخاب پیامدهای سیاستی آنی داشت. ایجاد یك حلقه درونی كوچك از «مردان رییس‌جمهور» قلمرو قبلا باریك ارزیابی و بحث انتقادی در تدوین سیاست‌ها را باریك‌تر كرد و تمركز بیشتر قدرت در قوه‌مجریه را تسریع نمود. شخصیت قوی ‌رییس‌جمهور و پشتیبانی نزدیكترین همدستان وی یك جبهه سخت و دشوار در برابر كسانی گذاشت كه احتمالا با وی در كابینه موافق نبودند. از انتقادات استقبال نمی‌شد. بنابراین پست ریاست‌جمهوری اكنون متمركزتر از همیشه، دایما از اندیشه‌های رقیب دور می‌افتاد.
از این جهت حتی قبل از اینكه پرز شروع به تدوین یا اجرای برنامه‌های خود كند، سیاستگزاری كاملا تغییر كرده بود. رونق نفتی باعث گسترش منابع مالی دولت، ابعاد اقتصاد و مرزهای بخش عمومی شد. نتیجه انتخابات، توازن قوا بین قوه‌مجریه و مجلس نمایندگان را به نفع رییس‌جمهور تغییر داد و روابط بین رییس‌جمهور و حزب وی را تضعیف نمود. شخصیت تهاجمی و مسیحایی پرز، دسترسی به منابع عظیم مالی و محبوبیت فوق‌العاده وی، همگی به تمركز بیشتر قدرت انجامید. با این حال خطرات چنین وضعیتی در ۱۹۷۴ به چشم نمی‌آمد.
نویسنده: تری کارل
مترجم: دکتر جعفر خیرخواهان
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید