جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
جوانگرایی ، کلید پیشرفت کشور
نقل است از یک متفکر و اندیشمند مشهور پرسیدند که چه توصیهای برای سرمایهگذاری در یک کشور دارد؟ او گفت اگر میخواهید سرمایهگذاری زودبازده داشته باشید گندم بکارید که ثمره آن را در عوض چند ماه یا یکسال بعد میتوانید برداشت کنید. اگر قصد سرمایهگذاری بلند مدت دارید به سراغ کاشتن درخت بروید که ثمره آن را به مدت طولانی در اختیار خواهید داشت و اگر خواستید به سراغ سرمایهگذاری بروید که ثمره آن به هیچ وجه در جامعه تمام نشود به تربیت نیروی انسانی بپردازید زیرا که منفعت و سود آن تمام نشدنی خواهد بود. از این گفتار مهم به خوبی برمیآید که تربیت نیروی انسانی واجد شرایط و مستعد نیاز جدی هر جامعه وکشوری است و اگر بخواهیم اهتمام جدی به توسعه یک مجموعه داشته باشیم باید بر این مسئله اصرار ویژه بورزیم .
در همین راستا طبقه جوان هر جامعه بهعنوان سرمایه و نیروی انسانی آماده و موثر میتواند با یک برنامهریزی بلند مدت و توجه ویژه به یک فرصت بزرگ و عاملی برای پیشرفت آن جامعه تبدیل شود که خود به محملی برای رشد در عرصههای دیگر نیز تبدیل خواهد شد . نگاه جدی به نسل جوان کشور طبق آمار اعلام شده از سوی مراجع رسمی کشور در مورد گروههای جمعیتی درصد بالایی از حجم جمعیتی کشور ما را جوانان بین ۱۹ تا ۲۴ سال تشکیل میدهند.
این تعداد قابلتوجه از زوایای مختلفی میتواند دربر گیرنده فرصتها و تهدیدهایی باشد که نیازمند برنامهریزی و دقت بسیار است. با توجه به پتانسیلهای فوقالعادهای که این گروه از جمعیت کشور دارند باید به این مسئله اشاره کنیم که در صورتی که نیازهای واقعی این نسل مورد بیتوجهی و فراموشی قرار گیرد میتواند یک خطر بزرگ برای نظام ما تلقی شود. شعار جوان گرایی و توجه به جوانان در عرصه سیاستگذاری و اجرای قوانین نباید در حوزه حرف و کلام به اتمام برسد و از مرحله عمل دور بماند. کشور ما نیاز دارد تا برای جلوگیری از انحراف ظرفیتها و پتانسیلهایی که در این طبقه از کشور وجود دارد با یک سازماندهی مشخص و یک نگاه ویژه و بنیادین راههای منتهی به آسیبها و خسارتهای احتمالی را مسدود نماید.
با در نظر گرفتن این مسائل واهمیت این دوره سنی موضوعات مهمی را میتوان بهعنوان دغدغههای اصلی در مورد جامعه جوان کشور مطرح کرد که در ادامه به شاخصترین آنها میپردازیم:
الف) لزوم ارتباط میان نسلهای مختلف بعد از گذشت سه دهه از عمر با برکت انقلاب اسلامی ایران کشور شاهد رشد و بالندگی نسلهای مختلفی در عرصه جمعیتی بوده است.
این نسلها هر کدام با توجه به شرایط زمانی و مکانی خاصی که با آن مواجه بودهاند به رشد رسیدند و هر کدام از ویژگیها و خصوصیات خاصی برخوردارند. آنچه که برخی از تحلیلگران و جامعه شناسان آن را یک تهدید و خطر بزرگ برای جوامع بشری تلقی میکنند احتمال شکاف و گسست میان آرمانها و اهداف نسلها و گروههای سنی مختلف در یک جامعه است این مقوله در مورد جامعه خودمان نیز به نوعی صادق است.
با توجه به وقوع جریاناتی مثل انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی کشور ما شاهد رشد و شکوفایی افرادی با ویژگیهای خاص و منحصر به فرد بوده است که این خصوصیات با نسل سوم وچهارم که به نوعی گروههای سنی بعد از جنگ تحمیلی را تشکیل میدهند تا حد زیادی متفاوت است. نباید فراموش کنیم که ما دچار گسست و یا شکاف میان نسلها نشدهایم لکن احتمال وجود ا ین خطر بهطور جدی ما را تهدید میکند آنچه که باید سرلوحه امور قرار گیرد این است که باید به این فکر باشیم تا با ایجاد یک مفاهمه زبانی و اعتقادی میان نسلهای مختلف انقلاب اسلامی به یک ارتباط قوی و گسترده میان گروههای سنی و نسلهای مختلف دست یابیم.
این بدان معنا نیست که بخواهیم نسل سوم را عینا به مانند نسل اول و دوم تربیت کرده و رشد دهیم بلکه باید بر اساس مقتضیات جامعه و شرایط فکری و روحی حاکم بر آن طبقه مخصوص به باز تولید ارزشهای متاخر تولید ارزشهای جدید فرهنگی و توزیع ارزشهای مورد توافق همه گروهها بپردازیم تا مبادا دچار اختلافات وتعارضات فکری واعتقادی شویم. در این راستا رسانه ملی ،مطبوعات و دستگاههای فرهنگی در تحقق امور ذکر شده نقش اصلی را بازی میکنند.
ب) مسئله هویت و فرهنگ جوانان یکی از مهمترین مقاطع تشکیل هویت هر فرد در واقع دوران جوانی است. ایامی که با وجود زیباییها و طراوت فراوان به شهادت همگان در چشم بر هم زدنی طی میشود در حالی که آثار آن گاه تا پایان عمر با انسان همراه خواهد بود.
در این دوران اسکلت و استخوان بندی هویتی و فرهنگی یک انسان شکل میگیرد و اگر قرار بر این باشد که بحران هویت و یا تعارضات شخصیتی اتفاق افتاد جرقه اصلیاش از همین سنین زده میشود اما هویت چیست؟ هویت در اصل یکی از اجزای اصلی فرهنگ محسوب میشود.
به عبارتی بهتر هویت در خلال فرهنگ شکل گرفته و آتیه فرهنگ نیز از آن تغذیه خواهد نمود. نتیجه اینکه هویت از خلال تربیت هر فرد در درون یک فضای فرهنگی به او منتقل میشود و به نحوی نهادینه در وجود او استقرار مییابد لکن نباید پنداشت این تاثیرگذاری به صورت یکطرفه باقی خواهد ماند.از آنجا که همین اشخاص که در مجرای یک فرهنگ رشد و نمو یافتهاند پرچمدار آینده آن نیز خواهند بود این اثرپذیری و اثرگذاری تجربهای طرفینی به خود میگیرد.
بنابراین استدلال به این مسئله میرسیم که فرهنگ و هویت وامدار یکدیگر تلقی میشوند با توجه به این مسئله باید خاطر نشان کنیم که هویت فردی و جمعی افراد یک جامعه خصوصا جوانان که در اینجا منظور و مقصود اصلی ما میباشد در صورتی که با یک برنامه سازماندهی شده و نظاممند فرهنگی شکل نگیرد به نسلی با هویت متعارض با آرمانها و مقاصد کشور و جامعه تبدیل میشود . ما اگر فرهنگ خود را غنی میپنداریم و بر اصول واعتقادات اسلامی تکیه کردهایم اگر انتظار داریم که در آینده باید جوانانی با هویت اصیل ایرانی داشته باشیم از هم اکنون باید آستینها را بالا زده و هر یک در جایگاه خود ولو به قدر ایفای نقشی کوچک وظیفه خویش را در این راستا به بهترین نحو به انجام برسانیم. یک جوان ایرانی اگر از مولفههای اصیل هویت خود یعنی اسلامیت و ایرانیت دور باشد قطعا موجبات هزینهها و خسارات بسیاری را برای خود و جامعهاش فراهم میآورد.
ج) جوانان ومشارکت سیاسی و اجتماعی مردمی شدن فعالیتها و تشکلهای سیاسی اجتماعی هدف نهایی توسعه است و اگر ما خود را کشوری در حال توسعه بدانیم برای رسیدن به این منظور باید مشارکت سیاسی و اجتماعی جوانان را از مهمترین گزینههای در دست اقدام قرار دهیم. با توجه به سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۸۵ حدود ۷۰ درصد از جمعیت کشور را جوانان تشکیل میدهند. نوجوانان و جوانان بهعنوان سرمایههای اجتماعی میتوانند با ایفای کارکردهای مناسب، زمینههای ترقی یا رکود یک جامعه را فراهم کنند. بر همین مبنا پژوهشهای صورت گرفته نشان میدهد هر چه میزان مشارکت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوانان - به صورت آگاهانه و عقلایی- افزایش یابد میزان آسیبهای موجود در جامعه کاهش مییابد. این نکته که یک جوان باور کند خودش میتواند در تعیین سرنوشت خود و کشورش سهم به سزایی داشته باشد به او نوعی خود باوری و اعتماد به نفس میدهد که عامل تقویت و همبستگی اجتماعی را نیز به دنبال خود خواهد داشت.
اگر بخواهیم مجرا و شیوه صحیح مشارکت را از طریق کتابهای درسی و آموزش نظری به جوانان آموزش دهیم تلاش و زمان زیادی را میطلبد در صورتی که تاسیس نهادهایی که جوانان عملا تمرین مشارکت اجتماعی را به شکل واقعی آن تجربه کنند علاوه بر اینکه از میزان هزینهها میکاهد در به کار گیری انرژی فوقالعاده آنان نیز نقش مهمی خواهد داشت.
انرژی سرشار، آرمانگرایی و تمایل به حضور پررنگتر در صحنههای اجتماع از خصوصیات مهم دوران جوانی است که به نوعی باید به آن جهت داده شود. جامعه باید این امکان را برای جوان مهیا کند که این پتانسیلها را در راه درست و صحیح آن مصرف کند. با مسئولیت دادن به جوانان ،ایجاد فضا برای مشارکت هرچه بیشتر در عرصههای مختلف اجتماع و مفید کردن آنان این نیرو و قدرت راه درست خود را باز میکند. البته شکلگیری فعالیتهایی مثل توسعه تشکلهای غیردولتی ،ایجاد اتاقهای فکر و تصمیمگیری برای جوانان در نهادهای دولتی، گسترش نشریات مختص به طبقه جوان ،حضور جدیتر نهادی چون سازمان ملی جوانان در عرصههای مختلف کشور و... همگی نشاندهنده توجه بیشتر به این مقوله است که با همه این تفاسیر باز هم دقت،سرمایهگذاری و برنامهریزی جدیتر و دقیقتری را میطلبد.
د) حفظ و رشد روحیه عدالت خواهی یکی از مطالبات جدی رهبر معظم انقلاب در طول سالهای گذشته حفظ روحیه عدالت خواهی و عدالتطلبی در میان جوانان بوده است که این خصوصیت مهم بعد از روی کارآمدن دولت نهم رنگ و بوی جدیتری به خود گرفت. با نگاهی به تاریخ جهان میتوان به راحتی دریافت که این جوانان بودند که نیروی محرک اغلب جریانهای عدالت محور تاریخ را تشکیل میدادند.
جنبشهای عظیمی چون انقلاب اسلامی ایران، نهضت گاندی در هند و حتی انقلاب کبیر فرانسه همگی به نوعی در این دسته بندی قرار میگیرند اما حفظ و رشد این روحیه نیز در میان جوانان امر بسیار مهمی است .
جوان به این دلیل هنوز آنچنان فریفته زرق و برق روزگار نشد و هنوز غبار غفلت زنگار بر قلبش ننشانده و به دلیل خصوصیات آرمانطلبانه و ایدهآلهای بالایی که در ذهن خود دارد به خوبی معنا و شیرینی عدالت را حس میکند و به همین دلیل است که اهتمام و کوشش جدی برای دستیابی به آن دارد.
با در نظر گرفتن همه این موارد استقرار این روحیه در میان نسل جوان یک کشور میتواند بهعنوان یک اهرم قدرتمندی تلقی شود تا در اثر آن نهادها و ارگانهای اجرایی با حساسیت به مسیر که پیش رو دارند و توجه به دور نشدن از مولفههای عدالت محورانه در عرصه عملی، حرکت کلی کشور را به سمت و سوی عدالت سوق میدهند. امری که بسیاری از کشورها سالهاست که برای دستیابی به آن تلاش میکنند. ▪ کلام آخر:
در آخر باید تصریح کنیم که مسئولین کشور ما با این حجم بالایی که از جمعیت جوان در اختیار دارند باید به خود ببالند و نگاه ویژهای به آن داشته باشند. این اشتباه است که هر وقت صحبت از دغدغهها و مشکلات این نسل به میان میآید با شتاب به سراغ اموری همچون اشتغال، ازدواج و مسکن برویم و آنها را در همین چارچوب محدود کنیم.
این طیف از جامعه ما با بصیرت و بینش بالایی که دارد دغدغههای جدیتری را در درون خود احساس میکند و نیازمند باور و توجه بیشتری در امور مختلف است. بار اصلی انقلاب ما در طول سه دهه گذشته حقیقتا بر دوش جوانان بوده است و آنها از آزمونهای سخت و دشوار با سربلندی بیرون آمدهاند پس نباید این انرژی نهفته را نادیده گرفت. ثروت ما صرفا در منابع نفت و گاز و یا صنعت و معدن و ... خلاصه نمیشود.
ثروت و سرمایه اصلی گردانندگان کشور نیروی عظیم جوانی است که اگر تواناییهای واقعی آنها شناخته نشود به بیراهه خواهیم رفت. شاید نیاز به یک برنامه جامع و بلند مدت در راستای توجه به دغدغهها و رشد و پرورش قاعده مند و اصولی این گروه عظیم از جامعه اسلامی ایران بیش از هر مقوله دیگری باید در مرکز توجه و برنامهریزی کشور و مسئولین آن قرار گیرد.
سیدمرتضی مفیدنژاد - کارشناس ارشد علوم سیاسی
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست