پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
واکنش در دقیقه پنجاه
چندی پیش یکی از کارگردان های صاحب نام سینمای ایران که در حال حاضر از او سریالی در حال پخش است، واکنشی نسبت به نقد انجام شده بر اولین قسمت سریالش نشان داد. این کارگردان از اینکه سریال هزار و چند دقیقه یی اش در دقیقه پنجاه مورد ارزیابی قرار گرفته است، گلایه کرده بود.
از اتفاق او درباره کل مجموعه چند قسمتی اش، پس از پخش قسمت اول مصاحبه کرده بود و به پرسش های کلی مصاحبه گر با قاطعیت پاسخ داده بود.
در این مجال چندان به قسمت دوم کار چندانی نداریم. فقط به این نکته اشاره می کنیم که اغلب کارگردان هایی که نسبت به مجموعه چند قسمتی شان وسواس دارند، از مصاحبه کردن درباره کارشان در قسمت های اول طفره می روند و توضیح درباره سریال شان را موکول به زمانی می کنند که قسمت های قابل توجهی از سریال شان پخش شده و زمان را برای اظهارنظر مناسب می دانند.
در این میان البته کارگردان هایی هم هستند که اصرار دارند مصاحبه درباره تولیدشان را بگذارند برای پخش آخرین قسمت سریال. این سخت گیری چندان هم به مذاق ما جماعت روزنامه نگار خوش نمی آید و مخاطب مان را هم عادت داده ایم که مصاحبه های بعد از اتمام سریال را زیاد جدی نگیرند. پرسش اصلی این یادداشت مربوط به زمان اظهارنظر درباره یک سریال است. سریال ها در قسمت های متعددی پخش می شوند و طبعاً نمی توان هرگونه اظهارنظری را قبل از اتمام آن محکوم به ارزیابی شتابزده کرد.
زمانی که سریال تاریخی مدار صفر درجه به کارگردانی حسن فتحی پخش شد، در همان قسمت های نخست، منتقدان بر زبان گفتاری شخصیت ها ایراد گرفتند. واکنش ها در رسانه ها در این باره رنگی جدی به خود گرفت. با این حال حسن فتحی اصرار داشت که او چند سریال موفق تاریخی از جمله شب دهم را نوشته است و مردم گفت وگوهای آن را دوست دارند. فتحی مدعی بود دوره تاریخی سریالش را به خوبی می شناسد و بر آن وقوف دارد. بنابراین نمی توان بر او خرده گرفت که چرا دیالوگ های مدار صفر درجه این چنین است.
فتحی در مصاحبه یی که قسمت دومش در همین صفحه به چاپ رسیده، منتقدان کارش را در روزنامه اعتماد وابسته به نقدهای محفلی دانسته است و مدعی است که این نقدها تحت تاثیر محفل ها شکل گرفته است. از اتفاق نگارنده این ستون که یادداشتی بر زبان گفتاری نامناسب شخصیت های مدار صفر درجه داشتم، به شهادت دوره تاریخی سریال و مناسبات شخصیت ها و با نگاهی به اسناد مربوط به آن دوره به این نتیجه رسیدم که اشکال اساسی مدار صفر درجه در زبانی است که شخصیت های سریال به آن حرف می زنند. اغلب واکنش های منتقدان نسبت به سریال مدار صفر درجه از همین جنبه بود. بعدها منتقدان سریال فتحی با توجه به موضوع و بستری که داستان در آن شکل می گیرد، به مدار صفر درجه واکنش نشان دادند و از ساختار آن نیز تعریف کردند.
تعریف ها و واکنش های رسانه های خارجی البته نمی تواند ربط چندانی با واکنش های صورت گرفته در ایران نسبت به دیالوگ نویسی فتحی داشته باشد. چرا که آنها سریال را از طریق زبان ترجمه تماشا کرده اند یا در نهایت از خلاصه داستانی که برایشان گفته شده است. به حتم رسانه های خارجی مد نظر فتحی نیز به تماشای تمام قسمت های مدار صفر درجه ننشسته اند.
این اتفاق درباره مدار صفر درجه در همان قسمت های نخست را کسی نمی تواند محکوم کند و بگوید لطفاً صبرکن تا سریال تمام شود و بعد اظهار نظر کن که مثلاً زبان گفتاری شخصیت ها، مشکل دارد. از سوی دیگر معروف است که یک سریال در همان قسمت نخست است که تماشاگر را به دنبال خود می کشد یا به او می گوید که اگر مرا دنبال نکردی، چیز زیادی را از دست نداده یی. بحث اصلی این یادداشت بر محور واکنش همان کارگردانی است که معترض اظهارنظر درباره سریال چند قسمتی اش در دقیقه پنجاه است.
در ماه های اخیر چند سریال از شبکه های مختلف در حال پخش است. برخی از این سریال ها عبارتند از «بیداری» به کارگردانی بهرام عظیم پور در شبکه سه، «حلقه سبز» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در شبکه سه، «بی صدا فریادکن» به کارگردانی مهدی فخیم زاده در شبکه دو، «مار و پله» به کارگردانی سید محسن یوسفی در شبکه پنج، «شهریار» به کارگردانی کمال تبریزی در شبکه دو، «روزگار قریب» به کارگردانی کیانوش عیاری در شبکه سه، «ساعت شنی» به کارگردانی بهرام بهرامیان در شبکه یک و«سرزمین سبز» به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام در شبکه دو.
آیا به راستی اغلب این سریال ها با همان قسمت های نخست پخش شان، تکلیف مخاطب خود را مشخص نساخته اند؟ آیا حرف آن کارگردانی که مدعی است سریال او از قسمت چهارم و پنجم تازه مخاطب خود را پیدا می کند، می تواند با توجه به مفهوم رسانه تلویزیون، اظهار نظر معقولی باشد یا اینکه باید آن را به حساب خوش بینی کارگردان گذاشت که امیدوار است شرایط و مولفه هایی خارج از ساختار کارش به کمک او بیاید؟
آیا اساساً می توان خرده یی نگرفت به آن کارگردانی که در اساس کارش در همان قسمت اول با تحریف تاریخ مواجهیم و ساختار نامناسبی دارد و فیلمنامه فاقد جذابیت است؟
نمونه های سریال های موفق خارجی را اگر در نظر بگیریم، به درستی این نظریه پی خواهیم برد که اصولاً یک سریال خوب در قسمت نخست شوکی را به مخاطبش وارد می کند که به مدد آن مخاطبش را تا قسمت آخر به همراه خواهد داشت.
مهربانو ابدی دوست
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست