دوشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۳ / 9 December, 2024
مجله ویستا
پیامبر اکرم (ص)
آنچه در پی میآید متن سخنرانی آیهٔاللَّه جوادی آملی در مدینه منوّره است كه پس از پیاده كردن از نوار، با اجازه معظّمله اقدام به درج آن كردیم. این سخنان كه در جمع حجاج خانه خدا و در كنار مرقد مطّهر پیامبر گرامی(ص) و در یك فضای عرفانی و معنوی ایراد شده است دارای ابعاد علمی، تحقیقی و معنوی است.
امیدواریم مورد استفاده خوانندگان عزیز قرار گیرد. اعوذ باللَّه منالشیطانالرجیم، بسماللَّه الرحمن الرحیم، الحمدللَّه الذّی هدانا لهذا و ما كنا لنهتدی لولا اَن هدانا اللَّه و صلّیاللَّه علی جمیع الانبیاء والمرسلین سیّما خاتمهم و أفضلهم محمد(ص) و اهل بیتهالطّیبین الطّاهرین سیّما بقیهاللَّه ارواح مَنْ سِواه فداه، بهم نتولّی و من اعدائهم نتبّرء الی اللَّه. آداب تشرف به محضر پیامبراكرم«ص» اینجا مدینه منوره، حرم رسالت و ولایت است، شهر رسولاكرم - علیه آلافالتحیه والإكرام - است. انسان كامل هرگز مرگ ندارد، چون همواره زنده و شاهد است.
و همه ما در مدینه، در مشهد و محضر رسولاكرم - علیه آلافالتحیه والإكرام - مشرّفیم. نحوه شرف یابی به محضر آن حضرت را خدای سبحان در قرآن كریم ارائه كرده است كه چه وقت، برای چه و چگونه به محضر حضرت برویم و بعد از پایان موعد چه كنیم. همه این امور را در سوره مباركه احزاب بیان كرده و فرموده است: «یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتالنبی الا أن یؤذن»۱. «بدون اجازه وارد خانه رسولاكرم - علیه آلاف والتحیه والإكرام - نشوید». اگر شما را به عنوان مهمانی دعوت كردهاند وارد بشوید، ما اینجا مهمان رسولاكرم(ص) میباشیم و در كنار سفره رسالت، غذا میل میكنیم «الی طعام غیر ناظرین انیه»۲ بدون دعوت، حق ورود ندارید. وقتی هم شما را دعوت كردند زود وارد نشوید بلكه منتظر پخته شدن غذا باشید، سعی كنید وقتی غذا پخت و آماده شد بروید «اذا طعمتم فانتشروا»، وقتی غذا میل كردید از آنجا منتشر بشوید.
وقتی هم كه در محضر حضرت نشستهاید سخنی كه باعث انس یكدیگر است نگویید «ولا مستأنسین لحدیث انّ ذلك یوذی النبیّ فیستحیی منكم واللَّه لا یستحیی من الحق» وقتی در محضر حضرت نشستهاید، سخن دنیا طرح نكنید، با یكدیگر مؤانسه نكنید، حرفی كه حكمت و معرفت در او نیست نزنید، گفتار عادی را در محضر حضرت ترك كنید.
مجلس پیغمبر مجلس علم و حكمت است، مجلس اُنس و مجلس سرگرمی نیست، این ترجمه كوتاهی از این آیه مباركه است. در این آیه فرمود: فقط مؤمنین میتوانند بروند، غیر مؤمنین مجاز نیستند، چون خطاب به اهل ایمان است «یا ایهاالذین آمنوا»، مؤمنین هم بیدعوت مجاز نیستند و محور اذن و دعوت هم پذیرایی است كه رسول خدا شما را دعوت میكند كه مهمانی كند، و شما مهمان او باشید. «ولكن اذا دعیتم فَادخلوا» بروید غذای رسولاكرم را بخورید. پذیرایی پیامبر از مهمانان چگونه است؟: این غذا چه غذایی است كه رسولاكرم دعوت میكند؟ مؤمنین، مهمانانِ رسول اسلامند، در عین حال كه ظاهر آیه از نظر پذیراییِ صوری محفوظ است، اما از امام ششم سلاماللَّه علیه در ذیل آیه «فلینظر الانسان الی طعامه» به نقل مرحوم كلینی(ره) رسیده است كه «علمه الذی یاخذه ممن یاخذه»۳ شما علمی را كه فرا میگیرید، نظر كنید ببینید از چه كسی آن را میگیرید. گاهی طعام، یك طعام ظاهری است كه با باران، مزرعهها و باغها سر سبز و خرّم میشود و گاهی یك طعام حقیقی و معنوی است كه غذای روح میباشد و جان را تغذیه میكند. اگر طعام در این آیه دو مصداق داشت، طعام در آیه قبلی هم دو مصداق دارد. در جای دیگر این چنین آمده است: «ما باران را نازل میكنیم، زمین را میشكافیم و با بذر افشانی غذا فراهم میكنیم».
اگر منظور از این طعام، طعام ظاهری باشد، منظور از آن آب، باران است و منظور از زمین و شیار و محصول آن، وسائل و محصولات كشاورزی و مانند آن خواهد بود، ولی اگر منظور از این طعام مصداق معنویش باشد مراد از آن آب، آب حیات، و منظور از زمین، زمینه حیات و زمینه دل خواهد بود و مانند آن. پس طعام در قرآن كریم دو مصداق دارد: «طعام جسم» و «طعام روح»، آن مصداقی كه طعام جسم است و دیگران با ما در آن شریكند، دربارهاش فرموده: «كُلوُا وارعواانعامكم»۴ و فرمود: «متاعاً لكم ولأنعامكم» اما آن طعامی كه مصداق معنوی است، ما با فرشتگان در آن شریكیم، اگر برای فرشته مقامی است ما در تغذیه آن طعام شریك فرشتههاییم، اگر معرفت حق و توحید حق طعام معنوی است و فرشتگان از این طعام برخوردارند، خردمندان و علما همسایه فرشتهاند، و لذا در كریمه «شهداللَّه انه لا اله الّا هو والملائكه واولوالعلم»۵ علما را با فرشتگان یكجا یاد میكند؛ یعنی در غذای معنوی، انسانهای وارسته سهیم فرشتههایند، همانطوری كه در غذاهای مادی انسان با انعام شریك است.
بدینگونه به ما هشدار داده كه طعام بدن، شریكی پایینتر از شما دارد، ولی اگر عالم شدید شریك فرشتگان در معارفید، و اگر در جنگ شربت شهادت نوشیدید شریك فرشتگان در پروازید. ذیل آیه كریمه «جاعلالملائكهٔ رسلاً أولی أجنحهٔ مثنی و ثلاث و رباع...»۶ اینچنین روایت شده كه: شهید با فرشته همپرواز است، جعفر طیّار با فرشتگان همپرواز است، و عباس بن علی - سلاماللَّه علیهما - با فرشتگان همپرواز است. گاه انسان دستش را در راه خدا میدهد و با «اولی اجنحهِٔ مثنی و ثلاث» همپرواز میشود. گاهی تلاش و كوشش میكند تا عارف وعالم باشد، در این صورت با فرشتگان هم شهادت است. طعام معنوی پیامبر(ص) پس طعام در قرآن كریم دو مصداق دارد، و خورندگان این طعامها هم مشخصاند. و ما مهمان رسول اكرمیم، در كنار سفره طعام معنوی آن حضرت نشستهایم تا او ما را تغذیه نماید. ما را دعوت كرده كه عالم كند، بدون اذن وارد نشدهایم، بدون دعوت هم شركت نكردهایم.
ما از این جهت به خود وعده میدهیم كه با دعوت آمدهایم و امكان حضور بدنی نصیب ما شده است، و لذا خود را امیدوار میكنیم كه پیام دعوت حضرت به ما رسیده است. اما اكنون كه آمدهایم باید چه كنیم؟ جز این است كه باید از طعام حضرت استفاده كنیم؟ اگر كسی خواست از غذای علمی حضرت استفاده كند شرطش چیست؟ فرمود: شما كه مهمان پیغمبرید مبادا عمر خود را در مدینه با مؤانسه بگذرانید (مستأنسین لحدیث) مبادا دهان باز كنید و سخن عادی مطرح كنید، وقت را به اُنس و موانسههای صوری بگذرانید، باید اینجا سمیع بود و بصیر، باید شنوا بود و بینا. شما آمدهاید حرف بشنوید یا حرف بزنید؟ اگر آمدهاید كه چیزی یاد بگیرید پس حرف نزنید كه پیغمبر را میرنجاند. (مستأنسین لحدیث ان ذلكم یوذی النبیّ فیستحیی منكم) مگر بین حرم و هتل فرق هست؟ مگر یك دیوار به عنوان مرز حرم حاجب است؟
اگر شب در حرم را بستند یعنی دیگر راهی برای زیارت نیست؟ پشت دیوار حرم نمیتوان زیارت جامعه را قرائت كرد؟ اگر شب راه نیست نمیتوان بار یافت؟ اگر یك دیوار و دو دیوار حاجب باشد كه انسان نمیگوید: «من شهادت میدهم تو مقام مرا میبینی و سلام و كلام مرا میشنوی و جواب میدهی، منتها خدا اجازه نداده كه من لذّت مناجات تو را درك كنم» آیا خدایی كه ارحمالراحمین است او مانع از لذایذ مناجات است؟ یا بدخوری و پرخوری ظاهری نمیگذارد كه انسان لذت مناجاتش را بچشد؟، یا آن استیناس و مؤانسه و مجلس انس داشتن در مسافرخانهها و دور زدن در كوی و برزن مانع لذت مناجات است! خداوند فرمود: «اگر مهمان رسول اكرمید مؤانسه نكنید و این كارِ شما رسولاكرم را میرنجاند». در قرآن كریم آمده: «كسانی كه پیغمبر را میرنجانند از رحمت خاصّه به دور میمانند».
او از شما خجالت میكشد ولی خدا استحیاء ندارد. بالصراحهٔ میگوید: اگر در محضر نبیاكرم آمدهاید حرفهای عادی نزنید، به خنده كردن وقت نگذارید، به تعلیم و تعلم وقت بگذارید. آن ساعتی كه مشغول تدریسید مهمان رسولاكرمید، آن لحظهای كه سرگرم ارشاد و هدایتید مهمان رسولاكرمید، گرچه مشغول یاد دادن احكامید ولی دارید تغذیه معنوی میكنید، گرچه سرگرم ارشاد و هدایتید ولی دارید تعلّم میكنید. ما نباید همّتمان تا این حد باشد كه در قیامت به جهنم نرویم، خدا ما را نسوزاند، این یك همّت نازلی است. در قیامت خدای سبحان بسیاری از انسانها را به جهنم نمیبرد، كودكان را به جهنم نمیبرد، دیوانهها را به جهنم نمیبرد، مستضعفین فطری را به جهنم نمیبرد.جهنم نرفتن و نسوختن كه هنر نیست، با فرشتهها همصحبت بودن هنر است، كاری كردن كه فرشتهها به استقبال انسان بیایند هنر است، «سلام علیكم طبتم فادخلوها»۷ را از زبان فرشتهها شنیدن هنر است. آنها خدمه شمایند.
و الآن راه در اینجا برای رسیدن به این مقام باز است. سادهترین كاری كه موجب آزار پیامبر(ص) نشود آن است كه مواظب خوراك و گفتارمان باشیم. این از سخنان نورانی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب - صلواتاللَّه و سلامه علیه - است كه فرمود چند چیز با چند چیز جمع نمیشود «لا تجتمعالبطنهٔ والفطنهٔ والشهوهٔ والحكمهٔ»۸ پرخوردی با مصمّم بودن جمع نمیشود، كسی اهل عزم است كه پرخور و بد خلق نباشد. تبعیت از شهوات نفسانی با حكیم بودن سازگار نیست. شخصی در محضر رسولاكرم آروغ زد، حضرت فرمود: «اَقلْل من جشأتك»۹ چرا به خودت اجازه میدهی آنقدر بخوری كه در محضر دیگران آروغ بزنی، تو انسانی، بهمان اندازه كه برایت لازم است اكتفا كن. آنها كه همیشه سیرند گرسنگی فراوانی در قیامت در پیش دارند. ضیافت پیامبر شبزندهداری است: مهمان پیغمبر بودن با شكم پر ممكن نیست و اگر كسی اهل مؤانسه باشد شب را با دیگران به انس میگذراند و دیگر فراغتی ندارد، «انّ لك فیالنهار سبحاً طویلاً» او اجازه نمیدهد كه «إنّ ناشئهٔ اللیل هی اشد وظأً و أقومُ قیلاً»۱۰ نصیبش شود.
اگر كسی مهمان رسولاكرم است، ممكن نیست از شب زندهداری محروم باشد، زیرا پذیرائی پیامبر تهجّد است و به شب زندهداری دعوت میكند. ضیافت رسولاكرم در احیاء لیل است و با مؤانسه دوستان در شب، سازگار نیست. اگر خدا فرمود: «شما مهمان رسولاكرمید»، غذاهای رسالت را مشخص كرد، فرمود پنج نماز است كه دیگران با تو شریكند و تو با دیگران سهیمی. اما این نماز ششم، نماز خاص است؛ «أقم الصلاهٔ لدلوك الشمس الی غسق اللیل». چهار نماز عبارتند از: ظهرین و مغربین؛ یعنی از دلوك شمس تا دل شب و قرآنالفجر كه پنجمین نماز است، همه در خواندن آن شریكند. امّا «و مناللیل فتهجّد به نافلهٔ لك»، مال تو، «عسی ای یبعثك ربك مقاماً محموداً»۱۱ تو این مقام و سفره را به دیگران خواهی داد و از آنها پذیرایی میكنی، چون آنان مهمان تواند. بدیهی است كه اگر كسی مهمان پیغمبر شد، از غذای او استفاده میكند و از خود سخنی ندارد. حال كه اینجا غذا را میل كرد (و اذا طعمتم فانتشروا) به اقطار عالم منتشر شوید تا همین غذاها را منتقل كنید.
تكریم خداوند از پیامبر و مؤمنان اگر اینگونه مهمان شدید، آنگاه خداوند و همه فرشتهها بر شما صلوات و درود میفرستند، آری انسان عادی به جایی میرسد كه خدای سبحان و ملائكه بر او صلوات بفرستند. در همین سوره مباركه احزاب اگر صلوات خدا و فرشتهها بر رسولاكرم - علیه آلاف التحیه والإكرام - مطرح است. صلوات خدا و فرشتگان بر شما هم مطرح است. اگر در این سوره فرمود: «اِنَ اللَّهَ وَ مَلائَكَتَه یُصَلّوُنَ عَلَی النَّبِیِّ» در همین سوره نیز فرمود: «هو الذی یُصلّی علیكم و ملائكته»۱۲ این چه انسانی است كه میتواند به جایی برسد كه خدا بر او صلوات بفرستد! كاری نكنیم كه افراد سادهای كه در كاروان ما هستند، به جایی برسند كه در قیامت ما به شفاعت آنها محتاج باشیم. مرحوم بحرالعلوم - رضواناللَّه علیه - میگوید: مرحوم خواجه نصرالدین طوسی در درس وقتی نام سید مرتضی را برد گفت: «قال السیّد المرتضی صلوات اللَّه علیه» برای رفع اعجاب شاگردان فرمود: «فكیف لا یُصلّی علی المرتضی!». اگر خدا بر شما صلوات میفرستد، ملائكه خدا بر شما صلوات میفرستند، این محصول مهمانی رسولاكرم است، خدا میخواهد شما را نورانی كند، وگرنه مسائل مادّی چندان ارزش ندارد، زیرا همه این مسائل رفاهی كه در این یك ماهه نصیب زائران میشود، یك روزه نصیب متكاثرانی خواهد شد كه وقتی از سایه قصرشان میگذری میبینی سایه آن به آسانی تمام نمیشود و لذا فرمود: «اگر خواستید بدانید دنیا چقدر میارزد ببینید به دست چه كسی است»؟ آنچه در این دو صلوات هست، این است كه درباره نبیاكرم فرمود: «ان اللَّه و ملائكته یصلّون علی النبی»۱۳ در تصلیه بر رسول اكرم همه فرشتگان در خدمت خدای سبحان با هم صلوات میفرستند كه یك تجلیل است. شما اگر خواستید از دوستتان تكریمی به عمل آورید با همه آشنایانتان یكجا به دیدار او میروید، وقتی هم خدای سبحان بر رسول اكرم صلوات میفرستد همه فرشتهها را در خدمت خود جمع میكند و میفرماید خدا و فرشتگان خدا بر نبی اكرم صلوات میفرستند، اما در همین سوره وقتی سخن از صلوات بر مؤمنین است خدا درباره مؤمنین تنها صلوات میفرستد، ملائكه هم جدا، لذا فرمود: «هوالذی یصلی علیكم و ملائكته» وقتی جمله «هو الذی یُصلّی علیكم» تمام شد، آنگاه جمله «ملائكته» را بر آن عطف كرد، در آنجا عطف مفرد بر مفرد است، در اینجا عطف جمله بر جمله. نشانه صلوات خدا و فرشتگان چیست؟ نشانهاش «لِیَخْرجَكُمْ مِنَالظُّلُماتِ اِلیَ النُّورِ» است و شما را نورانی مینماید، یك انسان نورانی به طبیعت تیره نمینگرد. فرازهای نورانی زیارت جامعه: ما در اینجا تنها مهمان رسول اكرم نیستیم بلكه مهمان اهل بیت هم هستیم «بقیع و ما ادریك ما البقیع؟»! شما زیارت جامعه را در مشاهد دیگر میخوانید، اما آنطور كه در بقیع زیارت جلوه میكند در مشاهد دیگر ظهوری ندارد.
در فرازهای نورانی زیارت جامعه عرض میكنیم: شما ای اهلبیت نبوت محدق به عرش بودید، محیط به عرش «اللَّه» بودید، در آن جایگاه رفیع منزلت داشتید، و خدا بر ما منت نهاد شما را از عرش به فرش آورد، در بین مردم هستید، «ذكركم فیالذاكرین و اسماءكم فی الأسماء و اجسادكم فی الاجساد و ارواحكم فی ارواح و انفسكم فی النفوس و آثاركم فی الآثار و قبوركم فی القبور، فما احلی اسمائكم و اكرم انفسكم و اعظم شأنكم و اجلّ خطركم و اوفی عهدكم و اصدق وعدكم» شما در بین مردمید، بدنهای شما در بین ابدان است، نامهای شما در بین نامهای دیگران است، آثار شما در بین آثار دیگران و قبرهای شما هم در بین قبور است. در سایر مشاهد این جمله «قبوركم فی القبور» (قبور شما را با دیگران یكسان كردند) خیلی جلوه ندارد، زیرا قبور آنها از قبور دیگران ممتاز است، ولی در بقیع وقتی انسان كنار این قبور مطهره قرار میگیرد، میبینید چنین است. «فما احلی اسماؤكم» چقدر نام شما شیرین است. خوب اگر كسی نام حسن بن علی(ع) را ببرد، نام علی بن الحسین(ع) را ببرد، نام محمد بن علی(ع) را ببرد، نام جعفر بن محمد(ع) را ببرد و لذت نبرد، نمیتواند بگوید نام شما چقدر شیرین است، قبر شما چقدر پرجاذبه است، اثر شما چقدر شیرین است. مبادا بدون خلع نعلین وارد حرم مطهر ائمّه بقیع بشوید.
به این زائران عزیز كه از یك كشور فداكار شیعه آمدهاند بفرمایید ادب و احترام بقیع در این نیست كه خود را به قبر بیندازید، وقتی وارد میشود بعد از اذن دخول، باید كفش را همین دمِ در، بیرون آورید، آهسته آهسته قدم بردارید، تا شیرینی این جملهها را احساس كنید. به ما گفتند وقتی در كنار این قبور رسیدید و میبینید با سایر قبرها یكسانند بگویید: «واكرم انفسكم و اعظم شأنكم و اجلّ خطركم و اوفی عهدكم و اصدق وعدكم» و آنگاه میگوییم: «كلامكم نور و امركم رشد و وصیتكم التقوی و فعلكمالخیر»، حرفتان نور است. «و عادتكم الأحسان و سجیّتكم الكرم»، شما نورانی هستید، حرفهای روشنگرانه دارید و فطرت و سجیه شما كرم و بخشش است، بنابراین ما با دیگران فرق داریم. با ما چند كلمه حرف بزنید.
آن بزرگواران گاهی در رؤیا با آدم حرف میزنند، گاهی در بیداری. اگر كسی در خود احساس تغییر حالت كرد بداند كه ائمه بقیع - سلاماللَّه علیهم - با او حرف زدهاند، و اگر كسی در خود حالی ندید، نا امید نباشد. یك راه است و دیگر هیچ، و آن اشك (و سلاحه البكاء). یك میلیون نفر آمدند و زیارت كردند و رفتند، آیا ما هم باید این چنین باشیم، ما با همه مردم روی زمین فرق داریم. تنها كشوری كه ولایت علی و اولاد علی«ع» در آن است، كشور ماست. تنها كشوری كه به عشق شهادت آزادیش را تضمین كرده است، كشور ماست. ما آمدیم بدون شنیدن حرف اینها برگردیم؟ بدا به حال ما كه چیزی نشنویم و برگردیم! حرف آنها از دل برمیخیزد، آنكه حرف را با دل گرفت با دلها سخن میگوید «نزل به روح الامین علی قلبك لتكون منالمنذرین»۱۴ او هم با دلها سخن میگوید. اگر تغییری در خود دیدید بفهمید حضرت با ما سخن گفت، اگر تغییری در حالمان دیدیم باید بفهمیم كه بقیع با ما سخن گفته و اگر تغییری پیدا نشد بنالید تا تغییر پیدا بشود. گریه، سلاح مبارزه با شیطان: آنكه نگذاشت ما حرف ائمه را بشنویم كیست؟ یا شیطان درون است یا شیطان بیرون آنچه نگذاشت ما این نور را احساس كنیم كیست؟ یا نفس امّاره است یا ابلیس، خوب اگر خواستیم بر این دشمن پیروز بشویم چه كنیم؟ اینجا كه جای توپ و تانك نیست، این دشمن بیرون را با سلاح گرم میشود از پا در آورد، اما نفس امّاره را با كدام اسلحه از پا در بیاوریم؟. (و سلاحهالبكاء) ناله و جزع و شیون انسان را فاتح میكند، زیرا اگر كسی ننالد كه پیروز نمیشود، و اگر پیروز نشد بطور عادی میآید، بطور عادی برمیگردد؛ حدّاكثر آن است كه آن را به جهنم نبرند. آن كفاری كه دسترسی به این معارف اسلامی ندارند و در دورترین نقاط عالمند آنها را به جهنم نمیبرند، نسوختن كه هنر نیست. انسانی كه اهل دنیاست گرفتار قساوت دل و جمود عین است، پس از این فرصت حدّاكثر استفاده را بكنید.
پاورقیها:
۱ - احزاب: ۵۳ .
۲ - «انی» (مقصوراً) یعنی غذا نضج و پخته شد و «اناء» (ممدوداً) یعنی ظرف.
۳ - بحار، ج ۲، ص ۹۶ .
۴ - طه: ۵۴ .
۵ - آل عمران: ۱۸ .
۶ - فاطر: ۱ .
۷ - زمر: ۷۹ .
۸ - كافی، ج ۴ ، ص ۲۴۸ .
۹ - سفینهٔالبحار، ج ۱ ، ص ۱۵۶ .
۱۰ - مزمل: ۷ - ۶ .
۱۱ - اسراء: ۷۹ - ۷۸ .
۱۲ - احزاب: ۵۶ .
۱۳ - احزاب: ۳۳ .
۱۴ - شعراء: ۱۹۳ .
۱ - احزاب: ۵۳ .
۲ - «انی» (مقصوراً) یعنی غذا نضج و پخته شد و «اناء» (ممدوداً) یعنی ظرف.
۳ - بحار، ج ۲، ص ۹۶ .
۴ - طه: ۵۴ .
۵ - آل عمران: ۱۸ .
۶ - فاطر: ۱ .
۷ - زمر: ۷۹ .
۸ - كافی، ج ۴ ، ص ۲۴۸ .
۹ - سفینهٔالبحار، ج ۱ ، ص ۱۵۶ .
۱۰ - مزمل: ۷ - ۶ .
۱۱ - اسراء: ۷۹ - ۷۸ .
۱۲ - احزاب: ۵۶ .
۱۳ - احزاب: ۳۳ .
۱۴ - شعراء: ۱۹۳ .
منبع : فصلنامه الکترونیکی میقات حج
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست