شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا
در جستوجوی «سرزمین گمشده!»
● نگاهی به فیلم «سرزمین گمشده»
«تبردار حادثه را/ دست خسته به فرمان نیست»(شاملو)
«سرزمین گمشده» عنوان فیلم مستندی است كه در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر كه از سوی وحید موسائیان، كارگردان جوان، به مشتاقان فیلم مستند عرضه شده است و بیشتر به لحاظ چشمانداز سیاسی و تاریخی خود حمل گفتوگو و داوری است.
«سرزمین گمشده» كوششی است در بازاندیشی و بازنمایی یك قضیه سیاسی دوران معاصر، كه در چشمانداز آن، مخاطب با گوشهای از انحنای پیچیده سیاسی دهه ۲۰، آشنا میشود. قضیه «حكومت پیشه وری» در آذربایجان، كه با حمایت شوروی آن روزگار با همراهی «حزب توده ایران» در تبریز برپا گردید و نزدیك به دو سال دوام آورد. موسائیان در این پژوهش سیاسی تاریخی با بهرهگیری از اسناد و فیلمهای باقی مانده از آرشیوهای كشورهای آسیای میانه، كوشید تا با گروهی از آدمهایی كه در قضیه حضوری فعال داشتهاند از نزدیك به گفتوگو بپردازد. وی با سفر به چند كشور آسیای میانه و چند كشور اروپایی، سعی كرد با بخشی از سرچشمههای این پدیده از نزدیك به پرسش و پاسخ بنشیند.
در این فیلم مستند، مقوله «مهاجرت» گروهی از وابستگان، كه عمده نظامیان بودهاند در حكومت آذربایجان، و همچنین بازتاب شیوههای فرار و زندگی در تبعید و از همه غمناكتر كار در اردوگاههای سیبری پرداخته شده است. روزگار تلخ و تراژیك مشتی قربانیان فجایع استالینی، كه بعضا بیهیچ گناه و باوری به این راه كشانیده شده بودند. شكی نیست به لحاظ تاریخی، یك مقوله دشوار سیاسی بوده كه كارگزاران حكومت شوروی سابق از طریق عوامل «كا.گ.ب» توانستند، گروهی از ایرانیان به ظاهر ماركسیت و طالب تفكرات كمونیستی را نیز، برخیل كشتار حكومت خودكامه و دیكتاتوری استالینی و دیگر «عالیجنابان خاكستری» افزون كنند. آنچه در گفتار گروه مصاحبه شونده جالب و عبرتآموز است، همانا نوعی شیفتگی و بیخبری نسبت به سیاستهای مرموزانه شوروی سابق بود، كه همواره به عنوان حزب بالا دست و برادر بزرگتر از طریق عوامل حزب توده در ایران، در بخشهایی از تاریخ معاصر، حضوری فعال و چشمگیر داشت. بیگمان سهم شوروی سابق و حضور پشتپردهاش در فضاها حركتهای سیاسی، دوران معاصر از جنبههای مختلف محل تامل و بررسی است. از جریان نهضت جنگل، تا چشمانداز جنگهای جهانی اول و دوم بهخصوص حضور قشون ارتش در جنگ اخیر و در پی آن درخواست امتیاز نفت شمال و اشغال آذربایجان توسط عوامل تجزیه طلب حزب دموكرات به رهبری سیدجعفر پیشهوری، نهضت ملی دكتر مصدق همه و همه خود نشانه سیاستهای توسعهطلبانه و به ظاهر آزادیخواهانه استالین و چهرههای پس از آن نسبت به ایران و وابستگی روشنفكران به این كعبه آمال بود در «سرزمین گمشده» رنج و نگرانی و ندامتی كه در چهرههای آدمها و درون «متن» دیده میشود حاكی از این باور تاریخی است كه به نام آزادیخواهی و استقرار عدالت، چه بسا از منظر یك نگاهایدئولوژیك چه نیرنگها، در پس پرده آن جریان وجود دارد كه البته وابستگان حزبی و ردههای پایین آن همواره به عنوان دیوارهای گوشتی دم توپ بوده، كه بهتر نمونه آنها خاطرات مهاجران به این كشور بوده است.
«سرزمین گمشده» روایت تلخ روزگاری است كه وابستگان «دایی یوسف» كه بعضا انسانهای صادقی هم بودهاند. در بازی روزگار، اما جز فریب و خدعه چیزی نصیبشان نشده بود. بهخصوص پس از فروپاشی شوروی سابق و آزاد شدن اقمار آن، بهویژه فرو ریختن دیوار بلند برلین، جهان آزاد متوجه این نكته گردید كه در مبارزه با غول امپریالیسم و سرمایهداری، چگونه میتوان با انگارههای دروغین و اندیشههای غیراصولی وارداتی را به خورد مشتی آدم ناآگاه داد. گفتنی است كه انشعاب خلیل ملكی در انتقاد از سیاستهای حزب توده در جریان حكومت فرقه دموكرات در آذربایجان در مبارزه با مصدق در آن دوران، مسئله بزرگی بود كه امثال ملكیها، در برابر سلطه و سیاست شوروی به پا ایستاده بودند و برای ادامه راه، راه سومیرا نیز مطرح كرده بودند. شكی نبود، كه سیاست حزب توده همواره سیاست دیكته شدهای بود كه امروزه ابعاد آن در اینجا و آنجا به زیر پرسش قرار گرفته میشود كه در سالهای اخیر از طریق گفتهها و كتابها ابعاد پنهان آن تا حدی روشن گردید در «سرزمین گمشده» كه خودنمادی از آزادی خواهی و رسیدن به سرزمین موعود بود متاسفانه آدمهایی در این راه تباه شدهاند، كه جز عشق به وطن و آزادی، سودای دیگری در سر نداشتهاند.
گفتههای آن پیرمردی كه در پایان روزگار خویش به حسرت میگوید كه به قصد بازگشت به ایران، سر از اردوگاه سیبری در آورده و نزدیك به ۱۶ سال از عمرش را در زندان و اردوگاههای كار اجباری گذرانده بودو یا حرفهای عبرتآموز دكتر جهانشلو (وزیر بهداری پیشهوری) درباره پایان زندگی پیشهوری كه به طرز مرموزی در یك تصادف ساختگی اتومبیل كشته شد، همه و همه، حكایت از رشد ناموزون اندیشه «چپ» و عوامل جانبی آن در این سرزمین دارد، كه پس از ۶ دهه، هنوز هم دغدغه ذهنی بسیاری از روشنفكران این روزگار است. شكی نیست كهاندیشه سیاسی و دلبستگی به دموكراسی، عدالت و حقوق بشر، خود از والاترین هدفهای انسانی است كه در حكومتهای خود كامه همواره با موانع فراوانی روبهرو است و در چشمانداز «سرزمین گمشده» این ندای درونی همه آدمهایی است كه به درست و یا نادرست در این غائله شركت داشتهو در فضای ایدئولوژی زده آن روزگار به سمت كرملین خم میشدند.
«سرزمین گمشده» به لحاظ ساختار و موضوع یك گزارش و جستوجوی اولیه است در خصوص یكی از مهمترین پدیدههای سیاسی یك قرن اخیر، در ایران كه میتواند در حوزه سینمایی مستند حتی سینمای هنری هم دستمایه نوعی بازاندیشی فرهنگی باشد كه متاسفانه تاكنون كمتر كسی جرات كرده، به این حوزه نزدیك شود. اما آنچه كه از نگاه و دوربین وحید موسائیان به تصویر كشیده شد، گزارش یافتن اسناد و مستندات (فیلم) تازهای از جریان حضور شورویها در قضیه آذربایجان و حكومت پیشهوری بود كه تاكنون این نوع فیلمها در جایی به نمایش درنیامده بود. تدوین درخشان لحظهها و پیوند آن با گفتههای چهرهها، خود یك كار ساختند. پژوهشی در امر سینمای مستند به حساب میآید. كوشش كارگردان در دستیابی به اطلاعات مهرههای همچون بابك امیر خسروی و دكتر جهانشلو، خود فرصتی است تا از زبان این دو چهره سیاسی بخشی از تاریخ شفاهی مربوط به قضیه آذربایجان، روشن گردد. اما در این میان چهرههای موجه و مطلع دیگری هم بودهاند كه هم در داخل و هم در خارج از كشور اطلاعات با ارزشی از این قضیه و سرگذشت چپ در سینه دارند، كه میتواند در آیندهبرای ادامه این نوع حركتهای پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.گفتنی است كه به كارگیری نماها و زاویههای درشت از مكانها و آدمهای مختلف حكایت از اهمیت روایت و شیوه به كارگیری حواس و اندیشه مخاطب در این فیلم مستند و شیوه بهرهگیری از فرهنگ شفاهی است وتجربه وحید موسائیان در گردآوری و تدوین بخشی از اطلاعات سیاسی و تاریخی این روزگار بار دیگر نشان میدهد چشم انداز «گذشته» همچنان میتواند «چراغ» راهی باشد برای آیندگان و جستوجو در فضای قضاوتهای سیاسی و عملكرد احزاب، به ویژه جریان هویت «چپ» و موانع رشد آن در ایران خود میتواند یك فرصت بازاندیشی از نگاه دوربین و حتی سینمای سیاسی باشد. «سرزمین گمشده» تلخ، آموزنده و زمینهساز نگاه دوباره است به گذشتههای دور و نزدیك. بیگمان، وحید موسائیان برای طرح این دغدغه فرهنگی، با همه امكانات كم، توانست در این راه آغازگر خوبی باشد.«سرزمین گمشده» یك فرصت برای اعتراف و خوداندیشی در افقهای ایدئولوژیك و سیاسی است. مقوله انصاف و بازنگری در باورهای خود كه میتواند تحسین دستاوردهای آن باشد. چرا كه عملكرد حزب توده با همه دستاوردهای فرهنگیاش همواره به عنوان عامل سیاستهای شوروی سابق، مورد پرسش بوده است. بیگمان سرزمین گمشده در ابعاد دیگرش، پرسشگر همین پرسش است.
محمود معتقدی
منبع : روزنامه حیات نو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست