پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
در آستانه قرن پسا-آمریکایی
آیا امپراتوری آمریکا، همچون بریتانیا پیش از آن، در سراشیبی افول قرار گرفته است؟ این پرسشی است که مورخ انگلیسی اریک هاوبسباوم مطرح میکند. غروب وال استریت؛ نماد تفوق مالی ایالات متحده؛ صعود اقتصادی و مالی چین که توانست با بهره گیری از تقسیم بین المللی کار، رشد مستقلی را از سر گیرد؛ جنبشهای قدرتمند چپ در آمریکای لاتین یا انسجام دیپلماسی هند، هر کدام به روش خود، گواه بر هم خوردن تعادل در روابط بین المللی است. ژئو پولیتیک نوینی که مشخصه اش تعدد بازیگران پر نفوذ است، جایگزین جهان تک قطبی گشته که غرب بر آن فرمانروایی میکرد.
در تابستان ٢٠٠٨، حتی پیش از وزش توفانی که جهان مالی را در هم نوردید، در لا به لای اخبار روزنامهها، چند خبر جلب توجه میکرد. تعداد کاربران اینترنتی چین از تعداد کاربران آمریکایی اینترنت بیشتر شده است. آمریکا تنها بیست و پنج درصد از ترافیک اینترنتی را به خود اختصاص میدهد، درحالی که این رقم در ده سال پیش، بیش از نیمی از ترافیک بود. تشبثاتی که برای جان بخشیدن دوباره به دور مذاکرات بازرگانی بین المللی دوحه به کار رفت، با شکست رو به رو شد و از جمله دلایل شکست، عدم پذیرش چین و هندوستان برای فدا کردن کشاورزان فقیر در قربانگاه تبادل آزاد کالا بود. در جریان بحران گرجستان، روسیه با نادیده گرفتن اعتراضات ضعیف واشنگتن، از منافع ملی خویش در قفقاز دفاع کرد.
این رخدادهای گوناگون، نمونههایی از شکل بندی جدید روابط بین المللی اند. یعنی پایان سلطه غرب که از نیمه اول قرن نوزدهم کسب شده بود. تنها تأثیری که سستی و ناتوانی کنونی نظام مالی دارد، تسریع جنبش عقب نشینی غرب است. عنوان نخست هفته نامه آلمانی « اشپیگل» در شماره سی ام سپتامبر، «پایان تکبر» و عنوان دوم آن «آمریکا نقش سلطه گر اقتصادی خود را از دست میدهد» بود.
● پایان هژمونی غرب
پیش گویی همواره خطرناک است. در سال ١٩٨٣، دو سال پیش از به قدرت رسیدن میخائل گورباچف، ژان فرانسوآ رول (فیلسوف راست گرای فرانسوی) پایان دموکراسیها را پیش بینی میکرد. او معتقد بود که این کشورها از مبارزه با «سهمگین ترین دشمنان خارجی، نوع امروزی و نمونه تمام عیار توتالیتاریسم یعنی کمونیسم» عاجزند. چند سال بعد، فرانسیس فوکویوما «پایان تاریخ» را از طریق پیروزی بلا منازع مدل آمریکایی ـ غربی، اعلام میکرد... پس از نخستین جنگ خلیج فارس(١٩٩١ـ١٩٩٠)، شماری از ناظرین، طلیعه قرن بیست و یکم آمریکایی را گمان میزدند. پانزده سال بعد، با اجماع دیگری رو به روییم که ظاهراً به واقعیت نزدیک تر است. ما به یک «جهان پسا آمریکایی» وارد میشویم. همان گونه که در «کتاب سفید» دفاع و امنیت ملی که در ژوئن ٢٠٠٨ توسط دولت فرانسه تدوین شده، آمده است، «جهان غرب یعنی عمدتاً اروپا و آمریکا، دیگر تنها دارندگان ابتکار اقتصادی و استراتژیکی، به آن صورتی که در سال ١٩٩٤ بودند، نیستند.».
آیا جهان چند قطبی شده است؟ تردیدی نیست که ایالات متحده برای سالهای طولانی، موقعیت ممتازش را ،نه تنها در زمینه نظامی، حفظ خواهد کرد، اما، این کشور باید ظهور مراکز جدید قدرت نظیر پکن، دهلی نو، برزیلیا و مسکو را مد نظر بگیرد. درجا زدن مذاکرات سازمان جهانی تجارت (WTO)، با بن بست مواجه شدن بحران هستهای ایران نظیر عواقب غیرمترقبه مذاکرات با کره شمالی، مؤید این نکته است که ایالات متحده حتی با هم پیمانی اتحادیه اروپا، قادر به تحمیل نقطه نظرات خود نیست و برای حل بحرانها به همدستان و شرکای دیگری نیاز دارد.
می توان به این قدرتهای جدید، یک سری بازیگران دیگر را که ریچارد هس از مسئولان بلند پایه دولت بوش (پدر) و نیز وزارت خارجه دولت کنونی هنگام ارائه تعریفی از «جهان غیر قطبی» نام آنها را میبرد، اضافه کرد. اضافه شود که ایشان رئیس شورای روابط خارجی (نیویورک) است. او با قاطی کردن یک سری نهاد، آژانس بین المللی انرژی ( IEA)، سازمان همکاری شانگهای (SCO)، سازمان بهداشت جهانی (WHO/OMS) و سازمانهای منطقهای، شهرهایی چون شانگهای، سائوپولو؛ رسانههایی از الجزیره گرفته تا CNN؛ میلیشیای حزب الله و طالبان؛ کارتلهای قاچاق مواد مخدره، و سازمانهای غیر دولتی(NGO) را کنار هم قرار میدهد... و سرانجام نتیجه میگیرد که « جهان امروز، بیشتر با قدرتی پراکنده رو به روست تا با یک قدرت متمرکز.».
هر چه باشد، دولتهایی که زیر ضربههای کاری جهانی سازی، افولشان پیش بینی شده بود، در جست و جوی «مکانی امن» هستند. چین، هند، روسیه و برزیل با تکیه بر بلند پروازیهای خود، نظم جهانیای را که درصدد انزوای آنان بود، زیر سؤال میبرند. کشورهای دیگری از ایران تا آفریقای جنوبی، ملل آمریکای جنوبی، اندونزی، البته با بردی کمتر، مصممانه از منافع «خود محورانه» شان دفاع میکنند.
هیچ کدام از این دولتها، از ایدئولوژی کلی نظیر اتحاد شوروی الهام نمیگیرند. هیچ کدام خود را به عنوان الگوی بدیل معرفی نمیکنند. همه آنها کم و بیش اقتصاد بازار را پذیرفته اند، ولی هیچ کدام حاضر به کوتاه آمدن در قبال منافع ملی خویش نیستند. هر کدام، پیش از هر چیزی، برای کنترل مواد معدنی اولیه ـ و در درجه اول نفت و گاز ـ مبارزه میکنند که بیش از پیش گران تر و کمیاب تر شده اند. در درجه دوم، آنان از منافع ژئوپولیتیک خود دفاع میکنند که بر بینش سیاسی و تاریخی بسیار طولانی متکی است. مثل تایوان و تبت برای چین، کشمیر برای هند و پاکستان، کوسووو برای صربستان و کردستان برای ترکیه. این کشمکشها نه تنها در جهانی سازی حل نشده بلکه بر عکس، بیش از هر زمانی تودههای گسترده را بسیج کرده و خبری از فروکش کردنشان نیست.
● «قوس بحرانها»، از اقیانوس اطلس تا اقیانوس هند
با نگاهی ساده به نقشه جهان در مییابیم که بخش اعظم این تنشها حول «قوسی از بحرانها» حلقه زده که به قول کتاب سفید، از اقیانوس اطلس تا اقیانوس هند کشیده شده اند. نویسندگان کتاب سفید، علیه خطر جدید ارتباط کشمکشها که میان خاور نزدیک و میانه و منطقهای از پاکستان تا افغانستان در حال شکل گرفتن است، هشدار میدهند. وجود برنامههای عموماً مخفی در مورد سلاحهای هسته ای، شیمیایی و بیولوژیک بر وخامت این خطر میافزاید، در حالی که کشورهای این مناطق، آشکارا یا در خفا، در حال دسترسی به توان نظامی متکی بر صنایع موشکی و هوایی در مقادیر زیادند. خطر سرایت بی ثباتی عراق، که بین رقبای قومی و فرقهای تقسیم شده است، به سراسر خاورمیانه وجود دارد. بی ثباتی در این قوس جغرافیایی، میتواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم منافع ما را به خطر اندازد. کشورهای اروپایی به عناوین مختلف در چاد، فلسطین، لبنان، عراق و افغانستان حضور نظامی دارند. در چنین شرایطی، احتمال دارد که در آینده، اروپا و از جمله فرانسه برای کمک به پیش گیری یا حل بحرانها، در سراسر این ناحیه درگیر شوند.
این تحلیل که با برداشتهای اغلب برنامه ریزان آمریکایی هماهنگی داشته و پیشتر از سوی نیکولاس برنز، یکی از مسئولان بلند پایه وزارت خارجه آمریکا بیان شده، به صورت زیر است: «ده سال پیش، اروپا در مرکز ارتعاشی سیاست خارجی آمریکا قرار داشت... اما، از این پس، همه چیز تغییر کرده... در دیدگاه پرزیدنت بوش و وزیر امورخارجه (خانم کوندولیزا رایس)، خاورمیانه جایی را اشغال خواهد کرد که پیش از این، برای دولتهای گوناگون آمریکا در قرن بیستم، اروپا داشت. برای جانشینان آنان نیز چنین خواهد بود.» این واقعیت که بزرگ ترین بخش منابع نفتی جهان در این منطقه قرار دارد، در شرایطی که بهای بشکه نفت ـ به رغم کاهش در روزهای اخیر ـ بسیار بالاست، بر موقعیت استراتژیکی «خاورمیانه بزرگ» میافزاید.
این امر حضور متمرکز نیروهای نظامی غرب در منطقه، از عراق تا چاد، از افغانستان تا لبنان را توجیه میکند. پدیدهای که از زمان پایان جنگ جهانی دوم سابقه ندارد. ایالات متحده با قرار دادن همه این کشمکشها در چارچوب «جنگ با تروریسم»، به ایجاد یک «بین الملل مقاومت» کمک کرده است، بین المللی که غالباً مرکب، چند پارچه و منشعب میباشد و تنها چیزی که آنها را متحد میسازد، مخالفت با سلطه آمریکاست.
این مقاومت در زمینه حیاتی اقتصاد نیز جلوه گر است. بر خلاف بحرانهای پیشین (آسیایی، روس و غیره)، توفان مالی کنونی موجب انزوای نهادهای بین المللی نظیر صندق بین المللی پول (IMF) و بانک جهانی میشود. در آغاز این هزاره، کشورهای بسیاری ـ روسیه، تایلند، اندونزی و غیره ـ تصمیم گرفته بودند تا برای رها شدن از اصول متعارف تحمیلی سازمانهای بین المللی، بدهی خود را به صندوق بین المللی پول، پیش از موعد پرداخت کنند.
آیا «اجماع پکن» جای «اجماع واشنگتن» را خواهد گرفت؟ بنا بر گفته مبتکر آن، جوشوآ کوپر رامو (اقتصاد دان)، اجماع پکن دارای سه فرض است که تعیین میکند، چگونه یکی از کشورهای جنوب در صفحه شطرنج جهانی حرکت میکند. با تأکید بر نوآوری و ابداع، با الزام به در نظر داشتن نه تنها رشد تولید ناخالص ملی بلکه همچنین کیفیت زندگی و نوع خاصی از برابری که از هرج و مرج احتراز میکند و بالاخره اهمیتی که برای استقلال و حق تصمیم گیری قائل میشوند و امتناع از واگذاری احتمال تحمیل دیدگاهشان به دیگران و از جمله قدرتهای غربی.
این مفهوم، بحثها و انتقادات فراوانی بر انگیخته است. برای مثال، این که چین «مدل نوی» ارائه میدهد، در حالی که نابرابریها در آن رشد میکند و آن کشور پذیرفته که در چارچوب جهانی سازی قرار بگیرد. مفهوم فوق همچنین امکان میدهد درک کنیم که هرگز از زمان استعمار زدایی، کشورهای جنوب تا این حد امکان پیشبرد سیاستی مستقل برای یافتن شریک ـ چه در میان کشورها و چه در بین شرکتهای تجارتی ـ بی آن که دیدگاه واشنگتن را بپذیرند، نداشتند. ارتباطات جدیدی به وجود میآید، همان طوری که اجلاس سران چین ـ آفریقا و نشست وزرای خارجه برزیل، روسیه، هند و چین در بیست و ششم سپتامبر در نیویورک شاهد آن است. این کشورها قادرند که بدون تحمل تحقیر اجماع واشنگتن، تصمیم بگیرند.
● پیامدهای امنیتی گرم شدن کره زمین
اتفاق مهم دیگری نیز در حال تغییر ژئوپولیتیکی جهان است. در روز هفدهم آوریل ٢٠٠٧، شورای امنیت سازمان ملل برای نخستین بار جلسهای را به پیامدهای سیاسی و امنیتی گرم شدن کره زمین اختصاص داد. از این پس، این بعد در هدفهای استراتژیکی آمریکا، فرانسه و استرالیا پیش بینی شده است. بدون پرداختن به جزئیات، شرایط حاد بر روی محصول مواد غذایی ضروری محلی تأثیر خواهد گذاشت، و رشد اپیدمیها را تقویت خواهد کرد و بالا آمدن آبها موجب پیدایش میلیونها پناهنده زیست محیطی خواهد شد. بر پایه برخی برآوردها، این رقم معادل یکصد و پنجاه میلیون در سال ٢٠٥٠ خواهد بود و این امر باعث تند تر شدن مبارزه برای تقسیم زمین، به زیر آب رفتن آتولها (جزایر مرجانی) و جزیرههایی میشود که بر وسعت نواحی اقتصادی انحصاری تأثیر خواهد گذاشت. باید اضافه شود که افزایش شدید بهای مواد غذایی، ثبات کشورهای زیادی را به خطر میاندازد.
از این پس، با علم به تنوع راههای رشد، نظام چند قطبی، تنها توفق و برتری اقتصادی غرب را رد نمیکند، بلکه همچنین حق غرب برای تعیین خیر و شر، برای تعیین حقوق بین المللی، برای دخالت در امور جهان تحت عنوان اخلاق یا کمک انسانی، مورد اعتراض قرار میگیرد. اوبر ودرین، وزیر خارجه پیشین فرانسه توضیح میدهد که غرب، «انحصار تاریخ» یعنی انحصار «داستان بزرگ» را از دست داده است. تاریخ جهان، به صورتی که دو قرن پیش ابداع شد، به پیشرفت و برتری اروپا و آمریکا محدود بود. پیشروی به سوی جهان چند قطبی، ممکن است به عنوان بختی برای پیشروی به سوی فراگیری واقعی تلقی شود، اما این امر گاهی واکنش ترس در غرب را بر میانگیزد. یعنی جهان بیش از بیش تهدیدآمیز است، «ارزشهای ما» از هر سو، از سوی چین و روسیه و اسلام مورد یورش قرار گرفته و میبایست تحت لوای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، علیه وحشیهایی که در صدد «نابودی ما» هستند، جنگ صلیبی جدیدی راه انداخت. این نسخه، اگر مراقب نباشیم، به پیشگویی ای که خود به خود به واقعیت میپیوندد، بدل خواهد شد.
آلین گرش
محسن داوری
منبع: www.ir.mondediplo.com
آلین گرش( Alain GRESH): مسئول هیئت تحریریه لوموند دیپلماتیک
منبع: ماهنامه لوموند دیپلماتیک
محسن داوری
منبع: www.ir.mondediplo.com
آلین گرش( Alain GRESH): مسئول هیئت تحریریه لوموند دیپلماتیک
منبع: ماهنامه لوموند دیپلماتیک
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست